۱. شاید به جرأت بتوان گفت در تاریخ تشیع عالِمی نداشتهایم که چنین افقی را در برابر چشم مردم و مسئولین ترسیم کند. «طوبی لکم و حسن مآب»
۲. رهبر عزیز با عرض پوزش، فاصله وجودی بین طلاب جوان و حضرت شما زیاد است و با پوزش بیشتر فاصله ادراکی بین بعضی از بدنه حوزه و ادراک حضرتعالی خیلی معنا دار است!
لذا چند پیشنهاد:
الف) در گام اول میطلبد فهم و باوردقیق حداقل همین بیانیه در بدنه حوزه صورت گیرد.
ب) اساتید حوزه جهت پرچمداری از اندیشهی متعالی امام راحل و حضرتعالی، ترجمان اندیشه امام راحل و دیدگاههای حضرتعالی باشند.
ج) زندگی علمی دوران طلبگی حضرتعالی مورد مطالعه جدّی طلاب جوان قرار گیرد تا به جامعیّت حضرت-عالی حتی در دوران طلبگی پی ببرند.
- به طوری که در ۱۷ سالگی درس رسائل و مکاسب وکفایه تمام شود.
- به خاطر روحیه انقلابی و مواضع با صلابت شاعر عراقی محمدمهدی جواهری علاقمند ایشان میشود.
- در سن ۲۰ سالگی کتابهای جبران خلیل جبران را ترجمه میکند.
- و شهید نواب صفوی در چشم ایشان نماد قهرمانی ومقاومت اسلامی باشد.
۳. حضرتعالی در بیانیه فرمودهاید:«جوانان در همه میدانهای سیاسی، اقتصادی و .... باید شانههای خود را زیر بار مسئولیت دهند.»
هشدار!
ولی نه اینقدر خارج از اسلوب و قاعده که مدیر جوان مسئولیت چند موسسه و نهاد تصمیمگیر را بر عهده گیرد و قدرت تفکّر و خلاقیّت از او سلب شود هم خود و هم مؤسسه را دچار روزمرگی کند.
راهکار:
چهار شرط؛ علم، دلسوزی، روحیه کار جهادی و داشتن وقت کافی برای تصدّی تمام نقشها مراعات شود.
۴. حوزه امروز نسبت به شبهات فرهنگی، اعتقادی و ناهنجاریهای جامعه حالت انفعالی دارد!
راهکار:
فارغ از فضای اداری جمعی دلسوز و خبره مسئولیت دیدهبانی مباحث فکری و اجتماعی همچون سند توسعه پایدار، سند ۲۰۳۰ را برعهده گیرند و پیش از ورود به فضاهای عمومی کشور واکنش قابل قبولی نسبت به آن داشته باشند.
۵. یکی از آسیبهایی که بعضاً در حوزه مشاهده میشود مواجه شدن طلاب جوان با نسخهها و مدلهای تربیتی مخالف مبانی تربیتی امام راحل میباشد.
پیشنهاد: مدرسه تربیتی امام راحل که دارای منطق و الگوی معتبر شرعی و مستند است، تدوین شود. مدرسهای که خروجی آن شهدای انقلاب اسلامی و شهدای دفاع از حرم وکسانی همچون رهبر جریان مقاومت سید حسن نصرالله است.
۶. امروز زبان فارسی، زبان انقلاب است و بقول بزرگی از بزرگان حوزه ما در انقلاب اسلامی مرثیهخوان زیاد داریم ولی فردوسی که حماسههای انقلاب را بسراید، نداریم! حوزه علمیه خود را باید مسئول این امر بداند.
۷. با اینکه زبان و ادبیات عربی تنها راه ارتباطی با تراث شیعه است، ولی متأسفانه قسمتی از ریزشهای طلاب به خاطر ضعف در مسائل ادبی است و تا زمانی که خود انسان دچار یأس و سرخوردگی باشد کجا میتواند در تمدن نوین اسلامی نقش آفرینی کند؟!
راهکار:
الف) نگاه مسئولین و مدیران تصمیمگیر حوزه نسبت به این مقوله تغییرکند.
ب) ونگاه درس مقدماتی = استاد مقدماتی را تبدیل به درس پایه = استاد متخصص نمایند.
ج) بقول طه حسین:«انَّ قراءة الادب القدیم عسیر و فمهه اعسر و تذوقه اشد عسراً»
عدّهای متخصص و متمحض در این مقوله تربیت شوند و کرسی ادبیات در حوزههای علمیه احیاء شود.
۸. به همان ضرورتی که برای پیادهسازی سیرت انقلاب اسلامی نیاز به صورت و نظامسازی بود، برای نهادینه شدن معارف اسلامی و حوزوی در بین مردم و ارائه خدمات اجتماعی نیاز جدّی به صورتبندی و نظامسازی خدمات است.
در پایان از بذل توجهی که فرمودید تشکر و از تصدیع وقتی که صورت گرفت، پوزش میطلبم.