
در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
از تهران تا بیروت؛ زنده باد مقاومت
«آن که در نهایت پیروز است، قدرت ایمان است و صاحبان ایمانند. لبنان نماد مقاومت است و پیروز خواهد شد؛ یمن هم نماد مقاومت است و پیروز خواهد شد. و انشاءالله دشمن و متجاوزین، در رأس همهی آنها آمریکای طمّاع و جنایتکار، مجبور خواهند شد دست از سر مردم منطقه و ملّتهای منطقه بردارند و با ذلّت از این منطقه انشاءالله خارج بشوند» این جملات، بیانات حضرت آیتالله خامنهای است که در دیماه ۱۴۰۳ به نوعی راهبرد منطقهای جمهوری اسلامی ایران را مشخص کرده است. حمایت از مقاومت ملّتها علیه مبارزه با نفوذ و حضور استعماری قدرتهای استکباری در کشورهای منطقه. سفر اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران به عراق و لبنان را نیز میتوان از این زاویه دید و مورد تحلیل قرار داد. این سفر در روزهایی انجام شد که بیروت در متن فشارهای خارجی و طرحهای آشکار و پنهان آمریکا برای خلع سلاح مقاومت یعنی حزبالله قرار دارد.