newspart/index2
undefined > بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
انقلابیگری

آنچه من میخواهم عرض بکنم این است که در این سالها، علیه دانشگاه و برای خارج کردن دانشگاه از این صحنه‌ی مبارزه خیلی تلاش کردند؛ علّتش هم این است که دانشگاه مهم است. دانشگاه اگر در خدمت انقلاب باشد خیلی مهم است؛ از خیلی از قشرهای دیگر تأثیرش بیشتر است. اوّلاً همه جوانند، کم­‌تعلّقند، آماده­‌به­‌کارند، ذهن فعّالی دارند، فهیمند؛ اینها خیلی نکات مهمّی است؛ بعد هم بر روی محیط جامعه تأثیر دارند؛ یعنی دانشجوی انقلابی میتواند روی محیط پیرامونی خودش اثر بگذارد؛ اوّلش خانواده است، بعد مرتبطینند، بعد دوستان، و در محیط اجتماعی اثر میگذارد؛ لذا برای اینکه دانشگاه را از هویّت انقلابی خالی کنند و خلاص بکنند، خیلی تلاش کردند، خیلی کار کردند، خیلی سیاست­‌ورزی کردند در این زمینه. متأسّفانه از داخل خود ما هم در مواردی کمک شد به اینها که بتوانند دانشگاه را انقلاب­‌زدایی کنند؛ یعنی روحیّه‌ی انقلابی، روحیّه‌ی حزب‌اللّهی، روحیّه‌ی مبارزه از محیط دانشجویی گرفته بشود.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
تحریم اقتصادی

جمهوری اسلامی توانست مقاومت بکند، توانست ایستادگی بکند. یعنی واقعاً از همه‌ی ابزارها علیه جمهوری اسلامی استفاده شد. به قول این دوستان عزیز و جوانهای عزیز -که راجع به این حادثه‌ی امروز صحبت کردند و خیلی خوب صحبت کردند- نسل امروز و تهرانیِ امروز هم ببیند که ترور یعنی چه؛ حرکت تروریستی چیست؛ چه‌جوری میشود که دو نفر، سه نفر، پنج نفر به‌طور بی‌گناه مثلاً در یک حادثه‌ای کشته می‌شوند و آنهایی که حمله میکنند چه‌کسانی هستند. این وضعیّت دو سه سال در کشور به‌صورت وسیع و همه‌جایی استمرار داشت و حاکم بود. از این وسیله استفاده کردند، از جنگ استفاده کردند، از کودتا استفاده کردند، از تبلیغات استفاده کردند، از تحریم استفاده کردند، از همه‌ی ‌وسایل علیه این نظام، این انقلاب، این حرکت عظیم استفاده کردند، لکن موفّق نشدند؛ انقلاب موفّق شد، خودش را پیش بُرد، خودش را [به وضع جهان] تحمیل کرد، نظام اسلامی را به وجود آورد.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
تولید علم

یک نکته‌ی مهم را من در مورد دانشگاه بگویم که فراموش نشود؛ و آن [این است] که دانشگاه محلّ دانش است. معنای این حرفهایی که ما زدیم، این نیست که دانشگاه دیگر محل دانش نیست [و فقط] محلّ فعّالیّت سیاسی است؛ نه، رکن اساسی دانشگاه، دانش است. یعنی چه؟ یعنی در دانشگاه باید هم عالِم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عِالم و علم جهت درست پیدا کند؛ این سه نکته‌‌ی اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالِم که من از آن تعبیر میکنم به تولید عالم، و تولید علم که همان چیزی است که سالها است تکرار میکنیم؛ یعنی خطوط مرزیِ علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانسته‌ایم آن‌چنان‌‌که شایسته‌ی نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم؛ البتّه کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم؛ وقتی علم جلو رفت، آن‌وقت فنّاوری هم جلو میرود؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، تأثیر در زندگی میگذارد؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، در دنیا چشمها به شما متوجّه میشود و احساس نیاز میکنند؛ در زندگی انسانها تأثیر میگذارید؛ اینها مسائل بسیار مهمّی است. تکیه‌ی بنده بر روی علم و فنّاوری و مانند اینها که همیشه میگویم، به‌خاطر این است؛ اینها فراموش نشود. همه‌ی مجموعه‌ی دانشگاه -مدیران دانشگاه، از وزیر محترم گرفته تا رؤسای دانشگاه‌ها، استادها، دانشجوها، متون درسی، فرآیندهای آموزشی، کارگاه‌ها و مانند اینها؛ همه‌ی اینها- باید در این چهارچوب قرار بگیرند؛ یعنی بایستی تولید علم، تولید عالم و جهت‌دهی صحیح [صورت بگیرد]؛ این سوّمی را توجّه داشته باشید: جهت‌دهی صحیح به علم و عالم. علم و عالم در تمدّن مادّی وسیله‌ی بدبختی انسان شد: وسیله‌ی تولید بمب اتم شد، وسیله‌ی تولید سلاح شیمیایی شد، وسیله‌ی تولید ویروس‌های خطرناکی شد که امروز متأسّفانه قدرتمندها از طُرُق مختلف دارند آنها را در جسم و جان جوامع داخل میکنند؛ علم این‌جوری شد؛ علم منحرف شد؛ علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان [باشد].۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
جنبش دانشجویی

نوع برخورد با مشکلات درون نظام، باید علاج‌جویانه و طبیبانه باشد. طبیب، گاهی اوقات به مریض خودش هم ممکن است تشر بزند، یک حرف تلخی هم بزند، امّا مقصودش معالجه‌ی او است. در مقابله‌ی با دشمن، نوع برخورد باید قاطع و صریح و طبق برخورد خود او -که خصمانه است- خصمانه باشد؛ امّا در داخل و با نظام، نه؛ دلسوزانه، علاج‌جویانه و مانند اینها. البتّه شما در برخورد با دشمن خارجی در حرف زدن و در موضع گرفتن و مانند اینها آزادید. حالا البتّه در زمینه‌های دیپلماسی یک رنگ‌وروغن‌های دیپلماسی لازم است، آن به عهده‌ی دیپلمات‌ها، آنها هرکار خواستند [بکنند] و بروند هرجور میخواهند رنگ‌وروغن بزنند؛ [امّا] شما به‌عنوان دانشجو، به‌عنوان مجموعه‌های دانشجویی، حرفتان را صریح و قاطع و با صدای بلند بیان کنید.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
جنبش دانشجویی

امّا راجع به تشکّلها. البتّه من که عرض میکنم، میدانم تشکّلهای گوناگونی در دانشگاه وجود دارد؛ پارسال هم گفتم تشکّلهای یکبارمصرف. بعضی‌شان یکبار مصرفند؛ [مثلاً] قبل از انتخابات تشکّل درست میشود. حالا نوع دیگری از تشکّلها هم وجود دارد که یکبارمصرف نیست امّا برای معارضه‌ی با مجموعه‌ی انقلابی و مجموعه‌های متدیّن اصلاً به وجود می‌آید؛ با آنها کاری ندارم؛ من تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامی‌اند، معتقد به این مبارزه‌ی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.
اوّلاً آرمان‌گرایی را فراموش نکنید آرمان‌گرایی را فراموش نکنید. آرمانها چیست؟ رسیدن به جامعه‌ی عادل، جامعه‌ی آزاد، جامعه‌ی پیشرفته، جامعه‌ی مؤمن، جامعه‌ی متعبّد، جامعه‌ی مرفّه، جامعه‌ی متّحد، جامعه‌ی قوی و مستحکم، جامعه‌ی مستقل؛ اینها آرمان است. ارزش دارد که انسان جانش را در راه این آرمانها، برای خاطر خدا [بدهد]؛ برای همین‌ آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی نساء که: وَ ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسآءِ وَ الوِلدان؛ این است دیگر؛ یعنی در راه نجات کشور، نجات مستضعفان، دستور قتال [صادر شده]. حالا البتّه آن آیه، آیه‌ی قتال است؛ این را توجّه داشته باشند آن برادرمان که این آیه، آیه‌ی قتال است، آیه‌ی جهاد نیست؛ جهاد، چیزی است؛ قتال، چیز دیگری است؛ بینشان عموم و خصوص مطلق است. بنابراین، این مبنای اسلام است، این جهت‌گیری اسلام است. باید در راه این آرمانها [حرکت کرد]. این آرمانهایی که گفتم -یک چنین جامعه‌ای- هدف شما است. آرمان‌گرایی را فراموش نکنید.
واقع‌بینی؛ واقع‌بین باشید. بنده یک‌بار در جلسه‌ی مسئولین در ماه رمضان در همین‌جا گفتم، مدام به ما میگویند واقع‌بین باشید، واقع‌بین باشید؛ مرادشان از «واقع‌بین باشید» این است که موانع را ببینید؛ من میگویم ‌واقع‌بین باشید، یعنی واقعیّات مثبت را ببینید؛ جمعیّت جوان را، جمعیّت بااستعداد را، توانایی‌های بشری فوق‌العاده را، استعداد فوق‌العاده‌ی ملّت را، امکانات زیرزمینی را، موقعیّت جغرافیایی را، پیشرفت جمهوری اسلامی را؛ اینها را ببینید، اینها واقعیّات است. پس اینها بخشی از واقعیّات است که اینها را باید دید.
یک بخش دیگر از واقعیّات این است که شما وقتی آرمان‌گرا هستید و میخواهید به سمت این آرمان حرکت بکنید، باید توجّه داشته باشید که این‌جوری نیست که انسان با معجزه خودش را به آرمان بتواند برساند؛ نه، مشکلاتی وجود دارد، موانعی وجود دارد؛ لابه‌لای این موانع باید راه را پیدا کرد؛ ‌واقع‌بین یعنی این. شما حالا خب حرفهای خیلی خوبی زدید، موانع را مرتّب شمردید؛ آیا لابه‌لای این موانع راهی وجود دارد برای اینکه شما پیش بروید یا نه؟ بگردید آن راه را پیدا کنید. من عرض بکنم قطعاً و یقیناً راه وجود دارد؛ بگردید آن راه را پیدا کنید. ‌واقع‌بینی یعنی این. خب البتّه همه‌ی اینها بحثهای اندیشه‌ورزانه -یعنی به قول فرنگی‌مَآب‌ها بحثهای تئوریک- نیاز دارد. اینهایی که عرض میکنم کارهایی است که باید کار اندیشه‌ورز درباره‌اش کرد.
توصیه‌ی سوّم. تشکّلها نقش فعّال داشته باشند و تماشاچی نباشند. تشکّل نباید بنشیند، در یک حادثه‌ای که پیشرفتی هست اظهار خوشحالی کند، در یک حادثه‌ای که مثلاً پسرفتی هست احساس حزن و اندوه بکند؛ نه، باید فعّال باشد، در هر دو جا باید فعّال باشد؛ تماشاچی نباشد.
توصیه‌ی بعدی؛ تلاش جدّی و همه‌جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه. نگویید در دانشگاه دیگر نمیشود کاری کرد؛ شنفتم این را که بعضی‌ها میگویند که «آقا، دیگر در دانشگاه نمیشود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی میشود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکّلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید. البتّه خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطه‌ی قرارگاه ‌قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتش‌به‌اختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.
گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاه‌های مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس میکند. حالا مثلاً فرض بفرمایید این‌همه ما مسئله‌ی فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله‌ی اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئله‌ی سینما، یک مسئله‌ی مهم است، [یعنی] مسئله‌ی فرهنگی مهمّی است که سینمای کشور چه جوری اداره میشود، از کجا پشتیبانی میشود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا میکنند برای فیلم‌ها- اداره‌ی هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئله‌ی این‌جوری میشود پیدا کرد، [امّا] ناگهان می‌بینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسئله‌ی اصلی؛ نامه‌نگاری میکنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئله‌ی اصلی را از مسئله‌ی فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسئله‌ی اصلاً بی‌اعتبارِ بی‌اهمّیّت فرعی را به‌عنوان یک مسئله‌ی اصلی، درشت میکنند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا جای همان آتش‌به‌اختیاری است که عرض کردم.
اهتمام به تخاطب واقعی. فضای مجازی چیز خوبی است، فرصتی است امّا کافی نیست. بعضی‌ها چسبیده‌اند به فضای مجازی -توئیتر و مانند اینها- برای اینکه پیامهایشان را برسانند، این فایده ندارد؛ تخاطب واقعی لازم است، میزگرد لازم است، سخنرانی لازم است، نشریّه لازم است، بحثهای دونفره و سه‌نفره لازم است، جلسات تحلیل لازم است؛ این‌جور با مخاطبینتان بنشینید؛ و مانند این کارها.
توصیه‌ی بعدی. چند کلیدواژه‌ی اصلی هست، این کلیدواژه‌های اصلی را فراموش نکنید:
- مسئله‌ی «نقش مردم در حکومت» یکی از این کلید‌واژه‌ها است؛ این کلیدواژه است. بعضی‌ها از بچّه‌های خوب و انقلابی تعجّب میکنند که فلانی مدام میگوید در انتخابات شرکت کنید، شرکت کنید؛ از من گله‌مند میشوند که چرا شما مدام گفتید بیایید در انتخابات شرکت کنید. آقاجان! توجّه داشته باشید که مصیبت، آن‌روزی است که مردم پشت کنند به صندوق رأی؛ این مصیبت است؛ و دشمن این را میخواهد. الان شماها باید زودتر از من بشنوید، بنده هم شنفته‌ام صداهایی را که بلند میشود، آرزو میکنند و انتظار میکشند روزی را که نود درصد مردم پای صندوقها شرکت نکنند. حالا مثلاً فرض کنید که گفتند بیست‌وچند درصد پای صندوقها شرکت نکردند، نیامدند؛ میگویند این کافی نیست، باید کاری کنیم که نود درصد مردم پای صندوقهای رأی نیایند؛ مصیبت آن است. بنده آن را میبینم. حضور مردم پای صندوق رأی، یک نعمت بزرگی است. «مردم‌سالاری»، این جزو کلیدواژه‌های اصلی است؛ این را فراموش نکنید. خب، شما میخواهید که مردم پای فلان صندوق بیایند، پای آن صندوق نیایند، خب تلاش کنید تا آن کاری که شما می‌خواهید تحقّق پیدا کند. جلوی حضور مردم پای صندوق رأی نَایستید.
- مسئله‌ی «استقلال» هم که من گفتم، خیلی مهم است. حالا همین مسئله‌ی ۲۰۳۰ -این قضیّه‌ی سند ۲۰۳۰- از همین قبیل است؛ این مسئله‌ی استقلال است. حالا بعضی‌ها می‌آیند میگویند آقا، مثلاً فرض کنیم ما تحفّظ داده‌ایم یا گفته‌ایم فلان‌چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست. فرض کنیم در این سند، هیچ‌چیز واضح بیّنی هم که مخالف با اسلام باشد وجود نداشته باشد -که البتّه وجود دارد؛ آنهایی که خیال میکنند ما گزارش درست نگرفته‌ایم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است- حرف من این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته بشود؛ حرف من این است. شما میگویید این مثلاً فرض کنید خلاف اسلام ندارد؛ داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است، اینجا یک ملّت بزرگند. نظام آموزشی ما را چهار نفر در یونسکو یا سازمان ملل یا فلان‌جا بنشینند بنویسند؟ چرا؟ این همان مسئله‌ی استقلال است. استقلال ابعادش تا اینجاها است.

- مسئله‌ی «نفی نظام سلطه» جزو کلیدواژه‌های اصلی‌ است،
- مسئله‌ی «آزادی» جزو کلید‌واژه‌های اصلی‌ است؛ آزادی را درست باید تبیین کنید.
- مسئله‌ی «عدالت» جزو کلیدواژه‌های اصلی ا‌ست؛ و از‌این‌قبیل.
اینها را باید تبیین کنید. یعنی توصیه‌ی من به تشکّلهای دانشجویی این است که این کلید‌واژه‌های اساسی و اصلی را درست تبیین کنند. از بیانات امام استفاده کنید و مانند اینها.
یک توصیه‌ی دیگر هم مسئله‌ی تدیّن و تعبّد در عمل و گفتار است. من فراموش نمیکنم آن‌ روزی را -سالها پیش البتّه- که شنیدم یک مجموعه‌ی دانشجویی که خب با ما هم مرتبط بود و خیلی هم گرم و گیرا، مثلاً در فلان جلسه‌شان یک‌ چیز خلاف شرعی اتّفاق افتاده؛ نگران شدم؛ نه به‌خاطر اینکه اینها گناه کردند -که خب آن البتّه نگرانی داشت- نگران شدم از اینکه راه اینها عوض شده و بعد دیدم همین‌جور هم بود. یعنی واقعاً «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ اَسآؤُا السّواىٰ‌ اَن کَذَّبُوا بِایٰتِ الله‌»؛ وقتی‌که انسان برطبق تکلیف عمل نمیکند، تعبّد را رها میکند، خدای متعال هدایتش را از او میگیرد.
یک سفارش دیگر هم شجاعت در اقدام است. گاهی اوقات بعضی از تشکّلها میگویند «نکند این کار را بکنیم -مثلاً فرض کنید که- فلان آدم یا فلان دستگاه نگران بشوند، ناراحت بشوند یا فلان»؛ نه، شما اقدامتان را انجام بدهید، منتها آن‌وقتی که فهمیدید این اقدام نادرست است، از همان‌جا متوقّفش کنید، یعنی همان‌جا برگردانید راه را؛ یعنی در انجام کارها و اقدام [شجاعت داشته باشید]. البتّه برای اینکه انسان یک اقدامی بکند، بایستی که جوانب کار را قشنگ بسنجد.
یک توصیه‌ی دیگر، سفارش به دانشجویان خواهر است. این دو دانشجوی خواهر انصافاً خیلی خوب صحبت کردند و هر دو نفرشان خیلی مطالب خوبی را بیان کردند؛ من سفارش میکنم یکی از نکاتی که دانشجویان خواهر در تشکّلها دنبال کنند، مسئله‌ی زن در غرب باشد؛ ما کمتر به این مسئله میپردازیم. البتّه در یکی از جلسات سالهای قبل، یکی از خواهران -یادم نیست که استاد بود یا دانشجو- اینجا صحبت مفصّل خیلی خوبی در این زمینه انجام دادند امّا معتقدم باید کار کرد و میدان کار در این زمینه وجود دارد. این هم این مسئله.
و آخرین حرف ما هم این است که تشکّلها امید را تزریق کنند در دانشگاه‌ها؛ خودشان امیدوار بمانند و امید را هم تزریق کنند در دانشگاه‌ها و نگذارند جوّ ناامیدی به وجود بیاید.۱۳۹۶/۰۳/۱۷

لینک ثابت
جنگ نرم

این انقلاب توانست به ما، هم هویّت بدهد، هم آرمان بدهد؛ این مهم است. ما، هم هویّت پیدا کردیم ما فهمیدیم چه‌کسی هستیم، فهمیدیم که ما مغلوب و هضم‌شده‌ی در هاضمه‌ی سیاست جهانی و نظام سلطه نیستیم؛ ما هستیم، ما خودمانیم؛ هویّت و آرمان؛ به ما آرمان داد، آرمانهای فراوان که حالا اشاره میکنم.
 خب، این دایره‌ی معیوب شکسته شد، [لذا] یک مبارزه‌ای قهراً شروع میشود. وقتی یک ‌چنین وضعی پیش می‌آید، خب طرف مقابل چه‌کسانی هستند؟ آن روز در مرقد گفتم؛ دولتهای قوی، قدرتهای توانا، جریانهای بسیار مؤثّر؛ جریانهای سیاسی‌ای که امروز در اروپا بلکه در آمریکا دولتها را می‌آورند و میبَرند! دولت سر کار می‌آورند، دولت از کار می‌اندازند. این جریانها، همه در مقابل نظام جمهوری اسلامی صف‌آرایی کردند، توانایی‌های خودشان را آزمودند، ضربه‌های خودشان را زدند؛ یک مبارزه‌ای شروع شد، مبارزه‌ی سخت، نیمه‌سخت و نرم؛ مبارزات سخت و مبارزات نیمه‌سخت و مبارزات نرم.۱۳۹۶/۰۳/۱۷

لینک ثابت
جوان مؤمن انقلابی

بعضی‌ها زمزمه میکنند «نظام ناکارآمد است»؛ چرا؟ چون فلان وزارتخانه بد عمل کرده؛ نه، اگر نظام ناکارآمد بود، تا حالا ده بار بلعیده شده و از بین رفته بود. بزرگ‌ترین دلیل کارایی این نظام، خود وجود این نظام و ماندن این نظام است. اینکه یک نظام بِایستد، حرفش را صریح بزند، هیچ ملاحظه‌ای نکند، موضع قاطع خودش را با صراحت در دنیا اعلام کند، با وجود اینکه دشمنی‌ها را هم میدانیم، نه اینکه غافل باشیم از دشمنی‌ها؛ نه، ارکان نظام و مجموعه‌ی مردمی و دولتی نظام میدانند، درعین‌حال می‌ایستند؛ این خیلی مسئله‌ی مهمّی است، این خیلی حادثه‌ی عجیبی است! بزرگ‌ترین نشانه‌ی کارآمدی نظام این است که توانسته خودش را در همین جهت حفظ کند؛ حالا غیر از پیشرفتهای فراوانی که بعضی از برادرها اشاره کردند؛ یکی از توصیه‌های من هم همین است. جوان مؤمنِ حزب‌اللهیِ انقلابی فراموش نکند دستاوردهای نظام را. دستاوردهای نظام یکی دو مورد نیست، هزاران است. حالا مثلاً اشاره کردند، در کشوری که فرض بفرمایید از دکتر آن‌چنانی هندی و فیلیپینی استفاده میشده، امروز برترین متخصّص‌ها، بهترین متخصّص‌ها، برجسته‌ترین متخصّص‌ها [وجود دارد]؛ حالا این یکی از گوشه‌ها است، ازاین‌قبیل موفّقیّت‌ها، ده‌ها و صدها وجود دارد که اینها جای توجّه و دقّت دارد.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
جهانی‌سازی

دو دسته کشور در دنیا به‌ وجود آمد -که [این] مربوط به مثلاً دو سه قرن پیش به این‌طرف است- کشورهای مسلّط و کشورهای زیر سلطه. کشورهای مسلّط، البتّه عمدتاً یا عموماً کشورهای اروپا بودند. حالا دلایلی هم دارد که چرا و چگونه شد که این کشورها شدند کشورهای مسلّط؛ چه خصوصیّتی وجود داشت که به اینجا منتهی شد؛ آیا ازلحاظ خلقت، اینها مثلاً یک امتیازی دارند؟ ازلحاظ ذهنیّت، اینها یک برتری‌ای دارند؟ یا نه، یک عواملی پیش می‌آید و یک بخشی از دنیا یا یک کشوری از کشورهای دنیا یک رجحانی بر دیگران پیدا میکند. بالاخره دلایلی دارد که حالا نمیخواهیم وارد آن دلایل بشویم؛ یعنی بحث ما این نیست. به‌هرحال این اتّفاق افتاد: کشورهای مسلّط و کشورهای زیر سلطه.
 خب، یک دوگانه‌هایی به وجود آمد
...
 صدور جهان‌بینی و فرهنگ و رسوم و عادات؛ یکی از به‌اصطلاح لوازم و تبعات این نظام سلطه‌، این است که آن کشورهایی که ابتکار دارند، پیشرفت دارند، اعتماد به نفس دارند؛ عادات خودشان و رسوم خودشان و جهان‌بینی خودشان را منتقل میکنند به کشورهای زیر سلطه؛ اینها هم از آنها قبول میکنند؛ به‌صورت کتاب، به‌صورت تحقیقات و انواع و اقسام [دیگر] که اینها هرکدام شواهد تاریخی واضح و روشنی دارد که [اگر] اهل مطالعه باشید و اینها را دنبال کنید، کاملاً پیدا میکنید. آن‌وقت علاوه‌ی بر همه‌ی اینها، برنامه‌ریزی برای ادامه‌ی همین حالت. یعنی آن کشورهایی که مسلّط بودند، برنامه‌ریزی علمی دقیقی کردند برای اینکه این حالت ادامه پیدا کند؛ یعنی ابدی بشود؛ تغییرپذیر نباشد. یک همچنین حالتی در دنیا به وجود آمد. این وضعیّت دنیا در این دو سه قرن اخیر بوده.۱۳۹۶/۰۳/۱۷

لینک ثابت
چرخه علم و فناوری

یک نکته‌ی مهم را من در مورد دانشگاه بگویم که فراموش نشود؛ و آن [این است] که دانشگاه محلّ دانش است. معنای این حرفهایی که ما زدیم، این نیست که دانشگاه دیگر محل دانش نیست [و فقط] محلّ فعّالیّت سیاسی است؛ نه، رکن اساسی دانشگاه، دانش است. یعنی چه؟ یعنی در دانشگاه باید هم عالِم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عِالم و علم جهت درست پیدا کند؛ این سه نکته‌‌ی اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالِم که من از آن تعبیر میکنم به تولید عالم، و تولید علم که همان چیزی است که سالها است تکرار میکنیم؛ یعنی خطوط مرزیِ علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانسته‌ایم آن‌چنان‌‌که شایسته‌ی نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم؛ البتّه کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم؛ وقتی علم جلو رفت، آن‌وقت فنّاوری هم جلو میرود؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، تأثیر در زندگی میگذارد؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، در دنیا چشمها به شما متوجّه میشود و احساس نیاز میکنند؛ در زندگی انسانها تأثیر میگذارید؛ اینها مسائل بسیار مهمّی است. تکیه‌ی بنده بر روی علم و فنّاوری و مانند اینها که همیشه میگویم، به‌خاطر این است؛ اینها فراموش نشود. همه‌ی مجموعه‌ی دانشگاه -مدیران دانشگاه، از وزیر محترم گرفته تا رؤسای دانشگاه‌ها، استادها، دانشجوها، متون درسی، فرآیندهای آموزشی، کارگاه‌ها و مانند اینها؛ همه‌ی اینها- باید در این چهارچوب قرار بگیرند؛ یعنی بایستی تولید علم، تولید عالم و جهت‌دهی صحیح [صورت بگیرد]؛ این سوّمی را توجّه داشته باشید: جهت‌دهی صحیح به علم و عالم. علم و عالم در تمدّن مادّی وسیله‌ی بدبختی انسان شد: وسیله‌ی تولید بمب اتم شد، وسیله‌ی تولید سلاح شیمیایی شد، وسیله‌ی تولید ویروس‌های خطرناکی شد که امروز متأسّفانه قدرتمندها از طُرُق مختلف دارند آنها را در جسم و جان جوامع داخل میکنند؛ علم این‌جوری شد؛ علم منحرف شد؛ علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان [باشد].۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
دستاوردهای انقلاب اسلامی

بعضی‌ها زمزمه میکنند «نظام ناکارآمد است»؛ چرا؟ چون فلان وزارتخانه بد عمل کرده؛ نه، اگر نظام ناکارآمد بود، تا حالا ده بار بلعیده شده و از بین رفته بود. بزرگ‌ترین دلیل کارایی این نظام، خود وجود این نظام و ماندن این نظام است. اینکه یک نظام بِایستد، حرفش را صریح بزند، هیچ ملاحظه‌ای نکند، موضع قاطع خودش را با صراحت در دنیا اعلام کند، با وجود اینکه دشمنی‌ها را هم میدانیم، نه اینکه غافل باشیم از دشمنی‌ها؛ نه، ارکان نظام و مجموعه‌ی مردمی و دولتی نظام میدانند، درعین‌حال می‌ایستند؛ این خیلی مسئله‌ی مهمّی است، این خیلی حادثه‌ی عجیبی است! بزرگ‌ترین نشانه‌ی کارآمدی نظام این است که توانسته خودش را در همین جهت حفظ کند؛ حالا غیر از پیشرفتهای فراوانی که بعضی از برادرها اشاره کردند؛ یکی از توصیه‌های من هم همین است. جوان مؤمنِ حزب‌اللهیِ انقلابی فراموش نکند دستاوردهای نظام را. دستاوردهای نظام یکی دو مورد نیست، هزاران است. حالا مثلاً اشاره کردند، در کشوری که فرض بفرمایید از دکتر آن‌چنانی هندی و فیلیپینی استفاده میشده، امروز برترین متخصّص‌ها، بهترین متخصّص‌ها، برجسته‌ترین متخصّص‌ها [وجود دارد]؛ حالا این یکی از گوشه‌ها است، ازاین‌قبیل موفّقیّت‌ها، ده‌ها و صدها وجود دارد که اینها جای توجّه و دقّت دارد.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
دستاوردهای انقلاب اسلامی

مجموع دستاوردها و موفّقیّتهایی که بعضی‌شان واقعاً بی‌نظیرند، همیشه در مدّنظرتان باشد؛ یعنی احساس سرافرازی کنید به‌­خاطر انقلاب. ببینید عزیزان من! امروز سیاستهای بزرگ­ترین قدرتهای دنیا، در منطقه‌ی غرب آسیا به گِل نشسته، پیش نرفته؛ خود آنها میگویند به‌­خاطر اعمال نفوذ و اقتدار جمهوری اسلامی است؛ این خیلی مهم است. بنا بود هر بلائی که میخواهند سر عراق یا سر سوریه یا فلان ­[کشور] دربیاورند و نتوانستند. خب این خیلی مهم است؛ این همان چیزی است که شما میخواستید؛ این همان چیزی است که انقلاب میخواست. خواسته‌ی انقلاب تحقّق پیدا کرد، خواسته‌ی آمریکا و همراهان آمریکا -نه­‌فقط آمریکا- تحقّق پیدا نکرد. این یک نمونه است و ازاین­‌قبیل پیروزی‌های زیاد، توانایی‌های زیاد، پیشرفتهای زیاد هست؛ اینها را هیچ‌­وقت از یاد نبرید. یکی از شگردهای دشمن این است که بگوید شما نمیتوانید، شما شکست خوردید، از شما کار برنمی‌آید، تمام شدید، رفتید؛ این یکی از شگردهای دشمن است. این شگرد را به‌هیچ‌وجه نپذیرید. البتّه در داخل هم کسانی هستند که همان خواسته‌ی دشمن را با صدای بلند در اینجا بیان میکنند، به زبان می‌آورند؛ هستند کسانی ازاین‌قبیل که همان چیزی را که دشمن میخواهد در ذهنیّت جامعه به وجود بیاید، همان را اینجا با صدای بلند در روزنامه، در غیر روزنامه و در فضای مجازی -حالا که فضای مجازی هم هست- بیان میکنند. من عرض میکنم که بنابراین، من آن دغدغه داشتن، آن هشداردهی، آن طلبکارانه در مسائل و مشکلات نظام و نواقص وارد شدن را صددرصد تأیید میکنم.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
زن در غرب

من تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامی‌اند، معتقد به این مبارزه‌ی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.
...
یک توصیه‌ی دیگر، سفارش به دانشجویان خواهر است. این دو دانشجوی خواهر انصافاً خیلی خوب صحبت کردند و هر دو نفرشان خیلی مطالب خوبی را بیان کردند؛ من سفارش میکنم یکی از نکاتی که دانشجویان خواهر در تشکّلها دنبال کنند، مسئله‌ی زن در غرب باشد؛ ما کمتر به این مسئله میپردازیم. البتّه در یکی از جلسات سالهای قبل، یکی از خواهران -یادم نیست که استاد بود یا دانشجو- اینجا صحبت مفصّل خیلی خوبی در این زمینه انجام دادند امّا معتقدم باید کار کرد و میدان کار در این زمینه وجود دارد.۱۳۹۶/۰۳/۱۷

لینک ثابت
سند آموزش ۲۰۳۰ یونسکو

من تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامی‌اند، معتقد به این مبارزه‌ی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.
...
توصیه‌ی بعدی. چند کلیدواژه‌ی اصلی هست، این کلیدواژه‌های اصلی را فراموش نکنید:
...
- مسئله‌ی «استقلال» هم که من گفتم، خیلی مهم است. حالا همین مسئله‌ی ۲۰۳۰ -این قضیّه‌ی سند ۲۰۳۰- از همین قبیل است؛ این مسئله‌ی استقلال است. حالا بعضی‌ها می‌آیند میگویند آقا، مثلاً فرض کنیم ما تحفّظ داده‌ایم یا گفته‌ایم فلان‌چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست. فرض کنیم در این سند، هیچ‌چیز واضح بیّنی هم که مخالف با اسلام باشد وجود نداشته باشد -که البتّه وجود دارد؛ آنهایی که خیال میکنند ما گزارش درست نگرفته‌ایم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است- حرف من این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته بشود؛ حرف من این است. شما میگویید این مثلاً فرض کنید خلاف اسلام ندارد؛ داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است، اینجا یک ملّت بزرگند. نظام آموزشی ما را چهار نفر در یونسکو یا سازمان ملل یا فلان‌جا بنشینند بنویسند؟ چرا؟ این همان مسئله‌ی استقلال است. استقلال ابعادش تا اینجاها است.
...
اینها را باید تبیین کنید. یعنی توصیه‌ی من به تشکّلهای دانشجویی این است که این کلید‌واژه‌های اساسی و اصلی را درست تبیین کنند. از بیانات امام استفاده کنید و مانند اینها.۱۳۹۶/۰۳/۱۷

لینک ثابت
شکستن مرزهای دانش

یک نکته‌ی مهم را من در مورد دانشگاه بگویم که فراموش نشود؛ و آن [این است] که دانشگاه محلّ دانش است. معنای این حرفهایی که ما زدیم، این نیست که دانشگاه دیگر محل دانش نیست [و فقط] محلّ فعّالیّت سیاسی است؛ نه، رکن اساسی دانشگاه، دانش است. یعنی چه؟ یعنی در دانشگاه باید هم عالِم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عِالم و علم جهت درست پیدا کند؛ این سه نکته‌‌ی اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالِم که من از آن تعبیر میکنم به تولید عالم، و تولید علم که همان چیزی است که سالها است تکرار میکنیم؛ یعنی خطوط مرزیِ علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانسته‌ایم آن‌چنان‌‌که شایسته‌ی نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم؛ البتّه کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم؛ وقتی علم جلو رفت، آن‌وقت فنّاوری هم جلو میرود؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، تأثیر در زندگی میگذارد؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، در دنیا چشمها به شما متوجّه میشود و احساس نیاز میکنند؛ در زندگی انسانها تأثیر میگذارید؛ اینها مسائل بسیار مهمّی است. تکیه‌ی بنده بر روی علم و فنّاوری و مانند اینها که همیشه میگویم، به‌خاطر این است؛ اینها فراموش نشود. همه‌ی مجموعه‌ی دانشگاه -مدیران دانشگاه، از وزیر محترم گرفته تا رؤسای دانشگاه‌ها، استادها، دانشجوها، متون درسی، فرآیندهای آموزشی، کارگاه‌ها و مانند اینها؛ همه‌ی اینها- باید در این چهارچوب قرار بگیرند؛ یعنی بایستی تولید علم، تولید عالم و جهت‌دهی صحیح [صورت بگیرد]؛ این سوّمی را توجّه داشته باشید: جهت‌دهی صحیح به علم و عالم. علم و عالم در تمدّن مادّی وسیله‌ی بدبختی انسان شد: وسیله‌ی تولید بمب اتم شد، وسیله‌ی تولید سلاح شیمیایی شد، وسیله‌ی تولید ویروس‌های خطرناکی شد که امروز متأسّفانه قدرتمندها از طُرُق مختلف دارند آنها را در جسم و جان جوامع داخل میکنند؛ علم این‌جوری شد؛ علم منحرف شد؛ علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان [باشد].۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
عدالت اجتماعی

من تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامی‌اند، معتقد به این مبارزه‌ی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.
...
توصیه‌ی بعدی. چند کلیدواژه‌ی اصلی هست، این کلیدواژه‌های اصلی را فراموش نکنید:
...
- مسئله‌ی «عدالت» جزو کلیدواژه‌های اصلی ا‌ست؛ و از‌این‌قبیل.
اینها را باید تبیین کنید. یعنی توصیه‌ی من به تشکّلهای دانشجویی این است که این کلید‌واژه‌های اساسی و اصلی را درست تبیین کنند. از بیانات امام استفاده کنید و مانند اینها.۱۳۹۶/۰۳/۱۷

لینک ثابت
فساد

راجع به فساد؛ در صحبتهای دوستان هم بود، بیرون هم شنفتم که میگویند. ببینید؛ نگاه من، دید من، این است که فساد در کشور سیستمی نشده. هر کس میگوید سیستمی است بیخود میگوید. فساد سیستمی یک چیز دیگر است. فساد سیستمی در زمان حکومت طاغوت بود؛ سیستم به طور طبیعی فسادآور و فسادپرور بود، یعنی باید آدم میگشت تا آدم سالم در آن پیدا میکرد؛ امروز این‌جوری نیست؛ البتّه فساد هست، فسادهای بدی هم هست، [امّا] موردی است و باید برخورد بشود. حالا اینکه شما میگویید بایستی شفّاف باشد، شفّاف‌سازی [بشود] که من یادداشت کردم، نکته‌ی بسیار درست و خوبی است، این به جای خود محفوظ، منتها این‌جور نیست که فساد، سیستمی باشد؛ فساد موردی است و این فسادهای موردی را میشود علاج کرد.۱۳۹۶/۰۳/۱۷
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
ایران همدل

شرکت در پویش ایران همدل

ورود به صفحه پرداخت