رهبر انقلاب در دیدار دانشآموزان و دانشجویان با تحسین عملیات شجاعانه طوفان الاقصی، تأکید کردند که مردم غزه با صبر و ایستادگیشان توانستند نقاب دروغین حقوق بشر را از چهره آمریکا و فرانسه و انگلیس کنار بزنند و فرمودند: «از جملهی بیشرمیهای واقعیای که امروز سیاستمداران غربی و رسانهایهای غربی دارند نشان میدهند، این است که مبارزین فلسطینی را میگویند «تروریست». کسی که از خانهی خودش دفاع میکند تروریست است؟ کسی که از میهن خودش دارد دفاع میکند تروریست است؟ آن روزی که آلمانیها در جنگ جهانی دوّم آمدند پاریس را گرفتند و پاریسیها با آلمانیها مبارزه میکردند، مبارزین فرانسوی تروریست بودند؟ چطور آنها مبارزند، مایهی افتخار فرانسهاند، آنوقت جوان حماس و جهاد اسلامی تروریست است؟» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در یادداشتی به قلم آقای محمد صرفی به مقایسه رفتار دوگانه غربیها در برابر مقاومت مردم فلسطین و مقاومت مردم فرانسه در جنگ جهانی دوم پرداخته است.
وقتی در اوایل جنگ جهانی دوم، ارتش آلمان فرانسه را به اشغال خود درآورد، فرانسه به دو بخش تقسیم شد. بخش اول به رهبری مارشال پتن، سازش با نیروهای اشغالگر را پذیرفتند و اشغالگران تصدی یک دولت تحت اشغال و بدون اختیار و قدرت را به آنها بخشیدند. اما بخش دوم تن به این ذلت نداد و راه مقاومت را انتخاب کردند.
آنان «مقاومت فرانسه» را پایه گذاری کردند که متشکل از صدها هزار مرد و زن فرانسوی بود که برای پایان دادن به اشغالگری نازیها مبارزه میکردند و البته بهای آن را نیز میپرداختند.
بدون شک هیچ نیروی اشغالگری اهل شنیدن حرف نیست و فقط زبان زور را میفهمد. «مقاومت فرانسه» برای آزادی کشور خود میجنگید اما نازیها نام این مقاومت را خرابکاری و عملیات تروریستی گذاشته بودند. آنان مردم عادی و خارج از گروه مقاومت را گروگان گرفته و در برابر هر حرکتی از سوی نیروهای مقاومت، دست به تنبیه جمعی و اعمال خشن میزدند.
مضمون یکی از اطلاعیههای تهدیدآمیز اشغالگران چنین بود:
«پس از هر عملیات تروریستی دیگر بسته به جدی بودن جرم تعدادی کشته خواهند شد.» تخمین زده میشود که در جریان اشغال فرانسه، ارتش هیتلر، ۳۰ هزار نفر از مردم عادی فرانسه را کشت و چند برابر آن دستگیر، شکنجه و از وطن خود آواره شدند.
مقاومت فقط فرانسوی نبود. افرادی از روسیه، مجارستان، لوکزامبورگ، اسپانیا، ایتالیا، لهستان، آمریکا و حتی برخی آلمانیهای ضدفاشیسم نیز با این جبهه همکاری و فعالیت داشتند.
«مقاومت فرانسه» نقشی جدی و تعیین کننده در پیروزی D-Day و آزادسازی فرانسه پس از ۵۰ ماه اشغال داشت.
مقاومت فرانسویها در برابر اشغالگران نازی، فصلی درخشان در تاریخ معاصر این کشور است و اگر چه هشت دهه از آن دوران میگذرد اما همچنان با افتخار از آن یاد میشود و هر سال برنامههای مفصل و متنوعی به این مناسبت در پاریس و دیگر شهرها برپا میشود.
فرض کنیم، متفقین موفق به پیروزی در جنگ نمیشدند و فرانسه همچنان در اشغال آلمانیها بود. آیا گذشت هشتاد سال، معادله اشغال و مقاومت را تغییر میداد؟ آیا کسی می توانست بگوید چون هشتاد سال گذشته است پس دیگر مقاومت بی فایده است و باید از آن دست کشید و با کشور و هویتی به نام فرانسه خداحافظی کرد؟ آیا کسی جز اشغالگر، «مقاومت فرانسه» را سرزنش و متهم به خشونت و تروریسم میکرد؟
ماجرای اشغال فرانسه توسط ارتش آلمان و وضعیت رژیم اسرائیل و اشغال سرزمین فلسطین شباهتهای جالب توجهی دارند. اسراییلیهای اشغالگر هم مبارزان فلسطینی را به تروریسم متهم میکنند. در فرانسه اگر یک اشغالگر آلمانی کشته میشد، به ازای آن، اشغالگران سه فرانسوی که اصلا ربطی به ماجرا نداشتند را میکشتند. این معادله وحشیانه و غیرانسانی در فلسطین اشغالی یک به ۱۰ است!
همانطور که چند روز پیش حضرت آیتالله خامنهای اشاره کردند، غربیهای حامی رژیم اسراییل باید این سؤال جدی را از خود بپرسند که چطور مقاومت فرانسوی افتخارآمیز و قابل تقدیر است اما مقاومت فلسطینی، تروریسم نامیده شده و نکوهش میشود؟!
بیش از ده هزار فلسطینی در غزه به شهادت رسیدهاند و بدون شک حامیان ارتش اسرائیل، در این جنایت بزرگ شریک هستند.