دیدار رهبر انقلاب با رئیس اقلیم کردستان عراق، نه یک نقطه، بلکه تداوم خطی است که همواره بر ضرورت انس و روابط تاریخی جمهوری اسلامی ایران و کردها، تأکید کرده است.
روز هفدهم اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳ هجری شمسی برای اقلیم کردستان عراق، روز ویژهای بود. چرا که نیچروان بارزانی رئیس اقلیم، در چنین روزی در تهران، به دیدار حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی رفت و فضای دوستانه و خودمانی این دیدار، توجه رسانههای منطقه و جهان را به سوی خود جلب کرد.
دیدار رهبر انقلاب و بارزانی، رویدادی بود که برخلاف دیگر هنجارهای مرسوم دنیای دیپلماسی، کل پیام خود را نه با سخنان و نکات مفصل راهبردی بلکه با یک
عکس ساده به مخاطبین خود منتقل کرد. عکسی که نشان میداد بارزانی جوان، به تنهایی به دیدار حضرت آیتالله خامنهای رفته و برای نخستینبار، توصیههای مشفقانه و پدرانهی او را به شکل حضوری شنیده است.
نیچروان بارزانی در شرایطی به تهران سفر کرد که در دو سال گذشته، با وجود برخی اختلافات مالی و سیاسی که بین دولت مرکزی بغداد و اقلیم کردستان روی داده، طرفین توانستهاند مسیر تعامل و گفتوگو را باز نگه دارند و عراق در آرامش و ثبات، به مسیر توسعه ادامه دهد. همچنان که خود مقامات اقلیم کردستان نیز اشاره کردهاند؛ رایزنی مسئولین جمهوری اسلامی ایران و نقش سازندهی آنان برای حفظ اخوت و گفتوگو بین دولت عراق و اقلیم، یکی از عوامل موثر در حفظ انسجام و همراهی طرفین بوده است.
یک نقطه نه؛ یک خط
بر اساس خبر کوتاه
هفتهنامه خط حزبالله؛ نشریهی مکتوب دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با نیچروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان، ضمن تأکید بر نزدیکی رابطه مردم ایران با کردها، به آقای بارزانی گفتند:
«ما، بین خودمان و جامعهی کردی - چه در ایران، چه در عراق- از هر ملت دیگری نسبت نزدیکتری میبینیم؛ آنها جزء ما هستند.»
انتشار این سخن مهم رهبر انقلاب در مورد کردها، مبیّن این واقعیت است که برخلاف ادعای واهی گروههای معاند ضدّانقلاب، جمهوری اسلامی نه تنها در برابر کردهای داخل، بلکه در مورد همهی کردهای منطقه، رویکردی انسانی و توأم با احترام و کرامت دارد. متقابلاً، اظهارات نیچروان بارزانی در دیدار با سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور و دیگر مقامات کشور، نشان داد که مکر دشمنان انقلاب کارگر نیفتاده است. چرا که او صراحتاً اشاره کرد امام خمینی
رحمهالله رهبر کردها نیز هست و اگر جمهوری اسلامی نبود، معلوم نبود که جنبش مبارزانی کردهای عراق علیه بعث صدام، چه حال و روزی پیدا میکرد.
بارزانی در عین حال، به اهمیت حمایت ایران از امنیت اقلیم کردستان عراق در دوران حملات تکفیریهای داعش نیز اشاره کرد و همهی این پیامها، نشان دهنده روابط ارزشمندی است که مبتنی بر خاطرات و اشتراکات تاریخی و فرهنگی بوده است.
بنابراین، دیدار رهبر انقلاب و رئیس اقلیم کردستان عراق، نه یک نقطه، بلکه تداوم خطی است که همواره بر ضرورت انس و روابط تاریخی جمهوری اسلامی ایران و کردها، تأکید کرده است.
کردها و اردیبهشت
در
اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ بود که رهبر انقلاب به استان کردستان سفر کردند. در آن سفر و در سپیده روز بیست و هشتم ماه، برخی از کوهنوردان و ورزشکاران در
دامنهی کوهستان آبیدر، با منظرهی عجیبی روبرو شدند. آنان نمیتوانستند باور کنند، مردی که با قبا و عمامه و بدون عبا در کنار همراهانش با صلابت قدم بر میدارد، همان رهبر مشهوری است که همه رسانههای منطقه و جهان، ساعت به ساعت، رفتارها و گفتههای او را رصد و ثبت میکنند. آری حضرت آیتالله خامنهای در کوه آبیدر سنندج، با گروه کم شماری از همراهانش پیادهروی صبحگاهی خود را انجام داد و شهروندان بدون هیچ مانعی توانستند نزدیک شوند و با ایشان دست دهند و سلام و احوالپرسی کنند.
رهبر انقلاب در
سفر به استان کردستان، ۸ شبانه روز در این استان ماندند و با این اقدام تاریخی خود، به داخل و خارج؛ دو پیام مهم ارسال کردند: اول این که برخلاف برخی ادعاهای واهی، استان کردستان از امنترین استانهای ایران است. دوم این که میزان اعتماد و انس و دوستی رهبر انقلاب در برابر مردم کُرد، بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصور میشود.
