کار / کار در اسلام/کار جهادی/کارگر و کارفرما/تلاشگری/تولید/کار مضاعف/همت مضاعف و کار مضاعف/قانون کار
کارها باید اتقان داشته باشد
در قضیّهی سعدبنمعاذ که شهید شده بود، رسول اکرم رفتند داخل قبر، او را گرفتند داخل قبر خواباندند، بعد این لحد را که درست میکردند، مرتّب گفتند گچ بدهید، آب بدهید، گِل بدهید که [لحد را] محکم کنند؛ خب محکم کردن لحد [برای] چیست؟ خب معلوم است چهار روز دیگر خراب میشود. پیغمبر جواب این سؤالِ مقدّر را داد؛ کسی سؤال نکرده بود، امّا یک سؤالی بود که مطرح میشد. پیغمبر جواب داد فرمود بله، ما میدانیم این چند صباح دیگر متلاشی خواهد شد ــ هم آن بدن، هم آن لحد ــ لکن خدا دوست دارد که وقتی انسان یک عملی را انجام میدهد، آن عمل را محکمکاری کند، درست انجام بدهد؛ تعبیر روایت این است: اِنَّ اللهَ تَعالیٰ یُحِبُّ اِذا عَمِلَ اَحَدُکُم عَمَلاً اَن یُتقِنَه.(1) پس پیدا است که عملی که در لسان روایات هست، شامل اینجور عملی هم هست. این [عمل،] احترامِ ذاتی دارد.1403/02/05
1 )
كنز العمّال،متقی هندی، ج 3 ص 907
اِنَّ اللهَ تَعالی یُحِبُّ اِذا عَمِلَ اَحَدُکُم عَمَلاً اَن یُتقِنَه
ترجمه:
« پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: خداوند دوست دارد هرگاه يكى از شما كارى انجام مى دهد ، آن را درست و استوار انجام دهد.»
لینک ثابت
کار در اسلام ارزش ذاتی دارد
در یک روایتی ــ که این دربارهی جامعه است، دربارهی اجتماعات بشری است ــ [آمده]: مَن یَعمَل یَزدادُ قُوَّةً؛ جامعهای که در آن، کار وجود داشته باشد و عمل انجام بگیرد، قدرت و قوّتِ آن افزایش پیدا خواهد کرد؛ وَ مَن یُقَصِّر فِی العَمَلِ یَزدادُ فَترَةً؛(1) آن جامعهای و آن فردی که در عمل کوتاهی بکند، سستی او روزبهروز بیشتر خواهد شد. عمل، قوّت ایجاد میکند؛ هم در فرد، هم در جامعه؛ عمل این[جوری] است. پس عمل در اسلام ارزش ذاتی دارد. چه کسی این عمل را انجام میدهد؟ شما؛ کارگر. پس کارگر ارزش ذاتی دارد. ببینید، نگاه این نگاه است. نگاه این نیست که اگر این نباشد، جیب من خالی میماند؛ [این نیست که] به عنوان یک ابزار به کارگر نگاه کند؛ اسلام اینجوری نگاه نمیکند؛ میگوید این دارد عمل میکند و عمل ارزش ذاتی دارد، پس این کارگر هم ارزش ذاتی دارد. 1403/02/05
1 )
غرر الحكم و درر الكلم، عبد الواحد بن محمد تميمى آمدى، ص ۵۹۰ (با اندکی تفاوت)
مَن یَعمَل یَزدادُ قُوَّةً وَ مَن یُقَصِّر فِی العَمَلِ یَزدادُ فَترَةً
ترجمه:
« امام علی (علیه السّلام) هر کس به كار برخيزد، نيرومندتر مىشود، و هر كس در كار كوتاهى كند، سستى او افزايش پيدا مىكند.»
لینک ثابت
ظلم به کارگر موجب نابودی همه اعمال خیر
بالا بردن زمینهی ارتقاء تواناییهای کارگر یک وظیفه است. یک حدیثی داریم که... [میفرماید]: مَن ظَلَمَ اَجیراً اَجرَهُ اَحبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّة؛(1) اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند، همهی اعمال خیر او از بین میرود، حبط میشود ــ حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن ــ وَ حَرَّمَ عَلَیهِ ریحَ الجَنَّة؛ و خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند! یعنی اینجوری است. خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که فقط دستمزد او را ندهند؟ خب بله، اینکه ظلم بزرگی است امّا فقط این نیست؛ بنده احتمال میدهم که اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادنِ ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.1402/02/09
1 )
أمالي صدوق، محمد بن على ابن بابويه ، صفحه 427
مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّة
ترجمه:
«هر کس در دادن مزد کارگر به او ستم روا دارد خداوند عمل او را باطل میسازد و بوی بهشت را بر وی حرام میگرداند.»
لینک ثابت
کار را باید محکم و با احساس مسئولیّت انجام داد
کار به معنای دوّم -که معنای اقتصادی است- هم در اسلام مطرح است. اینکه پیغمبر اکرم دست کارگر را میگیرد و میبوسد، این خیلی چیز مهمّی است. یا پیغمبر اکرم میفرماید که «وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً اِذا عَمِلَ عَمَلاً اَحکَمَه»؛(1) خدای متعال آن کسی را که عمل انجام میدهد، کار انجام میدهد و آن کار را به طور محکم و متقن انجام میدهد، با احساس مسئولیّت انجام میدهد، دوست میدارد.
برای رسیدن به این اقتصاد سالم دو سه ستون اصلی وجود دارد؛ یک ستون اصلی عبارت است از ستون کارگر؛ بنابراین یکی از عاملهای درجهی اوّلِ تولید ثروت در کشور عبارت است از کارگر؛ البتّه کارگر هر چه ماهر باشد، نوآور باشد، خلّاق باشد -همچنان که امروز در این گزارش دیده شد که کارگرها از خودشان خلّاقیّت و نوآوری و مهارت نشان میدهند- طبعاً نتیجهی کار برتر و بالاتر است. لذاست که یکی از وظایف ما در زمینهی مسائل کارگری این است که بتوانیم دانش و مهارت نیروی انسانیمان را ارتقا بدهیم ؛ این یکی از وظایف است که حالا دیدم بعضی از بنگاههای اقتصادی به این نکته توجّه دارند و در گزارششان بود. یکی از وظایف بنگاههای اقتصادی این است که بتوانند دانش و مهارت نیروی کار را، نیروی انسانی موجود را افزایش بدهند و ارتقا بدهند؛ این میتواند نتیجهی مطلوبی ببخشد.
در نقطهی مقابل هم کارگر است که طبعاً با مهارت بیشتر، با احساس مسئولیّت بیشتر -که آن احساس مسئولیّت، همان «فَاَحکَمَه» یا «فَاَتقَنَه» در روایت است- کار را محکمکاری کند، متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد، سهلانگاری نکند؛ این وظیفهی مشترکی است بین کارگر و کارفرما.1399/02/17
1 )
مسائل علی بن جعفر و مستدركاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص ۹۳ ؛
رحم اللّه امرءا عمل عملا صالحا فأتقنه
ترجمه:
خداوند فردی را كه كار نیكویی انجام دهد و آن [كار] را محكم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد
1 )
الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 384
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقِيلَ لَهُ إِنَّ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ قَدْ مَاتَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَامَ أَصْحَابُهُ مَعَهُ فَأَمَرَ بِغُسْلِ سَعْدٍ وَ هُوَ قَائِمٌ عَلَى عِضَادَةِ الْبَابِ فَلَمَّا أَنْ حُنِّطَ وَ كُفِّنَ وَ حُمِلَ عَلَى سَرِيرِهِ تَبِعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ ثُمَّ كَانَ يَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى الْقَبْرِ فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى لَحَدَهُ وَ سَوَّى اللَّبِنَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ يَقُولُ نَاوِلُونِي حَجَراً نَاوِلُونِي تُرَاباً رَطْباً يَسُدُّ بِهِ مَا بَيْنَ اللَّبِنِ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ وَ حَثَا التُّرَابَ عَلَيْهِ وَ سَوَّى قَبْرَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ الْبِلَى إِلَيْهِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْكَمَه
ترجمه:
لینک ثابت
یکی از کارهای اساسی در اقتصاد،گفتمان سازی کار و تلاش در فضای عمومی است
