البته رهبر انقلاب، اولین بار، یازده سال پیش (سال ۸۶)، عبارت «جنگ اقتصادی» را مطرح کردند. ایشان در ابتدای آن سال با اشاره به برنامههای دشمن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامیایران عنوان کردند: «من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.»(۱۳۸۶/۰۱/۰۱) چهار سال بعد، در سال ۱۳۹۰ نیز دراینباره چنین فرمودند: «همهی شواهد نشاندهندهی این است که دشمن امروز بر روی چند نقطه، تکیهی اساسی دارد. از واضحترینهایش انسان شروع کند، یکی مسئلهی اقتصاد است... به زانو درآوردن کشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن کشور در زمینهی اقتصاد که منتهی بشود به فلج پایههای اقتصادی.»(۱۳۹۰/۰۳/۰۸) دو سال بعد از آن نیز، «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» را با هدف جلوگیری از حملات اقتصادی دشمن، به دستگاههای دولتی و حکومتی ابلاغ فرمودند. بعدتر، پیشنهاد تأسیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی دردولت، بهمنظور اجرایی شدن سازوکارهای آن را نیز مطرح کردند.
اتاق عملیات جنگ اقتصادی آمریکا
دراین بین، آمریکاییها برای آنکه بتوانند در «جنگ اقتصادی» دست برتر را به همراه داشته و سازوکارهای اجرایی آن را پیاده کنند، نیاز به یک "اتاق عملیات جنگ اقتصادی" داشتند. این اتاق جنگ از سه نهاد مهم تشکیل شده است. اولین نهاد که مهمترین آن هست و نقش فرماندهی در جنگ اقتصادی را ایفا میکند، "وزارت خزانهداری آمریکا" است. مأموریت اصلی این بخش، شکلدهی ساختار تحریمهای بانکی و غیربانکی، حفظ ساختار مذکور، اعمال تحریمهای اقتصادی و در نهایت تنبیه افراد و نهادهایی است که از این تحریمها تخلف میکنند. هدف اصلی وزارت خزانهداری، ایجاد فضای ناامن اقتصادی برای افراد و نهادهای هدف است. همانطور که دیوید کوهن (یکی از مؤثرترین چهرههای وزارت خزانهداری در زمان اوباما که معمار اصلی تحریمهای ایران است) گفته است: "ما فضا را برای بازیگران نامشروع (دولتها، تروریستها یا مجرمان) بسیار سخت کردهایم که خودشان را در اقتصاد مشروع پنهان کنند. این دلیلی است که شفافیت مالی (ساخت، حفاظت و تقویت آن) هستهی اصلی مأموریت وزارت خزانهداری است."
نهاد مهم دیگر در اتاق فرماندهی جنگ اقتصادی، "وزارت خارجهی آمریکا" است. مأموریت اصلی این نهاد همراه کردن بازیگران مهم خارجی در اعمال تحریمها علیه ایران است. مسئولان وزارت خزانهداری از اصطلاح "دیپلماسی مالی" برای تبیین این وضعیت استفاده کردند؛ چراکه بخشی از اقدامات وزارت خزانهداری و وزارت خارجهی آمریکا سفر به کشورهای مختلف طرف تجاری ایران و توجیه آنها برای همراه شدن در اعمال تحریمها بوده و هست. برای مشخص شدن ابعاد این موضوع، خوب است به گزارش بازوی نظارتی کنگرهی آمریکا اشاره کرد. این گزارش که در سال ۲۰۱۳ تهیه شده است، بیان میکند که وزارت خزانهداری با همکاری وزارت خارجهی آمریکا در مدت دو سال، ۱۴۵ مؤسسهی مالی را در شصت کشور جهان دربارهی تحریم ایران توجیه کردند و بهطور ویژه به کشورهایی مانند امارات متحدهی عربی، که نقش مهمی در تعاملات اقتصادی ایران دارد، سفر کرده و نظام مالی آن را برای اجرای تحریمها توجیه کرده است. نهاد دیگر درگیر جنگ اقتصادی علیه ایران، سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) است. این نهاد تمرکز اصلیاش بر کشف روشهای پیچیدهی دور زدن تحریم است. اطلاعاتی که از طرق جاسوسی و امنیتی به دست میآید، در اختیار وزارت خزانهداری قرار میگیرد تا توسط آن بررسی شود و برخوردهای لازم صورت گیرد.
اتاق عملیات جنگ اقتصادی ما کجاست؟
اما متأسفانه با همهی توصیههایی که رهبرانقلاب در این زمینه داشتند، و با همهی اقداماتی که اتاق جنگ آمریکا علیه ایران انجام داد، آرایش اقتصادی کشور تغییر خاصی نسبتبه گذشته نکرد. انتظار این بود که با توجه به جنگ اقتصادی، اقدامات مهمی در راستای کاهش وابستگی به نظام اقتصادی جهان در ایران صورت گیرد که این مهم صورت نپذیرفت. حتی اقدامات پدافندی در مقابله با تحریمها بهکندی و در بیشتر موارد بعد از مشاهده شدن آثار تحریمها صورت میپذیرفت. منظور از اقدامات پدافندی، کارهایی مانند کاهش استفاده از شبکة سوئیفت، یا پیگیری پیمانهای پولی دوجانبه است که میتواند تا حد بسیار زیادی ضربهپذیری نظام بانکی ایران را نسبتبه تحریمها کاهش دهد. پیمان پولی هم هزینهی اعمال تحریم را برای آمریکا افزایش میدهد و هم قدرت رصد و اشراف آن را به چالش میکشد.
با توضیحات فوق، واضح است که جنگ اقتصادی، یک واقعیت انکارنشدنی است و دشمن در حال طراحی و اجرای برنامههای مستمر برای افزایش فشار اقتصادی علیه ایران است تا بتواند مسائل باقیماندهی خودش را با ایران حل کند. بنابراین در جنگ اقتصادی باید متناسب با جنگ، آرایش اقتصاد را شکل داد. اما متأسفانه در اقتصاد کشور آرایش جنگی وجود ندارد. باید همهی مسئولین و نخبگان کشور به این باور برسند که ریشهی اصلی آسیبپذیری ما در جنگ اقتصادی، درونی است و تنها با تکیه به درون مرتفع میشود. کشوری که استعداد ساخت تجهیزات پیشرفته و بسیار پیچیدهی نظامیو هستهای دارد، بهراحتی میتواند مشکلات اقتصادی را حل کند. تنها نیاز به اراده و تمرکز بر ظرفیتهای داخلی است.