newspart/index2
آزادی زنان
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
آزادی زنان

از من سؤال کردند که شما در مقابل آنچه که غربیها درباره‌ی مسئله‌ی زن در کشور میگویند، چه دفاعی دارید؟ من گفتم: ما ‌دفاع نداریم، ما هجوم داریم! ما در مسئله‌ی زن، از غرب طلبکاریم؛ ما مدعی غربیم؛ آنها هستند که دارند به زن ظلم میکنند، ‌زن را تحقیر میکنند، جایگاه زن را پائین می‌آورند؛ به اسم آزادی، به اسم اشتغال، به اسم مسئولیت دادن، آنها را مورد ‌فشارهای روحی، روانی، عاطفی و اهانت شخصیتی و شأنی قرار میدهند؛ آنها باید جواب بدهند. جمهوری اسلامی در این زمینه ‌یک مسئولیتی دارد. جمهوری اسلامی در مسئله‌ی زن باید به طور صریح و بدون هیچ مجامله، حرف خودش را - که عمدتاً ‌اعتراض به نگاه غربی و این نامعادله‌ی ظالمانه‌ی غربی است - بگوید‌. ‌1390/03/01
لینک ثابت
آزادی زنان

ما وقتی به نام زن سخن میگوییم و به دفاع از زن میپردازیم، چه شعارهایی را مطرح میسازیم، چه چیزی را مطالبه میکنیم و ‌برای چه چیزی تلاش مینماییم؟ این هم خیلی مهمّ است‌.‌‌..آنچه در غرب با عنوان شعار وجود دارد، در درجه اوّل آزادی زن ‌است‌. ‌آزادی، معنای وسیعی را شامل میشود؛ هم شامل آزادی از اسارت است، هم شامل آزادی از اخلاق است - چون اخلاق هم ‌یک قید و بند است - هم آزادی از نفوذ مبنی بر سوء استفاده کارفرمایی است که زن را با مزد کمتری به کارگاه میکشد و هم ‌شامل آزادی از قوانینی است که زن را در مقابل شوهر، متعهّد میکند‌. ‌آزادی، به همه این معانی میتواند باشد. کمااین‌که در ‌همین شعارهایی که نسبت به زن وجود دارد، طیف وسیعی از این مطالبات و درخواستها هست، که بعضی با یکدیگر به‌کلّی ‌مناقضند. این آزادی معنایش چیست؟ متأسفانه در دنیای غرب، بیشتر متفاهم از این آزادی، آزادی به معنای نادرست و مضرّ ‌آن است - یعنی آزادی از قید و بندهای خانوادگی، آزادی از نفوذ مطلق مرد، آزادی از حتّی قید ازدواج و تشکیل خانواده و ‌پرورش فرزندان در آن‌جایی که هدف شهوانی زودگذری در مقابل قرار گیرد - نه آزادی به معنای صحیح آن. لذا شما میبینید ‌جزو حرفهایی که در دنیای غرب زده میشود، مسأله آزادی سقط جنین است، که این نکته بسیار مهمّی است و با این که ‌ظاهرساده و کوچکی دارد، اما باطن بسیار خطرناک و سهمگینی در این سخن مضمر و مندرج است. این، وسیله و شعار و ‌مطالبه‌ای است که در غرب غالباً مطرح میشود؛ لذا میگویند نهضت آزادی زنان. در نظام صحیح، در یک مطالبه و مبارزه ‌صحیح، هدف نمیتواند این معنای وسیعی باشد که یک بخش آن قطعاً مضرّ است؛ اگر چه ممکن است بخشهای مفیدی هم ‌در آن باشد. باید به دنبال شعارهایی بهتر، مناسبتر، صحیحتر و گره گشاتر گشت‌.‌1376/07/30
لینک ثابت
آزادی زنان

در فرهنگ اروپایی، وقتی زن با همه موجودی و املاک خود ازدواج میکرد و به خانه شوهر میرفت، نه فقط جسم او در اختیار ‌شوهر قرار میگرفت، بلکه تمام اموال و املاک و داراییهای او هم که از پدر و خانواده‌اش به او رسیده بود، متعلّق به شوهر ‌میشد! این حقیقتی است که غربیها نمیتوانند آن را انکار کنند. این در فرهنگ غربی بود... البته در همان زمان هم در میان ‌غربیها معاشرتهای زن و مرد تا حدودی آزاد بود، ولی اختیار ازدواج و اختیار انتخاب شوهر، یکسره به دست پدر بود... تا اواسط ‌قرن فعلی، همین فرهنگ ادامه داشته؛ اگرچه از اواخر قرن نوزدهم میلادی، حرکتهایی به نام آزادی زنان شروع شده است‌.‌‌.. ‌یک افراطِ این‌چنین، در مقابل تفریط هم دارد. وقتی نهضتی به نفع زنان در چنان فضایی به وجود می‌آید، طبعاً دچار ‌تفریطهایی از طرف مقابل میشود. لذا شما میبینید در طول چند ده سال، آن‌چنان فساد و بیبند و باری در غرب به ‌وسیله آزادی زنان به راه افتاد و رواج پیدا کرد که خود متفکّران غربی را دچار وحشت کرد! امروز دلسوزان و مصلحان، ‌انسانهای خردمند و باانگیزه در کشورهای غربی، از آنچه پیش آمده است، متوحّش و ناراحتند و البته نمیتوانند هم جلوِ آن را ‌بگیرند. به عنوان این که میخواهند به زن خدمت کنند، بزرگترین ضربه را به زندگی او وارد آوردند. چرا؟ به‌خاطر این که با ‌بیبندوباری، با اشاعه فساد و فحشا و با آزادی بیقید و شرطِ معاشرت زن و مرد، بنیان خانواده متلاشی شد. مردی که میتواند ‌آزادانه در جامعه اطفای شهوت کند و زنی که میتواند بدون هیچ ایراد و اشکالی در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته ‌باشد، هرگز در خانواده، همسران خوب و شایسته‌ای نخواهند بود. لذا بساط خانواده متلاشی شد‌.‌‌.. در حقیقت، نهضت دفاع از ‌زنان در غرب، یک حرکت دستپاچه، یک حرکت بیمنطق، یک حرکت مبتنی بر جهالت، بدون تکیه به سنّتهای الهی و بدون ‌تکیه به فطرت و طینت زن و مرد بود که در نهایت به ضرر همه تمام شد؛ هم به ضرر زنان، هم به ضرر مردان، و بیشتر به ‌ضرر زنان. این قابل تقلید نیست. این فرهنگی نیست که در کشور اسلامی کسی به آن نگاه کند و بخواهد از آن چیزی یاد ‌بگیرد؛ این را باید طرد کرد‌.‌1376/07/30
لینک ثابت
آزادی زنان

خیلی از کسانی که امروز به اصطلاح سنگ حقوق زن را به سینه میزنند، در واقع سنگ آزادی غربی و بیبندوباری را به سینه ‌میزنند و از غربیها تقلید میکنند؛ همینهایی که گاهی چیزهایی هم مینویسند. اینها از آن افتخارات سهمی نداشتند؛ از آن ‌عظمتی که زن ایرانی در این... [سال ها] بعد از پیروزی انقلاب نشان داده و آفریده است، سهمی نداشتند و کار بزرگی ‌نکردند. خیلی از اینها به فکر جیب خود، درآمد خود، کیف خود و وسایل آرایش و زینت خود بودند. اینها هیچ عظمتی ‌ندارند. آن نسخه، نسخه غلطی است. اگر نسخه غربی در مورد زن درست بود، غربیها مجبور نمیشدند دوباره بعد از هفتاد، ‌هشتاد سال، صد سال، مجدّداً یک نهضت حقوق زنان راه بیندازند. مقصود، نهضتی است که سالهای اخیر به راه انداختند‌.
‌ ‌الان ده، بیست سال است که مجدّداً نهضتهای دیگری به عنوان نهضت دفاع از حقوق زن و دفاع از آزادی زن به راه ‌انداخته‌اند. چرا؟ اگر آزادی غربی برنامه موفّقی بود، اگر دفاع از حقوق زن حقیقی بود، احتیاج به این نبود که بعد از صد سال ‌دوباره عدّه‌ای بیایند نهضت به راه بیندازند و جنجال کنند. پس، آن نسخه غلط بود؛ نسخه فعلیشان هم غلط است و جز به ‌بدبختی و مشکلتراشی برای زن و مرد - بخصوص برای زن - به چیزی نخواهد انجامید‌.‌1376/07/30

