
در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
خشاب دشمن را پر نکنید
چند هفته پس از توقف جنگ تحمیلی اخیر، یک اندیشکده مشهور آمریکایی در تحلیلی به وضعیت برنامه هستهای ایران پرداخت و سناریوهای مختلفی را برای آینده مورد بحث و بررسی قرار داد. نکته قابل تأمل در این گزارش جملات پایانی آن است که میگوید: «در نهایت، آمریکا و اسرائیل باید یک کمپین تأثیرگذاری چندرسانهای آرام در ایران راهاندازی کنند تا بحث داخلی درباره سلاحهای هستهای را شکل دهند. این کمپین باید بر خطرات دنبال کردن زرادخانه هستهای برای ملت ایران تأکید کند - و نشان دهد که بلندپروازیهای هستهای جمهوری اسلامی محرک درگیری است، نه منبع امنیت برای مردم ایران و خاورمیانه.»