تبدیل تلاش و کار به گفتمان در فضای عمومی، به نظر من یکی از کارهای اساسی در زمینهی اقتصاد است، کار باارزش در مجموعهی کار روزانه که باید زیاد باشد و کاهشش یک عیب بزرگ است؛ سعی کنیم تنبلی را، بیکارگی را، بیاعتنائی به کار را در چشم مردم به شکل درستی موهون کنیم؛ یعنی بیکارگی باید موهون بشود؛ کار باید ارزش بشود. در روایت داریم که پیغمبر اکرم یک جوانی را دیدند، از این جوان خوششان آمد؛ صدایش کردند، مثلاً اسمش را پرسیدند، بعد گفتند شغلت چیست؟ گفت من بیکارم، من شغل ندارم؛ حضرت فرمودند: سَقَطَ مِن عَینی؛(1) از چشمم افتاد؛ یعنی کار این[طور] است. پیغمبر که با کسی رودربایستی ندارد. باید اینجوری بشود. البتّه دو طرف طلبکاری میکنند از هم؛ آنکه بیکار است، طلبکاری میکند و میگوید به من کار بدهید؛ آنکه مطالبهی کار میکند، طلبکاری میکند و میگوید کار پیدا کن؛ یک راه وسطی وجود دارد که من شاید در خلال صحبتها اشاره بکنم. باید بالاخره تشویق به کار، تشویق به ارزشآفرینی و ثروتآفرینی را در کشور تبلیغ بکنیم؛ هم دولتیها بگویند، هم کسانی که در مجلّات، در روزنامهها و مانند اینها منبرهای گفتنی و نوشتنی دارند، استفاده کنند از این موقعیّت و بیان کنند این مطالب را. یک نکته در مسئلهی کار این است.1394/06/04
1 )
جامع الأخبار،محمدبن محمدسبزواری،ص139 ؛
مستدرك الوسائل،نوری،ج13،ص11 ؛
بحارالأنوار،مجلسی،ج100،ص9 ؛
روى ابن عباس قالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ قَالَ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَيْنِي قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِهِ
ترجمه:
هر گاه پيامبر اكرم «ص» به مردى نگاه مىكرد و از او خوشش مىآمد مىپرسيد: كارى دارد؟ اگر مىگفتند: نه، مىفرمود: از چشمم افتاد. پرسيدند: اى پيامبر خدا چرا چنين است؟ فرمود: براى اينكه مؤمن اگر حرفهاى نداشته باشد با دينش زندگى مىكند (و به نام دين، بار دوش اين و آن می شود.
لینک ثابت
بوسه پیامبراکرم(ص) بر دست کارگر
دیدار ما با شما مجموعهای از کارگران عزیز سراسر کشور، درواقع نماد اظهار ارادت ما به طبقهی کارگر است. خیلی حرف زدیم و میزنیم، امروز هم مطالبی را عرض خواهیم کرد، لکن عمده این است که میخواهیم با این دیدار تجلیل از کارگر و تجلیل از کار بکنیم؛ میخواهیم اهمّیّت کار را در ذهن خودمان و ذهن آحاد ملّت ایران برجستهتر کنیم. توجّه کنیم که همهی دستاوردهای بزرگ در سایهی کار به معنای اعمّ این عنوان تحقّق پیدا میکند. کار ارزش دارد؛ کارگر به برکت ارزش کار، ارزش والایی در جامعه دارد. اینکه معروف است و روایت است که پیغمبر مکرّم اسلام دست کارگر را بوسیدند، (1) فقط یک تعارف نیست؛ این یک تعلیم است. بنابراین میخواهیم از کار تجلیل بشود، از کارگر تجلیل بشود، مسئولان توجّه داده بشوند به مسائل مربوط به کارگران، رفع مشکلات محیطهای کارگری و جامعهی کارگری.1394/02/09
1 )
اُسد الغابة ، ابن اثیر ج ۲ ص ۲۶۹ ؛ تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ۷، ص ۳۵۳.
إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی . فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ، وقالَ : هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا.
ترجمه:
انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد.
