رهبر انقلاب اسلامی در سالروز وفات امام خمینی (ره) در ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ فرمودند: «آن چه در مقابل چشم ما است و داریم مشاهده میکنیم که مساله فلسطین شده است مساله اول دنیا؛ این خیلی مهم است. سالهای متمادی تبلیغات رسمی رسانههای وابسته به آمریکا و وابسته به مراکز صهیونیستیِ ثروتمند سعیشان این بود که کاری کنند که نام فلسطین و مسئله فلسطین به تدریج کمرنگ بشود و تدریجاً به فراموشی سپرده بشود و مردم یادشان برود که یک چیزی هم به نام «فلسطین» وجود داشته! سالها سعی کردند و پول خرج کردند برای این کار، امروز علیرغم آنها، مسئله فلسطین مسئله اول دنیا است» (۱).
رسانهی KHAMENEI.IR به همین مناسبت در این یادداشت به قلم سجاد مرادی کلارده؛ پژوهشگر روابط بینالملل به بررسی چگونگی نجات فلسطین از فراموشی و تبدیل شدن به مسئله اول دنیا خواهیم پرداخت.
موضوع فلسطین و مبارزه مردم این پهنه برای احقاق حقوق از قدمتی نزدیک ۸۰ سال برخوردار است. از آغاز این مبارزه از ۱۵ می ۱۹۴۸ یعنی روز نکبت و تشکیل رژیم صهیونیستی و در ادامه تحولاتی مانند خیزش قدس (هبه القدس) در سال ۱۹۶۷، شروع انتفاضه سنگ (انتفاضه الحجاره) در ۱۹۸۷، انتفاضه الاقصی در سال ۲۰۰۰، انتفاضه قدس در سال ۲۰۱۵ تا تشدید عملیات علیه نظامیان اشغالگر در کرانه باختری در سال ۲۰۲۲، نکتهای که بسیار جلب توجه میکند تبلیغات و حمایتهای رسانهای از رژیم اشغالگر و در مقابل، محکومیت حق فلسطینیان در بازپسگیری سرزمینشان بود.
کمرنگ شدن مساله فلسطین توسط رسانههای جریان اصلی
رسانهها نقش کلیدی در شکل دادن به واقعیتها دارند. این که چرا به برخی بحرانها و قربانیان آنها بیش از سایر موضوعات اهمیت داده میشود، حاکی از نقش فزاینده رسانهها است. مالکوم ایکس فعال حقوق سیاهپوستان در آمریکا درباره قدرت رسانهها گفت: «رسانهها قدرتمندترین موجودیت روی زمین هستند. آنها این قدرت را دارند که بیگناهان را مجرم جلوه دهند و مجرمان را بیگناه کنند و این قدرت است»
(۲). رسانهها در بحرانها میتوانند استاندارد دوگانهای ایجاد کنند که یک طرف را متجاوز و طرف دیگر را قربانی جلوه دهد. موضوع فلسطین از همین دست است. هنگام طرح موضوع فلسطین، رسانههای غربی عامدانه حقوق فلسطین را نادیده میگیرند
(۳). آن چه به کمرنگ شدن موضوع فلسطین منجر شده، به چند دلیل برمیگردد:
۱- پررنگ بودن نقش رسانههای جریان اصلی در پوشش اخبار بینالمللی
در نتیجه درک افراد از وقایع و رخدادها در سطح جهان آن چیزی است که رسانههای غربی به نمایش میگذارند. این موضوع هم باعث تحریف مداوم اخبار و هم ایجاد دیدگاه تکبعدی در بیننندگان میشود
(۴). این رسانهها برای فلسطینیها عبارت «میمیرند» و برای صهیونیستها «کشته میشوند» را به کار میبرند، حماس را گروه تروریستی معرفی میکنند و انگاره «تروریسم» برای فلسطینیان در مقابل «دفاع از خود» برای صهیونیستها را مطرح میکنند. همان طور که ریاض منصور سفیر فلسطین در سازمان ملل در جنگ کنونی غزه گفت: «تاریخ برای برخی رسانهها و سیاستمداران از زمانی شروع میشود که اسرائیلیها کشته میشوند»
(۵).
۲- نقش دولتها و انعکاس سیاست رسمی آنها در محتواهای رسانهای
همگامی این چنینی باعث شده تا حق فلسطینیان برای دفاع، به تروریسم ترجمه شود و سیاست مبتنی بر ترور رژیم در فلسطین بیاهمیت جلوه داده شود. استفاده مطبوعات از عبارات درگیری، خشونت، ناآرامی، جنگجویان فلسطینی، بدترین ناآرامی مذهبی، حرکت امنیتی، تحریکات مسلمانان، برگرداندن نظم و شورش هزاران نمازگزار برای نمایش قربانی بودن رژیم و قرار دادن آن در حالت تدافعی باعث شده تا این گونه بازنمایی شود که رفتار تهدیدآمیز مسلمانان باعث میشود که صهیونیستها اقدامات حفاظتی انجام دهد. در بریتانیا نیز رسانهها، افراد مخالف سیاست رسمی را کنار میگذارند. جرمی کوربین سیاستمدار برجسته از افرادی بود که به دلیل به چالش کشیدن سیاستهای رژیم صهیونیستی، با برچسب «یهودستیز» روبرو شد. جورج گالووی نماینده سابق پارلمان بریتانیا نیز که در رسانههای مختلف، نابرابریها را درباره مسئله رژیم و فلسطین فاش میکرد، با اخراج روبرو شد. لذا ایجاد چالش در مقابل اقدامات اشغالگران، با خشم صاحبان قدرت مواجه خواهد شد
(۶).
۳- تلاشهای جهانی رژیم صهیونیستی
ﻛﻨﺘﺮل رﺳﺎﻧﻪﻫﺎ، ﻧﺸﺮ ﻛﺘب و ﻣﻘﺎلات ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن، ﺑﺮﮔﺰاری جلسات ﺳﺨﻨﺮاﻧﻲ، ﺗﺒﻠﻴﻎ در ﺳﻄﺢ داﻧﺸﮕﺎهها، جذب داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن و ریاست بسیاری از بنگاههای رسانهای به دست حامیان رژیم صهیونیستی، برخی از برنامههای برای تاثیر بر اﻓﻜﺎر ﻋﻤﻮﻣﻲ جهانی است. برای مثال حامیان رژیم در رسانهها و دانشگاههای اروپا و آمریکا حضور فعال دارند. بیشتر تحلیلگران روزنامههای مشهور و شبکههای رادیویی و تلویزیونی، آشکار و پنهان از این رژیم حمایت میکنند. برای مثال در آمریکا بیش از ۲۰۰ واحد سازمان آیپک در دانشگاهها، شیوه گفتار و رفتار استادن و دانشجویان را در قبال رژیم رصد میکنند. رسانهها همچنین ابزاری برای جذب یا طرد افراد در ساختار هستند. برای مثال لابی صهیونیستی از راه ارسال ایمیلهای گسترده و کنترل رسانهها میتواند به راحتی بخت کسی را برای کرسی سیاسی افزایش یا کاهش دهد
(۷). رسانهها در واقع ابزار قدرت نرم رژیم هستند و همین باعث میشود موضوع فلسطین به فراموشی سپرده شود. ناچمن شای از اعضای کنست در مصاحبه با مرکز شورنشتاین در سال ۲۰۱۴ گفت: «اکنون نبرد از قدرت سخت به قدرت نرم منتقل شده است. رسانهها در این انتقال نقش بسزا دارند»
(۸).
چگونه فلسطین به مساله اول دنیا تبدیل شد؟
با این حال بعد از هفتم اکتبر و عملیات طوفان الاقصی، فلسطین به یکی از مهمترین حوزههای بحرانی در جهان تبدیل شد و رسانههای جریان اصلی که تا قبل از آن به جنگ اوکراین و ... میپرداختند، متوجه جنگ غزه شدند. برای این موضوع که چگونه این جنگ باعث شد تا فلسطین به مساله اول دنیا تبدیل شد، میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
میزان بالای جنایتهای اشغالگران در حق فلسطینیان
میزان جنایتهای رژیم صهیونیستی از جمله حمله به مدارس، پناهگاهها و بیمارستانها، جنگ غزه را به یک تراژدی در تاریخ تبدیل کرده است. تاکنون حدود ۳۷ هزار نفر در طول هشت ماه گذشته در این جنگ شهید و حدود ۲۰ هزار نفر زخمی شدهاند
(۹). این در حالی است که طبق آمار سازمان ملل در فوریه ۲۰۲۴،
تعداد غیرنظامیان
کشته شده در جنگ
اوکراین که از سال ۲۰۲۲ آغاز شده حدود ۱۰ هزار نفر است
(۱۰). بیش از ۱۵ هزار نفر از شهدا در غزه، کودک هستند
(۱۱). این جنایتها تاثیر گستردهای بر افکار عمومی برجا گذاشته و انعکاس گسترده رسانه
ای یافته است.
عملکرد رسانهها
عملکرد رسانهها از دلایل مهمی است که مساله فلسطین را به دنیا شناساند. بعد از طوفان الاقصی، رسانههای مختلف که از پوشش منطقهای و جهانی برخوردار هستند نقش مهم و پررنگی در انعکاس اخبار فلسطین و پوشش گسترده آن ایفا کردهاند. در این راه بیش از ۱۰۰ خبرنگار در سرزمینهای اشغالی جان خود را از دست دادند. رسانههایی همچون المنار، العالم و به ویژه شبکه الجزیره که در سطح جهان پخش میشود، از هفتم اکتبر بخشهای مختلفی از اخبار و گزارشهای خود را به پخش اخبار فلسطین و پوشش زنده آن اختصاص دادند. رژیم صهیونیستی ابتدا سعی کرد تا با تعطیلی دفاتر این رسانهها از جمله الجزیره، پوشش خبری را متوقف کند اما خللی در روند پوشش اخبار ایجاد نشد.
آگاهی جهانی نسبت به مساله فلسطین
اگر تا قبل از این موضوع فلسطین به یک موضوع سیاست خارجی در بسیاری از کشورها مربوط بود و حمایتهای جهانی شامل آن نمیشد، اما پخش جنایتهای رژیم در ایجاد فاجعه انسانی در غزه باعث ایجاد آگاهی در جوامع مختلف نسبت به این مساله شد. ایجاد آگاهی بیشتر بین اقشار مختلف به ویژه در بین کشورهای اروپایی نمود بیشتری یافته است. در واقع مردم در اقصی نقاط این منطقه از سوئد در اروپای شمالی تا آلمان، انگلیس، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی با وجود ممنوعیت تظاهرات و حتی اعمال جرایم سنگین نسبت به تظاهرکنندگان، تجمعات زیادی را در حمایت از فلسطین و علیه کشتار توسط صهیونیستها و حمایت کشورهای اروپایی به راه انداختند. همین آگاهی جهانی باعث شده است تا بسیاری از دانشجویان در دانشگاههای مختلف آمریکا در حمایت از فلسطین به پا خیزند و حتی کشورهایی چون سوئد و اسپانیا در اروپا حمایت خود را از کشور مستقل فلسطینی اعلام دارند.
حمایتهای گسترده در بین جوانان غربی
یکی از مهمترین موضوعاتی که فلسطین را به مساله اول دنیا تبدیل کرد، آگاهی نسل جدید در غرب از جنایتهای رژیم در قبال فلسطینیان در طول دهههای گذشته و به ویژه بعد از عملیات طوفان الاقصی بود. مهمترین تلاش رسانههای جریان اصلی در غرب بر تاثیرگذاری روی جوانان نسل جدید متمرکز است؛ این در حالی است که بسیاری از صاحب نظران حمایتهای جوانان غربی از فلسطین، را به عنوان افزایش شکاف بین نسلها در نظر گرفتند. از جمله نیل فرگوسن استاد دانشگاه هاروارد و از جمهوریخواهان تندرو ضمن تایید این مساله گفت: «گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال در آمریکا و انگلیس به شدت ضد اسراییل و طرفدار فلسطین هستند. باید در مورد افول حمایت اسرائیل نگران باشیم»
(۱۲).
آنچه امروز در بسیاری از دانشگاههای مشهور آمریکا و برخی کشورهای غربی میگذرد و این محافل را به محلی برای اعتراض به نسل کشی در غزه تبدیل کرده، نمود دیگری از تغییر در نگرش نسل جوان جهان نسبت به موضوع فلسطین است. موضوعی که از دید صاحبنظران و سیاستمداران غربی هم دور نمانده و به شدت آنان را نگران کرده است.
همانقدر که رژیم صهیونیستی از مبارزه مسلحانه مقاومت وحشت دارد و آن را خطرناک میداند، بیداری جهانی نسبت به ماهیت این رژیم نیز برای آن خطرناک و مهلک است.