خطرِ وادادگی فرهنگی
وقتی حدود یک قرن پیش و در کوران انقلاب مشروطه، سیاستمدار دستنشانده و غربزدهای مانند تقی زاده ایده از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن را به جامعه آن روز ایران تزریق میکرد تا به خیال خام خودش، راه تجدد و ترقی را به مردم ارائه کرده باشد، عدهای تصور میکردند که این یک حرف گذراست که از ذهن و زبان یک سیاستمدار فرنگرفته تراوشکرده و بعد از مدتی هم فراموش میشود، غافل از آنکه این حرف، نماد و نمونهای از یک تفکر خاص بود که بهتدریج در جامعه آن روز ایران از سوی روشنفکران واداده و غربگرا تقویت میشد؛ رویکرد و برنامهای که امروز هم پیچیدهتر و وسیعتر از گذشته، تلاش میشود در تاروپود جامعه ایرانی رسوخ داده شود و متن جامعه را از معنویت تُهی سازد.
ترفند این جریان فرنگیمآب هم جالب است! این جریان تلاش میکند تا به بهانه «تبادل فرهنگی» و آشنایی با مظاهر مختلف تمدن بشری، جلوههای نامبارک و مخربِ فرهنگ و تمدن غربی را در این سرزمین نهادینه و اجرا کند؛ دوری از معنویت و فردی کردن دین، لاابالیگری و ولنگاری اجتماعی، به حاشیه راندن «خانواده»، ابزاری شدن زن و ... تنها نمونههایی از این مظاهر و جلوههای مخرب است که همگی به بهانه «تبادل فرهنگی» در صد سال اخیر ترویج شده است. «تبادل فرهنگی و زبدهگزینی فرهنگی، یک چیز لازم است و این، غیر از تهاجم فرهنگی است. من بارها گفتهام که یک وقت هست که یک انسان با میل خود و بر طبق نیاز و اشتها و ضرورت زندگیاش یک نوع غذا، یک نوع دارو یا ماده لازمی را انتخاب میکند و آن را داخل جسم خودش میکند؛ این، گزینش است که چیز خیلی خوبی است؛ اما یک وقت هست که یک نفر را میخوابانند و مادهای را که نه برای او لازم است و نه او به آن میل و اشتهایی دارد و نه برایش مفید است، بهزور در حلقش میریزند، یا به او تزریق میکنند؛ این، نامطمئن است؛ این، تهاجم فرهنگی است؛ همان کاری که با ملت ایران در طول سالهای متمادی کردند.»
۱۳۹۳/۰۲/۲۸
حقیقت این است که اگر اکسیر «معنویت» در جامعهای ترویج و نهادینه شود، بُنیان فکری و حرکت عمومی مردمان آن در عرصههای گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... به صلاح نزدیک میشود و همه از ثمرات حرکت چنین جامعهای بهرهمند خواهند شد؛ اما استعمار نوین و پیادهنظام داخلی آن، یک لحظه هم از تلاش برای تُهیکردن جوامع اسلامی از عنصر معنویت، باز نمیایستند. «دشمنان ملتهای مسلمان در تاریخ اخیر، کوشش انبوهی را برای سستکردن این دو اکسیر زندگیبخش، یعنی وحدت و معنویت، در میان ملتهای ما بهکار گرفتهاند. معنویت را با ترویج سبک زندگی غربی که تهی از روح معنوی و برآمده از کوتهبینی مادی است، کمرنگ و بیرمق میکنند.»
۱۴۰۱/۰۴/۱۷
دشمنانی که سه دهه پیش در جنگ نظامی علیه ملت ایران، شکست سختی را متحمل شدند و نتوانستند حتی یک وجب از خاک این کشور را تصاحب کنند، بعد از مدتی با سازوبرگی جدید به میدان جنگ نرم و فرهنگی وارد شدند؛ تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و جنگ ترکیبی و ... همه و همه جلوههایی از این صحنهآرایی دشمن برای زُدودن ریشهها و جلوههای اعتقاد و ایمان و معنویت مردم ایران اسلامی است.
وقتی دشمن هیچ میدانی را خالی نمیگذارد!
ورود دشمنان قسمخورده این مردم به میدان جنگ نرم هم دقیقاً مانند میدان جنگ سخت و نظامی بوده است؛ با تمام سازوبرگ و در جبههای واحد! جبهه متحدِ مستکبران در این عرصه از قالبها و ابزارهای متنوع بهرهبرداری میکنند. از سینما و رسانههای مجازی و غیرمجازی و شبکههای اجتماعی گرفته تا کتاب و معماری و پوشش و نوع روابط اجتماعی را میدان تاختوتاز و عملیات خود قرار میدهند، اما نه با توپ و تانک و صداهای گوشخراش آنها، بلکه با ظواهری دلفریب!
ترویج سبک زندگی مادی و مصرفگرایی و اسراف و تجملگرایی، ابتذال رفتاری و فساد و هرزگی جنسی و بیمعناشدن خانواده گوشههایی از این معنویتزُدایی دشمنان علیه تفکر و سبک زندگی دینی است. در این میان، دشمنانِ معنویت حتی به معصومیت کودکان و نوجوانان هم رحم نمیکنند و روزانه در انواع محصولات پویانمایی و بازیهای رایانهای و ... فساد و خشونت را روانه روح و روان آنها میکنند؛ همه اینها هم با ظاهری آراسته و با بهرهگیری هنرمندانه از فن و تکنیک و جذابیتهای بصری و هنری صورت میگیرد تا به تسخیر قلبها و افکار جامعه هدف منجر شود. «در فرهنگ، ما مواجه هستیم با یک حمله همهجانبه؛ یک جبهه عظیمی از لحاظ فرهنگی دارند به ما تهاجم میکنند؛ اینهم در خلال حرفهایشان هست. البته ما میدانستیم این حرف را، اما حالا دیگر خودشان هم صریحاً میگویند که «غلبه بر جمهوری اسلامی و غلبه بر حاکمیت اسلام، با جنگ نظامی و با تحریم اقتصادی موفقیتآمیز نیست، [بلکه] با کار فرهنگی و نفوذ فرهنگی موفقیتآمیز است؛ ذهنها را باید تغییر داد، روی مغزها باید کار کرد، هوسها را باید تحریک کرد.» این را الآن صریح میگویند.»
۱۳۹۸/۰۵/۳۰
وظیفهای که بر دوش جوانان است
رهبر انقلاب در آغاز چله دوم از حیات پُربرکتِ این انقلاب بینظیر، بیانیه «گام دوم» را خطاب به ملت ایران بهویژه جوانان صادر کردند که یکی از نکات مهمِ موردتأکید در سرفصلهای توصیهشده برای اقدام و عمل جوانان، موضوعِ «سبک زندگی» بود. ایشان دراینباره یادآور شدند: «تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بیجبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانهاست.»
۱۳۹۷/۱۱/۲۲
این «جهاد همهجانبه و هوشمندانه» برای مقابله با ترویج سبک زندگی غربی و زیانهای جبرانناپذیر آن، تنها با درک دقیق و عمیق «فرصتها» که همان ظرفیتهای معرفتی و فرهنگی جبهه خودی است و بهموازات آن، شناختِ دقیق «تهدیدها» که راهبردها و تکنیکهای عملیات فرهنگی جبهه دشمن است به سرانجام خواهد رسید. در امتداد این شناخت، به طراحی عملیات فرهنگی متناسب با نیازها، ظرفیتها و اولویتها نیاز داریم. این وظیفه مهم علاوه بر دستگاهها و نهادهای حکومتی، بر دوش جوانان و فعالانِ فرهنگی و اجتماعی نیز قرار دارد.
این درک عمیق و همزمان از آرایشِ جبهه فرهنگی خودی و غیرخودی، باید با «تبیین» جهادگونه، ظریف، هنرمندانه، بهموقع و بهدور از لکنت زبان در مقابل امپراتوری تهاجم فرهنگی و تبلیغاتی دشمن همراه باشد. «ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدمعنویت و ضداخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم. دستگاههای مسئول حکومتی دراینباره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. این البته بهمعنی رفع مسئولیت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره پیشِرو باید دراینبارهها برنامههای کوتاهمدت و میانمدت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ انشاءالله.»
۱۳۹۷/۱۱/۲۲