لینک ثابت
بوسیدن دست کارگر توسط پیامبر(صلّی الله علیه وآله) نشانه ارزش کارگر
هفتهی کارگر را نه فقط به قشر عزیز کارگر، بلکه به ملت ایران تبریک عرض میکنم. اگر دستهای کارگر، مغزهای کارگر، انسانهای کارآفرین، نیروی انسانیِ ماهر در یک جامعهای گرامی داشته شود، آن جامعه پیشرفت خواهد کرد. اینکه نبی مکرم اسلام دست کارگر را بالا میآورد و میبوسد،(1) این فقط تقدیر از یک شخص نیست؛ این ارزشگذاری است، این درس است؛ به ما میگوید که دست کارگر، تولیدگر و نیروی انسانی آنقدر ارزش دارد که کسی مثل وجود مقدس پیامبر - که همهی آفرینش طفیل وجود اوست - خم میشود و دست او را میبوسد؛ این درس به ماست.
کار به معنای وسیع کلمه، شامل کار یدی، کار جسمی، کار فکری، کار علمی، کار مدیریتی، در واقع محور پیشرفت و حرکت و حیات مستمر جامعه است؛ این را باید همهمان بدانیم. اگر کار نباشد، سرمایه، مواد، انرژی، اطلاعات، هیچکدام برای انسان مفید نخواهد بود. کار است که مثل روحی میدمد در سرمایه، در انرژی، در مواد اولیه، و آن را تبدیل میکند به یک موجود قابل مصرف، تا انسانها بتوانند از آن استفاده کنند. ارزش کار، اینهاست.1391/02/10
1 )
اُسد الغابة ، ابن اثیر ج 2 ص 269 ؛
تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 7، ص 353.
إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی . فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ، وقالَ : هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا.
ترجمه:
انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد.
لینک ثابت
احساس کار و تحرک، یکی از ضرورتهای کشور
به ملت عزیزمان بارها عرض کردیم که امروز ما به چند چیز احتیاج داریم: اول، اتحاد و همدلی میان مردم با یکدیگر، و میان مردم با مسئولین، و میان مسئولین با یکدیگر. این، نیاز بزرگ کشور ماست.
(...)
ضرورت دیگر، احساس کار و تحرک است. همهی کشور، همهی آحاد مردم، همهی مسئولین - که «کلّکم مسئول»(1) - بایستی تحرک و نشاط کار داشته باشند. باید از خودمان تنبلی و توانی و زمینگیری را دور کنیم. امروز به کار نیاز هست؛ کار علمی، کار اقتصادی، کار سیاسی، کارهای بزرگ اجتماعی. هر کسی در هر جا هست، میتواند برای خودش برنامهی کاری را تعریف کند؛ این یکی از ضرورتهاست، که امیدواریم خدای متعال به همهی ما توفیق بدهد.1390/06/09
1 )
صحيح البخاری، بخاری، ج 8، ص 104 ؛
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، ج 6 ، ص 8 ؛
كنزالعمال، متقی هندی، ج 6 ، ص 22 ؛
منية المريد، شهید ثانی، 381 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 72، ص 38 ؛
الا كلكم راع وكلكم مسؤول عن رعيته فالامام الذی على الناس راع وهو مسؤول عن رعيته والرجل راع على أهل بيته وهو مسؤول عن رعيته والمرأة راعية على أهل بيت زوجها وولده وهی مسؤولة عنهم وعبد الرجل راع على مال سيده وهو مسؤول عنه الا فكلكم راع وكلكم مسؤول عن رعيته.
ترجمه:
بدانيد كه همه شما مسئوليد و هر يك از شما، نسبت به زيردستانش بازخواست مىشود. فرمانرواى مردم، مسئول مردم است و نسبت به زيردستانش بازخواست مىشود. مرد، سرپرست خانواده است و نسبت به آنان، بازخواست مىشود. زن نيز مسئول خانه شوهر و فرزندان اوست و در برابر آنها، بازخواست مىشود. برده، مسئول مال مالك خود است و در برابر آن، مسئول است. پس بدانيد كه همه شما مسئوليد و همهتان در برابر زيردستان خود، بازخواست مىشويد.
