حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی نوروزی با اشاره به همزمانی آغاز سال نو و ماه مبارک رمضان فرمودند: «همزمانی بهار طبیعت و بهار معنویّت به معنای این است که خدای متعال هر دو کفّهی لطف خود را در معرض استفادهی بندگان خود قرار داده است.» ۱۴۰۳/۰۱/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در یادداشت زیر نگاهی به فرصتهای تفارن بهار معنویت و بهار طبیعت داشته است.
رمضان؛ فرصت همدلی و همراهی
رمضان، بهار معنویت و عبادت و ماه رحمت بینهایت الهی و فرصت بی نظیر ذکر و یاد الهی است. رمضان ماهی است که بندگان خدا به ضیافت الهی دعوت شده اند و فرصت تقرب به خدا فراهمتر است. ماه مبارک رمضان فرصتی است تا حال فقرا و محرومان جامعه را بیش از پیش درک کنیم و از سوی دیگر خود را در ثواب انفاق و اطعام و امداد رسانی به دیگران شریک کنیم؛ به خصوص اینکه ماه رمضان در روایات دینی، ماه دستگیری و مواسات معرفی شده است، پیامبر اکرم در حدیثی میفرمایند: «وهو شهرُ الصّبر، والصبر ثوابه الجنة، وشهرُ المواساة»
(الکافی ج۴ ص۶۶) یعنی ماه رمضان ماه مواسات است.
کمک به محرومان جامعه در ماه رمضان، اهمیت ویژه ای دارد، «ماه رمضان، ماه انفاق است، ماه ایثار است، ماه کمک به مستمندان است؛ چه خوب است که یک رزمایش گستردهای در کشور به وجود بیاید برای مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه به نیازمندان و فقرا که این اگر اتّفاق بیفتد، خاطرهی خوشی را از امسال، در ذهنها خواهد گذاشت. ما برای اینکه ارادتمان به امام زمان ثابت بشود، بایستی صحنهها و جلوههایی از جامعهی مهدوی را خودمان به وجود بیاوریم که عرض کردیم، جامعهی مهدوی، جامعهی قسط و عدل است و جامعهی عزّت است، جامعهی علم است، جامعهی مواسات و برادری است؛ اینها را بایستی ما در زندگی خودمان تحقّق ببخشیم، به قدر امکان خودمان؛ این ما را نزدیک میکند.»
۱۳۹۹/۱/۲۱
ماه رمضان که بهار عبادت است، امسال مقارن با بهار طبیعت و عید نوروز شده است که نوید دهنده رشد طبیعی و رشد معنوی است. «عید نشانهی حرکت طبیعی انسان در طول سال و ماه و روز و شب است و چون این حرکت باید به سمت کمال و تعالی باشد، هر عیدی یک مقطعی است برای اینکه انسان بتواند یک مرحلهی جدیدی را آغاز کند.»
۱۳۸۱/۱۲/۹
نوروز، عید صفا و محبّت به دیگران
ایرانیان با تعلق خاطری که به ارزش های اسلامی دارند، همواره عید ملی نوروز را با ذکر و نیایش و دعا و معنویت آمیخته اند و عید نوروز را با مظاهر زیبایی همچون حضور در اماکن مذهبی، نماز و روزه، صله رحم، کمک به محرومان و... آراسته اند. «عید نوروز، سرآغاز طراوت طبیعت و جوان شدن جهان و تازه شدن فضای زندگی طبیعی انسان است. و چه نیکوست که همراه با طراوت جهان، جان و دل انسان هم طراوت پیدا کند؛ طراوت جان و دل با ذکر خدا، با درخواست کمک از پروردگار، با رویاندن نهال خیرخواهی و نیکخواهی برای همهی برادران و خواهران و برای همهی بشریت.»
۱۳۸۶/۱/۱
زیرکی ایرانیان و ذوق و نبوغ ایرانی موجب شد تا نوروز باستانی که فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد بود به نوروز ایرانی تبدیل شود: «در نوروز ایرانی، حقیقت نوروز یک حقیقت مردمی است؛ مردم بهمناسبت نوروز با یکدیگر با صفا و محبّت رفتار میکنند؛ به یکدیگر تبریک میگویند و هدیه میدهند. رسم و سنّت باستانی و پادشاهی، امروز بعد از گذشت سالها و قرنها، در نوروز وجود ندارد. در ایّام نوروز و تحویل سال نو، شلوغترین و پرازدحامترین مراکز در کشور پهناور ما عبارت است از بارگاههای مقدّس ائمّه و امامزادگان (سلام الله علیهم)... بنابراین این نوروزی که امروز ما داریم، نوروز باستانی نیست، نوروز ایرانی است؛ نوروز ملّت مسلمانی است که از قالب این مراسم کهن، توانسته است برای خود سرمایهای فراهم کند و به سمت هدفهای خود پیش برود.»
۱۳۹۴/۱/۱
امروز عید نوروز در میان ملت های ارج گذار به این آیین و به خصوص مردم مومن و فداکار ایران، تبدیل به «نماد مهربانی و محبت به یکدیگر، سرکشیِ برادران از یکدیگر، محبت خانوادههای خویشاوند به یکدیگر، محکم کردن روابط دوستی و مهربانی میان دوستان، آشنایان و زدودن کینهها»
۱۳۸۹/۱/۷ شده است
.
مردم پشتیبان محرومین جامعه
حقیقت این است که جبران عقب ماندگی های اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی مردم، نیازمند همت همه جانبه مردم و مسئولان کشور است؛ مسوولان در سطوح مختلف تقنینی، اجرایی و قضائی، وظایف مهمی را بر عهده دارند که به شرط اجرای صحیح، می تواند اقتصاد کشور را شکوفا کرده و عدالت هرچه بیشتر در جامعه محقق شود: «علاج فقر به شکل اصولی در هر جامعهای، از راه استقرار عدالت اجتماعی و نظام عادلانه در محیط جامعه است، تا کسانی که اهل دستاندازی به حقوق دیگرانند، نتوانند ثروتی را که حقّ همگان است، به سود خود مصادره کنند. این یک وظیفه دولتی و حکومتی است.»
۱۳۸۱/۹/۱۵ اما برچیدن سایه شوم مشکلات اقتصادی از کشور، پیچیده و زمانبر است و علاوه بر این، عوامل متعدد اجتماعی در این موضوع دخیل بوده و نقش عموم مردم در این زمینه بسیار موثر است. لذا باید با اقدامات نوع دوستانه و مردمی، از اقشار آسیب پذیر جامعه حمایت و از محرومین دستگیری کرد: «مردم هم به نوبه خود وظیفه سنگینی بر دوش دارند. اجرای برنامههای اجتماعی فقط در بلندمدّت و میانمدّت و بتدریج امکانپذیر است اما نمیشود منتظر ماند تا برنامههای اجتماعی به ثمر برسد و شاهد محرومیت محرومان و فقر گرسنگان در جامعه بود. این وظیفه خودِ مردم و همه کسانی است که میتوانند در این راه تلاش کنند.» ۱۳۸۱/۹/۱۵ در نتیجه می توان گفت همه در مقابل فقر زدایی در جامعه وظیفه داریم: «امروز در جامعهی ما فقر وجود دارد. وظیفهی ما به عنوان نظام اسلامی، ریشهکن کردن فقر در جامعه است. نباید در جامعه محرومیت باشد. این تکلیف ماست به عنوان دولت، به عنوان نظام اسلامی، به عنوان آحاد مردم. «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»؛ این وظیفهی همه است. هر کدام به نحوی تجمل و اسراف و زیادهروی را کم کنیم. این درس ماه رمضان است. این کار، همت و گذشت و بصیرت و آگاهی میخواهد. از خدای متعال کمک بخواهیم
.»
۱۳۸۱/۹/۱۵
با درک شرایط اجتماعی و از سوی دیگر وظیفه ای که بر دوش همه ما قرار گرفته است، پای جهاد مقدسی به نام مواسات و همدلی به جامعه ایرانی باز می شود؛ جهاد مواسات که در آن مردم با فداکاری و احسان، دیگران را در خوشی های خود شریک می کنند تا آنها هم طعم شیرین حلاوت عبادت در ماه رمضان و رویش و نو شدن در فصل طبیعت را بچشند و خاطرشان آسوده باشد که در جامعه، همدل و همراه دارند و از بار مشکلات آنان خواهند کاست. «مواسات یعنی هیچ خانوادهای از خانوادههای مسلمان و هممیهن و محروم را با دردها و محرومیتها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست کمکرسانی به سوی آنها دراز کردن. امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسانهایی است که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر اینکه یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است.»
۱۳۸۱/۹/۱۵
ترویج فرهنگ نیکوکاری در جامعه اسلامی
جهاد مواسات و همدلی در هیچ برهه زمانی تا ریشه کنی فقر و تحقق کامل عدالت اجتماعی، تعطیلی بردار نیست. در جامعهی اسلامی، روحیه نیکوکاری و رسیدگی به فقرا و انفاق و ایثار باید به گونهای رشد یابد که هرکس در اموال خود، حقی برای محرومان، قائل باشد: «باید کاری بشود که هرکس خودش را موظف بداند که انفاق کند. آن کسانی که بیشتر درآمد دارند، نسبت انفاق را بیشتر کنند. آن کسانی که کمتر درآمد دارند، باب را نبندند؛ به همان نسبت انفاق کنند... روح انفاق و نیکوکاری بایستی در جامعه توسعه پیدا کند و جزو ایمان مردم بشود و هرکس بنا را بر این بگذارد که در اموالش - «و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم» - واقعاً برای محرومان حق قائل باشد... در جامعهی اسلامی باید این را به عنوان یک فرهنگ دربیاوریم.»
۱۳۷۰/۱۲/۱۴
سخن پایانی اینکه احیای سنّت های حسنه اسلامی نقش پُررنگی در حل مشکلات نیازمندان جامعه دارد و این امر مهم با مشارکت مومنانه مردم امکان پذیر است. ریشه کنی فقر و رسیدگی مناسب به فقرا و محرومان تنها در صورتی به موفقیت میرسد که عموم مردم با سطوح مختلف اقتصادی وارد این عرصه شوند و مسئولیت را تنها متوجه دولت و نهادهای حاکمیتی نبینند. اینگونه است که زمینهی اصلاح و بهبود شرایط فراهم میشود: «وقتی که مردم خود را در رفع گرفتارىِ مستضعفان و ضعفا و مستمندان سهیم بدانند، کارها اصلاح میشود.» ۱۳۷۳/۴/۲۹