newspart/index2
وجدان کاری / احساس مسئولیت/اتقان کاری / وجدان کار
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
کارها باید اتقان داشته باشد

در قضیّه‌ی سعدبن‌معاذ که شهید شده بود، رسول اکرم رفتند داخل قبر، او را گرفتند داخل قبر خواباندند، بعد این لحد را که ‌درست میکردند، مرتّب گفتند گچ بدهید، آب بدهید، گِل بدهید که [لحد را] محکم کنند؛ خب محکم کردن لحد [برای] ‌چیست؟ خب معلوم است چهار روز دیگر خراب میشود. پیغمبر جواب این سؤالِ مقدّر را داد؛ کسی سؤال نکرده بود، امّا یک ‌سؤالی بود که مطرح میشد. پیغمبر جواب داد فرمود بله، ما میدانیم این چند صباح دیگر متلاشی خواهد شد ــ هم آن بدن، ‌هم آن لحد ــ لکن خدا دوست دارد که وقتی انسان یک عملی را انجام میدهد، آن عمل را محکم‌کاری کند، درست انجام ‌بدهد؛ تعبیر روایت این است: اِنَّ اللهَ تَعالیٰ یُحِبُّ اِذا عَمِلَ اَحَدُکُم عَمَلاً اَن یُتقِنَه.(1) پس پیدا است که عملی که در لسان ‌روایات هست، شامل این‌جور عملی هم هست. این [عمل،] احترامِ ذاتی دارد.‌1403/02/05

1 )
كنز العمّال،متقی هندی، ج 3 ص 907‏

اِنَّ اللهَ تَعالی یُحِبُّ اِذا عَمِلَ اَحَدُکُم عَمَلاً اَن یُتقِنَه
ترجمه:
‏« پيامبر صلي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: خداوند دوست دارد هرگاه يكى از شما كارى انجام مى دهد ، آن را درست و ‏استوار انجام دهد.»‏
لینک ثابت
عزم ملی, تولید علم, جنبش نرم افزاری, شجاعت علمی, وجدان کاری, فرهنگ کار, اقتصاد دانش‌بنیان, آزاداندیشی

بسم‌ الله‌ الرحمن ‌الرحیم
سیاست‌های کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)
...
۴- تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۱-۴- تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرم‌افزاری در کشور.
۲-۴- ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظام‌مند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
۳-۴- تشکیل کرسی‌های نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانش‌بنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
۴-۴- ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانش‌پژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهره‌های موفق عرصه علم و فناوری.
۶-۴- گسترش حمایت‌های هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیت‌های عرصه علم و فناوری.1393/06/29

لینک ثابت
وجدان کاری

ما اگر پیشرفت همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم - بالاخره یک مصداق عینی و خارجی برای پیشرفت با مفهوم اسلامی وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامی، ایجاد یک تمدن نوین اسلامی است؛ این محاسبه‌ی درستی است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. به هر دو بخش باید رسید.
آن بخش ابزاری چیست؟ بخش ابزاری عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته‌ایم. کارهای زیاد و خوبی شده است؛ هم در زمینه‌ی سیاست، هم در زمینه‌ی مسائل علمی، هم در زمینه‌ی مسائل اجتماعی، هم در زمینه‌ی اختراعات - که شما حالا اینجا نمونه‌اش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز برای ما شرح دادند - و از این قبیل، الی ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزاری، علی‌رغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.
اما بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئله‌ی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله‌ی خط، مسئله‌ی زبان، مسئله‌ی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌ای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.
تمدن نوین اسلامی - آن چیزی که ما میخواهیم عرضه کنیم - در بخش اصلی، از این چیزها تشکیل میشود؛ اینها متن زندگی است؛ این همان چیزی است که در اصطلاح اسلامی به آن میگویند: عقل معاش. عقل معاش، فقط به معنای پول در آوردن و پول خرج کردن نیست، که چگونه پول در بیاوریم، چگونه پول خرج کنیم؛ نه، همه‌ی این عرصه‌ی وسیعی که گفته شد، جزو عقل معاش است. در کتب حدیثیِ اصیل و مهم ما ابوابی وجود دارد به نام «کتاب‌العشرة»؛ آن کتاب‌العشرة درباره‌ی همین چیزهاست. در خود قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که ناظر به این چیزهاست.
خب، میشود این بخش را به منزله‌ی بخش نرم‌افزاری تمدن به حساب آورد؛ و آن بخش اول را، بخشهای سخت‌افزاری به حساب آورد. اگر ما در این بخشی که متن زندگی است، پیشرفت نکنیم، همه‌ی پیشرفتهائی که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را رستگار کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانی ببخشد؛ همچنان که می‌بینید در دنیای غرب نتوانسته. در آنجا افسردگی هست، ناامیدی هست، از درون به هم ریختن هست، عدم امنیت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بی‌هدفی و پوچی هست؛ با اینکه ثروت هست، بمب اتم هست، پیشرفتهای گوناگون علمی هست، قدرت نظامی هم هست. اصل قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگی را، این بخش اصلی تمدن را اصلاح کنیم. البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیب‌شناسی کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟
بعد از آنکه علتها را پیدا کردیم، آن وقت بپردازیم به این که چگونه میتوانیم اینها را علاج کنیم. اینها به عهده‌ی کیست؟ به عهده‌ی نخبگان - نخبگان فکری، نخبگان سیاسی - به عهده‌ی شما، به عهده‌ی جوانها. اگر در محیط اجتماعی ما گفتمانی به وجود بیاید که ناظر به رفع آسیبها در این زمینه باشد، میتوان مطمئن بود با نشاطی که نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دارند، با استعدادی که وجود دارد، ما در این بخش پیشرفتهای خوبی خواهیم کرد؛ آن وقت درخشندگی ملت ایران در دنیا و گسترش اندیشه‌ی اسلامیِ ملت ایران و انقلاب اسلامی ایران در دنیا آسانتر خواهد شد. باید آسیب‌شناسی کنید و بعد علاج کنید.
نخبگان موظفند، حوزه موظف است، دانشگاه موظف است، رسانه‌ها موظفند، تریبون‌دارها موظفند؛ مدیران بسیاری از دستگاه‌ها، بخصوص دستگاه‌هائی که با فرهنگ و تربیت و تعلیم سروکار دارند، موظفند؛ کسانی که برای دانشگاه‌ها یا برای مدارس برنامه‌ریزی آموزشی میکنند، در این زمینه موظفند؛ کسانی که سرفصلهای آموزشی را برای کتابهای درسی تعیین میکنند، موظفند. اینها همه یک وظیفه‌ای است بر دوش همه. باید ما همگی به خودمان نهیب بزنیم. در این زمینه باید کار کنیم، حرکت کنیم.