لینک ثابت
«کار» همچون نماز و قرآن مانعی برابر آتش
اسلام همین کاری را که ما میکنیم، سرپنجهی کارگر انجام میدهد و نانی برای خود و دیگران فراهم میآورد، عبادت و عمل صالح میداند. یعنی مسئلهی کارگر و کاری که انجام میدهد، محدود و محصور نیست به زندگی این دنیا؛ بلکه خدای متعال در نقشهی جامع زندگیِ طولانی بشر در دنیا و آخرت، برای این حقیقت، برای این پدیده - یعنی پدیدهی کار - یک جایگاه والائی درست کرده است. پیغمبر اکرم فرمود: «هذه ید لا تمسّها النّار»(1). وقتی پیغمبر دست کارگر را گرفت و بوسید، همه تعجب کردند. حضرت فرمود: این دستی است که آتش آن را لمس نمیکند؛ این دستی است که به آتش نمیرسد. یعنی نماز شب هم که میخوانیم، قرآن هم که میخوانیم، توسل هم که به خدای متعال میکنیم، در واقع حجابهای بین خودمان و آتش را ایجاد میکنیم. کار هم که میکنیم، با همین کار، بین خودمان و آتش، ایجاد مانع و حجاب میکنیم. این خیلی چیز بالائی است، خیلی چیز مهمی است. این، نگاه اسلام است.1390/02/07
1 )
اُسد الغابة ، ابن اثیر ج 2 ص 269 ؛
تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 7، ص 353 ؛
إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی . فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ، وقالَ : هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا .»
ترجمه:
انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد.
لینک ثابت
انجام دادن کار به صورت محکم و کامل
این حدیث را من بارها از قول پیغمبر گفتهام که فرمود: «رحم اللَّه امرأ عمل عملا فأتقنه»؛(1) رحمت خدا بر آن کسی که کاری را به عهده بگیرد و آن را محکم و قوی و کامل انجام دهد. گزارشی که از نیروی هوائی به من رسید و گزارشها میرسد و امروز هم فرمانده محترم نیرو بخشی از آنها را بیان کردند، گزارشهای خوبی است؛ لیکن میخواهم بگویم به اینها اکتفا نکنید. مسئلهی قطعهسازی، مسئلهی شبیهسازی، مسئلهی تولید، آموزشهای گوناگون، اینها چیزهای بسیار باارزشی است؛ سازماندهی بسیار باارزش است، چه در بخش نیروی هوائی، چه در بخش پدافند؛ لیکن اکتفا نکنید. ببینید نقصها کجاست. اگر چنانچه ورزشکاری فقط به آن بخشهائی از ماهیچههای برآمدهی خود نگاه کند که با ورزش توانسته اینها را به دست بیاورد، بخشهای مغفول مانده و ضعیف را نگاه نکند، در یک موقعیت حساس زمین خواهد خورد. ببینید ضعفها کجاست، ببینید اشکالات در کجاست، آنها را برطرف کنید؛ هر کس در بخش خود، در قسمت مربوط به خود. روزبهروز تکمیل کنید. و تکمیل شدن نهایت ندارد. هرچه جلو برویم، جا دارد برای جلو رفتن و کاملتر شدن.1389/11/19
1 )
مسائل علی بن جعفر و مستدركاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص 93 ؛
رحم اللّه امرءا عمل عملا صالحا فأتقنه
ترجمه:
خداوند فردی را كه كار نیكویی انجام دهد و آن [كار] را محكم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد.
لینک ثابت
افزایش نیروی کار درصورت انجام کار
اینکه گفتند کار در اسلام مهم است، خب این همه روایات فراوانی از ائمه (علیهمالسّلام) در اهمیت کار، در فضیلت کار وارد شده که این کارهائی که شما ذکر کردید، نمونههائی از همین چیزی است که مورد فضیلت است، که حالا من این روایت را اینجا یادداشت کردم: «من یعمل یزدد قوّة و من یقصّر فی العمل یزدد فترة»؛(1) کار که بکنید، نیروی کار هم افزایش پیدا میکند. خاصیت کار، کاهش نیست، افزایش است؛ افزایشِ خودِ نیروی کار، نه محصول کار. خب، محصول کار که معلوم است افزایش پیدا میکند - وقتی کار کردید، کار یک محصولی دارد - اما در این روایت، امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) میفرماید که وقتی کار کردید، قدرت کار و نیروی کار هم افزایش پیدا میکند. «و من یقصّر فی العمل»، کسی که در کار کردن کوتاهی کند، تقصیر بکند، «یزدد فَترة» یا «فِترة»، فتور و سستی او افزایش پیدا میکند. این مال شخص فقط نیست؛ این «مَن» که فرمود: «من یعمل»، معناش فقط این نیست که هر کسی این کار را بکند؛ خب، این روی اشخاص نیست، روی جوامع هم هست: هر ملتی، هر جامعهای. هرچه کار بکنید، نیروی کارتان بیشتر میشود. هرچه تحرک انسان داشته باشد، نشاط حرکتش بیشتر میشود. این خب، مال کار است که در اسلام دربارهی کار این همه حرف هست، که از جمله حالا این روایت را من اینجا خواندم.1389/06/16
1 )
غرر الحكم و درر الكلم، عبد الواحد بن محمد تميمى آمُدى، ص 590.
