
در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند. مرتضی حیدری آلکثیر از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن آن را در ادامه منتشر میکند.
زندان به خواب رفته و در گوشش غوغای رد پای تو پیچیدهست
شب نیست، در تراکم خاموشی خورشید در عبای تو پیچیدهست
باران تلاش میکند از اشکت یک حرف تازه کشف کند اما
اقلیم گریههای تو مرموز و دنیای چشمهای تو پیچیدهست
بغداد این طبیعت روزنکُش آیا از این دریچه خبر دارد؟
یا نور بی اجازۀ زندانبان در باغ ربنای تو پیچیدهست؟
آه ای سجود یکسره، با زنجیر زیباتری به چشم خدا انگار
طوق ستارگان جهان امشب بر قابی از حیای تو پیچیدهست
بنگر! از این دریچه نگاه باد دزدانه بر نگاه تو میافتد
برگی پیام سبز خدایی را در نامهای برای تو پیچیدهست
شب مثل قبل شعلهور است اما، دنیا برای بار نُهم دنیاست
خورشید کوچه کوچۀ ظلمت را نُه بار در اِزای تو پیچیدهست