به قول یکی از دانشگاهیان کردستان، شاید اگر در همان روزها، عارف نامدار ایران اسلامی یعنی محمدتقی بهجت دیار فانی را ترک نمیکرد، حضرت آیتالله خامنهای مدت بیشتری در کردستان میماندند. اما در هر صورت، آن سفر که به قول کردها در ماه «گلان» صورت گرفت، به بخش مهم و ارزشمندی از حافظه تاریخی انقلاب اسلامی تبدیل شد و تقارن سفر نیچروان بارزانی به تهران و دیدار او با رهبر انقلاب نیز، یک بار دیگر اهمیت حال و هوای اردیبهشتی روابط جمهوری اسلامی و کردها را تداعی کرد.
ظرفیتهای تقویت روابط ایران و اقلیم کردستان عراق
مجاورت اقلیم کردستان عراق با مرزهای جمهوری اسلامی ایران، از مهمترین فرصتهای این بخش کردنشین کشور عراق است که میتواند در چندین دروازه مرزی، اتفاقات مثبتی را رقم بزند. بخشی از استان آذربایجان غربی، استان کردستان، استان کرمانشاه و استان ایلام، به عنوان چهار مبدأ مهم امکان صادرات کالا و خدمات فنی-مهندسی؛ میتواند به توسعهی اقلیم کردستان کمک کند.
خوشبختانه در دو دهه گذشته، آهنگ توسعه در استانهای مزبور، رشد شتابانی داشته و حالا این استانها، دارای مراکز دانشگاهی توانمند و پیشرفتهای هستند که میتوانند در همه رشتههای علوم پایه، علوم انسانی و علوم تجربی، دانشجویان کُرد اقلیم کردستان عراق را با هزینهای ناچیز بپذیرند و خدمات علمی مطلوبی را در اختیار آنان قرار دهند. آن هم در شرایطی که برخلاف ترکیه، عاملی به نام اختلاف زبانی، دانشجویان را با مشکل روبرو نمیکند و علاوه بر مقامات و مسئولین سیاسی و حزبی اقلیم، اغلب تجار و شهروندان آن دیار، با زبان فارسی آشنا هستند و فضای فرهنگی و اجتماعی مناطق مختلف ایران، نسبت نزدیکی با فضای فرهنگی کردها دارد و خانوادههای اقلیم، میتوانند با خاطری آسوده، فرزندان خود را برای تحصیل علم، به دانشگاههای ایران بفرستند. از این گذشته، سازمان فنی و حرفهای کشور و بسیاری از دانشگاههای ایران، میتوانند با افتتاح شعبه نمایندگی و اعزام اساتید و کارشناسان برجسته، در آموزش عالی اقلیم، نقش آفرینی کنند.
یکی دیگر از مهمترین ظرفیتهای توسعه روابط بین اقلیم کردستان و جمهوری اسلامی ایران، گردشگری سلامت است. واقعیت این است که نه تنها در استانهای شمال عراق، بلکه در مناطق جنوبی و پایتخت عراق نیز، خدمات بهداشتی و پزشکی، هنوز هم با استانداردهای جهانی فاصله قابل توجهی دارد و بسیاری از بیماران عراقی، برای مداوا به ایران سفر میکنند. لذا سازماندهی مدبرانه و دقیق برای توسعه روابط گردشگری سلامت، میتواند بیمارستانها و کلینیکهای ایران را به کانون مهمی برای جذب گردشگران اقلیم کردستان تبدیل کند. تدوین یک سند راهبردی با مشارکت دانشگاههای علوم پزشکی، استانداران مرزی، هتلداران، متصدیان امور حمل و نقل و دیگر بخشها، میتواند موجب رونق گرفتن سفر بیماران به ایران شود و هر کدام از آنان به یک سفیر فرهنگی برای ایران تبدیل شوند.
طی سالیان گذشته، بخش قابل توجهی از فعالان اقتصادی در اقلیم کردستان عراق، به سرمایههای کلانی دست یافتهاند و از آنجایی که اقلیم به تنهایی ظرفیت کاملی برای سرمایهگذاری ندارد، میتوانند در ایران و به ویژه در استانهای غرب کشور، دست به فعالیت بزنند. در صورتی که با برگزاری همایشها و نشستهای علمی و فنی، راهکارهای دقیقی برای زمینهها و ظرفیتهای همکاری و سرمایهگذاری تعریف شود، میتوان به این بخش، امیدوار شد.
جمهوری اسلامی ایران، هم اکنون یکی از مهمترین قدرتهای جهان است و در هر دو حوزهی قدرت نرم و قدرت سخت، در منطقه، حرفهای فراوانی برای گفتن دارد. پاسخ دندان شکن به حملات گستاخانهی رژیم صهیونیستی اسراییل، تنها یکی از مواردی بود که نشان داد تهران در مورد امنیت و ثبات، با قاطعانهترین شکل ممکن قدم بر میدارد و شعار حمله به دشمن و حمایت از دوست را به شکل عینی پیاده میکند. در نتیجه طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران، هیچگونه اقدام ضدامنیتی را تاب نیاورد و با آن برخورد کند. یکی از موارد مهم در دکترین امنیتی جمهوری اسلامی، حفظ امنیت مرزها و کاستن میزان ضریب تهدیدات به صفر است. در صورت تداوم همکاری و همراهی اقلیم کردستان عراق با این رویه و هدف ملی، فضایی شکل میگیرد که امنیت و ثبات، برای طرفین، اصلیترین اسم رمز توسعه و همکاری باشد.