ساعت از چهارِ سحرگاهِ روزِ شنبه گذشته بود. چند صد نفر از آوارگان غزّه که حالا ساکن مدرسهی تابعین بودند، وضو گرفته و صفوف نماز جماعت صبح را مرتّب کرده و مشغول نماز بودند که سه موشکِ هوابهزمین، پشت سر هم، به سوی نمازخانهی مدرسه شلّیک شد و در چشمبرهمزدنی، دود و آتش تمام فضا را در بر گرفت.
مدرسهی «تابعینالشّریعة» در منطقهی الدّرج در شرق شهر غزّه ــ واقع در شمال نوار غزّه ــ که پناهگاه و محلّ زندگی هزاران آوارهی فلسطینی بود، در چند ثانیه به کشتارگاه آنان تبدیل شد. این اوّلین حملهی ارتش رژیم صهیونیستی به یک مدرسه در ده ماه گذشته نبود؛ بیش از ۸۵ درصد مدارس غزّه تا کنون مورد حمله قرار گرفتهاند و طیّ دو هفتهی منتهی به جنایت اخیر، دستِکم به چهارده مدرسه حمله شده بود، امّا حمله به تابعین خونبارترین و دردناکترینِ آنها است؛ دستِکم صد نفر به شهادت رسیدند و تعدادی نیز مجروح شدند که در میان قربانیان، حدّاقل یازده کودک و شش زن بودند و تعداد زیادی نیز پیرمرد.
هر هفتاد کیلوگرم، یک نفر
اگرچه صحنههای دلخراش زیادی در این مدّت از غزّه منتشر شده، امّا تصاویر و فیلمهای منتشرشده از این واقعه چنان تکاندهنده بود که بسیاری را شوکه کرد. فرانچسکا آلبانیز، فرستادهی ویژهی سازمان ملل در امور فلسطین، یک روز پس از حملهی رژیم اسرائیل به این مدرسه، در مصاحبهای گفت: «تأمین مالی ایالات متّحده برای نسلکشی اسرائیل در حال افزایش است، زیرا ارتش اسرائیل از بمبهای مرگبارتری استفاده میکند؛ بمبهایی که دیروز در قتلعام مدرسهی تابعین استفاده شدند، اجساد را تا حدّی تکّهتکّه کردند که قابل شناسایی نبودند. آنها اکنون بر اساس وزن بقایا شناسایی میشوند: هر کیسهی هفتادکیلویی، یک بزرگسال محسوب میشود.» آنچه فرستادهی سازمان ملل میگوید اغراق و افسانه نیست. تصاویری از محلّ کشتار منتشر شد که اجساد، قطعهقطعه شده و روی هم افتاده بودند، بقایای اجساد شهدا را در کیسههای پلاستیکی جمع کرده و گره زده بودند. و فیلمی بود که نشان میداد مردی چند پلاستیک گوشت را در دست دارد و گریان راه میرود؛ او حامل بقایای چند تن از اعضای خانواده و عزیزان خود بود!
حملهی ارتش صهیونیستی تنها چند ساعت پس از انتشار خبری بود مبنی بر اینکه آمریکا در حال آمادهسازی برای پرداخت ۳.۵ میلیارد دلار به تلآویو برای خرید سلاحها و تجهیزات نظامی آمریکایی از یک لایحهی ۱۴.۱ میلیارددلاری است که در آوریل توسّط کنگره تأیید شده بود. حماس نیز در بیانیّهی خود بر مسئولیّت مستقیم آمریکا نسبت به رخ دادن این جنایت اشاره کرده است. برای فهم نقش در نسلکشی مردم غزّه، مرور موضع اخیر جان مرشایمر، استاد مشهور روابط بینالملل، خالی از لطف نیست: «لابی اسرائیل کنگرهی آمریکا را در اختیار دارد و میتوانند تقریباً هر چیزی را که میخواهند به دست آورند. واقعیّت آن است که این موضوع باعث شرمساری آمریکا در دنیا میشود و ما را به بزرگترین ریاکار جهان تبدیل میکند. نتانیاهو یک جنایتکار جنگی است؛ او مسئول یک کمپین نسلکشی در غزّه است که توسّط بیشتر اعضای کنگره تشویق میشود و این به شهرت آمریکا آسیب بزرگی وارد میکند. آنچه نتانیاهو به آن علاقه دارد پاکسازی قومی غزّه است؛ او میخواهد همهی فلسطینیها را بیرون کند.»
سفیدشویی کشتار
جنایت کشتار نمازگزاران در مدرسهی تابعین یادآور کشتار سال گذشته در محوّطهی بیمارستان معمدانی بود؛ جنایتی که تنها ده روز پس از آغاز جنگ غزّه رخ داد و صدها فلسطینیِ پناهبرده به بیمارستان را شهید و مجروح کرد. در آن جنایت، ارتش رژیم صهیونیستی مدّعی شد که راکت شلّیکشده از سوی گروههای مقاومت به این بیمارستان اصابت کرده است و حمله کار ما نبوده؛ امّا در جنایت مدرسهی تابعین، دیگر نیازی به انکار اصل جنایت نیز حس نکردند و مدّعی شدند که محلّ حمله یکی از مقرهای فرماندهی حماس بوده و در این حمله نوزده رزمندهی حماس را کشتهاند! ادّعائی که کذب بودنش بهسرعت ثابت شد، چرا که حدّاقل چند نفر از اسامی مورد ادّعای صهیونیستها چند روز پیش از جنایتِ مذکور و در مکانهایی دیگر به شهادت رسیده بودند و، مهمتر از آن، اینکه محلّ حمله نمازخانهی یک مدرسه بود که مردم برای اداء نماز جماعت صبح در آن جمع شده بودند. مقرّ فرماندهی یک گروه مبارز، در چنین شرایط جنگی و محیطی، زیرِ زمین است یا طبقهی سوّم یک مدرسه؟
سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی مدّعی شد آنها از تمام امکانات تسلیحاتی و اطّلاعاتی خود برای کاهش تلفات غیرنظامیان در این حمله استفاده کردند، امّا واقعیّت دقیقاً برعکس است؛ آنها زمان حمله را درست هنگام نماز صبح انتخاب کردند تا از گرفتنِ بیشترین قربانیِ ممکن، اطمینان حاصل کنند.
باند جنایتکار، زیر چتر غرب
توجیه کشتار مردم عادی با این ادّعاهای دروغین، چگونه ممکن است؟ یکی از دلایل این جسارت و اصرار به جنایت، حمایت بیدریغ دولتهای غربی است که ادّعای آنها در بحث حمایت از حقوق بشر، گوش فلک را پُر کرده امّا وقتی نوبت به رژیم جنایتکار اسرائیل میرسد، به حامیِ جانی تبدیل میشوند! یک نمونهی بارز آن در این قضیّه دولت آلمان است که در واکنش به کشتار مردم در مدرسهی تابعین گفت: «اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند.» سخنگوی دولت آلمان، در گفتگو با مطبوعات این کشور، ادّعاهای ارتش رژیم صهیونیستی را تکرار کرد و به رسانهها هشدار داد نباید روایت طرف فلسطینی را باور کنند! یک روز بعد هم وقتی مردم در برلین، علیرغم ممنوعیّتِ ازپیشاعلامشده، دست به تظاهرات زدند و جنایت اخیر را محکوم کردند و خواستار پایان حمایت دولتشان از نسلکشی در غزّه شدند، پاسخی جز سرکوب و دستگیری از سوی پلیس دریافت نکردند.
نکتهی قابل توجّه دیگر، بیانیّهی مشترک وزرای خارجهی سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان است. آنان در این بیانیّه که روز دوشنبه منتشر شد، حتّی یک بار به صورت خفیف و تلویحی نیز به محکومیّت جنایت اخیر رژیم صهیونیستی اشاره نکردند و تنها خواستار گفتگو برای پایان دادن به جنگ غزّه شدند و ایران را متّهم به تلاش برای بیثباتسازی منطقه کردند. تماسهای مکرّر مقامات بلندپایهی غربی با تهران نیز در همین راستا است. آنان به جای پایان دادن به پشتیبانی نظامی، اطّلاعاتی، سیاسی و رسانهای از رژیم اسرائیل و جلوگیری از نسلکشی مردم بیگناه در غزّه، سعی دارند با انداختن توپ در زمین ایران، مانع از اجرای عدالت شوند؛ گویا از نظر آنان، کشتارِ یکجای صد غیرنظامی عادی است و نه خللی در مذاکرات آتشبس ایجاد میکند و نه خدشهای به صلح و ثبات منطقه وارد میکند!
یک اعتراف مهم
واقعیّت آن است که وحشیانهتر شدن حملات و جنایات رژیم صهیونیستی در غزّه و ترورهای اخیر آن در منطقه یک علّت اصلی دارد و آن هم چیزی نیست جز شکست در جنگ. رژیم صهیونیستی، پس از ده ماه شخم زدن کلّ غزّه و کشتار چهل هزار فلسطینی، هنوز نتوانسته به اهداف خود دست یابد و مقاومت همچنان زنده و پویا است. آنان میخواهند با چنین جنایاتی، تصویری دروغین از پیروزی برای خود ایجاد کنند؛ تلاشی که حتّی در سرزمینهای اشغالی نیز موفّقیّتی به همراه نداشته است. چند روز پیش بود که بیش از صد افسر ذخیرهی ارتش این رژیم که واقعیّت جنگ غزّه را تجربه و از نزدیک لمس کردهاند، نامهای خطاب به هرتزی هالوی، رئیس ستاد ارتش این رژیم، نوشتند و تأکید کردند: «اوضاع در غزّه به گونهای پیش میرود که از پیروزی دور است. ما از اظهارات مکرّر مقامات ردهبالای ارتش مبنی بر نزدیک بودن پیروزی متعجّب هستیم؛ چرا که دشمن همچنان از قابلیّتهای فرامرزی، پهپاد و زیرساختهای عظیمِ تونلها برخوردار است. پیروزی اینگونه نیست.»
جنگ غزّه اندکاندک در حال نزدیک شدن به یکسالگی است و تنها پیروزی و افتخار ارتش شکستناپذیر رژیم صهیونیستی در این مدّت، کشتار چهل هزار غیرنظامی است که حدّاقل نیمی از آنان زنان و کودکان هستند. ارتش کودککش صهیونیستی شاید بتواند در سایهی بیعملی مجامع بینالمللی و حمایت بیشرمانهی غرب، به کشتار زنان و کودکان غزّه ادامه دهد و نصاب جدیدی از جنایت را در تاریخ به نام خود ثبت کند، امّا این جنایتها شکست تحقیرآمیز و راهبردی در طوفانالاقصیٰ را ترمیم و جبران نخواهد کرد.