رهبر انقلاب در
پیامی که به مناسبت شهادت یحیی سنوار، فرمانده اسطورهای مقاومت، خطاب به ملّتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه صادر کردند، فرمودند: «مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست. او چهرهی درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین، در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربهی جبرانناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد. کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایستهی او نیست. فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی بازنماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذناللّه. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.»
شاید بتوان گفت مهمترین نکتهی این پیام جملهی پایانی آن است: «حماس زنده است و زنده خواهد ماند.» یکی از اهداف صریح و اعلامی رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ نابرابر غزّه، نابودی حماس بود؛ هدفی که با گذشت بیش از یک سال و علیرغم تمام جنایتها و خباثتهای تاریخی صهیونیستها در باریکهی کوچک و تحت محاصرهی غزّه، محقّق نشده است.
فرماندهی که اسطوره شد
شهادت سنوار، برخلاف آنچه صهیونیستها تصوّر میکردند، نهتنها به تضعیف مقاومت فلسطین در غزّه منجر نشد بلکه تصویر و روایتی که از شهادت غرورآفرین این فرمانده به دنیا مخابره شد، خود به معضل و چالشی بزرگ برای این رژیم تبدیل شد. صهیونیستها در یک سال اخیر مدّعی بودند یحیی سنوار در تونلهای زیرزمینی غزّه پنهان شده و از اسرای صهیونیست به عنوان سپر انسانی برای محافظت از خود استفاده میکند، امّا در نهایت مشخّص شد او لباس رزم بر تن داشته و در میدان نبرد حاضر بوده و علیرغم جراحت شدید، تا آخرین نفس و به شکلی کمنظیر ایستادگی کرده است. چنین مقاومتی روحیّهای مضاعف به رزمندگان کلّ جبههی مقاومت و بهخصوص مبارزان غزّه تزریق کرد و نشان داد تبلیغات و شایعات رژیم در خصوص جبههی مقاومت در غزّه چقدر پوچ و توخالی است.
اعتراف روزنامهی آمریکایی
این موضوع چنان واضح و آشکار بود که حتّی رسانههای بینالمللی را نیز وادار به اعتراف کرد. در همین زمینه، روزنامهی نیویورکتایمز در گزارشی تأکید کرد که حماس ویدئویی منتشر کرد که نشان میداد مبارزان این جنبش یک موشک منفجرنشدهی اسرائیلی را به یک بمب تبدیل کردهاند. این روزنامه اشاره کرد که بعید است شهادت یحیی سنوار بر قدرت و توان مبارزان حماس در شمال غزّه تأثیری بگذارد.
نیویورکتایمز افزود که کشته شدن فرمانده تیپ زرهی 401 ارتش رژیم صهیونیستی به دست مبارزان حماس در شمال غزّه ثابت کرد که شاخهی نظامی این جنبش، همچنان مبارزان و مهمّات کافی برای کشاندن ارتش اسرائیل به سمت جنگی فرسایشی و سخت را در اختیار دارد.
نیویورکتایمز بیان کرد که مبارزان حماس در ساختمانهای ویرانشده و شبکهی تونلهای گسترده که علیرغم تلاشهای گستردهی ارتش رژیم صهیونیستی، همچنان بخش زیادی از آن دستنخورده باقی مانده، پناه میگیرند. این روزنامه تأکید کرد که مبارزان حماس برای مدّتی کوتاه در واحدهای کوچک برای بمبگذاری ساختمانها و راهها یا نصب بمب بر روی خودروهای زرهی اسرائیلی و یا شلّیک راکت به سمت نیروهای اسرائیلی ظاهر میشوند، سپس به داخل تونلها بازمیگردند.
نیویورکتایمز به نقل از صلاحالدّین العواوده، از اعضای حماس و مبارز سابق گردانهای قسّام که اکنون یک تحلیگر سیاسی و نظامی است، تأکید کرد که نیروهای چریکی عملکرد خوبی دارند و نهتنها در کوتاهمدّت، بلکه در بلندمدّت نیز تسلیم کردن آنها سخت و دشوار است. العواوده اظهار داشت که هنوز مقادیر بیشماری موادّ منفجره و سلاحهای سبک در اختیار مبارزان حماس است.
