others/content
نسخه قابل چاپ

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۶

شعرخوانی آقای سعید حدادیان

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در شامگاه شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ و همزمان با شب ولادت کریم اهل‌بیت حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند. آقای سعید حدادیان از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن، فیلم و صوت آن را در ادامه منتشر میکند.

[دریافت فیلم]

قصیده
باز دلتنگ زنگ مدرسه‌ام
دنگ‌دنگی که می‌شود پر و بال
حسرت مشق‌های ننوشته
لذّت بیست‌های اوّلِ سال
مزۀ تلخ ترکه‌های انار
مزۀ ترش زالزالکِ کال
خنکای نسیم اوّل صبح
پر کشیدن در آسمان خیال
کیف و کفشی که آرزویم بود
نرسیدم به آرزوی محال
هم‌نوا با اذان صبح شدن
ذکر بی‌بی و عطر احمد و آل
با سماور چهارقُل خواندن
صبح‌دم شکر قادر متعال
اول صبح دوری از مادر
زنگ آخِر ترانه‌های وصال
آبرنگی که باز هم گم شد
بین نقّاشی از جنوب و شمال
قصّۀ جنگ رستم و سهراب
داستان قشنگ رستم و زال
قصّۀ بوسه‌های شیطانی
ماجرای دو مار خوش‌خط و خال
قصّۀ لاک‌پشت و مرغابی
می‌توان پر کشید در همه حال
قصّه‌های کلیله و دمنه
مکر روباه و حیله‌های شغال
شبِ باران، صدای چکّۀ سقف
صبحِ برفی، بدون چکمه و شال
آشِ شلغم، بُخور بابونه
چه نیازی به دکتر اطفال؟
نرود از مشام جان هرگز
بوی بابا و عطر نان حلال
می‌زد از دیدن طلب‌کاران
گاه‌گاهی لب پدر تبخال
آب و نان مرا به‌سختی داد
تا رسیدم به درس صفحۀ دال
چند روزی شدم کمک‌خرجش
تقّ و تق می‌کند هنوز بلال
بانک بی‌اختلاس من، قلّک!
سرفۀ سکّه از گلوی سفال
شوق مشهد شکست قلّک را
عمر بی‌بی ولی نداد مجال
شب قدر و قرائت قرآن
عالمی داشتم؛ برای مثال...
دل بی‌دست و پای من لرزید
از تماشای سورۀ زلزال
داستان یتیم و کاسۀ شیر
ماجرای عقیل و بیت‌المال
روزی از مدرسه که برگشتم
کسی از من نکرد استقبال
تک درخت کنار خانه شکست
نکند مادرم...؟ زبانم لال!
دیگر آن شوق کودکانه گذشت
آه از عمر، عمر رو به زوال!
آسمان از ولایت مولا
داد سهم مرا تمام و کمال
پدرم نوکر امام حسین
مادر من کنیز احمد و آل
یاد آن روضه‌های هر هفته
عطر عود و تبسّم تمثال
با صدای گرفتۀ مرشد
باز می‌شد همیشه راه وصال
در هیاهوی ظهر عاشورا
کشته می‌داد روضۀ گودال
قصّۀ انقلاب و قصّۀ جنگ
کرد خوبان قصّه را غربال
سینه‌سرخان مسجدی رفتند
تا فراسوی آسمان خیال
رنگ دشمن سفید شد چون گچ
روی ظالم سیاه مثل زغال
دوستانم شهید گمنامند
نام من شد بسیجی فعّال
سال‌ها رفت و پای درس حساب
کسی از حال ما نکرده سؤال
الغرض یک کلام هم با عشق
حکم، حکمِ تو بود در همه حال


* رهبر انقلاب: طیب‌الله انفاسکم، خیلی خوب پخته و جاافتاده بود.
....
نام پرونده : دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۶
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی