others/content
نسخه قابل چاپ

سرمقاله شماره ۱۸۱ روزنامه صدای ایران

درباره یک گلایه فرهنگی

 در میانه‌ی جنگ آنگاه که اخبار و روایت‌های گوناگون اوج می‌گیرند و خیز بر می‌دارند و حتی برخی متخصص رسانه‌ای را در خود غرق می‌کنند - اخبار و روایت‌هایی که بعضاً حتی صحت و سقم‌شان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آن‌گونه که هستند نه آن‌گونه که دشمن آن را بازنمایی می‌کند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا می‌کند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی می‌بینیم و امکان رمزگشایی‌ آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویت‌ها را به شیوه‌ای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیده‌ها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمی‌گیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانه‌ی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا به‌صورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابه‌لای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده 
و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آن‌گونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هشتادویکمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر
 شهید امیرحسین حسن‌پور تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانه‌ی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
سرمقاله 
* درباره یک گلایه فرهنگی
* بخش‌هایی از بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان البرز را می‌توان یک اظهارنامه و خط‌کش برای اقدام فرهنگی تعریف کرد. 

می‌توان این معیارها را در کنار عملکرد نهادهای متعدد و ریزودرشت فرهنگی قرار داد. عملکرد آنها را اندازه‌گیری کرد و به آنها نمره داد. نخست آنکه اقدام و عمل و کنش فرهنگی به‌خصوص در حیطه ارزش‌های انقلاب باید هنرمندانه و مطابق ارزش‌ها و معیارهای هنری باشد. 

ترجمه این دیدگاه روی زمین یعنی اینکه صرفِ داشتن دغدغه ارزش‌های دینی و انقلابی، باعث ارزشمند شدن یک اقدام یا محصول فرهنگی نمی‌شود.

محتوا و مضمون ارزشمند باید با فرم استاندارد هنری و فرهنگی هم‌نشین شود تا بتوان از احتمال تأثیر روی مخاطب سخن گفت. 

فارغ از اقدامات شخصی و فردی و غیرعمومی اما هر اقدام و عملی که از بودجه عمومی و دولتی و حاکمیتی استفاده می‌کند در مقام تولید باید از حداقل‌های استانداردهای هنری و فرهنگی برخوردار باشد.

این زیست‌بوم، زیست‌بومی نیست که به صرف نیت و دغدغه بتوان درباره خروجی کارها و اقدامات‌ هم قضاوت کرد. خروجی باید از نظر استاندارهای هنری و فرهنگی هم نمره قبولی بگیرد. 

قرار نیست مضمون ارزشمند، پوششی شود برای ملتزم نبودن و بی‌توجهی به قواعد؛ آفاتی که بسیاری از نهادهای فرهنگی و هنری وابسته به بودجه عمومی به آن مبتلایند.

قرار نیست مضمون ارزشمند، دوپینگی باشد برای پر کردن گزارش کارهای مدیریتی و سازمانی و نهادی و باجی برای بستن دهان منتقدان؛ قرار نیست مضمون ارزشمند، بهانه‌ای شود برای پر کردن بیلان کاری! 

دو دیگر آنکه نهادها و مراکز عمومی و دولتی و حاکمیتی فرهنگ و هنر نباید تصور کنند به صرف تولید و طی فرایند ایده تا محصول، وظیفه و مأموریت‌شان را انجام داده‌اند. 

نهاد فرهنگ پس از به نتیجه رساندن ایده و تبدیل مضمون ارزشمند به یک محصول استاندارد فرهنگی و هنری باید به‌مانند دیگر بنگاه‌ها در پی اتصال محصول تولیدشده به مخاطب و مصرف‌کننده آن باشند. 

بنگاه فرهنگی و هنری قرار نیست صرفاً یک ایده‌ را به محصول تبدیل کرده و سپس در فضا رها کند. محصول تولیدشده به‌مانند کالای خط تولید است که پس از تولید باید به دست مخاطب هدف برسد.

در این آفت هم، نهادهای حاکمیتی و دولتی فرهنگی و هنری به‌مانند دیگر بنگاه‌های دولتی شریکند. گویی وظیفه و هدف صرفاً تولید محصول و کالایی بوده و رها کردنش در فضای جامعه بی آنکه احساس مسئولیت و پیگیری و دغدغه رسیدن به مخاطب باشد. 

از این منظر هم می‌توان عملکرد نهادها و مراکز فرهنگی را ارزیابی کرد؛ جنسی از ارزیابی که مشخص خواهد کرد نهاد و مرکز و بنگاه مربوطه نسبت به تولیداتش تعصب دارد یا آنکه صرفاً تولیدی انجام شده برای رفع تکلیف! 

در نهایت آنکه اثر و عمل و اقدام و کنش فرهنگی و هنری به ‌غایت تأثیر و تقویت یک ایده تولید می‌شوند. تولید می‌شوند که نگاه و موضعی را نسبت به یک ایده به گونه‌ای هنرمندانه و عمیق تقویت کنند یا نگاه و نظری را نسبت به یک موضوع تغییر دهد.

تولیداتی که اصولاً تولید کردن یا نکردن‌شان یکسان است و وجودشان و عدم وجودشان هم با هم برابر، اصولاً ماقبل این مرحله‌اند حتی اگر مضمون و محتوایی ارزشمند داشته باشند و خودشان را متصل به دایره معانی ارزش‌ها کنند. 

خط تولیدهایی هم که اصولاً مایه تولید این دست آثار هستند، از همین سنخ‌اند. آنچه مایه موفقیت یک عمل و کنش فرهنگی و هنری است، تاثیرگذاری بر مخاطب است.

سه معیار و خط‌کش فوق را می‌توان مانیفست و اظهارنامه و معیار ارزیابی هر عمل و کنش فرهنگی و هنری حاکمیتی و دولتی دانست.

با لحاظ کردن این موارد حالا شاید بهتر بتوان گلایه اخیر رهبر انقلاب از عملکرد دستگاه‌های فرهنگی و هنری کشور را فهم کرد: «رفتاری که انسان از بعضی از دستگاه‌های فرهنگی و بعضی از دستگاه‌های مسئول و کسانی که باید به فکر این چیزها باشند میبیند، این را نشان نمیدهد؛ یعنی واقعاً اینکه ما این مفاهیم والا را، این ارزشها را به نسل جوان منتقل کنیم، نمی‌بینیم، و در خیلی از موارد مشاهده نمیکنیم.» ۱۴۰۴/۹/۲۴

....
منبع چاپی: سرمقاله شماره صد و هشتادویکم روزنامه صدای ایران
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی