پرونده اعمال / عمل / کارنامه اعمال/ ثبت اعمال/سنجش اعمال
مسئولیت انسان نسبت به اعمالش در قیامت
همهی مدیران جمهوری اسلامی، از اوّل جمهوری اسلامی تا امروز، خدمات مهمّی انجام دادند. خب ما دیدیم، بودیم؛ نزدیک بودیم، دیدیم خدماتی انجام دادند؛ البتّه صدماتی هم بعضاً زدند؛ خدمات هم بوده، صدمات هم بوده. خدمات دولتیها و قضائیها و مجلسیها را در طول این زمان هرچه بوده، باید انسان سپاسگزاری کند، شکرگزاری کند؛ غالب [آنها] هم خدمتگزاران هستند. صدمات را هم بایستی انتقاد کرد، نقد کرد؛ منتها نقد منصفانه و نقد مسئولانه، نه نقد همراه با فحّاشی و تهمت. نقد و نقدپذیری واجب است، تهمت و لجنپراکنی حرام است؛ نقد با تهمتزنی فرق میکند، با لجنپراکنی فرق میکند، با تکرار حرف دشمن فرق میکند؛ نقد باید منصفانه باشد، باید عاقلانه باشد، باید مسئولانه باشد. سیاهنمایی هنر نیست؛ اینکه برداریم همینطوری بیهوا، این دستگاه را، آن دستگاه را، این قوّه را، آن قوّه را بدون هیچ تمییزی محکوم کنیم؛ خب هر کسی، هر بچّهای هم میتواند سنگ دستش بگیرد شیشهها را بشکند، اینکه هنر نیست. هنر این است که انسان، منطقی حرف بزند، منصفانه حرف بزند، برای خاطر هوای نفْس حرف نزند، برای خاطر جهات شخصی حرف نزند، برای خاطر قدرتیابی حرف نزند، خدا را در نظر داشته باشد؛ اِنَّ السَّمعَ وَ البَصَرَ وَ الفُؤادَ کُلُّ اُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولاً،(1) بدانید خود این حرفی که میزنید، در روز قیامت عملی است که مجسّم میشود در مقابل شما، و خدای متعال مؤاخذه میکند، سؤال میکند؛ نمیشود هر حرفی را انسان بهخاطر میل دل خودش بزند. انقلابینمایی غیر از انقلابیگری است؛ انقلابینمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابیگری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همهکارهی کشور باشد، بعد یک دههی بعدی تبدیل بشود به مخالفخوان کشور؛ این[طور] که نمیشود.1396/10/06
1 )
سوره مبارکه الإسراء آیه 36
وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا
ترجمه:
از آنچه به آن آگاهی نداری، پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.
لینک ثابت
توجّه دادن انسانها به عوالم بعد از دنیا،در ادعیهی ماه رمضان
یکی از مضامین تکرارشوندهی در ادعیهی ماه مبارک رمضان توجّه دادن انسانها به عوالم بعد از حیات دنیوی است؛ توجّه دادن به عالم مرگ، عالم قبر، عالم قیامت، گرفتاریهای انسان در دوران مواجههی با حساب و کتاب و سؤال الهی؛ این یکی از موضوعات مطرح در ادعیهی ماه مبارک رمضان است. برای ما که بر مسندهای مسئولیّت تکیه زدیم، توجّه به این معنا بسیار مهم است؛ عامل کنترلکننده و مراقب برای انسان از جمله عبارت است از توجّه به همین عوالم. اینکه بدانیم «لایَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّة»؛(1) یک حرکت کوچک، یک سکون کوچک، یک اقدام کوچک، یک حرف کوچک از دید محاسبهکنندهی دوران بعد از مرگ بیرون نیست و از ما سؤال خواهد شد؛ این خیلی تأثیر میگذارد در رفتار ما، در گفتار ما، در حرکات ما.
در دعای شریف ابیحمزه [میخوانیم]: اِرحَمنی صَریعاً عَلَی الفِراشِ تُقَلِّبُنی اَیدی اَحِبَّتی؛(2) این حالتی که برای همه پیش میآید و شاید خیلیها این حالت احتضار و لحظات نزدیکی مرگ را در دیگران دیدهاند؛ من و شما در آن لحظات از خودمان اختیاری نداریم؛ هیچکس در آنجا به ما نزدیکتر از خدا نیست. وَ نَحنُ اَقرَبُ اِلیهِ مِنکُم وَ لکِن لا تُبصرِون؛(3) هیچکس نمیتواند ما را در آن حالت، از آن ورطهای که در مقابل ما است نجات بدهد، مگر عمل صالح و فضل الهی. عرض میکنیم در این دعا که «اللّهُمَّ ارحَمنی»؛ در آنجا ما را رحم کن. وَ تَفَضَّل عَلَیَّ مَمدوداً عَلَی المُغتَسَلِ یُقَلِّبُنی صالحُ جیرَتی؛ در هنگامی که بعد از مرگ ما را غسل میدهند، خدای متعال در آن حالت، رحمت خود را، فضل خود را شامل حال ما کند و به ما ترحّم کند. بیاختیار در اختیار دستهای غسلدهنده هستیم؛ این مال یکایک من و شما است؛ هیچکداممان از این حالت دوری و فراغت نداریم؛ این برای همهی ما پیش میآید. به یاد آن لحظه باشید.