مَنْ يَعْمَلْ يَزْدَدْ قُوَّةً، مَنْ يُقَصِّرْ فِي الْعَمَلِ يَزْدَدْ فَتْرَةً.
ترجمه:
هر کس به كار برخيزد، نيرومندتر مىشود، و هر كس در كار كوتاهى كند، سستى او افزايش پيدا مىكند.
لینک ثابت
انگیزهی کار؛ ایمان به نتیجه و اعتقاد به خدا
انسان برای کار انگیزه دارد. یک عامل درونی، انسان را وادار میکند. انسان نیاز را بفهمد، به نتیجه ایمان داشته باشد - و برای مردم مؤمن، در زیر نظر خدا بودن را هم بداند - این میشود انگیزهی کامل. بعضیها این اعتقاد را دارند، این آگاهی را دارند، این ایمان به نتیجه را دارند، اما خدا ندارند؛ آنها انگیزهشان کمتر است. اما وقتی من و شما میدانیم کاری که میخواهیم انجام بدهیم، کاری که داریم انجام میدهیم، کاری است برای خدا، کاری است برای نظام اسلامی، کاری است برای مردم و به سود مردم، و خدا این را میبیند، و اگر دیگران نفهمند، دیگران ما را تحسین نکنند، آفرین نگویند، برای ما کف نزنند، اما خدای متعال میبیند و قدر میداند و پاداش میدهد. امام حسین در روز عاشورا فرمود: «انّ ذلک بعین اللَّه»(1)؛ میبینم که کار من زیر نظر خداست. با این دید، این میشود آن انگیزهای که با وجود آن، انسان هرگز دیگر بیکار نمیماند. و اسلام و تاریخ اسلام و وجود مقدس خاتمالانبیاء (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم) در تقویت این انگیزه و شناخت مواقع وجود این انگیزه و بهرهبرداری از آن به نفع اهداف و آرمانها، غوغائی کردند. انسان وقتی که تاریخ اسلام را نگاه میکند، میبیند در این خصوص غوغاست.1389/04/23
1 )
اللهوف على قتلى الطفوف، سید ابن طاووس ص 116 ؛
« قَالَ وَ لَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ ع مَصَارِعَ فِتْيَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ وَ قَالَ لِزَيْنَبَ نَاوِلِينِی وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ فَأَخَذَهُ وَ أَوْمَأَ إِلَيْهِ لِيُقَبِّلَهُ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْكَاهِلِ الْأَسَدِيُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ فَقَالَ لِزَيْنَبَ خُذِيهِ ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيْهِ فَلَمَّا امْتَلَأَتَا رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ. »
ترجمه:
راوى گفت: حسين كه ديد جوانان و دوستانش كشته شده و روى زمين افتادهاند آهنگ شهادت و رویارویی با دشمن نمود و صدا زد: آيا دفاع كننده ای هست كه از حرم رسول خدا دفاع كند؟ آيا خداپرستى هست كه در حق ما از خداوند بترسد؟ آيا فریادرسی هست كه به خاطر خدا به ما كمك كند؟ آيا ياورى هست كه به اميد آنچه نزد خداست ما را يارى كند؟ پس صدای زنان به شیون و زاری بلند شد حسين عليه السّلام به در خيمه آمد و به زينب فرمود: فرزند خردسال مرا به من بده تا با او خداحافظی كنم. كودك را گرفت و همين كه خواست كودكش را ببوسد حرملة بن كاهل اسدىكه خدا او را لعنت كند، او را با تیر زد كه در گلوى كودك جا گرفت و همان دم جان داد. حسين عليه السّلام به زينب فرمود: كودك را بگير سپس هر دو كف دست را به زير خون گلوى كودك گرفت و چون دستهایش پر از خون شد خون را به سوى آسمان پاشید و سپس فرمود: آنچه بر من وارد آمد برايم آسان است، چون در محضر خدا است.
