ماهیّت انتخابات نوعی رقابت است. تا رقابت نباشد، خطوط تمایز روشن نمیشود و انتخاب کار سختی است. امّا آیا رقابت سیاسی و انتخاباتی بیحدّومرز است؟ در هر کشوری که به اصول اوّلیّهی سیاست و منافع ملّی پایبند است، رقابت سیاسی و انتخاباتی بیحدّومرز نیست؛ هم از منظر چارچوب، محتوا و شدّت رقابت، و هم از منظر زمانی. پذیرش نتیجه از سوی رقبائی که پیروز نشدهاند، یکی از مصادیق رعایت چارچوب و قواعد اصولی و منطقی رقابت سیاسی است. نگاهی به تاریخ معاصر و رقابتهای انتخاباتی در گوشهوکنار جهان نشان میدهد هرگاه رقابت از چارچوب خارج شده و دامنهی آن به پس از انتخابات نیز کشیده شده، آن کشور و ملّت هزینه داده و ضربه خورده است که گاهی این ضربه و هزینه گزاف و غیر قابل جبران است.
ایران نیز تجربهی تلخی در این زمینه دارد. سال ۱۳۸۸، نامزد بازنده، قبل از پایان رسمی رأیگیری اعلام پیروزی کرد و از فردای انتخابات، عدم پایبندی به قانون و قواعد بازی را پیش گرفت و شد آنچه نباید میشد: ماهها کشور دستخوش التهاب و آشوب شد و عوارض و تبعات گوناگون و عمیقی را بر جای نهاد؛ چرا؟ چون یک طرفِ رقابت حاضر به پذیرش قواعد رقابت نشد و لجوجانه بر ادّعای دروغین خود پای میفشرد.
تکمیل دستاوردهای انتخابات
انتخابات اخیر طیّ دو مرحله انجام شد و مردم در این دو مرحله بیش از ۵۵ میلیون رأی را در صندوقها ریختند و رئیسجمهورِ منتخبِ خود را برگزیدند. برگزاری دو مرحلهای انتخابات زودهنگام به فاصلهی یک هفته و در یک شرایط خاص و غیر منتظره، صیانت از آراء ملّت حتّی به قیمت خون پاسداران رأی مردم (شهادت دو مأمور انتظامی حامل صندوق رأی در سیستانوبلوچستان) و انتقال متین قدرت از دولتی به دولت دیگر ــ با دو گرایش متفاوت ــ از جملهی ابعادی هستند که کمتر دربارهی آن سخن گفته شده و میشود، امّا بسیار ارزشمند و درخور تأمّل و تحسین است.
امّا نباید به این میزان اکتفا کرد. صرفاً برگزاری انتخابات من و سالم و انتقال آرام قدرت و گردن نهادن به انتخاب مردم دستاورد کاملی نیست. در یک نظام اسلامی، کسب قدرت هدف نیست و از همین رو، جریانات سیاسی نیز باید نگاهی متفاوت به رقابت سیاسی داشته باشند. رقابت با چنین نگاهی درعینحال که میتواند شفّافکنندهی خطوط تمایز باشد، عامل همدلی نیز هست: «انتخابات میتواند مایهی اتّحاد باشد؛ میتواند تشجیعکنندهی به سرعتِعمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت. هر گروهی سعی کنند برای خدمتگزاری به این ملّت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان میدانند، به دست بیاورند؛ هیچ اشکالی ندارد. این رقابت مثبت به جامعه نشاط میبخشد، ما را زندهدل میکند، روح جوانی را بر جامعهی ما حاکم میکند.»
۱۳۸۶/۰۷/۲۱
یکی از راههای اصلی تبدیل انتخابات به عامل اتّحاد، عمل به توصیهی مهمّ رهبر انقلاب در پیامی است که به مناسبت انتخابات اخیر صادر و تأکید کردند: «اکنون ملّت ایران رئیسجمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملّت و به رئیسجمهور منتخب و به همهی فعّالان این صحنهی حسّاس، مخصوصاً جوانان پُرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزّت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حدّ توان خود برای آبادانی مادّی و معنوی کشور تلاش کند.»
۱۴۰۳/۰۴/۱۶
امّا چرا و چگونه بایستی رفتارهای رقابتی دوران انتخابات را به هنجارهای رفاقتی پساانتخابات تبدیل کرد؟ مسائل زیر میتواند بخشی از پاسخ به این پرسش مهم باشد:
۱) تفاوت جمهوری اسلامی با سایر حکومتها؛
جمهوری اسلامی با دیگر نظامهای سیاسی دنیا شباهتها و البتّه تفاوتهایی دارد. در جمهوری اسلامی قرار است و باید قدرت، ابزار و عامل خدمت به مردم و رسیدن به آرمانها باشد. قدرت، در جمهوری اسلامی، عامل رسیدن به مناصب و موقعیّتهای منزلتی و اقتصادی و امثالهم نیست، که اگر کسی یا جریانی چنین گمان کند، ماهیّت و روح انقلاب اسلامی را درک نکرده و باید در محاسبات خود تجدیدنظر جدّی نماید. وقتی چنین نگاه و تفکّری حاکم باشد، شکست و پیروزی در انتخابات چندان معنای عمیق و ماهوی ندارد. آنکه رأی کمتری از مردم گرفته، خود را شکستخورده نمیداند و کمک به دولت مستقر را وظیفهی خود میداند؛ کمکی که میتواند خود را در قالبهای مختلفی نشان دهد.