بنابراین باید آسیب‌شناسی کنیم؛ یعنی توجه به آسیبهائی که در این زمینه وجود دارد و جستجو از علل این آسیبها. البته ما اینجا نمیخواهیم مسئله را تمام‌شده فرض کنیم؛ فهرستی مطرح میکنیم: چرا فرهنگ کار جمعی در جامعه‌ی ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربی‌ها به اسم خودشان ثبت کرده‌اند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی»، یا: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا». یعنی حتّی اعتصام به حبل‌اللّه هم باید دسته‌جمعی باشد؛ «و لا تفرّقوا». چرا در برخی از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟ چرا در برخی از بخشهای کشورمان روی آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟ چرا در روابط همسایگی‌مان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟ چرا صله‌ی رحم در بین ما ضعیف است؟ چرا در زمینه‌ی فرهنگ رانندگی در خیابان، ما مردمان منضبطی به طور کامل نیستیم؟ این آسیب است. رفت‌وآمد در خیابان، یکی از مسائل ماست؛ مسئله‌ی کوچکی هم نیست، مسئله‌ی اساسی است. آپارتمان‌نشینی چقدر برای ما ضروری است؟ چقدر درست است؟ چه الزاماتی دارد که باید آنها را رعایت کرد؟ چقدر آن الزامات را رعایت میکنیم؟ الگوی تفریح سالم چیست؟ نوع معماری در جامعه‌ی ما چگونه است؟ ببینید چقدر این مسائل متنوع و فراگیرِ همه‌ی بخشهای زندگی، داخل در این مقوله‌ی سبک زندگی است؛ در این بخش اصلی و حقیقی و واقعی تمدن، که رفتارهای ماست. چقدر نوع معماری کنونی ما متناسب با نیازهای ماست؟ چقدر عقلانی و منطقی است؟ طراحی لباسمان چطور؟ مسئله‌ی آرایش در بین مردان و زنان چطور؟ چقدر درست است؟ چقدر مفید است؟ آیا ما در بازار، در ادارات، در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگوئیم؟ در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟ چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟ بعضی‌ها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کارگریزی چیست؟ در محیط اجتماعی، برخی‌ها پرخاشگری‌های بی‌مورد میکنند؛ علت پرخاشگری و بی‌صبری و نابردباری در میان بعضی از ماها چیست؟ حقوق افراد را چقدر مراعات میکنیم؟ در رسانه‌ها چقدر مراعات میشود؟ در اینترنت چقدر مراعات میشود؟ چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانون‌گریزی - که یک بیماری خطرناکی است - در برخی از مردم چیست؟ وجدان کاری در جامعه چقدر وجود دارد؟ انضباط اجتماعی در جامعه چقدر وجود دارد؟ محکم‌کاری در تولید چقدر وجود دارد؟ تولید کیفی در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟ چرا برخی از حرفهای خوب، نظرهای خوب، ایده‌های خوب، در حد رؤیا و حرف باقی میماند؟ که دیدید اشاره کردند. چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاه‌های اداری ما کم است؟ هشت ساعت کار باید به قدر هشت ساعت فایده داشته باشد؛ چرا به قدر یک ساعت یا نیم ساعت یا دو ساعت؟ مشکل کجاست؟ چرا در بین بسیاری از مردم ما مصرف‌گرائی رواج دارد؟ آیا مصرف‌گرائی افتخار است؟ مصرف‌گرائی یعنی اینکه ما هرچه گیر می‌آوریم، صرف اموری کنیم که جزو ضروریات زندگی ما نیست. چه کنیم که ریشه‌ی ربا در جامعه قطع شود؟ چه کنیم که حق همسر - حق زن، حق شوهر - حق فرزندان رعایت شود؟ چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رائج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟ چه کنیم که زن در جامعه‌ی ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگی‌اش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعی‌اش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگی‌اش محفوظ بماند؟ چه کنیم که زن مجبور نباشد بین این چند تا، یکی‌اش را انتخاب کند؟ اینها جزو مسائل اساسی ماست. حد زاد و ولد در جامعه‌ی ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زمان‌دار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعه‌ی ما در آینده‌ی نه چندان دوری، جامعه‌ی پیر خواهد شد؛ این چهره‌ی جوانی که امروز جامعه‌ی ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد. حد زاد و ولد چقدر است؟ چرا در بعضی از شهرهای بزرگ، خانه‌های مجردی وجود دارد؟ این بیماری غربی چگونه در جامعه‌ی ما نفوذ کرده است؟ تجمل‌گرائی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟ چه کار کنیم که از حد خوب فراتر نرود، به حد بد نرسد؟ اینها بخشهای گوناگونی از مسائل سبک زندگی است، و ده‌ها مسئله از این قبیل وجود دارد؛ که بعضی از اینهائی که من گفتم، مهمتر است. این یک فهرستی است از آن چیزهائی که متن تمدن را تشکیل میدهد. قضاوت درباره‌ی یک تمدن، مبتنی بر اینهاست.
نمیشود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ در حالی که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگی مردم را فرا گرفته. اصل اینهاست؛ آنها ابزاری است برای اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگی کنند، با امنیت زندگی کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالی انسانیِ مطلوب پیدا کنند.1391/07/23

لینک ثابت
وجدان کاری

مسئله‏ی مهمی که در ذهن بنده همیشه هست- آنطور که فرمودند، در جلسه هم مطرح شده- و مورد دغدغه‏ی افراد است، مسئله‏ی فرهنگ است؛ مهم است. مسئله‏ی فرهنگ از مسائل اقتصادی مهمتر است، از مسائل سیاسی مهمتر است. فرهنگ چیه؟ فرهنگ عبارت است از آن درک، برداشت، فهم، معتقَد و باور انسانها و روحیات و خلقیات آنها در زندگی؛ آنهائی است که انسان را به کار وادار میکند. فرهنگ حاکم بر یک کشور مثلًا اگر چنانچه فرهنگ مسئولیت‏پذیری بود، این عمل مردم را هدایت میکند. نقطه‏ی مقابل، حالت بی‏مسئولیتی است که انسان نسبت به حوادث، نسبت به قضایا، نسبت به آینده، نسبت به دشمن، نسبت به دوست، احساس مسئولیت نکند. مسئولیت‏پذیری، تزریق مسئولیت‏پذیری و هدیه کردن او به ارواح مردم، به افکار مردم و روحیات مردم، این تقویت فرهنگ است. ایثارگری، وجدان کاری، انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی، پرهیز از اسراف، اصلاح الگوی مصرف، روحیه‏ی قناعت، استحکام در آنچه که تولید میکنیم؛ اینها فرهنگ است. اینها را باید در مردم تقویت کرد. درست‏کاری، زنده نگه داشتن اندیشه‏های امام و انقلاب، روحیه‏ی انسجام و اتحاد اسلامی- آن چیزی که قرآن هم ما را به او امر میکند، تفکرات ما هم به او امر میکند، انقلاب هم ما را به او حمل میکند و امر میکند- با برادران مسلمان، با هم‏میهنان، حالت اتحاد و انسجام داشتن، تعصب متقابل مثبت نسبت به یکدیگر داشتن، که در عرض گستره‏ی امت اسلامی هم همین جور است. اینها فرهنگ است. یکی از آنها هم البته فرهنگ عفاف و فرهنگ ساده‏زیستی است.1389/06/25
لینک ثابت
وجدان کاری

ما می‏توانیم این جوان را صبور، قانع، مایل به کار، مایل به تحقیقات، اهل کار جمعی، اهل اغماض، اهل تغلیب عقل بر احساس، اهل انصاف، اهل وقت‏شناسی، اهل وجدان کاری تربیت کنیم؛ می‏توانیم هم عکس این صفات را در او تزریق کنیم. واقعاً این جوانی که در اختیار دانشگاه قرار می‏گیرد- یک جوان هجده نوزده‏ساله- در خور این تربیت هست. در دوره‏های بخصوص لیسانس- این دوره‏ی اول- می‏توان روی این مسئله واقعاً فکر کرد، برنامه‏ریزی کرد. شما می‏توانید یک نسلی را به وجود بیاورید که این نسل دارای این خصوصیات اخلاقی باشد. این هم برنامه‏ریزی می‏خواهد؛ این با پوستر و با دستور و با این‏ها درست نمی‏شود.1388/11/13
لینک ثابت
وجدان کاری