لینک ثابت
رحمت خداوند بر محکم کاران
اگر اهمیت کاری که انسان سرگرم آن هست برای انسان معلوم شود، دیگر مسامحه در کار نخواهد بود؛ دلسردی و نومیدی در میان نخواهد بود. وقتی فهمیدیم کاری که ما داریم انجام میدهیم، چقدر مهم است برای حیات جامعه و حیات کشور، آن وقت خودِ این، نیروئی در درون ما به وجود میآورد که بر همهی مزاحمهای بیرونی فائق میشود.
لذا توصیهی اول ما به همه این است که آن کاری را که محول به آنهاست، با شوق، با علاقه - به هر دلیل اجتماعی و فردی که به سمت آن کار کشیده شدهاند - قدر بدانند، ارج بنهند، اهمیت بدهند و کار را درست انجام بدهند. مکرر این گفتهی پیامبر عظیمالشأن را عرض کردیم که فرمود: «رحم اللَّه إمراً عمل عملاً فاتقنه»؛(1) رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را به دست میگیرد و آن را متقن و درست و کامل انجام میدهد. این در مورد من، شما، یکایک افراد کارگر، معلم، پرستار و سایر مشاغل و حرفهها و مسئولیتها صادق است. کاری را که به عهده گرفتیم، آن را متقن و کامل انجام بدهیم.1388/02/09
1 )
مسائل علی بن جعفر و مستدركاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص 93 ؛
رحم اللّه امرءا عمل عملا صالحا فأتقنه
ترجمه:
خداوند فردی را كه كار نیكویی انجام دهد و آن [كار] را محكم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد.
لینک ثابت
عبادت بودن کارِکارگر در اسلام
اینکه در جامعهی اسلامی، مسئولان اسلامی، نسبت به کار، نسبت به کارگر اظهار تجلیل و تکریم میکنند، این لفاظی نیست؛ تعارف نیست. بله، در دنیا کسانی هستند که به زبان، سنگ کارگر را ممکن است به سینه بزنند؛ اما فرق است بین آن کسی که میخواهد شعار بدهد تا دل یک جمعیتی را به خود متوجه کند، و آن کسی که حقیقتاً برای کار به عنوان عمل صالح،ارزش معنوی و الهی قائل است. منطق اسلام، این دومی است؛ یعنی کارگر در حال عبادت است؛ کار او عبادت است.(1)1387/02/04
1 )
كافی،ثقه الاسلام كلینی ج 5 ص 88 ؛
منلايحضرهالفقيه، شیخ صدوق، ج 3 ص 168 ؛
عوالياللآلی، ابن ابی جمهور ج1 ص 268 ؛
بحارالأنوار، علا مجلسی ج 97 ص 7 ؛
الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِيلِ اللَّهِ
ترجمه:
امام صادق عليه السّلام فرموده: كسى كه در طلب روزى خانواده خود كار ميكند و بسعى و كوشش تن ميدهد مانند مجاهدى است كه در ميدان كارزار براى خدا جهاد مىنمايد.
لینک ثابت
عمل صالح بودن کار در اسلام
یک مطلب دیگر این است که همهی کارگرها - چه کارگران ماهر و تحصیلکردهی سطح بالا، چه کارگران متوسط و چه کارگران سادهی معمولی - این نکته را باید بدانند که خود نفس «کار» از نظر اسلام، عمل صالح است. این که «انّ الانسان لفی خسر الاّ الّذین امنوا و عملوا الصالحات»(1)؛ این عمل صالحی که انسان را از خسران خارج میکند، این فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و زیارت رفتن و ذکر گفتن نیست؛ آنها هم هست؛ اما کارِ وظیفهی زندگی را خوب انجام دادن هم عمل صالح است و یکی از مهمترینهایش «کار» است.
در روایت وارد شده است که اگر پیغمبر میدید یک آدم جوانی و قادر بر کاری نشسته است، تنبلی میکند و کار انجام نمیدهد، میفرمود: «سقط من عینی»(2)؛ از چشمم افتاد. کار، عمل صالح است. شنیدهاید، پیغمبر دست این صحابی را دید زمخت و پینهبسته است؛ گفت: چرا دستت اینطور است؟ گفت: یا رسولاللَّه! من با این دست کار میکنم. پیغمبر این دست را گرفت و بوسید و فرمود: «هذه ید لا تمسّه النار»(3)؛ آتش، این دست را لمس نمیکند. عمل صالح بالاتر از این؟! اینطوری کار کنید.1385/02/06
1 )
سوره مبارکه العصر آیه 3
إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ
ترجمه:
مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند!
2 )
جامعالأخبار،محمدبنمحمدسبزواری،ص139 ؛
مستدرك الوسائل،نوری،ج13،ص11 ؛
بحارالأنوار،مجلسی،ج100،ص9
روى ابن عباس قالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ قَالَ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَيْنِی قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِهِ
ترجمه:
هر گاه پيامبر اكرم «ص» به مردى نگاه مىكرد و از او خوشش مىآمد مىپرسيد: كارى دارد؟ اگر مىگفتند: نه، مىفرمود: از چشمم افتاد. پرسيدند: اى پيامبر خدا چرا چنين است؟ فرمود: براى اينكه مؤمن اگر حرفهاى نداشته باشد با دينش زندگى مىكند (و به نام دين، بار دوش اين و آن مىشود
3 )
اُسد الغابة ، ابن اثیر ج 2 ص 269 ؛
تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 7، ص 353 ؛
إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی . فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ، وقالَ : هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا
ترجمه:
انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد.
لینک ثابت
لزوم زمان شناسی دولت و پرهیز از تسویف در کارها
عزیزان من! زمان را قدر بدانید. شما الان چهار سال وقت دارید. این چهار سال، مثل طَرفةالعینی خواهد گذشت. واقعاً چهار سال، زمان خیلی کوتاهی است. اگر کسی کار کند و از هر لحظهاش استفاده نماید، سرمایهی عظیم و مغتنمی است. چنانچه خدای نکرده بگوییم حالا که وقت داریم، هنوز که چهار سال یا سه سال و نیم وقت هست، و تسویف کنیم - که این تسویفی که در روایات ما هست(1)، معنایش این است؛ سوف افعل، سوف افعل: خواهم کرد، خواهم کرد - و دائماً کار را به تأخیر بیندازیم، یک وقت میبینید که چهار سال تمام شد،ولی چیزی در دستمان نیست! از همین لحظهی اوّل، دقایق را قدر بدانید و آن کار مهمّ اساسی را که میخواهید آخر انجام دهید، همین اوّلِ کار انجام دهید.1376/06/02
1 )
الخصال ، شیخ صدوق ج 2 ص 610 ؛
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 10 ص 89 ؛
أن أمير المؤمنين ع علم أصحابه فی مجلس واحد أربعمائة باب مما يصلح للمسلم فی دينه و دنياه قال ع (...) شر الأمور محدثاتها و خير الأمور ما كان لله عز و جل رضى من عبد الدنيا و آثرها على الآخرة استوخم العاقبة اتخذوا الماء طيبا من رضی من الله عز و جل بما قسم له استراح بدنه خسر من ذهبت حياته و عمره فيما يباعده من الله عز و جل لو يعلم المصلی ما يغشاه من جلال الله ما سره أن يرفع رأسه من سجوده إياكم و تسويف العمل بادروا إذا أمكنكم ما كان لكم من رزق ...
ترجمه:
محمد بن مسلم از امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش از جدّش نقل مىكند كه امير مؤمنان على (ع) در يك مجلس چهار صد درس از مواردى كه كار دين و دنياى يك مسلمان را اصلاح مىكند به يارانش آموخت: فرمود: (...) بدترين كارها، كارهاى نو ظهور (بدعتها) است و بهترين كارها آن است كه مايه خشنودى خداى متعال باشد، هر كه دنيا را پرستيده و آن را بر آخرت ترجيح دهد، سرانجام ناگوارى خواهد داشت .آب را مايه خوش بويى سازيد. هر كس از خدا به آنچه كه به او قسمت كرده خشنود و راضى گردد، بدنش آسوده مىگردد كسى كه زندگى و عمرش در كارى كه او را از خداى متعال دور مىكند صرف كند، زيان كرده است، اگر نمازگزار بداند كه چقدر از بزرگی خدا او را فرا گرفته است دوست نمىدارد كه سر از سجدهاش بردارد. بپرهيزيد از اين كه كارهايتان را به تأخير اندازيد، زمانی كه آنچه روزیتان برای شما امكان پذیر است ، بشتابید....
لینک ثابت