زن در غرب / زنان در غرب/وضعیت زنان در غرب/مشکلات زنان در غرب
الگو قراردادن زن در اسلام برای همه انسانها
وقتی که مرد در تمدّن غربی، جنس برتر است و تمدّن، تمدّن مردسالار است، نتیجه این است که زن سعی میکند الگوی خودش را مرد قرار بدهد و مرد میشود الگوی زن؛ زن دنبال کارهای مردانه حرکت میکند؛ نتیجه این است. ببینید اینجا یک آیهی قرآن هست که... میفرماید: ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ کَفَرُوا امرَأَتَ نُوحٍ وَ امرَأَتَ لوط؛ برای کفّار، دو زن الگو هستند؛ دو زنِ کافر، نمونه و الگو ی زنان کافرند: زن نوح و زن لوط که اینها به شوهرهایشان خیانت کردند؛ فَلَم یُغنیا عَنهُما مِنَ اللهِ شَیئا؛(1) شوهرها با اینکه پیغمبر بودند، دیگر به درد اینها نمیخورند، فایدهای برایشان ندارند. این مال کافران. بعد [میفرماید]: وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَون.(2) دو زن را الگو قرار میدهد برای همهی انسانهای کافر، دو زن را الگو قرار میدهد برای همهی انسانهای مؤمن؛ اعمّ از زن و مرد. یعنی اگر همهی مردان عالم میخواهند مؤمن باشند، الگویشان دو زن هستند: یکی زن فرعون، یکی حضرت مریم. وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلًا لِلَّذینَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَون؛ در اوج نجابت و عفّت؛ همان خانمی که موجب شد وقتی موسیٰ را از آب گرفتند، به قتل نرسانند؛ لا تَقتُلوه،(3) [گفت] او را نکُشید؛ بعد هم ایمان آورد به حضرت موسیٰ، بعد هم زیر شکنجه به قتل رسید. این الگو است. [و الگوی دیگر] «وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمرَان» که حالا در مورد حضرت مریم (سلام الله علیها) «الَّتی اَحصَنَت فَرجَهَا»(4) که عفّت خودش را حفظ کرد، ما متأسّفانه اطّلاعات زیادی نداریم که قضیّه چه بوده؛ قضایایی حول و حوش حضرت مریم بوده که این بزرگوار با کمال قدرت مقاومت کرده و دامن پاک خودش را حفظ کرده، و تا آخر قضایا که میدانید. یعنی درست نقطهی مقابل تمدّن غربی که مرد را الگو قرار میدهد، در قرآن زن را الگو قرار میدهد؛ نه فقط برای زنان بلکه برای همهی انسانها؛ چه در زمینهی کفر، چه در زمینهی ایمان.1401/10/14
1 )
سوره مبارکه التحريم آیه 10
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ كَفَرُوا امرَأَتَ نوحٍ وَامرَأَتَ لوطٍ ۖ كانَتا تَحتَ عَبدَينِ مِن عِبادِنا صالِحَينِ فَخانَتاهُما فَلَم يُغنِيا عَنهُما مِنَ اللَّهِ شَيئًا وَقيلَ ادخُلَا النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ
ترجمه:
خداوند برای کسانی که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!»
2 )
سوره مبارکه التحريم آیه 11
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذينَ آمَنُوا امرَأَتَ فِرعَونَ إِذ قالَت رَبِّ ابنِ لي عِندَكَ بَيتًا فِي الجَنَّةِ وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ
ترجمه:
و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانهای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!»
3 )
سوره مبارکه القصص آیه 9
وَقالَتِ امرَأَتُ فِرعَونَ قُرَّتُ عَينٍ لي وَلَكَ ۖ لا تَقتُلوهُ عَسىٰ أَن يَنفَعَنا أَو نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُم لا يَشعُرونَ
ترجمه:
همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نکشید شاید برای ما مفید باشد، یا او را بعنوان پسر خود برگزینیم!» و آنها نمیفهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش میپرورانند)!
4 )
سوره مبارکه التحريم آیه 12
وَمَريَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِكَلِماتِ رَبِّها وَكُتُبِهِ وَكانَت مِنَ القانِتينَ
ترجمه:
و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!
لینک ثابت
تفاوت نداشتن مرد و زن در ارزشهای الهی و انسانی در نگاه اسلام
نگاه اسلام این است که زن و مرد از لحاظ ارزشهای انسانی برابرند: اِنَّ المُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنینَ وَالمُـؤمِنٰتِ وَالقٰنِتینَ وَالقانِتٰتِ وَالصٰدِقینَ وَالصّادِقٰتِ وَالصٰبِرینَ وَالصّابِرٰت،(1) تا آخر؛ مرد مسلمان و زن مسلمان در مورد ارزشهای الهی و انسانی هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. وظایف مشترکی هم هر دو دارند؛ وظیفهی امر به معروف مشترک است، وظیفهی خدمت مشترک است، وظیفهی جهاد فیسبیلالله [برای] هر کدام به نوعی مشترک است، مربوط به مرد یا مربوط به زن ویژه نیست. هر کدام هم وظایف ویژهای دارند؛ زن وظایفی دارد، مرد وظایف ویژهای دارد که خدای متعال به خاطر اداء همین وظایف ویژه، ترکیب ساختمان جسمی و روحی آنها را هم متناسب با آن وظیفه بنا کرده و خلق کرده. بنابراین این نگاه اسلام و نگاه جمهوری اسلامی به زن است، و ما به این نگاه افتخار میکنیم؛ ما سر تا پا اعتراض به منطق غربی و روش غربی و سبک زندگی غربی در مورد زنیم؛ معتقدیم آنها به زن دارند ظلم میکنند.1399/11/15
1 )
سوره مبارکه الأحزاب آیه 35
إِنَّ المُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ وَالمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ وَالقانِتينَ وَالقانِتاتِ وَالصّادِقينَ وَالصّادِقاتِ وَالصّابِرينَ وَالصّابِراتِ وَالخاشِعينَ وَالخاشِعاتِ وَالمُتَصَدِّقينَ وَالمُتَصَدِّقاتِ وَالصّائِمينَ وَالصّائِماتِ وَالحافِظينَ فُروجَهُم وَالحافِظاتِ وَالذّاكِرينَ اللَّهَ كَثيرًا وَالذّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا
ترجمه:
به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزهدار و زنان روزهدار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا میکنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.
لینک ثابت
من تشکّلهایی را میگویم که تحت هر نامی، معتقد به انقلابند، معتقد به دینند، معتقد به نظام اسلامیاند، معتقد به این مبارزهی عظیمند؛ تحت هر نامی که هستند فرق نمیکند؛ خطابم به آنها است.
...
یک توصیهی دیگر، سفارش به دانشجویان خواهر است. این دو دانشجوی خواهر انصافاً خیلی خوب صحبت کردند و هر دو نفرشان خیلی مطالب خوبی را بیان کردند؛ من سفارش میکنم یکی از نکاتی که دانشجویان خواهر در تشکّلها دنبال کنند، مسئلهی زن در غرب باشد؛ ما کمتر به این مسئله میپردازیم. البتّه در یکی از جلسات سالهای قبل، یکی از خواهران -یادم نیست که استاد بود یا دانشجو- اینجا صحبت مفصّل خیلی خوبی در این زمینه انجام دادند امّا معتقدم باید کار کرد و میدان کار در این زمینه وجود دارد.1396/03/17
لینک ثابت
من سفارش میکنم یکی از نکاتی که دانشجویان خواهر در تشکّلها دنبال کنند، مسئلهی زن در غرب باشد؛ ما کمتر به این مسئله میپردازیم. البتّه در یکی از جلسات سالهای قبل، یکی از خواهران -یادم نیست که استاد بود یا دانشجو- اینجا صحبت مفصّل خیلی خوبی در این زمینه انجام دادند امّا معتقدم باید کار کرد و میدان کار در این زمینه وجود دارد.1396/03/17
لینک ثابت
آنچه امروز دستگاههاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن - از محیط زندگى بشر - بهوجود آمد. نشانههاى همان جاهلیت، امروز در دنیا، در این تمدن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بىعدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.
قرآن کریم خطاب به همسران مکرم پیغمبر میفرماید: وَ قَرنَ فى بُیوتِکُنَ وَ لاتَبَرَجنَ تَبَرُجَ الجَهِلِیَةِ الاُولَى(۳). یکى از نشانههاى جاهلیت اُولى، تبرج زنانه است. امروز یکى از عمدهترین مظاهر تمدن غربى، همین تبرج است؛ این همان جاهلیت است، منتها جاهلیتى که توانسته است خود را با سلاح تبلیغات مدرن مجهز بکند، حقایق را از چشم مردم بپوشاند؛ اینها را باید ما مسلمانها بفهمیم، اینها را باید بدانیم.1393/03/06
لینک ثابت
آنچه من امروز عرض میکنم به شما، دو سه نکته است: یک نکته اینکه اگر ما میخواهیم دربارهی مسئلهی زن درست فکر کنیم و درست حرکت کنیم و دچار خطا نشویم، باید ذهنمان را از حرفهای کلیشهای فراوردهی غربیها بکلّی خالی کنیم. غربیها نسبت به مسئلهی زن بد فهمیدند، بد عمل کردند و همان فهم بد و غلط و عمل گمراهکننده و مهلک خودشان را بهصورت سکّهی رایج در دنیا مطرح کردند. علیه هر کسی هم که بر ضدّ نظر آنها حرف بزند، دستگاه تبلیغاتی وسیع آنها هوچیگری میکند، مجال حرف زدن هم به کسی نمیدهد. اگر میخواهید دربارهی مسئلهی زن راهبرد درست را پیدا کنید و این راهبرد را با اجرائیّات و الزامات اساسی آن همراه کنید و در بلندمدّت پیش بروید و به نتیجه برسید، باید ذهنتان را از تفکّرات غربی در مورد زن تخلیه کنید. نمیگویم بیاطّلاع بمانیم، نه؛ ما طرفدار بیاطّلاعی نیستیم، بنده طرفدار آگاهی و آشنایی هستم، امّا مرجعیّت آن افکار را بکلّی رد کنیم. افکار غربیها، نظرات غربیها، در زمینهی مسئلهی زن مطلقا نمیتواند مایهی سعادت و هدایت جامعهی بشری باشد. اولا تفکّرات آنها، تفکّراتی است مبتنی بر معرفتشناسی مادّی و غیرالهی، که این خودش یک غلطی است. هر دستگاه علمی و فکری که بر پایهی معرفت مادّی و اعتقاد مادّی باشد، طبعاً غلط است. نگاه به حقایق آفرینش را بایستی با نگاه معرفتشناسی الهی، با اعتقاد بهوجود خدا، با اعتقاد به قدرت خدا و حضور الهی و ربوبیّت الهی شناخت و فهمید و دنبال کرد. پس پایه و ریشه و اساس تفکّرات غربیها چون مادّی است، غلط است. این یک. دوّم اینکه در رویکرد غربی به مسئلهی زن - همچنان که در تاریخ انقلاب صنعتی، انسان بروشنی میبیند - یک نگاه کاسبگرانه و مادّی و اقتصادی دخالت داشته است. یعنی در اروپایی که زن حقّ مالکیّت نداشت و مایملک زن متعلّق به مرد و شوهرش بود، و حقّ تصرّف در مایملک خود نداشت یا از وقتی که دموکراسی در غرب راه افتاده بود زن حقّ رأی دادن نداشت، در یک چنین دنیایی ناگهان مسئلهی انقلاب صنعتی و کارخانجات و حضور مؤثّر شاغل زن در کارخانجات با خرج کمتر برای سرمایهدارها مطرح شد. آنوقت آمدند برای زن حقّ مالکیّت قائل شدند، برای اینکه بتوانند او را به کارخانه بکشانند، به او مزد کمتری بدهند، و طبعاً آمدن او به میدان اشتغال الزامات خودش را داشت و دنبالههای خودش را تا امروز داشت. بنابراین علاوه بر اینکه نگاه به زن یک نگاه غیرالهی و مادّی است، اساساً سیاستهایی که بر اساس آنها، وضعیّت کنونی در اروپا عمدتاً و در دنیای غرب پیش آمده است، با یک نگاه کاسبکارانه و مادّی و اقتصادی همراه بوده.
