رهبر انقلاب اسلامی در دیدارهای اخیر با اشاره به مسئله فلسطین جنبههای مختلف عملیات طوفان الاقصی را بیان کردهاند: «یکی از کارهای مهمّی که [عملیّات] طوفانالاقصیٰ انجام داد این بود که نشان داد چگونه یک گروه اندک ــ اینها در مقابل آنها کمند دیگر؛ تعدادشان کمتر است ــ با تدارکات و امکانات بسیار کم امّا با ایمان و عزم راسخ، میتواند محصول سالها تلاش جنایتکارانهی دشمن را در ظرف چند ساعت دود کند و به هوا بفرستد.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گزارشی به بررسی ابعاد مختلف شکست رژیم صهیونیستی در نبرد طوفان الاقصی پرداخته است.
مارشال برمن
(۱) در کتاب خود پیرامون تجربه مدرنیته یک عبارت معروف به نقل از مارکس دارد که در عنوان کتابش نیز آمده است:
هرآنچه سخت است دود میشود و به هوا میرود.(۲) هرچند این کتاب نگرشی درباره اثرپذیری فرهنگ از فرآیند نوسازی و تجدد (مدرنیزاسیون) است، اما عبارت برمن خلاصه آن چیزی بود که در حماسه ۷ اکتبر اتفاق افتاد و رهبر انقلاب آن را غلبه گروهی اندک توصیف کردند که توانست هر آنچه رژیم صهیونیستی از عظمت نظامی و اطلاعاتی خود به جهانیان مباهات کرده بود را «با تدارکات و امکانات بسیار کم امّا با ایمان و عزم راسخ... در ظرف چند ساعت دود کند و به هوا بفرستد.»
(۳) به این ترتیب مبارزین حماس طی برنامهای حسابشده و غافلگیر کننده، ضربات غیرقابل ترمیمی بر پیکره نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی وارد کردند.
رژیم صهیونیستی خود را در میانهی مبارزهای مشاهده کرد که علیرغم سالهای متمادی غلبه نظامی، امنیتی و اطلاعاتی، اکنون امتیازات سخت، باورنکردنی و جبرانناپذیری به حریف واگذار کرده بود. سران صهیونیستی در واکنش به این اقدام تمام توان خود را به کار بستند تا حفظ ظاهر کرده و بحران بهوجود آمده را به نفع خود مدیریت کنند.
در همین راستا، طی یک برنامهریزی ظاهراً حسابشده خط مشی دوسویهای را دنبال کردند که بر اساس آن غزه به شرط حذف حماس از سپهر سیاسی فلسطین، حفظ میشد و اصرار حماس بر ماندن به قیمت انهدام و از بین رفتن غزه تمام میشد. خطمشی دو سویه مذکور در یک جهت با اعلام رژیم اشغالگر مبنی بر لزوم خروج مردم غزه از جنوب این منطقه
(۴) به دنبال یک برد ژئوپلیتیک بود، و در جهت دیگر، با ضروری شمردن نابودی دولت حماس، حذف آن از آینده سیاسی غزه و فلسطین را به مثابه یک برد سیاسی برنامهریزی کرده بود.
(۵)
رژیم صهیونیستی برای دستیابی به اهداف مذکور با تکیه بر قدرت نظامی خود که بر روی کاغذ یکی از برترین قدرتهای نظامی جهان
(۶) با بودجه نظامی بالغ بر ۲۰ میلیارد دلار در سال است
(۷) و از پیشرفتهترین تجهیزات نظامی آمریکا بهره میبرد، در هماوردی نابرابر منطقه محصور و کوچک غزه را زیر آتش انواع ادوات و تجهیزات نظامی خود گرفت.
باوجود استفاده حدأکثری این رژیم از ظرفیتهای نظامی و تسلیحات مخرب و پیشرفته، هرچه از روزهای نبرد و بمباران غزه گذشت، ناتوانی اشغالگران در دستیابی به اهداف اعلامی بیش از پیش معلوم شد، تا جاییکه فرماندهان نظامی آمریکا -اگر نگوییم سایر نظامیان آمریکایی- برای کمک به رژیم صهیونیستی عازم سرزمینهای اشغالی شدند.
(۸) با اینحال، پس از حدود ۶۰ روز هیچیک از اهداف فوق محقق نشده است.
در عرصه دیپلماتیک و بینالملل، حامیان سنتی رژیم صهیونیستی، به ویژه قدرتهای مستکبر که خود سابقه استعمار ملتها و جنگ و لشکرکشی علیه ملتهای جهان از جمله جوامع اسلامی را در کارنامه خود دارند، به کمک این رژیم شتافتند. رئیسجمهور آمریکا از حمایت نامحدود اخلاقی و دیپلماتیک از رژیم صهیونیستی سخن گفت.
(۹) رئیسجمهور فرانسه و نخست وزیر انگلیس نیز، اظهارات روشنی در حمایت از رژیم صهیونیستی ابراز کردند. صدر اعظم آلمان نیز وظیفه دولت متبوع خود را حفاظت از امنیت اسرائیل دانست. با اینحال، اقدامات دیپلماتیک فوق نتوانست حتی یک اجماع چشمگیر در عرصه بینالملل به نفع رژیم صهونیستی پدید آورد تا جایی که سفیر فرانسه در منطقه شمال آفریقا و غرب آسیا در نامهای خطاب به مکرون نسبت به موضعگیری وی درباره جنگ غزه اعتراض کرد.
(۱۰)
مهمتر اینکه، با وخامت اوضاع انسانی در غزه، نارضایتیهای بینالمللی افزایش یافت و درخواست برای آتشبس از سوی کشورهای مختلف دنبال شد.
(۱۱) عدم پذیرش آتشبس از سوی رژیم صهیونیستی، واکنش کشورهای متعدد در قاره آمریکا، آفریقا و آسیا را برانگیخت. علاوه بر محکومیتها و اعتراضات لفظی مقامات رسمی کشورهای مختلف، دولتهای آفریقای جنوبی، اردن، ترکیه، کلمبیا، بحرین و غیره در اعتراض به شرایط فاجعهبار غزه سفرای خود را از سرزمینهای اشغالی فراخواندند.
(۱۲)
این اظهارات و اقدامات و برخوردهای شدیدتر مانند قطع روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی از سوی بولیوی حاوی این پیام روشن بود که رژیم صهیونیستی در جنگ غزه مبارزه دیپلماسی بینالمللی را باخته و عرصه را به حریف واگذار کرده است.
(۱۳) به حاشیه رفتن طرح عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان و مشروط کردن آن به حل بحران غزه و مسئله فلسطین از سوی عربستان
(۱۴) مهر تاییدی بر ادعای شکست رژیم صهیونیستی در عرصه دیپلماتیک و روابط سیاسی بود.
در عرصه رسانهای، رژیم صهیونیستی روی جریان اصلی رسانهای در غرب حساب باز کرد تا شاید بتواند با اقناعسازی در افکار عمومی به یک برد در عرصه اجتماعی و رسانهای دست یابد. بخش عظیمی از جریان اصلی رسانههای غربی، جنگ غزه را با درونمایه محکومیت مبارزان حماس و رزمندگان غزه روایت کردند.
(۱۵) رسانههای مذکور بدون پرداختن به منشاء شکلگیری حماس از درون جامعه غزه و رنج و مظلومیتی که طی سالیان پیشین تحمل کردند، تمام ظرفیت فنی خود را برای تروریست جلوه دادن مبارزین فلسطینی در غزه به کار بستند. شیوع اخبار و تحلیلهای یکطرفه در فضای رسانهای و چشمپوشی از حجم تخریب، کشتار، جراحت و آوارگی و بیخانمانی مردم مظلوم غزه در این ایام، یادآور این نقل قول مشهور از مارک تواین بود که
دروغ میتواند نیمی از جهان را درنوردد، پیش از آنکه حقیقت حتی کفشهای خود را به پا کند.(۱۶) بسیاری از رسانههای جهان در حالی توجیهات و ادعاهای رژیم صهیونیستی را تکرار و بازپخش میکردند که مردم مظلوم غزه از نیازهای اولیه مانند غذا و انرژی محروم شده بودند و بیمارستانهای آنها یکی پس از دیگری هدف موشکهای رژیم صهیونیستی قرار میگرفت. وخامت اوضاع در غزه تا جایی پیش رفته است که قدرت تخریب بمباران شدید غزه توسط رژیم اشغالگر دو برابر بمب اتمی تخمین زده میشود.
(۱۷)
تبلیغ و انتشار اظهار نظرات و بیانیههای ستارگان سینما در حمایت از رژیم صهیونیستی و فشار بر بازیگران معترض به جنایتهای اشغالگران اقدام دیگری بود که غولهای رسانهای به آن مبادرت کردند. اخبار مبنی بر کنار گذاشتن ستارههای هالیوود به دلیل اظهارات ظاهراً حمایت کننده از غزه
(۱۸) و افشاگریهای چهرههای محبوب و مشهور نشان داد که رژیم صهیونیستی برای تطمیع و تهدید آنها در راستای حمایت از اشغالگران و محکوم کردن مردم غزه برنامهریزی کرده بود.
حمایت رسانههای غربی در نوع پوشش اخبار مربوط به جنگ غزه اعتراض تحلیلگران، مفسران و اصحاب رسانه را برانگیخت. از منظر این افراد، سوگیری قابل توجه رسانههای غربی در پوشش جنگ غزه حاکی از یک استاندارد دوگانه
(۱۹) و تداعیکننده این تصور فرهنگی در غرب است که مردم فلسطین و اسرائیل از حق حیات یکسانی برخوردار نیستند.
(۲۰).
با توجه به حمایت تاریخی کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا از سالها اشغالگری اسرائیل و همراهمی شرکتهای عظیم رسانهای با سیاستهای تبعیضآمیز غرب در کمرنگ جلوه دادن سالها خشونت و توسعه اشغالگری صهیونیستها، پوشش نابرابر و یکطرفه جنگ غزه تعجبآور نیست.
هدف از این شکل از بازنمایی تصویرسازی و روایت واقعیت بر اساس منافع استکباری و دخالت در فرایند ادارک افکار عمومی و اثرگذاری هدفمند بر روی مخاطبان است. با این حال، استفاده از تکنیکهای رسانهای و عملیات روانی از سوی رسانههای غربی در مسئله غزه، موفق از آب درنیامد و مخاطبان رسانهها در دو حوزه ادراک مسئله و واکنش نسبت به آن بر خلاف اهداف دستگاههای تبلیغاتی عمل کردند. در واقع، گروههای متعدد اجتماعی از یک طرف، به درستی فهمیدند که بازنمایی رسانههای مذکور سوگیرانه بوده و منعکس کننده دیدگاه واقعی افکار عمومی نیست، و از طرف دیگر، با اقدامات جمعی در فضای مجازی یا تظاهرات در فضای واقعی نسبت به آن واکنش نشان دادند.
آنها برای نشان دادن همدلی با ساکنان غزه و بهویژه کودکان و نوزادانی که زیر باران موشکهای رژیم صهیونیستی بر تعداد کشتهها و مجروحینشان افزوده میشود، اقدامات رژیم صهیونیستی را در شبکههای مجازی محکوم کردند و آزادی فلسطین را درخواست نمودند. به عنوان مثال، بر اساس گزارش واشنگتن پست، در ایام جنگ غزه، هشتگ فلسطین آزاد در فیسبوک ۳۹ برابر هشتگ همراهی با اسرائیل انتشار یافت.
(۲۱)
علاوه بر آن، تظاهرات چشمگیر در پایتختها و شهرهای مهم کشورهای جهان، بهویژه کشورهای غربی حامی رژیم اسرائیل مانند پاریس، لندن و برلین
(۲۲) نشاندهنده انزجار مردم از خشونت رژیم صهیونیستی و شکاف میان افکار عمومی و دولتهای آنها در مسئله فلسطین بود. به این ترتیب رژیم صهیونیستی در کارزار رسانهای و فضای سایبری نتوانست افکار عمومی را با جنایتهای خود همراه کند و یا حداقل آنها را وادار به سکوت و بیطرفی نسبت به فجایع غزه کند.
با این توضیحات، این نتیجه حاصل میشود که جنگ غزه، با ابتکار مبارزان حماس ضربه سنگینی به اعتبار نظامی و امنیتی رژیم اشغالگر وارد کرد و ناکامی رژیم صهیونیستی در عرصههای ژئوپلیتیک، سیاسی، دیپلماتیک و افکار عمومی رقم زد. در نهایت پذیرش آتشبس موقت از سوی اشغالگران بدون دستیابی به هیچ یک از اهداف اعلامی نه تنها ایده شکست غیرقابل ترمیم را اثبات کرد، بلکه آن را به یک شکست تمام عیار به شیوه «ضربه فنی» تبدیل نمود.
شکست فضاحتبار اشغالگران صهیونیست با یادآوری این آیه از قرآن کریم که «
کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ۲۳)» بار دیگر نشان داد که قدرت اراده و ایمان یک جمعیت اندک، مستضعف و مظلوم توامان با صبر و مقاومت میتواند قدرتهای به ظاهر سخت را «در ظرف چند ساعت دود کند و به هوا بفرستد.»