در سالگرد انتخاب حضرت آیتالله خامنهای در ۱۴ خرداد ۶۸ به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گزارشی از نحوه انتخاب ایشان به این سمت منتشر میکند.
اخلاص و تأییدات راهگشای امام (ره)
۳۲ سال از آن روزها میگذرد. روزهایی که نبودن امام رحمهاللهعلیه کام میلیونها نفر را تلخ کرده بود؛ چراکه تمام روزهای انقلاب و جنگ را با امام رحمهاللهعلیه سپری کرده بودند و حالا باید در دنیای ظاهری با ایشان خداحافظی میکردند. عجیب هم نبود که سنگ تمام بگذارند و رستاخیزی در بدرقهی ایشان بهپا کنند. در چنین شور و هیجانی، امّا تعدادی از نمایندگان مردم در ساختمان خیابان امام خمینی رحمهاللهعلیه برای کار مهم دیگری دورهم جمع شده بودند. قرار نبود جمهوری اسلامی حتی لحظهای در مسیر تاریخی خود دچار خلل شود. به همین علت هم نمایندگان مردم در مجلس خبرگان در آن شرایط در جلسهای فوقالعاده دورهم جمع شدند تا برای جایگاه رهبری جمهوری اسلامی تدبیری بیندیشند.
از همان روزهای بیماری امام رحمهاللهعلیه هم مشخص بود که غریبههای آنسوی مرزها چشم امید به خلاء رهبری بستهاند، امیدی که البته به سراب تبدیل شد. هنوز ۲۴ ساعت از ارتحال امام رحمهاللهعلیه نگذشته بود که ساختارهای جمهوری اسلامی از یکی از بزرگترین مسئولیتهای خود سربلند بیرون آمد؛ چراکه مجلس خبرگان رهبری در کمتر از ۲۴ ساعت، رهبر بعدی جمهوری اسلامی را انتخاب کرده بود. در واقع خبرگان دست به انتخابی زده بود که کسی در آن تردید نداشت.
روایت آیتالله موحدی کرمانی از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری
آیتالله موحدی کرمانی دربارهی روحیات حضرت آیتالله خامنهای و دلایل انتخاب ایشان برای رهبری انقلاب اسلامی، تقیدات شدید ایشان به مفاهیم دینی و در رأس آنها اخلاص را عامل مهمی در توجه خبرگان به آیتالله خامنهای دانسته و میگوید: «ما با ایشان سالها مأنوس بودیم. اخلاص دین در ایشان خیلی مشهود بود، معلوم بود. ذرهای دنبال هوا نبودند. امیالش را خرد کرده بود. بالاترین اخلاص همان است. اگر کسی چشم به مقامات ظاهری دوخته باشد، بالاترین مقام در این کشور جایگاه رهبری است. ایشان واقعاً زیر بار نمیرفت. من یادم هست وقتی که خبرگان به ایشان رأی داد، معلوم بود مثل یک آدم غمگینی که احساس میکند که الآن یک مسئولیت سنگینی بهش متوجهشده و از خدا استمداد میکند.»
همچنین آیتالله موحدی کرمانی دربارهی روحیهی سالهای رهبری آیتالله خامنهای میگوید: «آن زمانی که ما قم با ایشان مأنوس بودیم، طلبه بود، روحیهی طلبگی داشت، الآن هم که ایشان رهبرند، طلبه هستند، روحیهی طلبگی دارند. اغراق هم نمیکنم، واقعاً میگویم همان است. این مقامات ذرهای ایشان را تغییر نداده و مهم همین است. اصلاً دوری از هوا، یعنی همین. اخلاص، یعنی همین. اینجور هست. ایشان همان روحیهای که داشت، الآن هم همان روحیه را دارد. عرض کنم که امیدواریم که خداوند این روحیه را به همهی ما عنایت بکند.»
تأییدهای راهگشای امام (ره)
موضوع دیگری که ذهن خیلیها را به خود جلب میکند، نحوهی انتخاب آیتالله خامنهای در آن جلسهی تاریخی مجلس خبرگان رهبری در چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ است. آیتالله اسدالله ایمانی دربارهی جزئیات جلسهی مجلس خبرگان تأکید دارد که برنامهی قبلی برای انتخاب فرد یا افرادی برای رهبری یا شورای رهبری وجود نداشت: «برنامهی قبلی نداشتیم فقط میگفتیم که حالا برویم بنشینیم. فقط آن آخرین نکته همین بود که مثلاً آقای گلپایگانی یک چهرهی مناسبی است. این آخرین مرحلهای بود که به ذهنمان میآمد؛ امّا نحوهی اداره، نحوهی قضایا، چه شکلی باشد، حتی این هم که مثلاً مقام معظّم رهبری جانشین ایشان باشند، این هم توی ذهن ما نبود، بعداً آقایان مطرح کردند.»