وَ تَحَنَّن عَلَیَّ مَحمولاً قَد تَناوَلَ الاَقرِباءُ اَطرافَ جِنازَتی؛ ما را بلند میکنند، سر دوش میگیرند، میبرند به سمت جایگاه همیشگی و ابدی ما. وَ جُد عَلَیَّ مَنقولاً قَد نَزَلتُ بِکَ وَحیداً فی حُفرَتی؛ ما را سرازیر قبر خواهند کرد. این یادآوری است؛ از این حالات نبایستی غافل بود؛ باید جلوی چشم ما باشد. اینکه سفارش میکنند به ما که به قبرستان بروید، به زیارت اموات بروید، یک علّت و وجه آن این است. بعضی بدشان میآید از اینکه کسی آنها را به یاد مرگ بیندازد؛ نه، این درمان است، این دارو است؛ علاج خودخواهیهای ما، علاج غفلتهای ما، علاج هوسرانیهای ما است. در جای دیگری از دعای شریف ابیحمزه [میخوانیم]: اِلهی اِرحَمنی اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی؛ آن وقتی که در مقابل سؤال الهی کم میآوریم و درمیمانیم، استدلال ما تمام میشود؛ مثل اینجا نیست که بتوانیم طرف مقابل را با استفادهی از جهلش، از غفلتش، از عواطفش از واقعیّت دور کنیم. آنجا همهچیز آشکار است برای آنکسی که از ما سؤال میکند. به یاد آن لحظه باید بود. در یک فِقرهی دیگر: اَبکی لِخُروجی مِن قَبری عُریاناً - این دعا را در سحرهای ماه رمضان با توجّه بخوانید - ذَلیلاً حامِلاً ثِقلی عَلَی ظَهری اَنظُرُ مَرَّةً عَن یَمینی وَ اُخری عَن شِمالی اِذِ الخَلائِقُ فی شَأنٍ غیرِ شَأنی؛ هرکسی به فکر خودش است؛ هیچکس از من آنجا دستگیری نمیکند.
لِکُلِّ امرِئٍ مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیهِ، وُجوهٌ یَومَئِذ مُسفِرَةٌ، ضاحِکَةٌ مُستَبشِرَة؛ مؤمنین، متّقین، آن کسانی که مراقب خودشان بودند و از جادّهی حق و انصاف و ادای تکلیف الهی خارج نشدند، مصداق این جملهاند: وُجوهٌ یَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ، ضاحِکَةٌ مُستَبشِرَة؛ چهرههای باز، خندان، درخشان، بعضی اینجوریاند. وَ وُجوهٌ یَومَئِذٍ عَلَیها غَبَرَةٌ، تَرهَقُها قَتَرَة. آیهی قرآن تا اینجا است؛(4) در دعا این کلمه هم اضافه شده: وَ ذِلَّة. البتّه فقط این مضمون نیست؛ دعاهای ماه رمضان مثل همهی دعاهای دیگر، ما را میکشانَد به سمت آن سرچشمهی لطیفِ مطبوعِ گوارای رحمت الهی.1394/04/02
1 )
سوره مبارکه سبإ آیه 3
وَقالَ الَّذينَ كَفَروا لا تَأتينَا السّاعَةُ ۖ قُل بَلىٰ وَرَبّي لَتَأتِيَنَّكُم عالِمِ الغَيبِ ۖ لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَلا فِي الأَرضِ وَلا أَصغَرُ مِن ذٰلِكَ وَلا أَكبَرُ إِلّا في كِتابٍ مُبينٍ
ترجمه:
کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آری به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذرّهای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابی آشکار ثبت است!»
2 )
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص 583؛
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی،دعای ابوحمزه ثمالی؛
... وَارْحَمْني صَريعاً عَلَي الْفِراشِ تُقَلِّبُني اَيدي اَحِبَّتي وَتَفَضَّلْ عَلَي مَمْدوُداً عَلَي الْمُغْتَسَلِ يقَلِّبُني صالِحُ جيرَتي وَتَحَنَّنْ عَلَي مَحْموُلاً قَدْ تَناوَلَ الاَْقْرِبآءُ اَطْرافَ جَِنازَتي وَجُدْ عَلَي مَنْقوُلاً قَدْ نَزَلْتُ بِكَ وَحيداً في حُفْرَتي ...اِلـهي ارْحَمْني اِذَاانْقَطَعَتْ حُجَّتي وَكَّلَّ عَنْ جَوابِكَ لِساني وَطاشَ عِنْدَ سُؤالِكَ اِياي لُبّي ... اَبْكي لِخُروُجي مِنْ قَبْري عُرْياناً ذَليلاً حامِلاً ثِقْلي عَلي ظَهْري اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يميني وَاُخْري عَنْ شِمالي اِذِ الْخَلائِقُ في شَاْن غَيرِ شَاْني لِكُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ يوْمَئِذ شَاْنٌ يغْنيهِ وُجوُهٌ
يوْمَئِذ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ يوْمَئِذ عَلَيها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَذِلَّه ...
ترجمه:
... پوشاندي و در آن حال كه در بستر مرگ افتاده و دستهاي ياران مرا به اين سو و آن سو كنند
بر من رحم كن و در آن حال كه روي سنگ غسالخانه دراز كشيدهام و همسايگان شايستهام به اينطرف و آنطرف ميگردانند بر من تفضل كن و هنگامي كه خويشان اطراف جنازهام را بر دوش گرفتهاند با من مهرباني فرما وهنگامي كه تك و تنها در ميان گودال قبر بر تو وارد شوم بر من بخشش كن ... به من رحم كن در آن هنگامي كه حجت و دليلم قطع شود و زبانم از پاسخ تو لال گردد و هوش در هنگام بازپرسيات از سرم بپرد... و منكر از من، گريه كنم براي بيرون آمدنم از قبر برهنه و خوار كه بار سنگينم را به پشتم بار كرده. يكبار از طرف راستم بنگرم و بار ديگر از طرف چپ و هريك از خلايق را در كاري غير از كار خود ببينم. براي هر يك از آنها در آن روز كاري است كه به خود مشغولش دارد چهرههايي در آن روز گشاده و خندان و شادمانند و چهرههايي در آن روز غبارآلود است و سياهي و خواري آنها رافراگرفته ...
3 )
سوره مبارکه الواقعة آیه 85
وَنَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِنكُم وَلٰكِن لا تُبصِرونَ
ترجمه:
و ما از شما به او نزدیکتریم ولی نمیبینید!
4 )
سوره مبارکه عبس آیه 37
لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنيهِ
ترجمه:
در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملاً به خود مشغول میسازد!
لینک ثابت
گواهی دادن روزهای عمر انسان بر اعمال او
عَنِ الصّادِقِ جَعفَرِبنِمُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِما عَن اَبِیهِ عَن آبائِهِ عَلَیهِمُالسَّلام قال: قالَ عَلِىٌّ عَلَیهِالسَّلام:
مَا مِن یَومٍ یَمُرُّ عَلَى ابنِ آدَمَ اِلاّ قالَ لَهُ ذلِکَ الیَومُ یَابنَ آدَم اَنا یَومٌ جَدیدٌ وَ اَنا عَلَیکَ شَهیدٌ فَقُل فِىَّ خَیراً وَ اعمَل فِىَّ خَیراً اَشهَدُ لَکَ بِهِ یَومَ القِیامَةِ فَاِنَّکَ لَن تَرانِى بَعدَهُ اَبَداً.
روزى به فرزند آدم نگذرد مگر به او بگوید: اى فرزند آدم! من روز تازهای هستم و بر تو گواهم؛ در من خوب بگو و خوب عمل کن تا روز قیامت براى تو گواهى دهم؛ پس از من دیگر هرگز مرا نخواهى دید.
مَا مِن یَومٍ یَمُرُّ عَلَى ابنِ آدَمَ اِلاّ قالَ لَهُ ذلِکَ الیَومُ یَابنَ آدَمُ! اَنَا یَومٌ جَدیدٌ وَ اَنا عَلَیکَ شَهید
[برمبنای این روایت] امروز که مثلاً روز دوشنبهى چندم این ماه است، همین روز با من و شما مخاطبه میکند، حرف میزند. حالا این حرف زدن به چه معنا است؟ آیا واقعاً در عالم معنا یک نوع مکالمهاى وجود دارد که از ظرفیّت گوشهاى ما و فهمهاى ما خارج است -که خب، بعید هم نیست؛ اینها را خیلى هم نمیشود انکار کرد؛ ممکن است همین باشد- یا نه، مراد مکالمهى عقل ما است، وجدان ما است، فهم ما است، که در واقع دل ما با ما حرف میزند و این مطالب را میگوید -عقل ما با ما حرف میزند- به هرحال این مکالمهاى است و یکى از معانى بین این روزى که ما در آن صبح کردیم و ما. «امروز» به ما چه میگوید؟ میگوید من یک روز تازهای هستم؛ گذشتهها گذشت، امروز حکم خودش را دارد. تو میتوانى در این روز بهنحوى عمل کنى که منقطع باشد از عمل سوئى و زشتى که در روزهاى قبل انجام دادى. امروز روز تازهاى است و فرصت تازهاى است؛ میتوان در این فرصت کارهایى را انجام داد که ما دیروز آن کارها را نتوانستیم انجام بدهیم، [ امّا] امروز میتوانیم انجام بدهیم. من روز جدیدى هستم و شاهد بر تو خواهم بود، گواه بر تو خواهم بود. یعنى در آن روزى که همهى موجودات عالمِ وجود جان دارند و حرف میزنند -وَ تُکَلِّمُنآ اَیدیهِم وَ تَشهَدُ اَرجُلُهُم بِما کانوا یَکسِبونَ-(۱) آن روزى که زمین شهادت میدهد، سنگ شهادت میدهد، حیوان شهادت میدهد، در آن روز، این «روز» هم شهادت خواهد داد. از همه نزدیکتر به ما همین روزى است که ما را احاطه کرده.