یک جهت دیگر در اینکه ما بایستی از نگاه غربی در مسئلهی زن پرهیز کنیم، این است: در نگاه غربی زن وسیلهای برای اطفای شهوت است؛ این غیر قابل کتمان است. این را اگر کسی ادّعا بکند ممکن است کسانی جنجال کنند که نه آقا اینجور نیست؛ لیکن زندگی آنها را که انسان نگاه میکند، اساساً این نگاه حاکم است. در محیط اجتماعی هرچه زن پوشش کمتری داشته باشد، مطلوبتر است. در مورد مرد این حرف را نمیزنند؛ در مهمانی رسمی، مرد بایستی با لباس کامل، پاپیون زده و کت و شلوار پوشیده و احیاناً لباس رسمی وارد بشود؛ امّا خانمها در این مهمانیهای رسمی بایستی به شکل دیگری ظاهر بشوند؛ این جز برای اینکه چشم هرزهی هوسآلود مرد بهرهمند بشود، هیچ فلسفهی دیگری و حکمت دیگری ندارد؛ امروز در دنیای غرب اینجوری است؛ و عملاً بزرگترین ظلمی که امروز در دنیای غرب به زنان میشود، از این قبیل است.1393/01/30
لینک ثابت
شما خانمها بحمدالله عالمید، فاضلید، برجستهاید؛ من احترام میکنم [به شما]. هر وقتی که در جلساتی خانمها صحبت میکنند من استفاده میکنم. در همین جایی که ما نشستهایم، جلسهی اندیشههای راهبردی بود راجع به مسئلهی زن و خانواده؛ چند خانم آمدند صحبت کردند، بدون تعارف حقیقتاً من استفاده کردم، بهره بردم از آن مطالبی که گفتند؛ به نظر من اگر شماها میخواهید برای مسئلهی اساسی زن و معضل زن و مشکلاتی که جامعهی زنان در همهجا - از جمله در کشور ما - به آن دچارند فکر بکنید، شرط اوّل آن این است که خودتان را و ذهنتان را باید از تفکّرات غربی که یک تفکّرات کلیشهای غلط متحجّر نونما - ظاهرش نو، باطنش متحجّر؛ ظاهرش دلسوزانه، باطنش خائنانه - [است]، خلاص کنید، نجات بدهید؛ فکر مستقلّ از تفکرات غربی بکنید.
الزام دوّم اینکه به متون اسلامی مراجعه کنید. واقعاً از قرآن و از سنّت و از حدیث و از دعا و از متون اسلامی و از کلمات ائمّه و رفتار ائمّه، آن اصول و پایههای اصلی را اتّخاذ کنید. وحی است دیگر، وحی مال خدا است؛ خدا آفرینندهی من و شما است. من نمیگویم هرچه به نام دین در دهانها میافتد آدم قبول کند؛ نه، از همان دین صحیح، که با شیوهی درستِ استنباط و به وسیلهی اهل و شایستگان این کار انجام میگیرد، استفاده شود؛ واقعاً از کتاب خدا، از سنّت پیغمبر، از روش ائمّهی معصومین و از کلمات اینها استفاده بشود، که ما در زمینهی مسائل زنان باید چه راهبردی را اتّخاذ کنیم و خطوط اساسی را از آنجا باید اتّخاذ کنیم.1393/01/30
لینک ثابت
بنده اهل بریده پیدا کردن از روزنامهها نیستم، امّا دیروز، پریروز بود، یک چیزی در روزنامه دیدم؛ دیدم خیلی چیز مهمّی است؛ اینجا آوردم برای شما بخوانم. کتابی از "جیمی کارتر" رئیس جمهور پیشین آمریکا، [منتشر شده] به اسم "تقاضایی برای اقدام" که به موضوع نقض حقوق بشر و تجاوزات وحشتناک علیه زنان پرداخته. جیمی کارتر در این کتاب میگوید: هر ساله صدهزار دختر بهعنوان برده در آمریکا فروخته میشود. جایی که صاحب یک روسپیخانه میتواند دختری را که معمولاً اهل آمریکای لاتین یا آفریقا است، با قیمتی برابر هزار دلار خریداری کند. وی همچنین به تجاوزات جنسی که در محوّطههای کالجها رخ میدهد اشاره دارد؛ به جایی که از هر بیستوپنج مورد تنها یک مورد گزارش می شود. کارتر همچنین عنوان میکند که تنها یک درصد از متجاوزان جنسی در ارتش محاکمه میشود. انسان گریهاش میگیرد! از این قبیل در روزنامهها زیاد میبینید، بنده هم زیاد میبینم؛ من هیچوقت هم به اینها استناد نمیکنم، لکن خب اینها واقعیّتی است. جیمی کارتر هم بالاخره یک شخصیّت معروفی است و این هم کتاب او است. این چه وضعی است در دنیا؟ این چهجور تکریم زن است؟ نویسندهی نامدار و معروف غربی، کتاب رُمان مینویسد برای شرافتمندانه نشان دادنِ شغل روسپیگری! که البتّه به فارسی هم ترجمه شده است. البتّه در این کتاب اشاره به این است که چگونه دلاّلان جنسی، میآیند از کشورهای آمریکای لاتین دخترها را با وعده و وعید و فلان برمیدارند میبرند، و میفروشند به این مراکز؛ که البتّه این مربوط به اروپا است، مربوط به آمریکا نیست. البتّه سعی میشود در این کتاب و این رُمان، که شغل روسپیگری یک شغل شرافتمندانهای وانمود بشود. این است فرهنگ غرب نسبت به زن؛ این است احترام اینها نسبت به زن.
اگر میخواهیم نگاه ما نسبت به مسئلهی زن، نگاه سالم و منطقی و دقیقی باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرفهایی که غربیها در مورد زن میزنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریّت، در مورد برابری جنسی - باید بکلّی تخلیه کنیم. یکی از بزرگترین خطاهای تفکّر غربی در مورد مسئلهی زن، همین عنوان «برابری جنسی» است. عدالت یک حق است؛ برابری گاهی حق است، گاهی باطل است؛ چرا باید انسانی را که از لحاظ ساخت طبیعی - چه از لحاظ جسمی، چه از لحاظ عاطفی - برای یک منطقهی ویژهای از زندگی بشر ساخته شده، از آن منطقهی ویژه جدا کنیم، به منطقهی ویژهی دیگری که برای یک ساخت دیگر، برای یک ترکیب دیگری خدای متعال آماده کرده بکشانیم؟ چرا؟ این چه منطق عقلایی دارد، چه دلسوزیای در این هست؟ چرا باید کاری که مردانه است به زن داده بشود؟ این چه افتخاری است برای زن، که کاری را انجام بدهد که مردانه است؟ من متأسّفم که گاهی خود خانمها، خود بانوان، روی این مسئله حسّاسیّت نشان میدهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟ خب بله، در خیلی از مسائل هیچ تفاوتی نیست. نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است؛ در مسئلهی انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، امّا قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است؛ البتّه کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا] این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقهی اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقهی اختصاصی آن قالب دیگر؟ این کاری است که غربیها دارند میکنند. خیلی از این کنوانسیونهای بینالمللی و جهانیشان ناظر به همین مسائل است. روی این فکر غلط، زندگی بشریّت را تباه کردند، خودشان را تباه کردند، دیگران را هم میخواهند تباه کنند.1393/01/30
لینک ثابت
مسئلهی اختلاط زن و مرد که اسمش را گذاشتند تساوی - که متأسفانه تساوی نیست، اختلاط زن و مرد است؛ اختلاط مضر و بشدت زهرآگینی است که وجود دارد و امروز جوامع را و بیشتر از همه هم خود جوامع غربی را مبتلا کرده و حالا اندیشمندانشان فهمیدهاند که این مسیر یک مسیری است که اصلا پایان ندارد؛ یعنی همینطور [این] حرکت ادامه دارد و سیریناپذیرىِ طبع انسانی این حرکت انحرافی را تا ناکجاآباد خواهد برد - یکی از اصول خودشان میدانند؛ اگر قبول نداشته باشید، شما را طرد میکنند، رد میکنند، مذمت میکنند؛ یعنی آنها بیشتر از ما، متعصبانهتر از ما پایبندند به یک چیزهایی که غیر معقول است. یا از این قبیل کارها، این بالماسکههایی که در کشورهای غربی معمول است که چقدر هم فجایع حاصل میشود که حالا داستانش سرِ دراز دارد. غرض، آنها بیشتر از ما متعصبند، بدتر از ما لجاجت میکنند بر سر ارزشهای فرهنگی خودشان که در واقع ضد ارزش هم هست. ما چرا بر سرِ فرهنگ خودمان پافشاری نکنیم؟ بنابراین اهمیت فرهنگ و اهتمام به فرهنگ یک مسئله است که مسئولیت آن هم در درجهی اول با مسئولین کشور است و این شورا عالی ترین جا است.1392/09/19
لینک ثابت
مسئلهی اختلاط زن و مرد که اسمش را گذاشتند تساوی - که متأسفانه تساوی نیست، اختلاط زن و مرد است؛ اختلاط مضر و بشدت زهرآگینی است که وجود دارد و امروز جوامع را و بیشتر از همه هم خود جوامع غربی را مبتلا کرده و حالا اندیشمندانشان فهمیدهاند که این مسیر یک مسیری است که اصلا پایان ندارد؛ یعنی همینطور [این] حرکت ادامه دارد و سیریناپذیرىِ طبع انسانی این حرکت انحرافی را تا ناکجاآباد خواهد برد - یکی از اصول خودشان میدانند؛ اگر قبول نداشته باشید، شما را طرد میکنند، رد میکنند، مذمت میکنند؛ یعنی آنها بیشتر از ما، متعصبانهتر از ما پایبندند به یک چیزهایی که غیر معقول است. یا از این قبیل کارها، این بالماسکههایی که در کشورهای غربی معمول است که چقدر هم فجایع حاصل میشود که حالا داستانش سرِ دراز دارد. غرض، آنها بیشتر از ما متعصبند، بدتر از ما لجاجت میکنند بر سر ارزشهای فرهنگی خودشان که در واقع ضد ارزش هم هست. ما چرا بر سرِ فرهنگ خودمان پافشاری نکنیم؟ بنابراین اهمیت فرهنگ و اهتمام به فرهنگ یک مسئله است که مسئولیت آن هم در درجهی اول با مسئولین کشور است و این شورا عالی ترین جا است.1392/02/21
لینک ثابت
گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شده است، نه به این زودی قابل پاک شدن است، نه به این زودی قابل جبران شدن است، حتّی نه بهآسانی قابل بیان کردن است.1392/02/11
لینک ثابت
یکی از سیئات تمدن مادی، حرکتی است که در مورد زن انجام دادند. ما در این زمینه خیلی حرف داریم. گناه بزرگی که تمدن غرب در مورد جنس زن مرتکب شده است، نه به این زودی قابل پاک شدن است، نه به این زودی قابل جبران شدن است، حتّی نه بهآسانی قابل بیان کردن است. حالا اسمهای گوناگونی هم میگذارند - مثل همهی کارهایشان - جنایت میکنند، اسمش را حقوق بشر میگذارند! ظلم میکنند، اسمش را طرفداری از ملتها میگذارند! حملهی نظامی میکنند، اسمش را دفاع میگذارند! یکی از طبایع تمدن غربی، فریب است؛ دوروئی، نفاق، دروغگوئی، تناقض در رفتار و گفتار؛ در قضیهی زن هم عیناً همین جور است. آنها متأسفانه فرهنگ رائج خودشان را در کل دنیا گسترش دادهاند. امروز در دنیا کاری کردهاند که یکی از مهمترین وظائف زن - اگر نگوئیم مهمترین وظائف - این است که جلوهگری کند، زیبائیهای خودش را در معرض التذاذ مردان قرار دهد؛ این شده خصوصیت حتمی و لازم زن! متأسفانه الان در دنیا اینجور شده. در رسمیترین مجالس - مجالس سیاسی، مجالس گوناگون - مردها باید با شلوار بلند بیایند، باید با لباس پوشیده بیایند، اما زنها هرچه برهنهتر و عریانتر بیایند، اشکالی ندارد! این عادی است؟ این طبیعی است؟ این یک حرکت بر طبق طبیعت است؟ آنها این کار را کردند. زن باید خودش را در معرض دید مرد قرار دهد، برای اینکه مایهی التذاذ مرد شود! ظلمی از این بالاتر؟ اسم این را گذاشتهاند آزادی، اسم نقطهی مقابلش را گذاشتهاند اسارت! در حالی که احتجاب زن، حجاب قرار دادن زن برای خود، تکریم زن است؛ احترام زن است؛ ایجاد حریم برای زن است. این حریم را شکستند و دارند روزبهروز هم بیشتر میشکنند؛ اسمهای گوناگون هم رویش میگذارند. اوّلین یا شاید یکی از اوّلین آثار سوئی که این مسئله گذاشت، ویران کردن خانواده بود؛ بنیان خانواده سست شد. وقتی در یک جامعهای خانواده متزلزل شد و از بین رفت، مفاسد در این جامعه نهادینه میشود.
مشکلاتی که امروز در غرب وجود دارد، این قانونهای ابلهانه و خباثتآمیزی که اینها در زمینهی مسائل جنسی دارند میگذرانند، اینها را به ته درّه دارد حرکت میدهد. این انحطاط، قابل جلوگیری هم نیست؛ اینها محکوم به سقوطند. تمدن غربی چه بخواهد، چه نخواهد، دیگر قادر نیست جلوی این سقوط را بگیرد. ترمز این وسیله بریده است، جاده هم بشدت لغزنده و سراشیب است. اینها گناه کردند آن وقتی که ترمز را بریدند و آمدند خودشان را در لب این پرتگاه قرار دادند؛ لذا محکوم به شکستند.
زوال تمدنها، مثل سر برآوردن تمدنها، یک امر تدریجی است - یک امر دفعی و فوری نیست - و این تدریج دارد اتفاق میافتد و گمان نمیکنم از چشم این نسل یا نسل بعد از این نسل دور بماند؛ خواهند دید که چه اتفاقی میافتد.1392/02/11
لینک ثابت
زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابهی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد.1391/12/16
لینک ثابت
یکی از خصوصیات فرهنگ غربی، عادیسازی گناه است؛ گناههای جنسی را عادی میکنند. امروز این وضعیت در خود غرب به فضاحت کشیده شده؛ اول در انگلیس، بعد هم در بعضی از کشورهای دیگر و آمریکا. این گناه بزرگِ همجنسبازی شده یک ارزش! به فلان سیاستمدار اعتراض میکنند که چرا او با همجنسبازی مخالف است، یا با همجنسبازها مخالف است! ببینید انحطاط اخلاقی به کجا میرسد. این، فرهنگ غربی است. همچنین فروپاشی خانواده، گسترش مشروبات الکلی، گسترش مواد مخدر.1391/07/23
لینک ثابت
نگاه فرهنگ غربی به زن یك نگاه اهانتآمیز است. اسم آن را آزادی میگذارند، لكن در حقیقت آزادی نیست.1391/04/21
لینک ثابت
نام آزادی بر آنچه كه جهتگیری فرهنگ غربی نسبت به زنان است، یك نام دروغین است؛ این، آزادی نیست.1391/04/21
لینک ثابت