![]()
1391/07/23
چند قاب چند کلمه - ۲
روایت تصویری از دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهدا و ایثارگران
مهدی قزلی
دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهدا و ایثارگران در سفرهای استانی دیداری خاص است. این جلسه، جلسه عزیزدادههاست و میزبان و مهمانش معلوم نیست! راستش انتظار این همه استقبال و اشتیاق را از شرکتکنندگان در این جلسه نمیکشیدم. خانوادههای شهدا و ایثارگران تا آخر برنامه به هر بهانهای شعار دادند و منطق و احساسشان را به رهبرشان نشان دادند.
![]() خیلی از پدر و مادرها با عکس عزیزانشان آمده بودند در این جلسه. لابد میخواستند آنها هم فیض این مهمانی را از دست ندهند. ![]() برعکس تمام جلسات سفر، تنها جلسهای که تعداد مسنها و پیرها بیشتر است، همین جلسه است. به خاطر همین هم هست که آقا صحبتهایشان را در این جلسه طولانی نمی کنند. ![]() صفوف اول صف فرماندهها و جانباران بود! آنهایی هم که دست و پایشان در کمیت و کیفیت کامل بود، بی چشم و گوش بودند. ![]() وقتی آقا آمد روی جایگاه، مردم جلو آمدند و شعار دادند. دو تا پسر نوجوان از نرده های سکوی خبرنگارها که ما رویش نشسته بودیم بالا آمدند تا آقا را ببینند. یکی به دیگری گفت: سبحان! رهبر را دیدی؟... چهقدر قشنگه! ![]() ![]() اول جلسه خانم صدیقه بهاری متنی خواند و در آن اشاره کرد به حرف شهید باکری که بازماندگان جنگ سه دسته میشوند؛ اول پشیمانها، دوم بی تفاوتها و سوم کسانی که پایبند آرمانها میمانند و مجبورند از غصه دق کنند. رهبر انقلاب در صحبتهایشان به این حرف دختر شهید بهاری اشاره کردند و گفتند: من جمله آخر آن حرف (حرف شهید باکری) را قبول ندارم، آنهایی که پایبند آرمانها و ارزشها میمانند شاهد به ثمر نشستن و تناور شدن این نهال خواهند بود. ![]() این پیرمرد از وقتی آقا آمد تا آخر جلسه داشت گریه میکرد، گاهی هم بلند میشد و چیزهایی میگفت که نمی شنیدیم. خواستم بعد از جلسه بروم ببینم حرفش چه بوده ولی پیدایش نکردم. همه خبرنگارها بالای سکو محو حال او بودند. ![]() وقت رفتن، رهبر انقلاب به خواست یکی از همان صف اولیها دست به گردن بردند و چفیهشان را درآوردند تا بدهند به او. بین راه کس دیگری چفیه را گرفت. آقا روی جایگاه ماندند و با دست اشاره کردند تا چفیه برسد به آنکه زودتر درخواست کرده. در این
رابطه بخوانید :
![]()
![]() برگزیدهها
|