فَقُل فِىَّ خَیراً وَ اعمَل فِىَّ خَیراً
از این فرصت استفاده کن؛ در این روزى که من هستم سخن نیک بگو؛ در این روز کار نیک انجام بده؛ این فرصت را مغتنم بشمر. میتوانست این روز در اختیار ما نباشد. اگر ما دیروز یا دیشب از دنیا رفته بودیم -مثل هزاران نفرى که دیروز از دنیا رفتند و دیشب از دنیا رفتند؛ من و شما هم میشد جزو همانها باشیم- در آن صورت این روز در اختیار ما نبود؛ این فرصت را نداشتیم. حالا خداى متعال فرصت داده است، دیشب ما نمردیم، دیروز نمردیم، امروز را درک کردیم؛ این فرصت در اختیار ما است. در این فرصت، سخن نیک بگو، کار نیک بکن.
اَشهَدُ لَکَ بِهِ یَومَ القِیامَةِ
تا من شهادت بدهم براى تو در روز قیامت که «در روزى که من بودم» این حرف خوب را زد، این کار نیک را انجام داد، این خدمت را به مردم کرد، این بلا را از مؤمنى دفع کرد، مثلاً فرض بفرمایید جلوى این غیبتى را که علیه کسى میشد گرفت؛ شهادت بدهم به کار خیر تو.
فَاِنَّکَ لَن تَرانى بَعدَهُ اَبَداً
تو دیگر بعد از امروز، من را -که دوشنبهى چندم این ماه هستم- نخواهى دید؛ ما رفتیم دیگر؛ دیدار ما و تو روز قیامت است که آنجا میتوانم به نفع تو شهادت بدهم؛ [پس] از این فرصت استفاده کن. کاش دلهاى ما این سخنان را بنیوشد، بفهمد، درک کند و بر طبق آن عمل کند.1393/09/17
1 )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 523؛
من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 397؛
الأمالي( للصدوق)، ص: 108؛
ترجمه:
1 )
سوره مبارکه يس آیه 65
اليَومَ نَختِمُ عَلىٰ أَفواهِهِم وَتُكَلِّمُنا أَيديهِم وَتَشهَدُ أَرجُلُهُم بِما كانوا يَكسِبونَ
ترجمه:
امروز بر دهانشان مُهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهایی را که انجام میدادند شهادت میدهند!
لینک ثابت
دانایی و سپاسگزاری خداوند نسبت به اعمال بندگان
آنچه كه برای خدا كردید، خدای متعال آنها را در نامهی عمل شما ثبت كرده و كرامالكاتبین آنها را نگه داشتهاند و بلاشك به درد شما خواهد خورد. آنچه را كه شما عمل كردید، چه حالا بنده و امثال بنده ببینیم، بدانیم و تشكر كنیم، چه نبینیم، ندانیم و تشكر نكنیم، «انّ الله شاكر علیم»؛(۱) خدا، هم میداند - علیم است - هم سپاسگزار است.1392/04/23
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 158
إِنَّ الصَّفا وَالمَروَةَ مِن شَعائِرِ اللَّهِ ۖ فَمَن حَجَّ البَيتَ أَوِ اعتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِما ۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيرًا فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ
ترجمه:
«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانههای) خداست! بنابراین، کسانی که حجِ خانه خدا و یا عمره انجام میدهند، مانعی نیست که بر آن دو طواف کنند؛ (و سعیِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بیرویّه مشرکان، که بتهایی بر این دو کوه نصب کرده بودند، از موقعیّت این دو مکان مقدّس نمیکاهد!) و کسی که فرمان خدا را در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار، و (از افعال وی) آگاه است.
لینک ثابت
پایه اصلی کار بسیجی، اخلاص است
پایهی اصلی کار بسیجی، اخلاص است. «گمنام»، از جملهی تعبیرات امام است: «مکتب شاهدان و شهیدان گمنام». گمنام یعنی دنبال نام و نشان نبودن. گفت: «در کیش ما تجرد عنقا تمام نیست/در قید نام ماند اگر از نشان گذشت». برای خدا کار کردند، که این ناشی است از روحیهی اعتماد به خدا؛ میدانیم که پیش خدای متعال ضایع نمیشود. شما در خلوت عبادت میکنید، با خدا حرف میزنید، کسی هم نمیفهمد؛ خاطرتان هم جمع است که خدا دارد میبیند، این عبادت را محسوب میکند؛ کرامالکاتبین الهی نمیگذارند این عبادت شما مثل عملی که انجام نشده، بماند؛ نه، تحقق پیدا کرده، این را یادداشت میکنند؛ آن وقت «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره»؛(1) همین را میبینید. عین همین در فعالیتهای اجتماعی است. شما یک حرکتی را انجام میدهید برای خدا، یک اقدامی را میکنید برای خدا، یک تصمیمی را میگیرید برای خدا، هیچ کس هم نمیفهمد؛ برای این تصمیم، پیش هیچ کس هم تفاخر نمیکنید؛ این را خدای متعال میفهمد، میداند، مینویسد. به خدای متعال اعتماد دارید، به خدای متعال حسن ظن دارید. حالا گیرم دیگران نفهمیدند. مگر دیگران چقدر به ما مزد میدهند؟ در مقابل مزد الهی، این مزدهای دنیوی مگر چقدر است؟ بسیجی اینجوری فکر میکند؛ لذاست که اخلاص به خرج میدهد، مخلصاً للَّه کار را انجام میدهد. اخلاص، یکی از خصوصیات است.1390/07/22
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
لینک ثابت
رعایت تقوا یعنی مراقبت از همه رفتارهایمان
تقوا این است که ما مراقب حرفمان، مراقب کارمان، مراقب جهتگیریمان، مراقب رفتارمان باشیم. کوچکترین اعمال ما ثبت میشود؛ «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره».(1) اعمال ما، گفتار ما، الفاظ ما همه ثبت میشود؛ بعد ما را به سؤال و جواب میکشند. دادگاه عدلی وجود دارد که در آن دادگاه عدل باید انسان جواب بدهد. زیر جواب میمانیم. تقوا یعنی همین را رعایت کنیم، همین را مواظبت کنیم.1390/04/06
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
2 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 8
وَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
ترجمه:
و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند!