آیتالله ایمانی در ادامه اشارات امام خمینی رحمهاللهعلیه در تأیید شخصیت و جایگاه اجتهاد آیتالله خامنهای را عامل مهمی در رویکرد خبرگان در تأیید ایشان میداند و میگوید: «این باعث شد که روی قضیهی اجتهاد ایشان انگشت اشارهی امام را ما توی همهی قضایا دیدیم.» آیتالله ایمانی عقیده دارد که تأییدات امام باعث شده بود که چهرهی آیتالله خامنهای بیشتر برای خبرگان شناخته شود و مجرای این معرفی و شناخت هم شخص امام خمینی رحمهاللهعلیه بودند. وی ضمن اشاره به ایجاد فضای آرامش بین اعضاء خبرگان رهبری و همچنین جامعه پس از انتخاب جایگزین رهبری خاطرنشان کرد: «یک آرامش عجیبی حاکم شد، چون اجتهاد که احراز شد، خوب مسئلهی تجربه هم مطرح شد. ایشان هشت سال رئیسجمهور بودند، مسائل اجرایی جامعه مدّنظرشان است و قبلاً هم توی شورایعالی انقلاب بودند و توی حوادث مختلف. این را گفتند، فضای علمی که آماده است، فضای اجرایی هم که ایشان داشتند و آماده است، یک آرامش مطلقی احساس میشد. ما احساس میکردیم مردم توی آرامش عجیبی هستند.»
مسئله قائممقامی رهبری
یکی از بحثهای مهمی که در سالهای ۶۷ و ۶۸ در حوزهی سیاست داخلی و خارجی کشور نمود پیدا کرد، برخورد امام با مسئلهی انتخاب مرحوم آیتالله منتظری برای قائممقامی رهبری بود. مجلس خبرگان در سال ۶۶ در قالب طرحی مرحوم منتظری را برای گزینهی بعدی رهبری جمهوری اسلامی انتخاب کرد. البته این نکته قابل ذکر است که در ساختارهای قانونی کشور جایگاهی بهعنوان «قائممقام» رهبری وجود نداشت. در واقع مجلس خبرگان با این کار نوعی احتیاط و پیشبینی آینده را انجام داده بود تا در روز مبادا در انتخاب رهبری جمهوری اسلامی به مشکلی برنخورد. طبق روایتهایی که در کتاب «روایت رهبری» وجود دارد، شخص امام خمینی رحمهاللهعلیه با این اقدام موافق نبودند، امّا ترجیح دادند در کار خبرگان دخالتی نکنند.
مرحوم آیتالله حسین معصومی زرندی، نمایندهی وقت مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان رهبری در مورد این موضوع میگوید: «ما در قانون قضیهی قائممقامی نداریم اصلاً که رهبر، قائممقام داشته باشد و مجلس هم بیاید انتخاب قائممقام بکند اصلاً. آقایان این تصمیم را گرفتند و بعد از این هم ما رفتیم ملاقات حضرت امام، من شنیدم - نه از خود امام - که امام در اصل قضیه موافق نبودند این قضیه را. دیگر شده بود، آقایان تصمیم گرفتند و قائممقام انتخاب کردند و خوب نتیجه هم شد اینکه بیان فرمودید.»
مرحوم معصومی زرندی با تأیید سکوت امام رحمهاللهعلیه دربارهی انتخاب مرحوم منتظری، عدم دخالت ایشان در تصمیم مجلس خبرگان را تأییدکرده و میگوید: «امام نظرشان اگر به ما مستقیم میرسید، ما تبعیت میکردیم؛ چون من امام را یک شخص استثنایی میدانستم. خصوصیتهایی که در امام بود، آن تماسی که از نزدیک ما داشتیم؛ چون من حدود هفت سال درس خارج حضرت امام رفتم. امام یک خصوصیتهایی داشت که واقعاً استثنایی بود و ما علاقهی بسیار بسیار بالایی هم داشتیم. تشخیصش را هم بهجا میدانستیم. اگر میدانستیم، از همان اوّل تبعیت میکردیم؛ امّا خوب امام سکوت اختیار کرده بود. از اوّل هم من شنیدم که امام راضی به این امر نبوده و اتفاق افتاده که بعد فهمیدیم که نظر امام این است که راضی نبوده.»
عزل قائممقام رهبری
اینکه چرا امام در همان زمان با انتخاب آیتالله منتظری به قائممقامی رهبری مخالف بودند هم مسئلهی قابل تأملی برای تاریخنگاران محسوب میشود. مرحوم آیتالله ابوالقاسم خزعلی از اعضای وقت مجلس خبرگان روایت جالبی دربارهی شخصیت مرحوم منتظری دارد: «آقای منتظری از مردان رشید بود، یعنی امضای اوّل در مقابل دولت قبل مال ایشان بود. امضای دوم مال ربانی شیرازی، امضاهای بعد هم مال من و دوستان من. رشید بود، ولی سیاستمدار نبود. ساده بود. زود میشد گولش زد.»