درون ارتش رژیم چه میگذرد؟
امّا جالبتر از گزارش نیویورکتایمز، گزارشی است که یکی از رسانههای صهیونیستی از وضعیّت واقعی درون ارتش رژیم منتشر کرده است. قبل از پرداختن به محتوای این گزارش باید توجّه داشت که اوّلاً رژیم سانسور شدیدی را دربارهی وضعیّت داخلی خود اعمال میکند و سعی دارد مانع از انتشار واقعیّتها در این زمینه شود و دوّماً آنچه به صورت بسیار نادر نیز منتشر میشود، اغلب به زبان عبری است تا دایرهی مخاطبان آن، تا جای ممکن، محدود شود و همگان نتوانند وضعیّت واقعی درون رژیم را بهراحتی درک کنند.
گزارش این رسانهی عبریزبان دربارهی وضعیّت وخیم سربازان رژیم و نظر آنها دربارهی جنگ جاری، یکی از معدودروایتها در این زمینه است. تیتر گزارش مذکور که حدود ده روز پیش منتشر شده چنین است: «سرپیچی خاموش و بیصدا؛ سربازان حاضر نیستند بیشتر به جنگ ادامه دهند». به اعتراف این گزارش، تیپ ناحال در ماه سپتامبر یازدهمین دُور نبرد خود را در غزّه آغاز کرد، امّا از یک جوخه با سی سرباز، تنها شش نفر حاضر شدند و بقیّه خواستار دریافت معافیت پزشکی شدند. یکی از کسانی که با این رسانه مصاحبه کرده حالت بنبست و بیهودگیای را که سربازان رژیم احساس میکنند، اینگونه شرح میدهد: «آنها به همان ساختمانهایی که قبلاً پاکسازی کردهاند بازمیگردند، امّا دوباره آنها را در تلهی انفجاری میبینند. تنها در محلّهی الزّیتون، آنها سه بار آنجا بودهاند! آنها میدانند که این کار بیهوده است.»
سربازان «سیاه»
این رسانهی صهیونیستی اضافه میکند: «زمانی که مجبور شدند به مکانهایی که قبلاً آنجا بودهاند ــ مانند جبلیّه، زیتون، و شجاعیّه ــ برگردند، این موضوع نمایان شد. سربازان، پس از دوازده ماهِ متوالی از جنگی که نسبت به آن احساس بیهدف بودن میکنند، خود را «سیاه» توصیف میکنند؛ یک اصطلاح عامیانهی نظامی برای احساس افسردگی، خستگی و تخلیهی انگیزه. امروز، انگیزه صفر است.»
این گزارش، وضعیّتی را که سربازان صهیونیست در غزّه با آن روبهرو هستند اینطور توصیف میکند: «تنها موسیقیای که آنها میشنوند صدای بمبهای نیروی هوایی است. هوا بوی مرگ و زوال میدهد. آنها احساس میکنند ارتش، آنها را رها کرده است و با آنها مانند ابزاری صرف در مسیر "پیروزی مطلق" رفتار میشود.»
این گزارش با جملهای قابل تأمّل از یک سرباز رژیم به پایان میرسد: «اگر وضعیّت بهزودی بهبود نیابد، اندک بادِ باقیمانده در بادبانهای ما نیز از بین میرود.»
کشتار غیرنظامیان و دیگر هیچ
اینها تنها گوشههایی از واقعیّتهای وضعیّت ارتش رژیم صهیونیستی در این جنگ است؛ جنگی که رژیم در روی زمین به بنبست راهبردی رسیده و تنها ابزاری که در دست دارد بمباران وحشیانهی هوایی و کشتار بیامان مردم بیپناه است؛ مسیری که تا کنون به قتلعام حدود پنجاه هزار نفر مردمی که بیشتر آنان زنان و کودکان مظلوم هستند انجامیده و با هیچ منطق و نگاهی نمیتوان آن را پیروزی نظامی نامید.
البتّه از رژیمی که با ارعاب و ترور متولّد شده است، غیر از این هم انتظاری نباید داشت. آنان هفت دهه با راهبرد وحشتآفرینی به تجاوز و اشغال ادامه دادهاند و کاری جز این بلد نیستند. مشکل آنها آنجا است که امروز با نسلی از مبارزان و رزمندگان در فلسطین، لبنان، یمن، عراق، سوریه و البتّه ایران مواجه هستند که شهادت در راه قدس را افتخار میدانند و از سگهار آمریکا در منطقه هراسی ندارند.