رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت شهادت مجاهد بزرگ فلسطینی شهید اسماعیل هنیه به دست «رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست»، در گزارش زیر برخوردهای دوگانه غرب با تروریسم و پیامدهای آن را بررسی کرده است.
پس از اقدام جنایتکارانه رژیم اشغالگر قدس در ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در تهران، شورای امنیت سازمان ملل متحد به درخواست جمهوری اسلامی ایران و حمایت روسیه، الجزایر و چین نشست اضطراری برگزار کرد. این نشست بیش از همه بیانگر برخورد دوگانه این شورا و قدرتهای غربی با جنایت تروریسم صهیونیستی است. در این نوشتار به برخی از ابعاد این برخورد دوگانه غرب با ترور پرداخته میشود.
برخورد دوگانه، گزینشی و تبعیضآمیز با پدیده ترور مربوط به امروز نیست و حتی مفهومشناسی و روندشناسی این پدیده نیز شاهد رویکرد دوگانه است. اولین بار در حین انقلاب فرانسه و در سال ۱۷۹۴ از اصطلاح تروریسم استفاده شد. از ۱۷۹۴ تاکنون ۵ موج تروریسم پشت سر گذاشته شد. تا پیش از ظهور گروه تروریستی داعش، تروریسم به ترتیب چهار موج آنارشیستی، ملیگرایی (ضد استعماری)، چپ و مذهبی (گروههای شبه نظامی دارای ماهیت مذهبی) را تجربه کرده است.
ویژگی مشترک همه امواج تروریسم، دستیابی به اهداف سیاسی با روشهای تروریستی است.
(۱) ظهور داعش را میتوان نسل پنجم تروریسم عنوان کرد که در سایه سیاستهای آمریکا به وجود آمده است.
(۲) تروریسم داعشی نیز اهداف سیاسی دارد و در راستای اسلامستیزی و مقاومتستیزی غرب قرار دارد. نکته حائز اهمیت این است که استفاده از روشهای تروریستی به شدت افزایش یافته و محدود به گروه خاصی و در درون کشور خاصی نیز نیست. برای مثال، در سال ۲۰۱۶ بیش از ۱۱ هزار عملیات تروریستی در سراسر جهان ثبت شد.
(۳) با این حال، نکته مهم دیگر این است که حتی نظریهپردازان غربی نیز در دستهبندی تروریسم و تبیین موجهای تروریسم به تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی اشاره نمیکنند، در حالی که برخی از مبارزات ضد استعماری پس از جنگ جهانی دوم که مطابق اصل حق تعیین سرنوشت مندرج در اساسنامه منشور ملل متحد بود را به عنوان اعمال خشونتآمیز تروریستی قرار میدهند.
ادعای غرب در مبارزه با تروریسم تا استفاده از تروریسم
رویکرد دوگانه غرب به خصوص آمریکا به پدیده تروریسم در قرن ۲۱ تشدید نیز شده است. به اذعان دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، تروریسم داعشی ساخته آمریکا است.
(۴) در همین حال، آمریکا ائتلاف بینالمللی برای مبارزه با تروریسم داعشی تشکیل میدهد و مدعی اصلی مبارزه با تروریسم است. غرب در حالی مدعی مبارزه با تروریسم است که سردار سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده فقید نیروی قدس سپاه به همراه ابومهدی المهندس، نایب رئیس فقید حشد الشعبی و شمار دیگری از همراهانشان به دستور مستقیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا در عراق ترور شده و به شهادت رسیدند. رویکرد دوگانه غرب به حدی آشکار و علنی است که حتی در حادثه تروریستی شیراز که داعش مسئولیت آن را پذیرفت نیز قدرتهای غربی موضع محکمی در محکومیت این جنایت اتخاذ نکردند. یکی دیگر از نمودهای برخورد دوگانه غرب به رهبری آمریکا در برخورد دوگانه با ترور، دادن مجوز ترور به رژیم صهیونیستی است. دلایل متعددی را میتوان در خصوص رویکرد دوگانه غرب به مقوله ترور و تروریسم بیان کرد که برخی از مهمترین این دلایل عبارتند از:
استناد آمریکا و انگلیس به دفاع مشروع در توجیه ترور شهید هنیه توسط رژیم صهیونیستی، تحریف مفهوم مهم دفاع مشروع مندرج در ماده ۵۱ منشور ملل متحد و در امتداد رویکرد دوگانه غرب به تروریسم است.
۱. غرب هرگز حذف تروریسم را در اولویت راهبردهای خود نداشته و بلکه ترور و تروریسم به ابزار سیاست خارجی قدرتهای غربی به خصوص آمریکا نیز تبدیل شده است.
۲. سیاست خارجی قدرتهای غربی به خصوص آمریکا اساساً بر مبنای رویکردهای «برتریگرایانه» قرار گرفته است. بر این مبنا، منافع قدرتهای غربی و متحدانشان بر منافع سایر کشورها و به خصوص کشورهای مخالف غرب برتری دارد.
۳. ارزشها و هنجارهای حقوق بشری صرفاً در قبال شهروندان کشورهای متحد غرب صدق میکند. در واقع، نگاه غرب به حقوق بشر نیز گزینشی و بر مبنای تبعیض است. بر این اساس، وقوع نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه مصداق دفاع مشروع قرار میگیرد، اما وضعیت در اوکراین مصداق نقض بارز حقوق بشر توسط روسیه قلمداد میشود.
رژیم صهیونیستی ترور فرماندهان مقاومت را مصداق برتری و اشراف اطلاعاتی خود عنوان میکند. این در حالی است که اساساً دست زدن به عملیات تروریستی ناشی از ضعف و همچنین بیانگر شکست در عملیات نظامی است.
ایوان زاخاروف، رئیس بخش غرب آسیا در خبرگزاری روسی اسپوتنیک در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره رویکرد دوگانه غرب به مقوله ترور میگوید: «از یک سو کشورهای غربی مانند ایالات متحده و متحدانش فعالانه از مبارزه جهانی با تروریسم حمایت و بر اهمیت حقوق بین
الملل و حقوق بشر تأکید میکنند. از سوی دیگر، همین کشورهای غربی اغلب برخورد گزینشی با تروریسم دارند. به عنوان مثال، ایالات متحده و متحدانش گاهی به روشهایی متوسل میشوند که خودشان آن را محکوم میکنند، مانند ترورهای هدفمند، هواپیماهای بدون سرنشین و دخالت در امور کشورهای دیگر.»
(۵)
پیامدهای نفاق غرب در خصوص ترور
برخورد دوگانه غرب با پدیده خشن ترور تبعات مهمی داشته است. این برخورد دوگانه، ادعاهای اخلاقی غرب درباره حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را تضعیف کرده است. از سوی دیگر، این برخورد دوگانه منجر به افزایش افراطگرایی و تبدیل شدن ترور به عنوان ادعایی برای برتری اطلاعاتی شده است. رژیم صهیونیستی از ترور فرماندهان مقاومت در این جهت بهره میگیرد و این جنایت را مصداق برتری و اشراف اطلاعاتی خود عنوان میکند. این در حالی است که اساساً دست زدن به عملیات تروریستی ناشی از ضعف و همچنین بیانگر شکست در عملیات نظامی است.
پس از ترور شهید اسماعیل هنیه توسط رژیم صهیونیستی، مجله آمریکایی فارن افرز در تحلیلی نوشت: «اسرائیل با ترور هنیه درصدد است این پیام را منتقل کند که ارتش اسرائیل بار دیگر شکستناپذیر است، اما اقدامهای این چنینی ناشی از قدرت نیست بلکه ناشی از ضعف است. حمله حماس در ۷ اکتبر ضربه مهلکی به وضعیت بازدارندگی اسرائیل وارد کرد. قبل از حمله حماس، اسرائیل به این باور رسیده بود که حتی اگر درگیری با فلسطینیها را حل نکرده باشد، کشورهای عربی آن را میپذیرند و میتواند بدون عواقب به ایران و متحدانش ضربه بزند یا حمایتی که از سوی ایالات متحده دارد به خطر اندازد. سپس، تقریباً یک شبه، این اعتماد به نفس به یک احساس آسیبپذیری عمیق تبدیل شد. ۷ اکتبر بسیاری از باورهای قبلی اسرائیل در مورد قدرت آن را زیر و رو کرده است. حمله حماس اساسیترین پیشفرضهای اسرائیلیها را در هم شکست: برتری نظامی و تکنولوژیکی آنها میتواند دشمنانشان را منصرف کند، میتوانند با امنیت در پشت دیوارها و مرزهای مستحکم زندگی کنند، و میتوانند از نظر اقتصادی بدون ایجاد پیشرفتهای عمده در جهت صلح با فلسطینیها پیشرفت کنند. اکنون بسیاری در نهادهای امنیتی میدانند که اسرائیل آنقدر قوی نیست. بنابراین اکنون اسراییل با پذیرش ریسکهای بزرگتری و هزینههای بالاتر، تلاشی دیوانهوار را برای بازگرداندن بازدارندگی انجام میدهد.»
(۶)
ارزشها و هنجارهای حقوق بشری صرفاً در قبال شهروندان کشورهای متحد غرب صدق میکند. در واقع، نگاه غرب به حقوق بشر نیز گزینشی و بر مبنای تبعیض است. بر این اساس، وقوع نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه مصداق دفاع مشروع قرار میگیرد، اما وضعیت در اوکراین مصداق نقض بارز حقوق بشر توسط روسیه قلمداد میشود.