در مورد مسئله‏ی کار آنچه که من بر آن تأکید کرده‏ام و امروز هم تأکید می‏کنم، این است که ما باید فرهنگ کشور خودمان را به سمت ترویج تولید داخلی تنسیق و تنظیم کنیم و پیش ببریم؛ این خیلی چیز مهمی است. در گذشته، سالهای متمادی این فرهنگ به ملت ما تزریق شده است که به دنبال مصنوعات و ساخته‏های بیگانه و خارجی بروند. وقتی گفته می‏شد این جنس خارجی است، این یک استدلال تام و تمامی بود برای بهتر بودن و مرغوب‏تر بودن این جنس. این فرهنگ باید عوض شود. البته کیفیت تولید داخل در این مؤثر است، تبلیغ نکردن بیجا و بی‏رویه‏ی تولیدات خارجی در این مؤثر است، تشویق کارآفرین داخلی در این مؤثر است، وجدان کاری در کننده‏ی کار- چه کارگر ساده یا کارگر مجرب یا مهندس کار- در این مؤثر است، دولت نقش دارد، مسئولین نقش دارند، خود کارگر نقش دارد، کارآفرین نقش دارد، تاجر واردکننده‏ی کالای خارجی نقش دارد. همه باید دست به دست هم بدهند تا تولید داخل رجحان پیدا کند؛ ارزش پیدا کند و فرهنگی بر جامعه‏ی ما و بر ذهنهای ما حاکم شود که مصرف کردن تولید داخلی را ارزش بدانیم. ما به قیمت به کار واداشتنِ یک کارگر بیگانه که تولید او را مصرف می‏کنیم، یک کارگر داخل کشور را بیکار می‏کنیم. همه‏ی مسئولین کشور، سیاست‏گذاران کشور، مسئولان تبلیغات کشور، خودِ کارآفرینان، خودِ کارگران، دولت، بخشهای مربوطه به این نکته باید اهمیت بدهند.1388/02/09
لینک ثابت
وجدان کاری

عمل و کار، در ادبیات قرآنی و اسلامی ما، یک رتبه‏ی والائی دارد. البته کار، فقط کار در کارخانه یا مزرعه یا بخشهای دیگر نیست؛ اما عمل صالح که در قرآن این همه بر روی آن تکیه شده است، شامل این‏ها هم هست. یعنی شما وقتی کاری انجام می‏دهید که با وجدان کاری همراه است، با احساس مسئولیت همراه است، با جدیت و تلاش همراه است، با نوآوری همراه است، با هدف اداره‏ی زندگی یک عائله همراه است، خود این، یک عمل صالح است- «الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات»- عمل صالح شامل این‏ها هم هست؛ چه بهتر از این؟ چه بهتر از این که انسان مشغول کسب و کاری است که درآمد زندگی او وابسته به آن است؛ در عین حال همین کار عمل صالحی است که در قرآن، عِدل ایمان قرار داده شده است؛ «آمنوا و عملوا الصّالحات»؟ ارزش کار که گفته می‏شود، یعنی این.1387/02/04
لینک ثابت
وجدان کاری

امروز در کشور ما خوشبختانه تحرک و تلاش کار، تلاش خوبی است. مجموعه‏ی دست‏اندرکاران تولید، تلاش خوبی را انجام دادند و پیشرفت کردند؛ ولی ما هنوز در اوائل راهیم. ما باید خیلی جلو برویم، خیلی باید تلاش کنیم. هم وجدان کاری، محکم‏کاری و درستکاری در مجموعه‏ی تولید- یعنی کارگر و مولد کار و تولیدکننده‏ی کار- لازم است، هم در مسئولین دولتی و مسئولین رسمی، رعایت و مراقبت و توجه لازم است که این حرکت، حرکت صحیح و متعادلی باشد و انجام بگیرد. و البته همان طور که در اول عرایضم عرض کردم، تقدس کار و تکریمِ‏کننده‏ی کار باید در رأس برنامه‏ها قرار بگیرد و همه این را بدانند. کارگر، محترم است. کارگر با دست خود، با مغز خود، با کار خود، با جسم و جان خود دارد کشور را به استقلال می‏رساند.1387/02/04
لینک ثابت
وجدان کاری

