دشمنشناسی و در رأس آنها شناخت آمریکا و اهداف و تاکتیکهای آن در برابر جمهوری اسلامی و مردم ایران، موضوع بیانات هفتهی گذشتهی رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مردم قم بود؛ موضوعی که رهبر انقلاب با نگاهی عمیق و هوشمندانه، در قالب درسها و عبرتهای قیام نوزدهم دی سال ۱۳۵۶ بیان کردند.
«بدانیم آمریکا ایران را چه جور میپسندد و چه جور آرزو میکند، چه جور میخواهد؛» این، محوری مهم از درسها و عبرتهای ماجرای تاریخی نوزدهم دی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، امسال، در دیدار سالانهی جمعی از مردم قم بیان کردند.
قریب به نیم قرن از انقلاب اسلامی ایران میگذرد، امّا آرزوهای آمریکا نسبت به ایران تغییر نکرده است. کارتر در سفر خود به تهران که یک سال پیش از انقلاب انجام شد، تعریف و تمجید فراوانی نسبت به رژیم پهلوی کرد و ایران را «جزیرهی ثبات منطقه» خواند. امروز نیز آمریکا چنان ایرانی را میپسندد و میخواهد، با این مختصّات:
۱) وابسته و مطیع محض در سیاست خارجی؛
۲) مستبد و سرکوبگر نسبت به هر گونه مخالفت در داخل؛
۳) دارای شکاف طبقاتی شدید و پایین بودن سطح زندگی عموم مردم؛
۴) عقبمانده در علم و فنّاوری؛
۵) دور از ارزشهای اخلاقی و اسلامی و غرق در ابتذال و فساد.
پنج ویژگی فوق، سرفصل خصوصیّات اصلی و بارز حکومت پهلوی بود؛ خصوصیّاتی که هیچ ناظر منصفی نمیتوانست آنها را رد کند. بااینحال، چنین ایران منحط و عقبافتادهای مورد پسند و حمایت آمریکا بود. امروز نیز آمریکاییها چنین ایرانی را میخواهند و میپسندند، چرا که ایران باعظمت، مقتدر، مستقل و دارای فرهنگ اصیل اسلامی، به طور طبیعی نمیتواند در مدار سلطهی کاخ سفید باشد؛ پس برای رسیدن به اهدافشان تلاش میکنند تا بار دیگر همان خصوصیّات دورهی پهلوی را در ایران احیا و تحمیل کنند. یکی از اهداف اصلی بزک دورهی پهلوی و تحریف تاریخ نیز همین است؛ میخواهند زشتیها را زیبا جلوه دهند و کاستیها را پنهان کنند و تصویری کاریکاتوری و جذّاب از آن دورهی سراسر فساد و خفقان و وابستگی، برای مخاطب، بهخصوص نسل جوان، بسازند و نمایش دهند.
خطای محاسباتی دستگاه آمریکا
دوّمین درس مهمّی که رهبر انقلاب دربارهی قیام نوزدهم دی مردم قم بیان فرمودند، لزوم توجّه به خطاهای محاسباتی آمریکا بود. ایشان مخاطب اصلی این درس را افرادی دانستند که مرعوب آمریکا هستند؛ یعنی «کسانی که به ظواهر آمریکا دل میبندند و عظمت معنوی ملّت خودشان را از یاد میبرند، خدا را از یاد میبرند و آمریکا در نظرشان جلوه میکند.» از نظر این جماعت، آمریکا ابرقدرتی شکستناپذیر و فعّال مایشاء است که چارهای جز تسلیم در برابر قدرت آن وجود ندارد؛ امّا تاریخ انقلاب اسلامی ایران، بهتنهایی، برای ردّ چنین تصوّری کفایت میکند.
آمریکاییها در قضیّهی انقلاب اسلامی دچار خطای محاسباتی شدند و ایرانی که «جزیرهی ثبات» میدانستند، ظرف یک سال، با انقلابی مردمی از چنگشان خارج شد. پس از انقلاب نیز آمریکاییها دربارهی جمهوری اسلامی، کم خطای محاسباتی نداشتند؛ انواع و اقسام دشمنیها و توطئهها را برای به زانو درآوردن ایران انقلابی طرحریزی و اجرا کردند، امّا نتوانستند به هدف خود برسند.
رهبر انقلاب، در جمعبندی درس دوّم این ماجرای تاریخی، تأکید کردند: «آن دیوار بتونی استکبار غرب از جایی ترک خورد که بیشترین امید را به آنجا داشت؛ از ایران. [انقلاب اسلامی] حقیقتاً حصار غرب را متزلزل کرد؛ این دیوار بتونیای که با تبلیغات و با پول و با رشوه و با انواع و اقسام جنایات درست کرده بودند ــ و هنوز هم البتّه وجود دارد؛ و این دیوار باید خراب بشود ــ اوّلین تَرک را انقلاب اسلامی در آن به وجود آورد.»