لینک ثابت
ثبت همه اعمال انسان توسط فرشتگان نویسنده الهی
شما مسئولین محترم در بخشهای مختلف - چه بخشهای آموزشی، چه بخشهای خدماتی، چه بخشهای صنعتی، چه بخشهای کشاورزی، چه بخشهای فرهنگی، چه بخشهای بهداشتی و درمانی، چه بخشهای انتظامی و امنیتی و غیره - بدانید این خدمتی که میکنید، اجرش فقط آن مزدی نیست که از سوی دستگاه به شما پرداخت میشود؛ اجرش پیش خداست. اجری که خدای متعال میدهد، بمراتب بالاتر و ارزشمندتر و شیرینتر از اجرها و مزدهائی است که در دنیا به انسان میدهند؛ چه اجرهای مادی، چه حتّی تشکر. ممکن است یک وقت ما یک کاری بکنیم، مردم از ما تشکر کنند؛ این هم یک مزدی است؛ اما مزد الهی خیلی از اینها بالاتر است. شما یک خدمتی میکنید، یک دلسوزیای میکنید، وقتگذاری میکنید، بیشتر از وقت معمول در محل کار میمانید و خدمت میکنید. ممکن است هیچ کس هم نفهمد، اما خدا میداند. زیاد اتفاق میافتد و ما در طول این خدمت سی و یکی دو ساله بارها برخورد کردهایم با افرادی که بدون اینکه کسی مطلع شود، بدون اینکه حتّی مافوق آنها یا زیردست آنها یا همکار آنها بداند، به یک کاری دلسوزانه رسیدهاند. پروندهای را نگاه میکرده، کاری را دنبال میکرده، وقت کار اداری هم تمام شده، گفته نیم ساعت دیگر، یک ساعت دیگر میمانم و این کار را تمام میکنم. هیچ کس هم ملتفت نشده، کسی هم از او تشکر نکرده. بدانید اینها پیش خدا باقی است. هیچ کس نفهمد، نویسندگان الهی میدانند، کرامالکاتبین (1) میفهمند؛ آنها اینها را ثبت و ضبط میکنند. آن روزی که چشمها و دلها همه محتاج لطف و رحمت و مغفرت الهیاند، اینها برای شما مایهی روشنی چشم و دل خواهد شد؛ اینها در آن روز سخت و هولناک قیامت، سایهای خواهد شد بر سر شما. بنابراین اجر الهی خیلی بالاتر است؛ به این اجر توجه کنید. بدانید هر کاری که میکنید، هر خدمتی که به مردم میکنید، این در نزد خدای متعال مضبوط و محفوظ است. وقتی با این روحیه کار کنید، از کار خسته نمیشوید. کار، دیگر ما را فرسوده نمیکند؛ مخصوصاً با توجه به اینکه کشور ما حقیقتاً به کار احتیاج دارد. ما در همهی زمینهها بایستی با تاخت پیش برویم.1389/08/05
لینک ثابت
قیامت ، روز آشکار شدن حقایق از زبان، اعضا و جوارح
قیامت، روز محاسبهی بیاغماض است؛ همهی ما محاسبه میشویم. قیامت، روز بسته شدن زبان است. زبانبازیهایی که اینجا میتوان کرد، آنجا دیگر نیست؛ «هذا یوم لا ینطقون و لا یؤذن لهم فیعتذرون»(1). زبان، بسته میشود؛ آنگاه باطن و ملکات و اعضا و جوارح انسان حرف میزنند. اگر در دلمان حقد، حسد، بدبینی، بدخواهی، امراض گوناگون قلبی، کینورزی نسبت به صالحان و شوق و عشق نسبت به گناهان پنهان کرده باشیم، آنجا همه آشکار میشود. قیامت، واقعهی عجیبی است؛ «الیوم نختم علی افواههم و تکلّمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون».(2)1383/08/06
2 )
سوره مبارکه يس آیه 65
اليَومَ نَختِمُ عَلىٰ أَفواهِهِم وَتُكَلِّمُنا أَيديهِم وَتَشهَدُ أَرجُلُهُم بِما كانوا يَكسِبونَ
ترجمه:
امروز بر دهانشان مُهر مینهیم، و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهایی را که انجام میدادند شهادت میدهند!
لینک ثابت
ایمانِ نیروی انسانی،عامل موفقیت وزارت اطلاعات
من در یک کلمه، عامل موفقیت وزارت اطلاعات را، «ایمان» نیروی انسانی این وزارتخانه میدانم که این ایمان منحصربهفرد هم است. درست است که در همه جای دنیا انسانهای وطنپرستی هستند که به کشور و به سرنوشت ملتشان علاقهمندند و با همان علاقه کار اطلاعاتی یا سیاسی میکنند - این علاقه مشترک است - اما علاقهی شما فراتر از این است؛ ایمان دینی و ایمان به غیب و کار برای خداست؛ کاری که یک سر سوزن از آن به هدر نمیرود؛ شما این را دارید.«فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره»(1)؛ بهقدر سنگینی یک ذره - ذره که میدانید چیست؟ همین چیزهایی که در فضا و در نور آفتاب معلقند و دیده میشوند، ذره هستند - اگر شما کار کنید، ضایع نمیشود. فرض بفرمایید که شما ساعت کارتان تمام شده و پنج دقیقه اضافه میمانید که نه مدیر میفهمد، نه بالادست میفهمد، نه در سوابق اثر میگذارد و نه اضافه کار میدهند؛ اما خدا و کرامالکاتبین این پنج دقیقه را میبینند و آن را در پروندهی شما ثبت میکنند؛ که این آقا بعد از ساعت خدمت، چون دید این پرونده نصفهکاره است، پنج دقیقه بیشتر کار کرد. چنین چیزی را ما در هیچ جا، غیر از عرصهی دین و ایمان دینی، نداریم.1383/07/13
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
لینک ثابت
پاداش اعمال حسنه حتی به اندازه ذره
اما آنچه به شما پرستاران میخواهم عرض کنم، این است که کار همانطور که گفتیم و خیلی بیشتر از آن را خود شما حس و لمس میکنید، بدون تردید دشوار است، اما در میزان الهی، کفههای دشواری و پاداش همیشه با هم برابر هستند. امکان ندارد که کاری دشوارتر باشد، اما پاداش آن با کاری که دشواریاش کمتر از آن است برابر باشد، یا از آن کمتر باشد. در میزان الهی، همه چیز با محاسبه است؛ «مثقال ذرة» (1) که در قرآن خواندهاید؛ یعنی بهقدر سنگینیِ یک ذره. ذره یعنی آن ذرات و غباری که شما با چشم آنها را نمیبینید؛ مگر هنگامیکه از یک روزنه نوری داخل اتاق بتابد، بعد شما این ذرات شناور را در فضا میبینید. یکذره، یعنی یک دانه از آنها، چقدر سنگینی دارد؟ به قدر سنگینی آن، در میزان الهی محاسبه است. بنابراین اگر شما کار نیکی انجام بدهید، این کار نیک در ترازوی محاسبهی الهی بهحساب میآید و وقتی آن را با نیت خالص و برای خدا و با انگیزهی معنوی و الهی انجام دهید، همان ذره پیش خدای متعال بتدریج به یک کوه؛ کوه ثواب، تبدیل میشود؛ به کار خودتان به این چشم نگاه کنید.1383/04/03
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 8
وَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
ترجمه:
و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند!
لینک ثابت
ماندنی بودن دستاوردهای دنیوی در صورت دراه خدا بودن
یک جمله به مناسبت آیهیی که برادر عزیزمان در اینجا تلاوت کردند - «و ما اوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدّنیا و ما عنداللدَّه خیر و ابقی- عرض کنم. هرچه شما دستاورد دنیوی دارید، بهرهی زندگیِ نزدیکی است که تا چشم به هم بزنید، میگذرد؛ ماندنی نیست. این بهره، فقط پول نیست. این فرصتها، این مسؤولیتها، این شأنها و موقعیتهایی که گیر من و شما میآید، از دید ارتباط این مسؤولیتها با شخص خود ما، همینطور است. نمایندگی مجلس هم از همین چیزهاست - «ما اوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدّنیا» - اگر در این کار، هدف خدا باشد، آن وقت «ما عنداللَّه خیر و ابقی للّذین امنوا و علی ربّهم یتوکّلون»(1). اگر هدف ما از نمایندگی مجلس و از مسؤولیتهای دولتی و از تکیه زدن بر مناصب و مسندهای گوناگون - از آنجایی که شما نشستهاید، تا آنجا که بنده نشستهام، تا آنجاییکه دولت نشسته است، تا آنجایی که مسؤولان گوناگون در ردههای مختلف نشستهاند - همین شأن ظاهری و برخورداریهای ظاهری باشد (که این هم پوچ است، باطن این هم چیزی نیست؛ بظاهر، برخورداری بهنظر میآید، اما برخوداریِ واقعی نیست) - بدون شک سرمان کلاه رفته است؛ چون ما در مقابل آنچه میگیریم، چیزی میدهیم. شما در طول مدت عمرتان هیچ چیز را یکجانبه نمیگیرید؛ چیزی میگیرید، چیزی میدهید. آنچه میگیریم، همین چیزهایی است که در طول زندگی گیر ما میآید - از علم، از معنویت، از پول، از مقام، از جلوهگری در چشم مردم، از محبوبیت و غیر اینها - آنچه میدهیم، از همهی اینها مهمتر است و آن، عمر و زندگی ماست؛ «انّ الأنسان لفی خسر»(2). ما در مقابل همهی دستاوردهای خود، چیزی را داریم بهطور مستمر و بیوقفه تحویل میدهیم و آن، مدت مهلت و فرصت ما در این دنیاست؛ این دارد تمام میشود. سرمایهی اصلی دارد ذرهذره کم میشود؛ مثل یخی که انسان در دستش بگیرد و آب شود. این سرمایه را باید به سرمایه تبدیل کنیم. شما در باب مسائل اقتصاد کلان کشور میگویید نفتِ استخراج شده سرمایهی ملی است و نباید آن را خرج خوراک