یادداشت دکتر حسین مظفر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
در زمان غیبت امام عصر (عج)، نظام مبتنی بر ولی فقیه از ظرفیت عظیمی در عرصهی حیات سیاسی-اجتماعی و برای ادارهی جامعه برخوردار است. به اعتقاد ما در عصر غیبت کبری این ولی فقیه است که مسئولیت ادارهی جامعه را بر عهده دارد. تمام اختیارات امام معصوم (ع) به ولی فقیه منتقل میشود و ولی فقیه با اتکای بر این اختیارات منبعث از حاکمیت الهی میتواند در رأس نظام سیاسی قرار گیرد و از منظر الهی به حکومت و سیاست بنگرد. این ظرفیت استثنایی عظیمی است که در آموزههای شیعی وجود دارد.
از سوی دیگر ویژگیها و شرایط در نظر گرفته شده برای ولی فقیه ظرفیت مضاعفی را در ادارهی کشور به نمایش میگذارد؛ ویژگیهایی مانند فقاهت، اجتهاد، تقوی، عدالت، آگاهی و آشنایی با مسائل روز و امور بینالملل. این ویژگیها وقتی در ولی فقیه جمع میشود و در کنار آن مشروعیت و اقتدار الهی قرار میگیرد، طبیعی است که بصیرت و ژرفاندیشی حکیمانهای را به ارمغان میآورد که ولی فقیه را قادر میسازد در شرایط و بحرانهای پیچیده و غبارآلود که شناخت آن برای دیگر افراد دشوار است، تصمیمات مدبرانه و حکیمانهای بگیرد تا کشتی جامعه در دل طوفانها و بحرانها و فتنهها به ساحل نجات و سلامت رهنمون گردد.
در جریان هجدهم تیر 1378 و حوادث پس از انتخابات 1388 که شرایط کشور غبارآلود و فتنهآلود شد، این ظرفیت الهی بود که توانست فراتر از نخبگان فرهنگی و سیاسی مسائل جامعه را با ژرفاندیشی رصد کند و در افشای توطئه پیشگام شود و در ایجاد بصیرت و آگاهیبخشی به جامعه نیز نقشآفرینی کند و تزلزلهای ناشی از فتنهها را به آرامش و سکون مبدل سازد.
این نعمتی بزرگ و قابل ستایش است که باید شاکر آن باشیم. البته شکرگزاری از این نعمت الهی نیز مستلزم شناخت دقیق این ظرفیت الهی و حمایت و اطاعت از فرامین رهبری و چنگ زدن به این ریسمان الهی است. انسجام و وحدت ملی حول رهنمودهای ایشان است که میتواند استمراربخش این نعمت در همهی عصرها و همهی نسلها باشد. خوشبختانه مردم و ملت فداکار ایران نیز قدرشناس این نعمت هستند و در طول بیش از سی سال انقلاب، با هزینههایی که برای دفاع از این گوهر ولایی کردهاند، وفاداری خود را بهخوبی به اثبات رساندهاند. رهبری به دلیل جایگاهی که دارد، طبیعی است که صبر و حوصلهای فراتر از دیگر افراد و مسئولان داشته باشد تا با این صبر پیامبرانه برای جهلزدایی و تخلفزدایی از مردم و ملت تلاش کند. تمام تلاش رهبری در درجهی اول برای آگاهیسازی و هدایتگری است.
قطعاً گمراهی و غفلتِ حتی گمراهان برای رهبری سخت است. ویژگی «عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم1» که از ویژگیهای پیامبران الهی است، در رهبری و ولی فقیه زمان هم وجود دارد. برای همین است که مسائلی مانند توهین و بیحرمتی و پاره کردن عکس و اقدامات تخریبی مشابه که خشم و عصبانیت دیگر حاکمان را برمیانگیزاند و آنها را به انتقامگیری و انقامجویی میکشاند، در رهبری مبتنی بر نظریهی ولایت فقیه معنی ندارد و در تصمیمگیری ایشان تأثیر نمیگذارد. برای همین است که حضرت امام وقتی با پاره شدن عکسهایش روبهرو میشدند، نهتنها عکسالعملی نشان نمیدادند، بلکه شیفتگان و دلدادگان خودشان را که عصبانی و متأثر بودند، آرامش میدادند و به صبر و حوصله فرامیخواندند. رهبری فرزانه هم همین تجربهی امام را بارها در جریان هجدهم تیر و حوادث دیگر در برابر شیطنتها و حرمتشکنیها به نمایش گذاشتند.
اتفاقاً همین صبر و حوصله و تدبیرها است که باعث ریزش بخش مهمی از هواداران مخالفان و معاندان میشود. همین وضع در جریان پس از انتخابات اتفاق افتاد. رهبر معظم انقلاب در برابر تخریبها و شیطنتها با تمام وجود سعی کردند که آگاهسازی کنند و مخالفان را اقناع کنند. حتی برخی مخالفان را در مراحل اولیه مورد تفقد و دلجویی قرار دادند تا بلکه بر ایشان تأثیر بگذارند. البته این اقدامها بر هواداران تأثیر جدی گذاشت و یارگیریهای آنها را کاهش داد و حضور تخریبی آنها را در کف خیابانها بهشدت تقلیل داد. این از ویژگیهای رهبری ولایی و الهی است.
پینوشت:
1. توبه، 128