مصونسازی افکار عمومی
سوّمین و شاید مهمترین درس قیام نوزدهم دی مصونسازی افکار عمومی نسبت به تبلیغات دشمن است. سال ۱۳۵۶ کوشیدند با ابزار روزنامه و آن مقالهی کذائی ضدّ امام خمینی
رحمهالله، قلبها و افکار مردم را مسموم و از ایشان دور کنند ــ که با هوشیاری مردم قم این پروژه شکست خورد و به ضدّ خود مبدّل شد ــ و امروز نیز همان هدف مسمومسازی افکار عمومی، با ظهور و بُروز ابزارهای جدید رسانهای و ارتباطی، در سطحی بسیار گستردهتر و متنوّعتر در حال اجرا است.
مروری بر بیانات و مواضع رهبر معظّم انقلاب اسلامی در ایّام اخیر، بهروشنی گویای این مسئله است که مقابله با تبلیغات و دروغهای دشمن و جنگ رسانهای او ــ که ایشان از این مقابله با عنوان «تبیین» یاد میکنند ــ دغدغهی جدّی و بسیار مهمّ ایشان است. نگاهی به آرایش فعلی دشمن نشان میدهد اگرچه آنها در ظاهر از اقدامات و تهدیدهای اقتصادی، امنیّتی و حتّی نظامی سخن میگویند، امّا در عمل و واقعیّت امر، آنچه بیوقفه و در بالاترین سطح خود در جریان است جنگ رسانهای و تبلیغاتی است؛ جنگی چندوجهی و بسیار پیچیده که ابعاد و لایههای مختلفی دارد: میخواهند عدّهای را مرعوب کنند، برخی را با وعدههای توخالی فریب دهند، برخی را مأیوس و منفعل کنند، عدّهای را با برچسبزنی و هجمه منزوی و از میدان به در کنند، و کارهایی مانند اینها.
در چنین شرایطی، «امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاههای تبلیغاتی ما، برای دستگاههای فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پردهی توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند.»
پاسخ به یک شبههی قدیمی امّا مهم
شبههی «چرایی عدم مذاکره و رابطهی جمهوری اسلامی با آمریکا» اگرچه قدیمی، امّا از منظری مهم و قابل تأمّل است؛ چرا؟ چون به دلایل و اَشکال مختلف، در دورههای مختلفی بیان شده و از این طریق سعی میشود بر اذهان و افکار عمومی اثرگذاری شود. این اثرگذاری چند هدف را به صورت موازی و همزمان دنبال میکند که از جمله میتوان به این دو مورد اصلی اشاره کرد: اوّل آنکه مقصّر عدم ارتباط و خصومت ایران است و آمریکا با ایران و ایرانی دشمنی ندارد، و دوّم آنکه با مذاکره و ارتباط با آمریکا میتوان مشکلات کشور را حل کرد.
رهبر انقلاب، در این سخنرانی، به صورت مستقیم به این شبهه اشاره کرده و فرمودند: «بعضیها میگویند: شما که نسبت به آمریکا، نه حاضرید مذاکره کنید، نه حاضرید ارتباط برقرار کنید، [پس] چرا با کشورهای اروپایی ارتباط دارید؟ خب آنها هم مثل آمریکایند، چه فرقی میکند؟ خب همانطور که آنها سفارت دارند، این هم داشته باشد. نه، فرق هست [بین اینها]. فرقش این است که آمریکا اینجا تملّک کرده بود، از کف او و قبضهی او بیرون کشیده شد؛ کینهی او نسبت به کشور و انقلاب، کینهی شتری است و به این آسانیها دستبردار نیست. این فرق میکند با فلان کشور اروپایی. بله، آن کشور اروپایی هم دوستِ عزیزکردهی ملّت ایران نیست؛ این را ما میدانیم، بلدیم، امّا این با آن خیلی فرق دارد. با انقلاب اسلامی، آمریکا یک ثروت عظیم، یک امکان عظیم سیاسی و اقتصادی را از دست داده، بعد هم در این چهل و چند سال چقدر خرج کرده برای اینکه بتواند مجدّداً ایران را از چنگ انقلاب اسلامی بیرون بیاورد و در اختیار خودش قرار بگیرد و نتوانسته. کینهی او با جمهوری اسلامی با کینهی فلان کشور دیگر فرق دارد؛ خیلی فرق دارد. علّت اینکه ما بین آمریکا و دیگر کشورهای غربی تفاوت قائل میشویم، این است: آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند، لذا هر جور بتواند دشمنی میکند.»
ایشان، در پایان بیاناتشان دربارهی این موضوع، از قول کارشناسان و فعّالان اقتصادی کشور حلّ مشکلات اقتصادی و تحقّق رشد هشتدرصدی را به عنوان یکی از اهداف کشور، بدون احتیاج به خارج میسّر دانستند و به این ترتیب بهانه را از کسانی که ادّعا میکنند کشور در بنبست است و چارهای جز رفتن زیر بار باجخواهیهای بیپایان آمریکا نیست، گرفتند.