مستند صوتی تجربه مذاکره | ناقوس جنگبرای دریافت فایل ، با توجه به سرعت اینترنت خود ، یکی از سه لینک روبرو را کلیک نمایید:
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان در دانشگاه شهید ستاری، با تاکید بر بدبینی و بیاعتمادی جمهوری اسلامی به دولت ایالات متحدهی آمریکا، این دولت را دولتی غیرقابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقی و عهدشکن و دولتی سخت در پنجهی تصرّف و اقتدار شبکهی صهیونیسم بینالمللی دانسته بودند. به مناسبت این سخنان، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR مستند صوتی پنج قسمتی «تجربه مذاکره» را منتشر کرد. این مستند صوتی، بازخوانی تجربه مذاکره جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در سال ۸۶ در موضوع عراق به روایت اعضای هیأت دیپلماتیک ایرانی مذاکرهکننده با آمریکاست. قسمت اول از این مستند صوتی با عنوان «ناقوس جنگ» امروز سوم آبانماه منتشر شد. از اینجا بشنوید. در این مستند صوتی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای درباره مسئلهی مذاکره با آمریکا در موضوع عراق و بخشهایی از مصاحبه با آقایان کاظمی قمی، امیریفر و امیرعبداللهیان، سه عضو هیأت دیپلماتیک ایرانی مذاکرهکننده با آمریکا استفاده شده است. قسمت دوم مستند صوتی تجربه مذاکره با عنوان «رویای عراق»، روز پنجم آبانماه منتشر خواهد شد. آنچه در قسمت اول مستند تجربه مذاکره با عنوان «ناقوس جنگ» میشنوید: چهارم آوریل ۱۹۷۳، زمانی که پروژهی ساخت مرکز تجارت جهانی در منهتن نیویورک به پایان رسید، گفته میشد «برجهای دوقلو طوری طراحی شدهاند که حتی پس از برخورد یک بوئینگ ۷۰۷ نیز پابرجا خواهند ماند.» صبح روز یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، شبکههای تلویزیونی آمریکا برنامههای عادی خود را قطع کردند و دولتمردان ایالات متحده که به نظر سراسیمه میرسیدند، به تشریح حادثه پرداختند. آقای رضا امیری مقدم، عضو هیأت ایرانی مذاکرهکننده با آمریکا: اصلاً موقعی که این اتفاق در آمریکا افتاد هم دولت ایران آن را محکوم کرد، هم حداقل کسی از مردم ما اظهار خوشحالی نکرد که: خوب شد برجها فرو ریخت، مردم آمریکا کشته شدند. کسی از این مسئله در ایران حداقل استقبال نکرد، اگر نگوییم که همدردی کردند با مردم آمریکا. آقای حسن کاظمی قمی، رئیس هیأت ایرانی مذاکرهکننده با آمریکا و سفیر وقت ایران در عراق: حادثهی ۱۱ سپتامبر -که حالا در ماهیت این حادثه هم هنوز ابهامات زیادی وجود دارد- یک فرصتی به آمریکا داد که به بهانهی مبارزهی با تروریزم و برقراری امنیت، رهبری مبارزهی جهانی با تروریزم را در اختیار خودش بگیرد. خاورمیانه انتخاب شد. طبیعی بود که اولین جایی هم که بیایند، افغانستان باشد. کاخ سفید با اقداماتی پیاپی نظیر «معرفی گروه القاعده بهعنوان عامل اصلی حادثه»، «آمادهکردن افکار عمومی برای حمله به افغانستان»، «فراهمکردن مقدمات نظامی یک لشکرکشی بزرگ» و «صدور فرمان حمله به افغانستان توسط رئیسجمهور آمریکا»، در کمتر از یک ماه، خود را آمادهی حمله به افغانستان کرد و در نهایت، «ناقوس جنگ» در هفتم آوریل ۲۰۰۱ به صدا درآمد. آقای رضا امیری مقدم: و بعد هم موقعی که آمدند به افغانستان حمله کردند، ایران مزاحمتی برای آنها ایجاد نکرد. چون به هر حال طالبان هم یک گروه بیمسئولیت، خطرناک، بهنام اسلام و خارج از اسلام بود؛ یعنی ما هم به اندازه کافی با طالبان مشکل داشتیم. آقای حسن کاظمی قمی: خب، طالبان به اعترافِ هم خود آمریکاییها، هم متحدین آمریکا، ساخته و پرداختهی خود آمریکاییها و انگلیسیها با کمک مالی سعودیها و حتی پاکستان بود. طالبان که از ابتدا به مردم افغانستان تحمیل شده بود، مغلوب تفنگداران آمریکایی شد! اما رؤیای بزرگتری، در سر دولتمردان آمریکا سایه انداخته بود... آقای رضا امیری مقدم: اما همین که آمریکاییها از افغانستان فراغت پیدا کردند، رئیسجمهور کمعقل آمریکا ما را در کنار سوریه، سودان، کره شمالی و چند کشور دیگر به عنوان محور شرارت معرفی کرد. بحثها بر سر تعیین هدف بعدی بالا گرفته بود؛ مثل گذشته، هدفِ سادهتر، طرفداران بیشتری داشت. حالا، مأموریت رسانهها داغ نگه داشتن تنور بهانهتراشیها برای حمله به هدف دوم بود. موقعی كه آمدند به افغانستان حمله كردند، ایران مزاحمتی برای آنها ایجاد نكرد... ما هم به اندازه كافی با طالبان مشكل داشتیم آقای حسن کاظمی قمی: بعد از افغانستان نوبت به عراق شد. آمدن آمریکا به افغانستان و عراق باز به همان نگاه هژمونی سلطه است که باید در نظام بینالملل ایجاد کند. آقای رضا امیری مقدم: خب، اگر به فضای آن روز برگردیم در محافل آمریکایی بحث این بود که به ایران حمله کنیم یا به عراق حمله کنیم. واقعیتش این است که جوِّ آن روز دنیا این بود که ایران هدف سخت است، ما نباید خودمان را با هدف سختتر درگیر کنیم. به هر حال آمریکاییها به مجموعه دلایلی به ایران حمله نکردند. گفتند چه کار میکنیم؛ گفتند عراق را انتخاب میکنیم. عراق را چرا انتخاب میکنند؟ عراق چند تا پارامتر داشت. آقای حسن کاظمی قمی: بهانه عراق هم خوب است. این که عراق سلاحهای کشتار جمعی دارد، این که عراق در رأسش یک دیکتاتور است، امکان اینکه با تروریزم تبانی صورت بگیرد، سلاحهای کشتار جمعی مثلاً در اختیار تروریزم قرار بگیرد و این امنیت جهانی را به خطر بیندازد؛ اینها بهانههایی میشود برای این که آمریکا حمله خودش را داشته باشد. آقای رضا امیری مقدم: عراق از ۱۹۹۱ به بعد کاملاً منهدم شده بود. یعنی شکاف مردم و حاکمیت در اوج بود. در عرف منطقه و عرف بینالملل عراق یک کشور منفور یاغیِ طاغی بود. عراق به دو کشور ایران و کویت حمله کرده بود و در جامعه جهانی و منطقهای منفور بود. آقای حسن کاظمی قمی: خب، از این منظر هم آمریکا آمد وارد عراق شد، عراق را اشغال کرد و رژیم را ساقط کرد. آقای رضا امیری مقدم: و از همه مهمتر در کنگره آمریکا یک قانونی تصویب شده بود؛ قانون آزادسازی عراق؛ این را هم داشتند. یعنی همه پارامترهایی که آنها حمله کنند، فعلاً عراق را از وسط بردارند، وجود داشت. اما آیا هدف عراق بود؟ یقیناً این جور نبود. هدف آمریکاییها جمهوری اسلامی ایران بود، ولی آنها بین این که بیایند مستقیم به ایران حمله کنند، من توضیح دادم به دلیل مشکلاتی که داشتند قبول نکردند... آنها میگفتند ما میرویم عراق را ساقط میکنیم، عراق را تبدیل میکنیم به یک حکومت الهامبخش، یک حکومت الگو؛ ایرانیها خودشان میآیند از این درس میگیرند، حکومت نظام جمهوری اسلامی را ساقط میکنند، یک حکومتی مثل عراق درست میکنند. ایدهی آمریکاییها این بود؛ نه این که مثلاً میخواستند خدمتی بکنند به مردم عراق. خب، داستان شروع شد. رهبر انقلاب اهداف آمریکا از حمله به عراق را در ابتدای سال ۸۲ تشریح کردند. حرم امام رضا علیهالسلام؛ اول فروردین ۱۳۸۲: «اگر آمریکاییها میگویند برای دمکراسی داریم میجنگیم دروغ میگویند. برای نفت دارند میجنگند، برای روی کار آوردن یک رژیم مطیع و تسلیم خودشان دارند میجنگند، برای تصرف عراق، برای این که بتوانند این کشور قدیمی را، آن ملت کهن را، آن منطقه حساس را و آن منابع سرشار و غنی را یکسره در قبضه خودشان بگیرند.» [متن کامل] کاخ سفید یک ژنرال بازنشسته آمریکایی را به عنوان حاکم عراق منصوب کرد. اگر به فضای آن روز برگردیم در محافل آمریكایی بحث این بود كه به ایران حمله كنیم یا به عراق حمله كنیم... آمریكاییها به مجموعه دلایلی به ایران حمله نكردند. گفتند چه كار میكنیم؛ گفتند عراق را انتخاب میكنیم آقای حسن کاظمی قمی: اتفاقی که در عراق افتاد این بود: از ۲۹ اسفند تا ۲۰ فروردین ۸۲ یعنی ۲۱ روز شما میبینید که این رژیم ساقط میشود و آمریکا سرمست پیروزی نظامی در صحنه عراق میشود. آقای رضا امیری مقدم: ما تنها کشوری بودیم در منطقه که رسماً اعلام کردیم با اشغال عراق توسط آمریکا مخالفیم. یعنی قبول نداریم. علیرغم این که ما هشت سال با صدام جنگیدیم، علیرغم این که دوستان ما که شیعه و کرد باشند سالهای سال از همه چیز در عراق محروم شده بودند، اما جمهوری اسلامی هیچ وقت رسماً نپذیرفت که اشغال عراق کار خوبی است. چرا؟ چون میدانستیم آمریکا دروغ میگوید. آمریکا اگر راست میگفت در انتفاضه ۱۹۹۱ میگذاشت مردم عراق پیروز بشوند. یعنی معلوم بود که برای خودش هدفی دارد. آقای حسن کاظمی قمی: نکتهای که این جا قابل توجه است این است که آمریکا برای لشگرکشی به عراق برخلاف توافقات اولیهای که با رهبران عراق و معارضین دارد بدون این که برود از شورای امنیت سازمان ملل مجوز بگیرد حمله را انجام میدهد. چرا آمریکا این کار را انجام میدهد؟ دلیلش روشن است. یعنی آمریکا در حقیقت با لشگرکشی به عراق، سقوط این رژیم و اشغال این کشور بدون رجوع به شورای امنیت سازمان ملل دارد یک پیام میدهد. پیام این است که «رویه بینالمللی دیگر عوض شده است.» [پایان قسمت اول] قسمت دوم مستند صوتی تجربه مذاکره با عنوان «رویای عراق»، روز پنجم آبانماه منتشر خواهد شد. «تجربه مذاکره» مستندی صوتی است که در پنج قسمت از سوم تا یازدهم آبانماه ۹۲ در KHAEMENI.IR منتشر میشود و در آن به بازخوانی تجربه مذاکره جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در سال ۸۶ در موضوع عراق به روایت اعضای هیأت دیپلماتیک ایرانی مذاکرهکننده با آمریکا پرداخته خواهد شد. لطفاً نظر خود را بنویسید:
کدامنیتی : *
*
در این
رابطه بخوانید :
برگزیدهها
آخرینها
|