لینک ثابت
آزادی زنان

حرکت در جهت احقاق حقوق زنان در جوامع اسلامی و در جامعه‌ی ما حتماً باید انجام گیرد؛ منتها بر مبنای اسلامی و با ‌هدف اسلامی. یک عدّه نگویند که این چه نهضتی است، این چه حرکتی است؛ مگر زن در جامعه‌ی ما چه کم دارد؟ متأسفانه ‌ممکن است بعضی این‌گونه فکر کنند. این، ظاهربینی است. زن در همه‌ی جوامع از جمله در جامعه‌ی ما گرفتار ستم و دچار ‌کمبودهایی است که بر او تحمیل می‌شود؛ اما این کمبود، کمبود آزادی به معنای بی‌بندوباری نیست؛ این کمبود، کمبود ‌میدانها و فرصتها برای علم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایی استعدادهاست. این را باید تأمین و جستجو کرد. ‌این همان چیزی است که اسلام بر روی آن تکیه کرده است‌.‌1376/07/30
لینک ثابت
آزادی زنان

یکی از نشانه‌های مردسالاریِ غربی‌ها همین است که زن را برای مرد می‌خواهند؛ لذا می‌گویند زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ‌ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است. می‌خواهند مرد آزاد باشد، حتّی برای التذاذ ‌بصری؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق می‌کنند‌! ‌1376/07/30
لینک ثابت
آزادی زنان

زنان ما در طول حوادث انقلاب و بعد از انقلاب تا امروز، نشان داده‌اند که در آن چیزهایی که معیار واقعی زندگی و ارزش و ‌برجستگی آنهاست، در سطوح عالی قرار دارند. مادری که فرزندان خود را در راه خدا و در راه هدف -هدفی که برای او مقدّس ‌است و پیشِ خدا هم مقدّس است- تقدیم میکند و خم به ابرو نمی‌آورد، یک عمل برجسته انجام داده است و این امر کوچکی ‌نیست. این را با هر معیار و میزانی اندازه‌گیری کنید، با عظمت است. زن جوانی که حرمت همسرش و خودش را به مدت ده، ‌یازده سال که همسرش در زندانهای دشمن اسیر بوده، باکمال عفّت و سربلندی و پاکدامنی حفظ کرده است، آیا کارش ارزش ‌نیست!؟ اینها ارزشند‌.
‌ ‌زنان ما در میدان جنگ حضور پیدا کردند؛ در میدان بازسازی حضور پیدا کردند و در میدان نشان دادنِ قدرت‌روانی، از همه ‌بیشتر فعّالیت کردند. بهترین کسانی که در جوّ تبلیغات گوناگونِ دشمنان ایستادند، بانوان کشور ما بودند. تبلیغات دشمنان، ‌به شکلهای مختلفِ انتقاد، کاهی را کوهی کردن، مشکل کوچکی را ده برابر جلوه دادن و از این رادیو و آن رادیو گفتن است. ‌متأسفانه بعضی از قلم به مزدهای داخلی خودمان هم که گویی با انقلاب پدرکشتگی دارند، در فلان مجلّه و فلان نشریه، این ‌چیزها را مینویسند. بعضی با شبنامه و بعضی با نشریات آشکار و مجاز تبلیغات میکنند. به افراد پول میدهند که در صف ‌فلان جنس یا در اتوبوس بایستند و بدگویی کنند. این پولها را هم برای شایعه‌پراکنی و خراب کردن جوّ خرج میکنند. ‌بهترین کسانی که در چنین جوّی ایستادند، بانوان کشور ما بودند؛ همین زنان مؤمن که بحمدالله و به کوری چشم دشمنان، ‌عدّه‌شان هم فراوان و فراوان است و اکثریت زنان ما را تشکیل میدهند‌.
‌ ‌این همان جامعه زنِ زینبی و فاطمی است. این همان تربیت اسلامی و نظام اسلامی است. ارزش، برجستگی و آزادی زن، ‌اینهایند‌.‌‌ ‌1373/07/20

لینک ثابت
آزادی زنان

ما می‌گوییم در معاشرت زن با مرد، باید حدودی رعایت شود. اما درعین‌حال که این حدود باید رعایت شود، زن آزاد است. ‌با پدرش که برخورد کند، آزاد است. با شوهر، آزاد است. با برادر، آزاد است. یعنی هیچ مردی رابطه‌ی برتری، به معنای قوه‌ی ‌قاهره، نسبت به زن ندارد. نه شوهر، نه پدر، نه برادر. درعین‌حال، در معاشرتها، بین زن و مرد مرزی باید وجود داشته باشد. ‌اما در آن فرهنگ[غربی]، درست به عکس است. زن در معاشرتها، بی‌قید و شرط، آزاد است. یعنی با نامحرم می‌تواند در اتاق ‌خلوتی میگساری کند. این، از لحاظ عرف فرهنگ غربی اشکالی ندارد. اما همین زن، برده‌ی شوهرش است و اگر شوهر اجازه ‌ندهد که او با پدرش حتی، سلام و علیک کند، مجبور است تسلیم او باشد. ببینید! این، درست نقطه‌ی مقابل نظر اسلام است.‌1371/10/29
لینک ثابت
زمزمه آزادی زن قرن19 در اروپا برای کشاندن زنان به کارخانه‌ها