مرحوم خزعلی با بیان اینکه دشمنان و معاندان بعد از اینکه از تأثیرگذاری بر شخصیت امام خمینی رحمهاللهعلیه مایوس شدند سراغ مرحوم منتظری آمدند، میگوید: «آمریکا دربارهی امام مطالعه کرد که ]ببیند[ میشود ایشان را منحرف کرد ]یا نه[، دید امام توپُر است. با امام نمیشود صحبت بکند. آمدند راجع به منتظری صحبت کردند، دیدند سادگی دارد. از همین راه سادگی ما این را میتوانیم منحرف بکنیم و کردند. لذا، آنجا فقیه بود، کارگزار در فقه هم خوب بود. چنین نبود که بگوییم فقه را نمیداند. نهخیر، فقه را میداند، ولی همین سادهاندیشیاش و دامادش هم در این کار خیلی دخالت داشت. از سادگی ایشان کلماتی را به قلم ایشان میآورد که همه را ناراحت کرد، از جمله امام.»
آیتالله حائری شیرازی هم با تأیید بعضی ضعفهای شخصی مرحوم منتظری که در جایگاه رهبری جمهوری اسلامی نوعی نقص محسوب میشود، تأیید میکند که امام از همان ابتدا متوجه این ضعفها بوده است: «امّا دربارهی اینکه ایشان همه را به چشم خوشذاتی میدید و باور به آنها میکرد، این خوشباوری نسبت به افرادی که حق چنین خوشباوری را نداشتند، لیاقت این خوشباوری را نداشتند، این مشکلش بود. امام هم در پیام به خبرگان خوب به رهبر آینده یا شورای رهبری توصیه میکنند، الله الله در انتخاب یاران و اصحابتان! مبادا دشمنان اسلام بهصورت صددرصد اسلامی و انقلابی به شما نزدیک شوند و به دست شما به اسلام سیلی بزنند. در مسائل بدون نظر کارشناسی اظهارنظر نکنید. اگر یک وقتی نظریهای دادید و اشتباه بود، روی اشتباه خودتان نایستید، با شهامت اشتباه خودتان را پس بگیرید.»
به تصمیممان افتخار میکنیم
نمایندگان خبرگان در اجلاسیهی فوقالعادهی ۱۴ خرداد ۱۳۶۸، حالا و در این سالها دیدگاه جالبی دربارهی تصمیم آن روزشان دارند. مولوی اسحاق مدنی، نمایندهی اهلسنت مردم سیستان و بلوچستان در اینباره میگوید: «بنده از این انتخاب شایسته واقعاً الآن امروز به خودم میبالم و همهی خبرگان هم همینطور هستند. ما بعد از امام نمیدانستیم چه میشود که خیلی خوب شد، ولی فعلاً اگر ما نگاه بکنیم، اگر واقعاً کسی هست که دارای این صفات باشد که من عرض کردم که به همه چیز آگاهی داشته باشد، نبوغ داشته باشد، علم داشته باشد، تجربه داشته باشد، سرد و گرمی همه چیز را چشیده باشد، یک چنین شخصی تواضع داشته باشد، حسن خلق داشته باشد، این همه صفات، دوستان را نرنجاند، دشمنان را مدارا بکند، یک چنین انسانی در واقع بیاید که ما بگوییم که الآن ایشان نه او، آیا امروزه ما میتوانیم بگردیم؟ آن وقت ما هرچه فکر میکنیم، کسی ما نمیبینیم که جای ایشان را بگیرد.»
امّا ۳۲ سال پیش در چنین روزی معاندان و غریبهها حریصانه در انتظار ضعف، اختلاف و کشمکش بودند. امیدشان آن بود که خلاء امام رحمهاللهعلیه در نهایت به فروپاشی ساختاری خواهد انجامید که ایشان بنیانگذاری کرده بود؛ امّا واقعیت طور دیگری شد؛ چراکه بیش از ۳ دهه از رحلت امام خمینی رحمهاللهعلیه میگذرد، ولی مسیری که ایشان بنیانگذاری کرد بهسبب اتصال به منبع اصلی حیات، بدون حضور ظاهری ایشان هم زنده و جاری است و حیات دارد و به مسیر خود ادامه میدهد.
حالا جمهوری اسلامی قدرتمندتر از خرداد ۶۸ در حال گذشتن از یک پیچ مهم تاریخی است و به قدرتی تبدیلشده که نمیتوان نظرش را در معادلات منطقهای و بینالمللی نادیده گرفت و ملجأ و پناهگاه بسیاری از گروههای ریز و درشت مقاومتشده و جریان استکبارستیزی و صهیونیستستیزی جهان اسلام را قدرتمندتر از هر زمان دیگری راهبری میکند. جمهوری اسلامیِ امروز مصداق بیرونی همان جمله و وعدهای است که رهبر انقلاب در اوّلین سالگرد ارتحال امام خمینی رحمهاللهعلیه در خرداد ۱۳۶۹ بیان کردند: «راه امام خمینی (ره) راه ما، هدف او هدف ما و رهنمود او مشعل فروزندهی ماست.» ۱۰/۰۳/۱۳۶۹