این راه، مرحله مرحله است. تاکنون چندین مرحله را گذراندهایم. مرحلهی مبارزه با عوامل داخلی استکبار، بخوبی و سلامتی گذشت؛ اما کار تمام نشد. این، یک منزل بین راه بود؛ از آن عبور کردیم. یک مرحله، بر سر جای خود نشاندن تهاجم تحریکشدهی جنگافروز تحمیلی بود که هشت سال طول کشید و همهی دنیا هم پشت سرش ایستادند، تا شاید بتوانند انقلاب را شکست بدهند. این مرحله هم با پیروزی و سربلندی گذشت. از این مرحله هم عبور کردهایم، اما نباید احساس کنیم که کار تمام شد؛ کار تمام نشده است. یک مرحله، مرحلهی مطرح شدن در افکار عمومی عالم، به عنوان یک ملت مبارز، یک ملت صادق، یک ملت مظلوم و یک ملت دارای اهداف بلند بود؛ این مرحله هم گذشت و دنیا آشنا شد. اینها مراحل و منازل بین راه است.1370/02/11
لینک ثابت
ذلتی که خاندان پهلوی (لعنةاللَّهعلیهم) و خاندان قاجار (لعنةاللَّهعلیهم) بر سر این مملکت آوردند و بر این ملت تحمیل کردند، ما را صد سال عقب انداختند. اگر بخواهیم این ذلت برداشته شود و این استعداد درخشان ایرانی در اختیار مصالح و منافع ایران و اسلام قرار بگیرد، آیا جز با تربیت نیروی انسانی کارآمد، امکانپذیر است؟ چه کسی این تربیت را خواهد کرد؟ این سنگ علیالظاهر تیره، یا این فلز علیالظاهر گرفته را چه کسی خواهد تراشید و صیقل خواهد داد، تا به تیغ برندهیی تبدیل بشود و همه کار انجام بدهد؟ معلم. این، نقش معلم است.1370/02/11
لینک ثابت
ارزش کارگر و معلم در عمل پیامبر(صلی الله علیه و آله)
و اما راجع به معلمان و کارگران. با یک نظر، ما هر دو قشر را به یک صورت، در صحنه و در خدمت مشاهده میکنیم. خصوصیت این دو قشر آن است که وجود و حیات آنها جزو پایههای اصلی انقلاب است. اگر شما میبینید که نبیّمکرم(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) دست کارگری را در دست مبارک خودشان گرفتند، او را لمس کردند، بعد سرشان را پایین آوردند و دست آن کارگر را به لبهای مبارکشان رساندند و آن را بوسیدند(1)؛ یا اگر میبینید که امیر مؤمنان و مولای متقیان و بزرگترین قلب و زبان دریادلِ پُرمعرفتِ متصلِ به وحی الهی بعد از پیامبر، میفرماید که «من علّمنی حرفا فقد صیّرنی عبدا»(2) - هر کس به من چیزی درس بدهد و بیاموزد، من را غلام خودش کرده است - این عمل از پیامبر و این بیان از امیرالمؤمنین بیخود نیست؛ نمیخواستند با کسی تعارف کنند. این عمل و این بیان، مثل همهی اعمال و بیانات آنان، برای ما درس است؛ هم برای خود کارگر، هم برای خود معلم، هم برای بقیهی مردم، تا کارگر و معلم بدانند که آنها جزو سنگهای اساسی این بنا هستند؛ قدر خودشان را بشناسند و بفهمند که وجود آنها چهقدر در سرنوشت یک ملت مؤثر است.1370/02/11
1 )
اُسد الغابة ، ابن اثیر ج 2 ص 269 ؛
تاريخ بغداد، خطیب بغدادی، ج 7، ص 353 ؛
إنَّ رَسولَ اللّه صلى الله عليه و آله لَمّا أقبَلَ مِن غَزوَةِ تَبوكَ استَقبَلَهُ سَعدٌ الأَنصارِيُّ ، فَصافَحَهُ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله ، ثُمَّ قالَ لَهُ: ما هذَا الَّذی أكتَبَ يَدَيكَ ؟ قالَ: يا رَسولَ اللّه ، أضرِبُ بِالمَرِّ وَالمِسحاةِ فَاُنفِقُهُ عَلى عِيالی . فَقبَّلَ يَدَهُ رَسولُ اللّه صلى الله عليه و آله ، وقالَ : هذِهِ يَدٌ لاتَمَسُّهَا النّارُ أبَدا .
ترجمه:
انس بن مالك گوید هنگامی كه رسول خدا (ص) از جنگ تبوك بازگشت ، سَعد انصارى به پيشواز وى آمد . پيامبر پس از آن كه دست او را فشرد ، به وى فرمود: به چه سبب دستانت اين گونه سخت و زبر شده است؟» گفت: اى رسول خدا! بيل می زنم و طناب می كشم و خرج زندگی خانواده ام مى كنم . پس رسول خدا(ص) دست وى را بوسيد و فرمود: اين دستى است كه هرگز آتش به آن نمى رسد.
2 )
عوالياللآلی ، ابن ابی جمهور احسائی ج 1 ص 292 ح 163
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 74 ، ص 166
« مَنْ تَعَلَّمْتَ مِنْهُ حَرْفاً صِرْتَ لَهُ عَبْدا »
ترجمه:
پیامبر اسلام (ص) فرمودند: كسى كه از او حرفى آموختى، بنده او شده ای.
لینک ثابت
تلاش کارگر برای استقلال کشور دارای اجر ده برابر از طرف خدا
امروز اگر کارگر ایرانی با همهی وجود، با وجدان کار، با احساس مسؤولیت، با ابتکار و خلاقیت، و با احساس اینکه ثوابی را بجا میآورد، کار بکند - که میکند - و نتیجهی آن را در اختیار ملت خود قرار بدهد، ما به آن هدفی که از اول اعلام کردیم - یعنی هدف «نه شرقی و نه غربی»، که معنایش عدم وابستگی به قدرتهاست - خواهیم رسید؛ والّا اینطور نخواهد شد.
پس ببینید، یک شعار بزرگ انقلاب، یعنی استقلال ملت و کشور - که دشمنان ما در دنیا با همین مخالفند - بسته به وجود کارگر و تلاش و زحمت زحمتکشان این قشر و احساس حسنه در آنهاست. کارگر باید احساس کند که «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها»(1). یعنی هر کس کار حسنهیی انجام بدهد، خدای متعال ده برابر به او اجر میدهد. این کار، همان حسنه است. یا معلم احساس کند که اگر ما گفتیم ایرانی مسلمان باید بر روی پای خود بایستد، یعنی این رشتههای بردگی را که در طول دو، سه قرن به گردن و دست و پای او بستند، باز کند و این فرهنگ غلط استعماری را که میگفتند: «ایرانی نمیتواند کار بکند»، از بین ببرد.1370/02/11
1 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 160
مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمثالِها ۖ وَمَن جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجزىٰ إِلّا مِثلَها وَهُم لا يُظلَمونَ
ترجمه:
هر کس کار نیکی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر کس کار بدی انجام دهد، جز بمانند آن، کیفر نخواهد دید؛ و ستمی بر آنها نخواهد شد.
لینک ثابت
شهید مطهری, کتاب و کتابخوانی
کتابهای شهید مطهری، قابل مردن و تمام شدن نیست.1370/02/11
لینک ثابت
با یک نظر، ما هر دو قشر معلمان و کارگران را به یک صورت، در صحنه و در خدمت مشاهده میکنیم. خصوصیت این دو قشر آن است که وجود و حیات آنها جزو پایههای اصلی انقلاب است.1370/02/11
لینک ثابت
یک شعار بزرگ انقلاب، یعنی استقلال ملت و کشور که دشمنان ما در دنیا با همین مخالفند بسته به وجود کارگر و تلاش و زحمت زحمتکشان این قشر و احساس حسنه در آنهاست. کارگر باید احساس کند که «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها». یعنی هرکس کار حسنهای انجام بدهد، خدای متعال ده برابر به او اجر میدهد. این کار، همان حسنه است. یا معلم احساس کند که اگر ما گفتیم ایرانی مسلمان باید بر روی پای خود بایستد، یعنی این رشتههای بردگی را که در طول دو، سه قرن به گردن و دست و پای او بستند، باز کند و این فرهنگ غلط استعماری را که میگفتند: «ایرانی نمیتواند کار بکند»، از بین ببرد. آن روزی که میخواستند نفت را در این مملکت ملی کنند، یکی از رجال پهلوی گفت: «ایرانی نمیتواند یک لولهنگ بسازد، چطور میخواهد نفت را اداره کند؟»! این، همان فرهنگی است که خود استعمارگران به ملتهای مسلمان و استعمارزده و به ملت ما تلقین و القا کردند که از شما کاری برنمیآید؛ صنعتتان را هم باید ما درست کنیم، کشاورزیتان را هم باید ما اصلاح کنیم، برای مدارستان هم باید ما برنامهریزی کنیم، دولتتان را هم باید ما بگردانیم!
ذلتی که خاندان پهلوی (لعنة اللّه علیهم) و خاندان قاجار (لعنة اللّه علیهم) بر سر این مملکت آوردند و بر این ملت تحمیل کردند، ما را صد سال عقب انداختند. اگر بخواهیم این ذلت برداشته شود و این استعداد درخشان ایرانی در اختیار مصالح و منافع ایران و اسلام قرار بگیرد، آیا جز با تربیت نیروی انسانی کارآمد، امکانپذیر است؟ چه کسی این تربیت را خواهد کرد؟ این سنگ علیالظّاهر تیره، یا این فلز علیالظّاهر گرفته را چه کسی خواهد تراشید و صیقل خواهد داد، تا به تیغ برندهای تبدیل بشود و همه کار انجام بدهد؟ معلم. این، نقش معلم است. هرکس که در جمهوری اسلامی مشغول کار است به معنای اعم کار: کار فرهنگی، کار اقتصادی و کار خدماتیِ صحیح و مفید باید بداند که حسنه انجام میدهد و برای خدا کار میکند، پس عمرش به بیهودگی تلف نشده است. شما یک روز که کار کنید، یک روز در دیوان الهی ذخیره کردهاید، یک روز به ملت فایده بخشیدهاید، و یک روز به سیر تکاملی جامعه مدد رساندهاید. این، فرهنگ اسلام است؛ نه آنکه متأسفانه در بعضی از برنامههای هنری و رادیو و تلویزیون ما، انسان میبیند که کسی بعد از سی سال کار، احساس میکند که کارش به هدر رفته و عمرش تلف شده است! این فرهنگ، فرهنگ اسلامی و قرآنی نیست. اگر سی سال درست کار کردید، سی سال این جامعه را جلو بردهاید و سی سال پیش خدا ذخیره کردهاید. اگر درست کار کردید، سی سال خودتان جلو رفتهاید. این، فرهنگ قرآنی و اسلامی است. همین فرهنگ باید در هنر ما هم منعکس بشود. این مفاهیم باید در نمایشنامهها، فیلمها، سینما، تلویزیون و رادیوی ما انعکاس یابد.
من نمیدانم این دستگاه رسمی هنری ما، کی میخواهد با اعماق تفکر اسلامی آشنا بشود. مینویسند، غلط! اجرا میکنند، غلط! در قالبهای هنری حرف میزنند، غلط! چرا؟! منطق اسلام اینطور نیست. اسلام میگوید، شما کارگر که خوب و با وجدان و با نیت حَسَن کار میکنید، شما معلم که برای احساس مسئولیت درس میدهید، شما کارمند که برای پیشبرد جامعه و گشودن گرههای جامعه کار میکنید، هریک ساعت کارتان، ذخیره و حسنهای در پیش پروردگار است؛ هریک ساعت کارتان، این ملت را یک ساعت جلو میبرد. انسان از چنین کاری، دیگر خستگی و کسالت پیدا نمیکند. معلمان، کارگران کارخانهها و مزارع، صنعتگران، محققان، کارمندان دستگاههای اجرایی، مدافعان از حریم امنیت کشور، و هرکسی که در هر نقطهیی از این کشور اسلامی مشغول چنین کاری است، باید بداند که در حال عبادت است. نکتهی مهم این است که مسافر وقتی در منزل بین راه برای گذراندن یک مرحله فرود میآید، اگر احساس بکند که دیگر کارش تمام شده، این مسافر در راه مانده است؛ این را در یاد داشته باشید.1370/02/11
لینک ثابت
امروز اگر کارگر ایرانی با همهی وجود، با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با ابتکار و خلاقیت، و با احساس اینکه ثوابی را بجا میآورد، کار بکند که میکند و نتیجهی آن را در اختیار ملت خود قرار بدهد، ما به آن هدفی که از اول اعلام کردیم یعنی هدف «نه شرقی و نه غربی»، که معنایش عدم وابستگی به قدرتهاست خواهیم رسید؛ و الّا اینطور نخواهد شد.1370/02/11
