گزارش نشریهی خط حزبالله (شمارهی سیوچهارم)
«به یک نکتهای توجّه کنید: ما مواجهیم با یک حملهی همهجانبهی فرهنگی و اعتقادی و سیاسیِ اعلام نشده.»
(۱۳۹۴/۰۷/۱۳) این، همان جملهایست که رهبر انقلاب هشت ماه پیش در مورد حملهی لشکر سیاسی و فرهنگی دشمن هشدار دادند و نقش "بچهحزبالهیها"، "مردمان مومن" و "مسئولان با تعهد" را گوشزد کردند. موضوعی که در بیانات اخیر ایشان در دانشگاه امام حسین بار دیگر با عنوان "یک جنگ تمامعیار نامتقارن" مورد تأکید قرار گرفت.
«در جنگ نامتقارن ارادهها هستند که با هم میجنگند؛ هر ارادهای غلبه پیدا کرد، پیروز خواهد شد. در میدان نبرد، اراده را دچار تزلزل نکنید؛ اگر یک طرفِ جنگ در میدان نبرد ارادهاش سست شد، قطعاً شکست خواهد خورد... . نگذارید تبلیغات دشمن و وسوسههای دشمن، در اراده و عزم راسخ شما تزلزل ایجاد کند؛ این ارادهی مستحکم را نگه دارید؛ این ضامن پیروزی است.»
(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) واضح است که در طول زمان، شرایط این میدان نبرد، همیشه یکجور باقی نمیماند؛ «البته این میدان مبارزه طوفان دارد، سختی دارد، مشکلات دارد، گاهی هراسهای بزرگ دارد.»
(۱۳۹۱/۰۶/۲۸) گاهی جریان استکبار و غربگرایان بهظاهر توفیقاتی بهدست میآورند و فضای تبلیغاتی و فکری فرهنگی کشور را مورد هجمه قرار میدهند اما «باید بدانیم اگر شما بیائید توی میدان، بر دشمنتان پیروز خواهید شد؛ یعنی این سنت الهی است؛ حالا این پیروزی ممکن است یک روزه و یک ساله نباشد، اما در نهایت پیروزی است و قطعاً این پیروزی حاصل خواهد شد. شکست و انهزام در جبههی حق معنی ندارد؛ مگر آن وقتی که اهل حق توی میدان نیایند و کار لازم را نکنند.»
(۱۳۸۸/۰۶/۱۶) نمیتوان این واقعیت روشن را نادیده گرفت که امت حزبالله، امروز رسالت سنگینی بر دوش دارد. چرا که «خرّمشهرها در پیش است»
(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) و میدانهای پرچالشی که جز با همت جانانه باز نخواهد شد؛ اما از چه راهی و چگونه؟ کلید فتح این خرمشهرها چیست؟ رهبر انقلاب به این سؤال از دریچهی آیات قرآن پاسخ میدهند.
سازوکار تحقق وعدههای الهی
«وقتی در حکومت ظالمانه فرعونی، مادر موسی، موسی را به دنیا آورد و مسلّم بود که این بچهی پسر را خواهند کشت، این مادر ماند که چه کند. اینجا وحی الهی به این مادر رسید «فاذا خفت علیه فالقیه فی الیم»؛ وقتی خطر زیاد شد و ترسیدی که بچه بهدست دشمن بیفتد، نگذار او را از تو بگیرند؛ او را به دریا بینداز... . «انا رادوه الیک و جاعلوه من المرسلین». خدای متعال دو وعده به این مادر داد: اوّل این که این بچه را به تو بر میگردانیم، دوم این که او را از مرسلین قرار میدهیم. قرآن میفرماید: این بچه را به مادرش برگرداندیم. تا چشمش روشن شود و محزون نگردد. تا بداند وعده خدا درست است... البته از آن روزی که خدای متعال به دل مادر موسی وحی کرد که «و جاعلوه منالمرسلین»، تا آن روزی که موسی در طور مقام نبوت و رسالت را گرفت و مأمور شد که بیاید بنیاسرائیل را نجات دهد، شاید سی، چهل سال فاصله شد. عزیزان من! اینگونه است که وعدهی الهی تحقّق پیدا میکند؛ منتها بعد از مدّت زمانی.»
(۱۳۷۷/۱۰/۰۴) اینکه اعتماد و اعتقاد به وعدهی الهی داشته باشیم عاملی برای پیروزی و فتح خرمشهرهای پیش روست؛ اما آیا همین به تنهایی کافیست؟ رهبر انقلاب عوامل دیگری نیز برای عبور از این گردنههای سخت برشمردهاند.
خدا به کسی چک سفید امضا نداده
در جریان این مبارزهی تمامعیار و همهجانبه اما وعدهی پیروزی تنها در صورت رعایت شرایط خود محقق خواهد شد. «خدای متعال چک سفیدی نداده است که شما چون برحقید، حتماً پیروز خواهید شد؛ نه، شما پیروز خواهید شد، چون برحقید، و چون ایستادگی میکنید. اگر بایستید، پیروز خواهید شد.»
(۱۳۹۰/۰۷/۲۲) خدای متعال خطاب به پیغمبر میفرماید: «از مشرکین اطاعت نکن. اطاعت نکردن از کفّار همان چیزی است که خدای متعال به آن گفته جهاد کبیر.»
(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) «این تبعیّت نکردن آنقدر مهم است که خدای متعال پیغمبر خود را مکرّر به آن توصیه میکند. آیهی تکاندهندهی اوّل سورهی مبارکهی احزاب: پیغمبر! تقوا داشته باش و از کافران تبعیّت نکن؛ اِنَّ ا...َ کانَ عَلیمًا حکیمًا، ما میدانیم مشکلات تو را، ما میدانیم فشارهایی که بر تو وارد میکنند تا تو را وادار به تبعیّت کنند -تهدید میکنند، تطمیع میکنند- امّا شما مراقب امر و نهی الهی باش، اِتَّقِ ا...َ، حواست جمع باشد. وَ لا تُطِعِ الکافِرین؛ این اطاعت نکردن از کافرین، آن چیز بزرگ و مهمّی است که خدای متعال با این لحن با پیغمبرش حرف میزند.»
(۱۳۹۵/۰۳/۰۳)
ایستادگی در زمانه جنگ احزاب
«وقتی در جنگ احزاب، قریش از یک طرف، یهود از یک طرف، سقیف از یک طرف و انواع و اقسام دشمنان از اطراف حمله کردند و مدینه را محاصره نمودند، در آنجا مردم دو دسته شدند؛ مؤمنین یکطور، غیرمؤمنین و کسانی که «فی قلوبهم مرض» بودند، یکطور دیگر. آنهایی که در دلشان مرض بود میگفتند: ما فریب خوردیم؛ اسلام نتوانست به ما عزّت و امنیت دهد و ما را نجات بخشد. ببینید؛ اطراف مؤمنین را محاصره کرده بودند. این حزبها و گروههای دشمن، شرقیاش، غربیاش، همسایهاش، دوردستش، همه دست به دست هم داده بودند، سر به هم آورده بودند و به دولت اسلامی حمله کرده بودند؛ اما مؤمنین میگفتند: «هذا ما وعدنا الله و رسوله»؛ ما تعجّب نمیکنیم. این همان چیزی است که خدا و پیامبر به ما وعده کرده بودند: «الّذین امنوا یقاتلون فی سبیلالله والّذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت». شما که مؤمنید، در راه خدا مبارزه میکنید. آنهایی که با خدا میانهای ندارند، در راه طاغوت مبارزه میکنند. آری؛ آنها هم مبارزه میکنند؛ ولی اگر مبارزه کردید، اگر ایستادید، اگر صبر و ثبات خودتان را از دست ندادید، شما پیروزید؛ اما اگر رها کردید، احساس ضعف و نومیدی کردید، عقبگرد کردید، نه. پس، حضور دشمن و حمله دشمن، مایه تعجّب نیست؛ «هذا ما وعدناالله و رسوله و صدقالله و رسوله و مازادهم الا ایمانا و تسلیما». بنابراین، وعدهی الهی مسلّم است؛ یعنی هم در صورت مبارزه، در صورت صبر و در صورت ایستادگی، پیروزی به دست میآید و هم در صورتی که شما صادق باشید، دشمنیها به سمت شما توجّه پیدا میکند.»
(۱۳۷۷/۱۰/۰۴)
روزگار مشاهده وعدههای الهی
پیروزیهای کوچک و بزرگ در طول تاریخ انقلاب اسلامی، نشانهای است برای دستیابی به پیروزی بزرگتر. مثل مادر موسی
علیهالسلام که بازگشت کودک دلبندش نشانهای برای تحقق وعدهی بزرگتر بود و مثل مجاهدان جنگ احزاب که سختیها را میدیدند و اتفاقاً همینها بر اسلام و ایمانشان به وعدههای الهی میافزود. اما امروز همچون روزهای اول انقلاب «جوان مؤمن بصیر ما، نصرتهای الهی را در مقابل چشم خود میبیند. خدای متعال وعده کرده است که اگر با ایمان، در میدان سعی و مجاهدت قدم بردارید، به شما کمک خواهد کرد و به شما نصرت خواهد داد... وقتی خدا به شما کمک برساند و شما را نصرت کند، هیچ قدرتی نمیتواند بر شما غلبه کند. این وعدهی الهی است؛ این وعده را ملت ما و جوانان امروز ما در مقابل چشم دارند میبینند.»
(۱۳۹۰/۰۳/۱۰) و همینها کلید فتح نهای خواهد بود: «توکّل، اعتماد به خدا، اعتماد به پیروزی نهایی، اعتماد به قدرت انسان، به قدرت ارادهی انسان مؤمن»
(۱۳۹۵/۰۳/۰۳)