یکی دیگر از مهمترین پیامدهای برخورد دوگانه غرب با ترور، بیاعتبارسازی شورای امنیت سازمان ملل متحد است. پس از ترور شهید هنیه توسط عوامل رژیم صهیونیستی که مصداق بارز نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و زیر پا گذاشتن اصول بدیهی حقوق بینالملل بود، شورای امنیت سازمان ملل با درخواست ایران نشست اضطراری برگزار کرد، اما این نشست بیش از همه نفاق غرب اعم از آمریکا و اروپا را در قبال ترور و تروریسم نشان داد و عملاً ثابت کرد که شورای امنیت نیز با این نفاق غرب به نهادی بیاعتبار تبدیل میشود. در حالی که در این نشست، امیر سعید ایروانی، سفیر ایران گفت «شورای امنیت باید اقدامات فوری برای پاسخگو کردن اسرائیل در مقابل این اقدام تجاوزکارانه انجام دهد»، جاناتان میلر
(۷)، معاون سفیر رژیم صهیونیستی در شورای امنیت از ترور به عنوان روشی برای دفاع مشروع یاد کرد و تأکید کرد که «ما از خود دفاع خواهیم کرد و با قدرت به کسانی که به ما آسیب میزنند پاسخ خواهیم داد.» رابرت وود
(۸)، فرستاده آمریکا در این شورا نیز گفت اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند. وود حتی تأکید کرد که ایران باید از قطعنامههای شورای امنیت تبعیت کند و شورا باید تدابیر بیشتری را علیه اقدامات ایران که صلح و امنیت منطقه را تهدید میکند، به اجرا بگذارد.
(۹) باربارا وودوارد
(۱۰)، فرستاده بریتانیا نیز بدون اینکه جنایت رژیم صهیونیستی در ترور اسماعیل هنیه و نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را محکوم کند، خواستار آرامش و خویشتنداری طرفین و همچنین خواستار پایان حملات یمنیها علیه رژیم صهیونیستی شد. در عین حال، وودوارد نیز بر تعهد تزلزلناپذیر بریتانیا در حفظ امنیت اسرائیل تأکید کرد و گفت که اسرائیل حق دفاع از خود را دارد.
(۱۱) این موضعگیری آمریکا و انگلیس به حمایت از رژیم صهیونیستی در شورای امنیت در حالی بود که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در بیانیهای اعلام کرد که «حملات اخیر به بیروت و تهران، نشانگر تشدید خطرناک درگیریهای خاورمیانه است. به طور فزایندهای روشن است که در این زمان بسیار حساس، خویشتنداری به تنهایی کفایت نمیکند.» دبیرکل سازمان ملل متحد از همه کشورها خواست که برای کاهش تنشهای منطقهای به نفع صلح و ثبات بلندمدت، بهطور جدی تلاش کنند.
(۱۲)
واقعیت این است که عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر نه تنها یک حمله علیه رژیم صهیونیستی نبود بلکه یک اقدام دفاعی در مقابل بیش از ۷ دهه جنایت علیه فلسطینیها بود. از سوی دیگر در حقوق بینالملل هیچ سندی مبنی بر تائید استفاده از ترور به عنوان روشی برای دفاع مشروع وجود ندارد. بنابراین، استناد آمریکا و انگلیس به دفاع مشروع در توجیه ترور شهید هنیه توسط رژیم صهیونیستی، تحریف مفهوم مهم دفاع مشروع مندرج در ماده ۵۱ منشور ملل متحد و در امتداد رویکرد دوگانه غرب به تروریسم است. این نوع رفتار قدرتهای غربی در شورای امنیت بیش از همه به بیاعتبارسازی این شورا به عنوان رکن سیاسی سازمان ملل متحد منجر میشود.
رویکرد دوگانه غرب به خصوص آمریکا به پدیده تروریسم در قرن ۲۱ تشدید نیز شده است. به اذعان دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، تروریسم داعشی ساخته آمریکا است. در همین حال، آمریکا ائتلاف بینالمللی برای مبارزه با تروریسم داعشی تشکیل میدهد و مدعی اصلی مبارزه با تروریسم است.
ترور شهید اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس توسط رژیم صهیونیستی اولین عملیات تروریستی این رژیم نبود و آخرین آن نیز نخواهد بود. صهیونیستها در سایه حمایت غرب به خصوص آمریکا به مظهر و سمبل تروریسم دولتی در جهان تبدیل شدهاند. غرب به خصوص آمریکا نه تنها برای متوقف کردن تروریسم دولتی صهیونیستها و تلاش این رژیم برای پایان دادن به بنیان حقوقی و اخلاقی نظام جهانی هیچ تلاشی انجام نمیدهند بلکه با تحریف اصل مهم دفاع مشروع در حقوق بینالملل، استفاده از ترور را نیز مصداق این اصل تعریف میکنند و شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز به صحنه دفاع از تروریسم دولتی رژیم غاصب صهیونیستی تبدیل کردهاند.