لینک ثابت
من نمیدانم این دستگاه رسمی هنری ما، کی میخواهد با اعماق تفکر اسلامی آشنا بشود. مینویسند، غلط! اجرا میکنند، غلط! در قالبهای هنری حرف میزنند، غلط! چرا؟! منطق اسلام اینطور نیست. اسلام میگوید، شما کارگر که خوب و با وجدان و با نیت حَسَن کار میکنید، شما معلم که برای احساس مسئولیت درس میدهید، شما کارمند که برای پیشبرد جامعه و گشودن گرههای جامعه کار میکنید، هریک ساعت کارتان، ذخیره و حسنهای در پیش پروردگار است؛ هریک ساعت کارتان، این ملت را یک ساعت جلو میبرد. انسان از چنین کاری، دیگر خستگی و کسالت پیدا نمیکند.1370/02/11
لینک ثابت
معلمان باید از روی دلسوزی، از روی صمیمیت، با احساس اینکه کشور و ملت و این انقلاب، به هریک ساعت درس آنها نیاز دارد، خوب کار کنند و با این روحیه و با این وجدان درس بدهند. کارگران باید با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با بکارگیری روح خلاقیت و ابتکار، با توجه به اینکه هر ضربهی چکش آنها، هر پیچ و مهره قرص کردن آنها، هر کار تمیز و خوب آنها، ضربهیی بر پیکر استکبار و خدمتی به انقلاب و ایران است، کار کنند.1370/02/11
لینک ثابت
اینها با دین مخالفند. بدانید که اگر خدای متعال - العیاذباللَّه و نستجیرباللَّه - به جلاد پهلوی - محمّدرضای بدبخت ذلیل - مهلت میداد که صد مرتبهی دیگر مثل هفده شهریور و مثل پانزده خرداد را راه بیندازد و هزاران هزار از این مردم را بکشد، از این امریکا و از این سازمانهای دروغین حقوق بشر، یک کلمه حرف جدی علیه او صادر نمیشد؛ هیچ کاری نمیکردند! اینها با کشتار انسانهایی که در راه اهداف دینی قیام و حرکت کردهاند، مخالفتی ندارند؛ مشوق اینگونه کشتارها نیز هستند! این، به خاطر چیست؟ به خاطر عمق دشمنی آنها با دین و بخصوص با اسلام است. چرا؟ چون اسلام در خدمت تودههای مظلوم است؛ چون اسلام با قلدری مخالف است؛ چون اسلام با سلطهی امریکا و امثال امریکا مخالف است؛ چون اسلام طرفدار استقلال ملتهای مظلوم است.1370/02/11
لینک ثابت
شهید مطهری(رضواناللَّهعلیه) چشمهی فیاض و جوشانی بود. اگر ما به خاطر شهادت ایشان متأسفیم - در حالی که شهادت خلعت ذیقیمتی است که خدای متعال بر تن خاصان میپوشاند و آن بزرگوار با شهادت، به مقامات عالی و معنوی که همه مشتاق آن هستند، عروج کرد - علت آن است که این چشمه میتوانست برکات جدیدی را به عالم اسلام ارزانی کند. هر یک ساعت و یک روز از عمر با برکت کسی مثل آن شهید بزرگوار، برای امت اسلام و یکایک مردم مسلمان، دارای فایده است، و برای او حسنه.
البته آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتابهای شهید مطهری، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست. مبادا کسی خیال کند که ما از بعد از انقلاب تا حالا، که مرتب کتابهای شهید مطهری را طبع و منتشر میکنیم، تکراری است. نه، در سخن حق و در کلام حکمت، تکرار نیست. هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهی فرهنگی و علمی ما، به دانستن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجند.
بله، چه بهتر که مطهریهایی، مغزهایی، زبانها و قلمهای پُرفیضی غیر از مطهری هم داشته باشیم - که انشاءاللَّه امیدواریم داشته باشیم - اما آنچه که کهنه نمیشود، معارف و حقایقی است که هنوز جامعهی ما محتاج دانستن و تکرار کردن و از بر کردن آنهاست، و آن همان محتوای کتابهای شهید مطهری است. مبادا وسوسهی خناسان و زمزمهی دشمنان - که با فکر شهید مطهری مخالف بودند و به همین جهت هم او را از دست ما گرفتند - موجب شود که کتابهای آن بزرگوار از رواج بیفتد؛ که البته نخواهد افتاد. دلها و ذهنهای مشتاق نخواهند گذاشت که این مطالب عمیق و عریق، از دست و ذهنیت جامعه خارج بشود.1370/02/11
لینک ثابت
امروز اگر کارگر ایرانی با همهی وجود، با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با ابتکار و خلاقیت، و با احساس اینکه ثوابی را بجا میآورد، کار بکند که میکند و نتیجهی آن را در اختیار ملت خود قرار بدهد، ما به آن هدفی که از اول اعلام کردیم یعنی هدف «نه شرقی و نه غربی»، که معنایش عدم وابستگی به قدرتهاست خواهیم رسید؛ و الّا اینطور نخواهد شد.1370/02/11
لینک ثابت
من نمیدانم این دستگاه رسمی هنری ما، کی میخواهد با اعماق تفکر اسلامی آشنا بشود. مینویسند، غلط! اجرا میکنند، غلط! در قالبهای هنری حرف میزنند، غلط! چرا؟! منطق اسلام اینطور نیست. اسلام میگوید، شما کارگر که خوب و با وجدان و با نیت حَسَن کار میکنید، شما معلم که برای احساس مسئولیت درس میدهید، شما کارمند که برای پیشبرد جامعه و گشودن گرههای جامعه کار میکنید، هریک ساعت کارتان، ذخیره و حسنهای در پیش پروردگار است؛ هریک ساعت کارتان، این ملت را یک ساعت جلو میبرد. انسان از چنین کاری، دیگر خستگی و کسالت پیدا نمیکند.1370/02/11
لینک ثابت
معلمان باید از روی دلسوزی، از روی صمیمیت، با احساس اینکه کشور و ملت و این انقلاب، به هریک ساعت درس آنها نیاز دارد، خوب کار کنند و با این روحیه و با این وجدان درس بدهند. کارگران باید با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با بکارگیری روح خلاقیت و ابتکار، با توجه به اینکه هر ضربهی چکش آنها، هر پیچ و مهره قرص کردن آنها، هر کار تمیز و خوب آنها، ضربهیی بر پیکر استکبار و خدمتی به انقلاب و ایران است، کار کنند.1370/02/11
لینک ثابت
لازم است که یاد شهید همیشهزندهی انقلابمان، آیتاللّه شهید مطهری را که امام فرمودند حاصل عمر مبارکشان است گرامی بداریم و عرض کنیم که شهید مطهری (رضوان اللّه علیه) چشمهی فیاض و جوشانی بود. اگر ما به خاطر شهادت ایشان متأسفیم در حالی که شهادت خلعت ذیقیمتی است که خدای متعال بر تن خاصان میپوشاند و آن بزرگوار با شهادت، به مقامات عالی و معنوی که همه مشتاق آن هستند، عروج کرد علت آن است که این چشمه میتوانست برکات جدیدی را به عالم اسلام ارزانی کند. هریک ساعت و یک روز از عمر بابرکت کسی مثل آن شهید بزرگوار، برای امت اسلام و یکایک مردم مسلمان، دارای فایده است، و برای او حسنه.البته آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتابهای شهید مطهری، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست. مبادا کسی خیال کند که ما از بعد از انقلاب تا حالا، که مرتب کتابهای شهید مطهری را طبع و منتشر میکنیم، تکراری است. نه، در سخن حق و در کلام حکمت، تکرار نیست. هنوز جامعه و نسل جوان و جامعهی فرهنگی و علمی ما، به دانستن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجند.1370/02/11
لینک ثابت