۲) این کشور دشمن دارد؛
دوستی و دشمنی در عالم روابط بینالملل چیز غریبی نیست، امّا اگر منصفانه و واقعبینانه به صحنه بنگریم، جمهوری اسلامی ایران دشمنان متعدّد و جدّی دارد؛ دشمنانی که سالها است جنگی همهجانبه، پیچیده، سنگین و ترکیبی را به این نظام و ملّت تحمیل کردهاند و جز به براندازی جمهوری اسلامی و نابودی انقلاب هم راضی نمیشوند.
اتّحاد و انسجام ملّی برای هر کشور و ملّتی سودمند است، امّا برای کشوری که دشمن دارد ــ آن هم چنین دشمنان سرسخت و زخمخوردهای ــ اتّحاد و انسجام یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت غیر قابل انکار است که نمیتوان از آن گذشت. در چنین وضعیّت و صحنهای، رفاقت و همدلیِ اشخاص و جریانهای سیاسی، در دورهی پساانتخابات، یکی از نمودهای مهم و بارز این ضرورت ملّی است. هنجارهای رفاقتی که باید خود را در موضعگیری و عمل نشان دهد، دشمن را مأیوس کرده و دست مقامات کشور را در عرصهی بینالمللی در مواجهه با قدرتهای متخاصم قویتر میکند.
۳) تزریق امید به مردم؛
احتمالاً کسی نیست که اذعان نداشته باشد یکی از اساسیترین نیازهای جدّی جامعهی امروز ایران امید است. امید به طرق مختلف ایجاد شده یا تضعیف میشود و عوامل ذهنی و عینی متعدّدی در این مقوله دخیل هستند. روشن و واضح است که یکی از عوامل افزایش امید در جامعه و مردم، اتّحاد و همدلی میان چهرههای فعال در جامعه است. اگر مردم ببینند یا حس کنند که افراد و چهرههای سیاسی، هرروزه و به دلایل مختلف با هم مشغول جدل و دعوا هستند، بهدرستی حس خواهند کرد که این دعواها نه برای درد مردم که برای کسب منافع شخصی و جریانی است. چنین وضعیّتی، بدون شک، تأثیری عمیق بر میزان امید در مردم دارد و آن را کمرنگ میکند. پس اگر واقعاً خواهان تزریق امید به جامعه هستیم، باید رفتارهای رقابتی انتخابات را به هنجارهای رفاقتی تبدیل کنیم.
چگونگی تبدیل رقابت به رفاقت
برای تبدیل رفتارهای رقابتی به هنجارهای رفاقتی، همه مسئولیّت و وظایف خاصّ خود را دارند؛ از نامزدهای انتخابات گرفته تا هواداران آنها و رسانهها. نامزدها با نیک اندیشی و خیرخواهی نسبت به فرد منتخب و اتّخاذ مواضع مثبت و در اختیار قرار دادن ظرفیّتهای فکری و عملیِ خود میتوانند در این زمینه نقشآفرینی کرده و پیام مثبتی را به جامعه ارسال کنند. هواداران هم باید از جوّ رقابتی و بعضاً ورزشگاهیِ دورانِ انتخابات خارج شده و عمیقاً بدانند که ما با هر گرایش و سلیقهای یک ملّتیم و سوار بر یک قایق، سرنوشت مشترکی داریم و یک پیکریم. رسانهها هم در این عرصه نقش مهمّی دارند؛ آنان میتوانند تا حدّی به افکار و رفتار چهرههای سیاسی و مردم جهت بدهند و نقش خود را در این زمینه ایفا کنند.
و بالاخره آنکه یکی از نمودهای هنجارهای رفاقتی دریافتنِ آنانی است که به هر دلیلی نتوانستند پای صندوق رأی حاضر شوند. همانطور که رهبر انقلاب نیز تأکید کردند،(ر.ک:
بیانات در دیدار مدیران و جمعی از اساتید مدرسهی عالی شهید مطهّری ۱۴۰۳/۴/۱۳) قریببهاتّفاقِ این افراد با جمهوری اسلامی دشمنی و عناد ندارند؛ باید دید و فهمید مانع و مشکل آنها برای مشارکت در این امر ملّی چه بوده و سعی کرد آنان را هم به مشارکت در تعیین سرنوشت خود در موعدهای آینده ترغیب کرد.