مشکلات جامعه‏ی کارگری- مسئله‏ی بیمه‏شان، مسئله‏ی مسکنشان، مسئله‏ی ارتباطاتشان با کارفرما، وظائف کارفرما در مقابل آن‏ها، وظائف آن‏ها در مقابل محیط کار- بایستی به طور دائم دنبال شود و اهمیت وجدان کار و اتقان کار بایستی مورد تأکید قرار بگیرد. این راه، راه روشنی است؛ این هدف، هدف مشخصی است؛ این ملت هم ملت اهل کار و اهل تلاشی است.1387/02/04
لینک ثابت
وجدان کاری

باید آن کسانی که برای تحرک استعداد دارند، فرصتهای برابر دریافت کنند؛ اگر کسی تنبلی کرد، تنبلی‏اش به گردن خودش. نباید این‏جور باشد که در برخی از مناطقِ کشور مجال برای تلاش علمی یا تلاش اقتصادی نباشد، اما بعضیها از منابع و از امکانات کشور به طور بی‏نهایت بتوانند استفاده کنند؛ نه، هنر این است. مطالبه‏ی ملت از دولتها، از مجالس پی‏درپی شورای اسلامی، از قوه‏ی قضائیه و از همه‏ی مسئولان باید این باشد. کشور باید پیشرفت کند؛ پیشرفتِ در همه‏ی بخشها: پیشرفت در تولید ثروت، پیشرفت در افزایش بهره‏وری، پیشرفت در عزم و اراده‏ی ملی، پیشرفت در اتحاد ملی و نزدیکی قشرهای مختلف به یکدیگر، پیشرفت در دستاوردهای علم و فناوری، پیشرفت در اخلاق و در معنویت، پیشرفت در کم کردن فاصله‏ی طبقاتی، در رفاه عمومی، در انضباط اجتماعی، در بوجود آمدن وجدان کاری در یکایک آحاد ما مردم، پیشرفت در امنیت اخلاقی، پیشرفت در آگاهی و رشد سیاسی، پیشرفت در اعتمادبه‏نفس ملی- که من چند ماه قبل مسئله‏ی اعتمادبه‏نفس ملی را اعلام کردم؛ ملت باید به خود اعتماد داشته باشند و بدانند که می‏توانند؛ درست نقطه‏ی مقابل آن چیزی که دشمنان این ملت در طول سالهای متمادی خواستند به ما تلقین کنند و بگویند و ثابت کنند که نمی‏توانید- پیشرفت در همه‏ی این زمینه‏ها لازم است؛ اما همه‏ی این پیشرفتها باید در سایه‏ی عدالت و در کنار تأمین عدالت باشد.1387/01/01
لینک ثابت
وجدان کاری

یک ملت برای اینکه به سعادت معنوی برسد، برای اینکه به آزادی برسد، برای اینکه به قله‏های معرفت برسد، احتیاج دارد به اینکه قوی و مقتدر باشد؛ گرچه آن چیزها هم خودش از موجبات اقتدار است. یک ملت ضعیف، یک ملت توسری‏خور، یک ملت وابسته و دنباله‏رو، ملتی که چشمش به دست و دهان دیگران است، نمی‏تواند خودش را به قله‏های آرمانی برساند. اقتدار ملی را باید تأمین کرد. اقتدار ملی با چه چیزی تأمین می‏شود؟ با علم و اخلاق. در باره‏ی علم خیلی صحبت کرده‏ایم؛ در این جلسه در باره‏ی اخلاق صحبت می‏کنیم. در اخلاق، ما نباید نمره کم بیاوریم. پیغمبر ما معلم اخلاق است. پرچم تهذیب و تکمیل اخلاق را پیغمبر برافراشته و رسالت پیغمبر اعلام کرده. ما باید در زمینه‏ی اخلاق دچار عقب‏ماندگی نشویم. رفتارهای اجتماعی، انضباط، وجدان کاری، قانون‏گرایی و روح دین‏داری- که بعضی آدم‏های بی‏انصاف، روح دین‏داری جوان‏های ما را در معرض تطاول قرار دادند و به نام حرف‏های بی‏محتوا و بی‏منطق و به نام آزادی، دستخوش غارت کردند- از پایه‏های اقتدار است.1384/08/08
لینک ثابت
وجدان کاری

خوشبختانه من می‏بینم جوانهای ما بیدار و آگاهند. حضور انجمن‏های اسلامی در این خصوص یک نشانه است. حضور جوانها- چه دانش‏آموز، چه دانشجو، چه طلاب علوم دینی- در عرصه‏های مختلف اجتماعی، فکر کردن آن‏ها و زمینه‏چینی‏های فکری آن‏ها برای آینده- که من نشانه‏های آن را مشاهده می‏کنم- همه دلیل بر این است که جوانهای امروز ما خوب کار می‏کنند؛ منتها باید بیدار باشند. با وضع کنونی ما، رسیدن به آن قله، مستلزم طی کردن یک فاصله است؛ این فاصله را باید طی کرد. با نشستن، تن‏آسایی، راحت‏طلبی و سرگرم شدن و مشغول شدن به هوس‏ها و بازیچه‏هایی که دشمن سر راه ما و جوانهای ما قرار می‏دهد، این راه طی نخواهد شد. این نسل باید کار گذشتگان را به اکمال برساند و تمام کند. باید خوب درس بخوانید و به‏طور دقیق انضباط و نظم اجتماعی را رعایت کنید. محیط هرج‏ومرج و محیطی که در آن امید وجود نداشته باشد، ضد پیشرفت است. شما ببینید امروز دشمنان ما که از برخورد چهره‏به‏چهره با این ملت مأیوس‏اند و از طرق گوناگون می‏خواهند روی این ملت اثر بگذارند، از همین وسایل استفاده می‏کنند؛ یعنی سعی می‏کنند افق را تیره و تار نشان دهند؛ جوان را ناامید کنند؛ جوان را به بازیچه‏ها و سرگرمی‏های گوناگون مشغول کنند؛ جوان را از تحصیل علم بازبدارند و او را تحریک به هرج‏ومرج کنند؛ لذا باید بیدار بود. با وجدان کاری، با همبستگی، با تلاشِ امیدوارانه و گرم و گیرا، با کار مدبرانه و برنامه‏ریزی شده، و درعین‏حال با توکل به خدا و استمداد از پروردگار، باید این فاصله را طی کرد. جوان باید همه‏ی این‏ها را باهم مد نظر داشته باشد.1383/12/24
لینک ثابت
وجدان کاری

اخلاق‏های رفتاری افراد جامعه؛ مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامه‏ریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران- اینکه دیگران حقی دارند و باید حق آن‏ها رعایت شود، یکی از خلقیات و فضایل بسیار مهم است- کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس ملی، شجاعت شخصی و شجاعت ملی، قناعت- یکی از مهم‏ترین فضایل اخلاقی برای یک کشور قناعت است، و اگر امروز ما در برخی زمینه‏ها دچار مصیبت هستیم، به‏خاطر این است که این اخلاق حسنه‏ی مهم اسلامی را فراموش کرده‏ایم- امانت، درستکاری، حق‏طلبی، زیبایی‏طلبی- یکی از خلقیات خوب، زیبایی‏طلبی است؛ یعنی به دنبال زیبایی بودن، زندگی را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگی را و هم باطن زندگی را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر- نفی مصرف‏زدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم.1383/09/11
لینک ثابت
اعمال صالح، عامل شادی انسان در قیامت

یک‌جا پول خوبی سر راه شما قرار می‌گیرد؛ یک رشوه، هدیه، چشم‌روشنی - اینها اسمهای مختلفی دارد - و شما می‌توانید بدون این‌که هیچ برگه و اثر انگشتی جا بگذارید، امضایی بدهید و گرفتاری برای خودتان درست کنید، این پول را بگیرید و بگذارید توی جیبتان؛ اما محض رضای خدا نمی‌گیرید؛ هیچ‌کس هم نمی‌فهمد، پول هم از کیسه‌ی شما می‌رود؛ اما ثبت می‌شود و آن وقتی به کار شما می‌آید که «یوم یفرّ المرء من اخیه و امّه و ابیه و صاحبته و بنیه لکلّ امرء منهم یومئذ شأن یغنیه»(1) است؛ روزی که انسان از برادر خودش به‌خاطر کثرت التهاب، شدت، اضطراب و آشفتگی حاکم بر روز قیامت و حساب و جزای الهی و مو از ماست کشیدن الهی می‌گریزد؛ آن روز چنان سنگین و سخت است که «یوم یجعل الولدان شیبا»(2)؛ جوان را پیر می‌کند؛ انسان در آن روز از پدر و مادر خودش و از بچه‌ی دُردانه‌ی خودش و از همسر خودش می‌گریزد. چرا؟ چون «لکلّ منهم یومئذ شأن یغنیه»(3)؛ هر کسی به قدر خودش گرفتاری‌یی دارد که همان گرفتاری خودش برایش بس است و مجال این نیست که به فکر کس دیگری باشد؛ اما در آن روز و در آن جا، «وجوه یومئذ ناضرة»(4)؛ چهره‌هایی شادند؛ چهره‌هایی درهمند و گرفته. آن چهره‌ی شاد، همان چهره‌های شماست. چرا؟ برای خاطر این‌که آن چک، آن پول نقد، آن دلار و آن ارز خارجی که بی‌سروصدا دادند به شما و شما می‌توانستید بگیرید و نگرفتید، آن یک ساعتی که در اداره بیشتر کار کردید، آن کارهای خلاف شهوانی که می‌توانستید مرتکب بشوید و نشدید، آن گزارش خلاف واقعی که می‌توانستید بدهید و ندادید - که تأثیراتی در وضع شما یا دوست‌تان و دشمن‌تان می‌گذاشت - آن‌جا این اعمال صالح می‌آید به کمک شما و شما را از آن گرفتاری نجات می‌دهد؛ آن‌جاست که آن اعمال به درد شما می‌خورد؛ آن، خیلی مهمتر از پول این‌جاست.1383/07/13

1 ) سوره مبارکه عبس آیه 34
يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِن أَخيهِ
ترجمه:
در آن روز که انسان از برادر خود می‌گریزد،
1 ) سوره مبارکه عبس آیه 35
وَأُمِّهِ وَأَبيهِ
ترجمه:
و از مادر و پدرش،
1 ) سوره مبارکه عبس آیه 36
وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ
ترجمه:
و زن و فرزندانش؛
1 ) سوره مبارکه عبس آیه 37
لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنيهِ
ترجمه:
در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملاً به خود مشغول می‌سازد!
2 ) سوره مبارکه المزمل آیه 17
فَكَيفَ تَتَّقونَ إِن كَفَرتُم يَومًا يَجعَلُ الوِلدانَ شيبًا
ترجمه:
شما (نیز) اگر کافر شوید، چگونه خود را (از عذاب الهی) بر کنار می‌دارید؟! در آن روز که کودکان را پیر می‌کند،
4 ) سوره مبارکه القيامة آیه 22
وُجوهٌ يَومَئِذٍ ناضِرَةٌ
ترجمه:
(آری) در آن روز صورتهایی شاداب و مسرور است،
لینک ثابت
وجدان کاری

فعال، مسئولیت‏پذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیه‏ی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.1382/08/12
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی