«خاتون و قوماندان» روایتی از زندگی خانم امالبنین حسینی همسر شهید علیرضا توسط فرمانده و بنیانگذار لشکر فاطمیون (رزمندگان مدافع حرم افغانستانی) است.
خانم عاطفه جعفری شعری درباره مجاهدتهای رزمندگان مدافع حرم افغانستانی سرودهاند که رسانه KHAMENEI.IR آن را منتشر میکند.
به نام عشق و شهادت، به نام فاطمیون
زبان شعر کجا و مقام فاطمیون
چگونه شرح دهم آن شکوه جاری را
که هست در دل و جان تمام فاطمیون
به لطف بانگ رسایی که پیکِ خون دارد
رسیده است به عالم پیام فاطمیون
سرودهاند در این عرصه کلنا عباس
فدای غیرت و راه و مرام فاطمیون
قسم به خون شهید، آخرش شنیدنی است
به کربلای معلی سلام فاطمیون
سلام میکنم از اشک خود به خطه خون
سلام شاه شهیدان حق به فاطمیون
به صدق آینه اینک یکیست پیکر ما
خمینی ست در آئین مرادِ لشکر ما
حضور ما شده خاری به چشم دشمن مان
اگر چه غرقهی خون است باغ پرپر ما
شعار اول این قوم جانفدا این است:
فدای مکتب سرخ امام آخر ما
درون خانه صبورند و پشتمان گرم است
زبانزداند زنان شهید پرور ما
قسم به چشم تر دختران فاطمیون
نرفته خاطره حاج قاسم از سر ما
غم است در دل ما بعد رفتن سردار
که دشمن همهیماست دشمن سردار
اگر چه قلبی از اندوه، پر ترک داریم
برای سنجش یاران خود الک داریم
من و تو، خویش نه! هم خانهی همیم آری
زبان و مذهب و تاریخِ مشترک داریم
برادر تنی و خواهر تنی همیم
اگر چه خاک نشین، ریشه در فلک داریم
شهید دادهی عشقیم هر دو، این یعنی
به جسم زخمی هم نیت کمک داریم
وبالِ هم نه! که بال همیم در پرواز
برای سیر پری چون پر ملک داریم
هنوز اگر چه جهان ضد این ملازمت است
به دست ما علم جبههی مقاومت است
بگو به خصم، علی رغمِ دوری منزل
دو ملتیم و یک آئین، دو پرچم و یک دل
همه قبیلهی ما نامشان توسلی است
عقیده راسخ و ایمان قوی و دین کامل
گره زدیم چنان دست اتحاد به هم
که باز کردن آن مشکلی ست در مشکل
به انتقام شهیدان کنار هم هستیم
بگو که راه به جایی نمی برد قاتل
چه زندگی و چه آزادگی بدون شهید؟
در این میانه چه جای شعارِ بی حاصل
به روی شانه ی زن ها حجابِ زینبی است
حجاب، پرچم این انقلاب زینبی است