روزمره بکنیم؛ باید به یک سرمایهی ماندگار تبدیل کنیم. عین همین قضیه در مورد شخص من و شماست. یک سرمایهی تجدید ناشدنی - یعنی عمر - را داریم میدهیم؛ باید در مقابل آن یک سرمایه بگیریم تا برای ما بماند. این جاه و جلال، این محبوبیت، این موقعیت سیاسی و این پول برای انسان نمیماند؛ آنچه میماند، «ما عنداللَّه» است؛ این «خیر و ابقی» است؛ این ماندنی است. هدف از نمایندگی باید این باشد؛ در این صورت ضرر نمیکنید؛ چه محبوبیت شما در چشم مردم باقی بماند، چه نماند؛ چه دورهی بعد انتخاب بشوید، چه نشوید؛ چه در این دوره زحمتهای زیادی بر دوش شما بار بشود، چه نشود؛ هرچه اتفاق بیفتد، خیر اوست؛ «در طریقت آنچه پیش سالک آید، خیر اوست». هرچه پیش میآید، به خیر شماست؛ چرا؟ چون دارید یک معامله و تجارت پُر سود انجام میدهید. اگر میخواهید برای خدا کار کنید، قیامتان، قعودتان، امضاءتان، نطقتان، تصویبتان، ردتان، برای انجام وظیفه باشد. چون برای انجام وظیفه است، پس در دیوان الهی ثبت میشود؛ «لا یغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصاها»؛(3) همه چیز را احصاء میکنند؛ چیزهایی که ما یادمان میرود. وقتی ما نهایت احتیاج را داریم، با سود و بهره، آن را به ما تحویل میدهند؛ پس ما ضرری نکردهایم. جز این، هر کاری بکنیم، سرمان کلاه رفته است؛ من هم همینطورم، شما هم همینطورید؛ هیچ فرقی هم بین ما از این جهت نیست.1383/03/27
1 )
سوره مبارکه الشورى آیه 36
فَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ لِلَّذينَ آمَنوا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ
ترجمه:
آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و پایدارتر است.
3 )
سوره مبارکه الكهف آیه 49
وَوُضِعَ الكِتابُ فَتَرَى المُجرِمينَ مُشفِقينَ مِمّا فيهِ وَيَقولونَ يا وَيلَتَنا مالِ هٰذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَلا كَبيرَةً إِلّا أَحصاها ۚ وَوَجَدوا ما عَمِلوا حاضِرًا ۗ وَلا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا
ترجمه:
و کتاب [= کتابی که نامه اعمال همه انسانهاست] در آن جا گذارده میشود، پس گنهکاران را میبینی که از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند؛ و میگویند: «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرونگذاشته مگر اینکه آن را به شمار آورده است؟! و (این در حالی است که) همه اعمال خود را حاضر میبینند؛ و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند.
لینک ثابت
ضایع نشدن پاداش اعمال در تفکر الهی
بدانیدخدای متعال پاداش زحمات سخت را چنان که حق و شایستهی آن است، ادا میکند. کار را برای خدا و به حساب او بگذارید. بله، مردم و مسؤولان باید به وظیفهی خودشان عمل کنند؛ اما پرستار، طرف خود را خدا بداند. اگر این احساس در پرستار بیدار شود که کار او برای خداست، به بندهی خدا و به انسانِ نیازمند کمک میکند تا رضای الهی را جلب کند. بنابراین کار او نورانیّت پیدا میکند و از سطح یک کار بشری فراتر میرود؛ آنگاه اجر کار او «لاتعدّ و لاتحصی است. هر لحظهی دشوار شما در کنار تخت بیمار و در مواجهه با سختیهای این کار دشوار - که این لحظهها را هیچ کس نمیتواند درک کند؛ فقط خود شما درک میکنید و کسی که کار شما را انجام میدهد - از چشم تیزبین مأموران الهی بیرون نیست. آن دقیقهی بیشتری که کار میکنید، آن چهرهی مهربان و پُرعطوفت و لبخندی که نشان میدهید و به حسب ظاهر هیچ کس از آن قدرشناسی نمیکند - نه مسؤولِ شما آن را میبیند، نه مأموران عالیرتبهی دولتی از آن حرکت کوچک مهربانانهی شما مطلع میشوند، و نه خود آن مریض مجال تشکّر پیدا میکند - در دفتر انصاف و عدل الهی ثبت میشود. «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره»:(1) اگر شما به قدر سنگینی یک ذرّه - یعنی ذرّاتی که شما در تابش نور خورشید به درون اتاق مشاهده میکنید و اصلاً نمیشود سنگینی آنها با ابزارهای معمولی اندازهگیری کرد - کار نیک بکنید، آن را در قیامت به چشم خودتان خواهید دید؛ پاداش آن به شما برمیگردد و ضایع نمیشود. فرق تفکّر الهی با تفکّر مادی همینجاست. بنا بر معارف والای الهی، در عالم طبیعت و وجود، هیچ حرکتی، هیچ رفتاری و هیچ احساسی ضایع نمیشود. وقتی نسبت به بیمار احساس ترحّم میکنید و انگیزهی مهربانی در دلتان نسبت به آن بیمار میجوشد، همان هم اجر دارد. آن را چه کسی میبیند و احساس میکند؟ خدای متعال که عالمالسّرّ و الخفیّات است - «یعلم خائنة الأعین و ما تخفی الصّدور»(2) - و هر آنچه که در دلها و خاطرههای ما میگذرد، میداند و به آن آگاه میشود، پاداش خواهد داد.1380/05/03
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
2 )
سوره مبارکه غافر آیه 19
يَعلَمُ خائِنَةَ الأَعيُنِ وَما تُخفِي الصُّدورُ
ترجمه:
او چشمهایی را که به خیانت میگردد و آنچه را سینهها پنهان میدارند، میداند.
لینک ثابت
پیروزی نیروهای حق ، یک پاداش الهی در برابر حسنات آنها
[همه چیز در نظام الهی دقیق ثبت می شود و توفیقات شخصی و معنوی همه آثار پاداش الهی است] از این بالاتر، توفیقات جمعی است. فرض بفرمایید ناگهان حادثهیی اتفاق میافتد که بر حسب موازین عادی، تقریباً ناممکن است؛ مثل این حوادثی که پیش آمد و همهی آنها به سربلندی ملت ایران منتهی شد؛ این حادثهی عراق و منهدم شدن آن هستهیی که سالهای متمادی در ویرانی جمهوری اسلامی پافشاری کرده بود. چه کسی این برنامهها را ریخت؟ چه کسی طراحی کرد که یک دشمنِ پابهنقدِ دمگوشنشستهی شریر، این گونه پا در گل بشود؟ اصلاً کسی نمیتوانست.چه کسی این دشمن [عراق] را زد و اینگونه منهدمش کرد؟ چه کسی اوضاع جهانی و گرایش عمومی دنیا را اینچنین ملتهب کرد و به سمتی که به فضل الهی در نهایت به نفع نیروهای حق است، راه انداخت؟ اینها کارهایی است که خدای متعال میکند، و پاداش ذرههایی از حسنات است که دست غافل و ناتوان بشر، قادر نیست آن ذرات را ثبت کند.(1)1370/10/02
1 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
لینک ثابت
زندهشدن اعمال در عرصه قیامت
وقتی انسان بعضی از این آیات قرآن را مرور میکند، واقعاً تکان میخورد. «وقفوهم انّهم مسئولون»(1)؛ آنها را نگهدارید. پروردگار نمیگذارد ما قدم از قدم برداریم. در آن عرصهی عجیب و هولانگیز، یکییکی کارها و حرکات و حرفها و اعمال و حتّی گاهی تصورات ما، زنده خواهد شد و مورد مداقه قرار خواهد گرفت. «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره»(2). شما خود آن خیر و شر را در قیامت میبینید. خود آن عمل، آنجا در مقابل ما مجسم و زنده خواهد شد.1369/09/14
2 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه:
پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند!
3 )
سوره مبارکه الزلزلة آیه 8
وَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
ترجمه:
و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کرده آن را میبیند!
لینک ثابت
لزوم توجه همیشگی به مشاهده تمام اعمال در قیامت
در نظام و حیات طیبهی اسلامی، هر حرکتی که مؤمن انجام میدهد، باید با همین فکر باشد که این حرکت و این گفتار، پیش خدا محفوظ است و به سراغ ما خواهد آمد. هیچکدام از این گفتهها و کردهها و حرفها و سکوتها و حرکتها و سکونها و رفتن و نرفتنها و فداکاری کردن و فداکاری نکردنها و هوای نفس را زیر پا گذاشتن و زیر پا نگذاشتنها، فانی و زایل نشده، بلکه همه موجود است. روز قیامت، وقتی این صفحهی اعمال را باز میکنند و انسان نوار را در مقابل خود میبیند و مشاهده میکند که همه چیز در او هست، آنوقت کسی که در دنیا این حقیقت را نفهمیده، به آن ایمان نیاورده و از آن غفلت ورزیده است، تعجب میکند و میگوید: «ما لهذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصیها»(1). عجب پروندهیی است! عجب نوار زندهیی است! کوچک و بزرگی را فرو نگذاشته، مگر اینکه آن را احصا کرده است.1369/08/02
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 49
وَوُضِعَ الكِتابُ فَتَرَى المُجرِمينَ مُشفِقينَ مِمّا فيهِ وَيَقولونَ يا وَيلَتَنا مالِ هٰذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَلا كَبيرَةً إِلّا أَحصاها ۚ وَوَجَدوا ما عَمِلوا حاضِرًا ۗ وَلا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا
ترجمه:
و کتاب [= کتابی که نامه اعمال همه انسانهاست] در آن جا گذارده میشود، پس گنهکاران را میبینی که از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند؛ و میگویند: «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرونگذاشته مگر اینکه آن را به شمار آورده است؟! و (این در حالی است که) همه اعمال خود را حاضر میبینند؛ و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند.
لینک ثابت