این روزها یکی از اصلیترین شبهاتی که برای خدشه در مقاومت فلسطینیان مطرح شده، بحث غیرنظامی بودن شهرکنشینان مهاجری است که ساکن سرزمینهای اشغالی هستند. تا جایی که حتی برخی از مسئولین کشورهای سرسپرده استکبار نیز به مسئولان ایرانی اعتراضشان طرح همین مسئله بوده است.
رهبر انقلاب در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی با اشاره به طرح این مسائل افزودند: «مسئولین بعضی از کشورها که با مسئولین کشور ما صحبت کردند، در دفاع از رژیم غاصب صهیونیستی، اعتراضشان این بوده که چرا فلسطینیها غیرنظامیها را کشتند... این حرف، خلاف واقع است؛ یعنی اصلاً اینهایی که در شهرکها و مانند اینها هستند غیر نظامی نیستند، همه مسلّحند.» ۱۴۰۲/۰۷/۲۵
رسانه KHAMENEI.IR در گزارشی به قلم آقای روحالله عبدالملکی، پژوهشگر و مترجم به رویکرد و رفتار شهرکنشینان نسبت به مسلمانان فلسطینی پرداخته است.
اتفاقاتی که اخیراً در سرزمینهای اشغالی رخ داده است، اگر حتی از زمان شروع اشغال فلسطین توسط رژیم اشغالگر اسرائیل بیسابقه نباشد، حداقل در نیمقرن گذشته بینظیر بوده است. چیزی که تعجب همگان را برانگیخت و جهان را در بهت فرو برد، ابتکار عمل و قدرتنمایی یک جمعیت محدود مسلمان و مظلوم بود که علیرغم تحمل رنجهای ناشی از سهربع قرن ظلم و جنایت تحت رصدِ بهروزترین فناوریهای مراقبت و نظارت و تحت کنترل شدید و همهجانبه امنیتی در سرزمینهای اشغالی، در یک اقدام غافلگیرکننده و شجاعانه ضربهای مهلک و «غیرقابلترمیم» بر پیکره نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی وارد کرد.
روایت این حادثه از سوی رسانههای رژیم صهیونیستی و بسیاری از رسانههای جریان اصلی بهگونهای بازنمایی میشود که در آن مبارزان فلسطینی که تاکنون به وحشیانهترین شکل ممکن با آنها رفتار شده است، «تروریست» معرفی میشوند و شهرکنشینان اسرائیلی که همواره به جان و مال و وطن مسلمانان فلسطینی تعدی کردهاند، قربانی نشان داده میشوند تا با مظلومنمایی از آنها، افکار عمومی جهان برای پذیرش تشدید ظلم و جنایت رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین آماده شود.
اما در واقع، صحنههای خروش مبارزان فلسطینی که در روزهای گذشته مشاهده شد، ریشه در رفتار حاکمیت جعلی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی و همچنین دههها کنشگری سبعانه و رفتار غیرانسانی شهرکنشینان اسرائیلی در همزیستی و مجاورت با مسلمانانی دارد که ساکنان اصلی فلسطین هستند. واکنش کنونی مبارزان فلسطینی در پاسخ به چندین دهه کنشگری غیرانسانی و خصمانه رژیم صهیونیستی و به دنبال آن شهرکنشینان سرزمینهای اشغالی یادآور یک ضربالمثل انگلیسی است که از کلام حضرت مسیح
علیهالسلام اقتباس شده است:
هرچه بکاری، همان را درو کنی! (as you sow, so shall you reap)
کافی است رویکرد و رفتار شهرکنشینان نسبت به مسلمانان فلسطینی در دهههای گذشته مرور شود تا این واقعیت که خروش مبارزان فلسطینی در حوادث اخیر چیزی جز بازتاب برخورد غیرانسانی و خشن رژیم صهیونیستی و شهرکنشینان اسرائیلی نیست، آشکار شود. ظلم و خشونتی که از سوی شهرکنشینان در این دوران طولانی گریبانگیر مردم مظلوم فلسطین بوده، از زمان اشغال این سرزمین و سیاستگذاری شهرکسازی روند افزایشی خود را حفظ کرده است.
شهرکنشینان و توسعه چرخه هراس
قبل از هر چیز، شهرکسازی بخشی از سیاستهای تبعیضآمیز رژیم صهیونیستی برای جذب و اسکان یهودیان از اقصینقاط دنیا به سرزمینهای اشغالی بوده است. طبق گزارش عفو بینالملل، کمکهای سخاوتمندانه دولت یهود در حوزه ساخت مسکن در اراضی اشغالی و مشوقهای مالیاتی برای احداث مسکن اشغالگران در کنار عوامل دیگر مانند تصرف منابع طبیعی فلسطین در جهت توسعه زیرساختهای شهرکسازی و حفاظت از شهرکها توسط ارتش رژیم صهیونیستی شرایط را برای رفتوآمد، تخریب و تصرف زمینهای ساکنان اصلی فلسطین از سوی شهرکنشینان فراهم کرد. در چنین شرایطی، شهرکنشینان اشغالگر سنت آزار و اذیت عربهای غیریهودی و مسلمانان را بهتدریج پرورش دادند و خشونت و ارعاب تبدیل به ابزاری برای گسترش شهرکسازی شد.
در نتیجه، شهرکنشینان در مسئله گسترش شهرکهای اسرائیلی خشن عمل کردند و فشار بر فلسطینیان وارد کردند تا محدودیت آنها را بیشتر کنند و ساکنان فلسطینی مجبور به ترک مناطق مسکونی خود شوند. هدف دیگر شهرکنشینان از چنین اقداماتی گسترش کنترل شهرکنشینان بر قلمرو زندگی مسلمانان بود. چنین اقدامی نقض فاحش کنوانسیون ژنو است که بر اساس آن، انتقال غیرنظامیان به یک منطقه اشغال شده را ممنوع میکند.
موارد مکرر خشونت شهرکنشینان در مناطق شهرکسازی موجب شکلگیری یکچرخه وحشت در اذهان مسلمانان و اعراب فلسطینی شد. این چرخه ترس که شهرکنشینان از طریق حضور مسلحانه، ارعاب علیه کشاورزان و ساکنان فلسطینی، و راهاندازی کمپینهای خشونتآمیز و حمله به خانههای فلسطینی در روستاها و شهرهای مجاور، آن را ایجاد میکنند، به کاهش زمینهای قابلدسترس برای فلسطینیها کمک کرده و کنترل زمین توسط شهرکنشینان را افزایش داده است. آیا مقابله با خشونت فزاینده و هراسافکنی شهرکنشینان منجر به اعمال شیوهای غیر از خشونت و واکنش متقابل میشود؟
روند افزایشی خشونت شهرکنشینان علیه مسلمانان فلسطینی
معمولاً حملات شهرکنشینان علیه اعراب و مسلمانان فلسطینی به اشکال مختلف از ارعاب تا حمله فیزیکی و قتل، پرتاب سنگ یا تخریب اموال، آسیبزدن به درختان یا محصولات کشاورزی آنها و غیره صورتگرفته است. این اعمال خشونتآمیز شهرکنشینان در سالیان گذشته تا کنون یکروند همیشگی بوده که در بازههای زمانی متعدد روند تصاعدی پیدا کرده است. بهعنوانمثال، فقط بین سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲، حملات شهرکنشینان تقریباً چهار برابر شد. یا در سال ۲۰۱۴، سازمان ملل تعداد بیش از ۳۲۰ اقدام خشونتآمیز را فقط از سوی شهرکنشینان بهاصطلاح غیرنظامی اعلام کرد.
این به معنای آن بود که به طور متوسط بیش از شش حمله در هفته علیه اعراب و مسلمانان رخ میداد. شدت خشونتهای اعمالی علیه اعراب و مسلمانان فلسطینی در مواردی غیرقابلتصور است. بهعنوانمثال، شهرکنشینان اسرائیلی در سال ۲۰۱۴ به یک خانواده فلسطینی حمله کردند و علاوه بر قتل یک پدر و مادر، نوازد آنها را نیز به قتل رساندند. در نمونهای دیگر، شهرکنشینان اقدام به آتشزدن دو ماشین متعلق به عربهای ساکن اسرائیل کردند.
بیتردید با توجه به آموزههای اسلام در نفی ظلمپذیری و لزوم مبارزه با ظلم و ستم، مسلمانان فلسطینی چارهای جز مقابله با رفتارهای خشونتآمیز و بیرحمانه شهرکنشینان غاصب ندارند.
انتقام شهرکنشینان تحت عبارت «پرداخت بها»
جنایتها و بیرحمی شهرکنشینان بهمنظور کاهش جمعیت فلسطینی و حتی مسیحیان کرانه باختری تحت عنوان پرداخت بها، موجب نقض حقوق بسیاری از فلسطینیان در این منطقه شده است. این حملات و اقدامات خرابکارانه شامل موارد متعددی مانند حملات خشونتآمیز علیه مردم عادی فلسطینی، سوزاندن مساجد و مزارع آنها، پرتاب سنگ، تخریب و ریشهکنکردن درختان آنها و هجوم به روستاها و زمینهای فلسطینی بوده است.
شهرکنشینان چنین اقدامات سبعانهای را بارها و بارها علیه مسلمانان و اعراب فلسطینی مرتکب شدهاند. به عنوان مثال، یهودیان افراطی اسرائیل در ماه می ۲۰۱۷، دو خودرو و یک تراکتور متعلق به فلسطینیها را به آتش کشیدند و روی دیوار مجاور نام این اقدام را حمله پرداخت بها حک کردند. مسئله عجیب اینجا است که این اقدامات فقط بهعنوان انتقام از فلسطینیها صورت نمیگیرد و آنها حتی در اعتراض به برخی از اقدامات دولت صهیونیستی در محدودکردن منافع شهرکنشینان، با خشونت و وحشیگری واکنش نشان میدهند.
دنیل بیمن، استاد دانشگاه و پژوهشگر اندیشکده مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی، با تروریستی خواندن این حملات، «تروریسم شهرکنشینان» علیه اعراب و مسلمانان فلسطینی را فزاینده توصیف کرده است. خشونت و نقض حقوق فلسطینیان در این حملات بهقدری فاحش است که حتی وزارت خارجه آمریکا نیز آنها را «حوادث تروریستی» خطاب کرده است.
با این وصف، شکایت فلسطینیها از این اقدامات تروریستی و مراجعه به پلیس صهیونیستی برای احقاق حق در موارد زیادی (تقریباً ۹۰ درصد) بدون هیچگونه کیفرخواستی، بدون نتیجه مانده است. در شرایطی که از یک سو خشونتهای بیرحمانه شهرکنشینان حتی از سوی آمریکا که نزدیکترین شریک رژیم صهیونیستی است، تروریستی توصیف میشود و از سوی دیگر شکایت مسلمانان فلسطینی نزد پلیس صهیونیستی در اکثر موارد بینتیجه میماند، آیا راهی جز واکنش متقابل و مطالبه حقوق از دسترفته برای هر انسان آزاده و منصفی باقی میماند؟
حمایت قانونی و نظامی از خشونت شهرکنشینان اسرائیلی
نهتنها رژیم اشغالگر و نظامیان آن همواره حقوق اعراب و مسلمانان فلسطینی و بهویژه زنان و کودکان را نقض کرده، بلکه حامی جدی خشونت و بیرحمی شهرکنشینان اسرائیلی نیز بوده است. در خصوص موضوع اول، قتل زنان فلسطینی در ایستهای بازرسی، ضرب و شتم زنان معترض به اشغالگری، ربودن و زندانی کردن غیرقانونی زنان و دختران جوان، محرومیت از دسترسی زنان به سرویسهای مراقبت بهداشتی، آزار و اذیت، جنایات، نفرتپراکنی و اعمال خشونت جنسی علیه زنان فلسطینی بهویژه در شهرکهای غیرقانونی کرانه باختری موارد مهم نقض حقوق بشر هستند که نظامیان صهیونیستی بهصورت جدی در آن مشارکت میکنند.
در سال ۲۰۱۷، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان در گزارشی اعلام میکند که هفتاد هزار فلسطینی ساکن در منطقه C کرانه باختری در معرض انواع خشونت از جمله آزار و اذیت، خشونت فیزیکی و تخریب اموال قرار دارند. در خصوص موضوع حمایت قانونی و نظامی از شهرکنشینان، درحالیکه زنان و دختران فلسطینی ساکن در کرانه باختری سالهای زیادی قربانی حملات، تهدیدات و تحقیر شهرکنشینان مجاور بودهاند، درصد ناچیزی از پروندههای شکایت آنها به اعلامجرم علیه شهرکنشینان منتهی میشود و شهرکنشینان از نوعی مصونیت نسبت به اقدامات وحشیانه خود برخوردار هستند.
شاید این تبعیض نسبت به پروندههای شکایت مسلمانان فلسطینی از شهرکنشینان عجیب به نظر برسد. اما، مسئله عجیبتر را میتوان در گزارش سال ۲۰۲۱ مرکز «ابتکار فلسطینی برای ارتقای گفتگو و دموکراسی در جهان» مشاهده کرد. بر اساس این گزارش، تخلفاتی که شهرکنشینان علیه زنان و دختران فلسطینی مرتکب میشوند در حضور نیروهای اشغالگر اسرائیلی صورت گرفتند. بااینحال، حتی یک مداخله از سوی این نیروها برای جلوگیری از انجام حملات توسط شهرکنشینان یا مداخله برای محافظت از فلسطینیهایی که با حملات شهرکنشینان مواجه شدهاند، ثبت نشده است. در نتیجه، حضور نیروهای اشغالگر اسرائیل برای محافظت از شهرکنشینان و جلوگیری از رویارویی فلسطینیان با آنها تلقی میشود. در بسیاری از موارد مشاهده شده است که نظامیان اشغالگر اسرائیلی زمانی مداخله و اقدام کردهاند که هدف آنها جلوگیری از مقابله فلسطینیان با حملات شهرکنشینان به منازل و اموالشان و همچنین ممانعت از تلاشهای فلسطینیان برای توقف آتشزدن و تخریب اموالشان از سوی شهرکنشینان بوده است. بهعنوانمثال، در یکی از شهادتهای ثبت شده توسط «مرکز زنان برای کمکهای حقوقی و مشاوره» در سال ۲۰۲۰ آمده است:
وقتی دیدم شهرکنشینان تمام اموال و منابع زندگیام را به آتش کشیدند، فریاد زدم و به سمت زمینی که سربازان اشغالگر ایستاده بودند، رفتم. آنها در فاصله دویست متری ما سد شدند و مانع از دسترسی ما به مایملکمان شدند تا نتوانیم آتش را خاموش کنیم؛ تا اینکه همه چیز در آتش سوخت. آنها سپس دوربینها را شکستند و از محل خارج شدند.
چنین وضعیتی بهخوبی روشن میکند که خشم مردم مظلوم فلسطین و خروش آنها در روزهای اخیر اتفاقی است که رژیم صهیونیستی و شهرکنشینان باید همواره منتظر آن میبودند. بیرحمی، قساوت و خشونت مزمن و پیشرونده شهرکنشینان در شرایطی که ساکان اصلی سرزمین اشغالی همه چیز خود را از دست میدهند، نتیجهای جز فوران آتشفشان مردمی ساکنان غزه و سایر مناطق اشغالی را به دنبال نخواهد داشت.