از روزی که اروپاییها، صنایع جدید را به‌وجود آوردند - در اوایل قرن نوزدهم که سرمایه‌داران غربی کارخانه‌های بزرگ را اختراع کرده بودند - و احتیاج به نیروی کار ارزان و بی‌توقع و کم‌دردسر داشتند، زمزمه‌ی «آزادی زن» را بلند کردند؛ برای این‌که زن را از داخل خانواده‌ها به درون کارخانه‌ها بکشانند؛ به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده کنند، جیبهای خودشان را پر کنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان «آزادی زن» در غرب مطرح است، دنباله‌ی همان داستان و همان ماجراست. لذا ظلمی که در فرهنگ غربی به زن شده است و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بی‌سابقه است. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده است، اما این ظلم عمومی و فراگیر و همه‌جانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدن غرب است. زن را به عنوان وسیله‌ی التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! در حالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتع از زن و نه آزادی زن بود. نه فقط در عرصه‌ی کار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلکه در عرصه‌ی هنر و ادبیات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقاشیها، در انواع کارهای هنری نگاه کنید، ببینید با چه دیدی به زن نگریسته می‌شود؟ آیا جنبه‌های مثبت و ارزشهای والایی که در زن هست، مورد توجه قرار می‌گیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانی و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشته است - خوی مادری، روحیه‌ی نگهداری از فرزند و تربیت فرزند - مورد توجه است یا جنبه‌های شهوانی و به تعبیر آنها عشقی؟ (که این تعبیر غلط و نادرستی است. این شهوت است نه عشق!) زن را این‌گونه خواستند پرورش و عادت دهند: به‌عنوان یک موجود مصرف‌کننده. مصرف کننده‌ی دست و دل باز و کارگر کم‌توقع و کم‌طلب و ارزان.1371/09/25
لینک ثابت
آزادی زنان

بساط آن‌چیزی که امروز به‌عنوان‌ ‌‌«آزادی زن» در دنیا و از سوی فرهنگ منحطّ غربی پهن‌شده‌است، برپایه این است که زن را ‌در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسی ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. ‌این، آزادی زن است؟ کسانی که در دنیای جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربی ادّعا میکنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ‌ستمگران به زن هستند. زن را به چشم یک انسان والا نگاه کنید، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادی او چیست. زن را ‌به‌عنوان موجودی که میتواند مایه‌ای برای صلاح جامعه با پرورش انسانهای والا شود نگاه‌کنید، تا معلوم شود که حقّ زن ‌چیست و آزادی او چگونه است‌. ‌زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که خانواده اگرچه از مرد و زن ‌تشکیل میشود و هر دو در تشکیل خانواده و موجودیت آن مؤثّرند، اما آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونتی که در فضای ‌خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه‌کنند تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدامیکند و ‌حقوقش در چیست‌.‌1371/09/25
لینک ثابت
آزادی زنان

از روزی که اروپاییها، صنایع جدید را به‌وجود آوردند -در اوایل قرن نوزدهم که سرمایه‌داران غربی کارخانه‌های بزرگ را ‌اختراع کرده بودند- و احتیاج به نیروی کار ارزان و بیتوقّع و کم‌دردسر داشتند، زمزمه‌ ‌‌«آزادی زن» را بلند کردند؛ برای این‌که ‌زن را از داخل خانواده‌ها به درون کارخانه‌ها بکشانند؛ به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفاده‌کنند، جیبهای خودشان را ‌پرکنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان‌ ‌‌«آزادی زن» در غرب مطرح است، دنباله همان ‌داستان و همان ماجراست. لذا ظلمی که در فرهنگ غربی به زن شده‌است و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات ‌غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بیسابقه‌است. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شده‌است، اما این ظلمِ عمومی و ‌فراگیر و همه‌جانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و ‌اسمش را‌ ‌‌«آزادی زن» گذاشتند! درحالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود‌.‌1371/09/25
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی