وقتی در سحرگاه ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری پیر مرادشان به ثمر نشست و آخرین سنگرهای ظلم و ستم رژیم ستمشاهی فروریخت، فصل جدیدی از حیات اجتماعی و سیاسی این مردم شروع شد تا آن چیزهایی را که طی قرنهای متمادی آرزویش را داشتند، محقق کنند؛ از عمران و آبادانی گرفته تا عدالت اجتماعی، حق تعیین سرنوشت، ساختن آینده به دست خود و دهها حق خدادادی دیگر.
اما گویی آنهایی که تمامقد پشت دیکتاتور دستنشانده ایستاده بودند تا این انقلاب به ثمر نرسد و زورشان به اراده مردم نرسیده بود، قرار نبود کوتاه بیایند و دست از شرارت و توطئه بردارند! شاید به همین خاطر بود که عدهای از سر نادانی و عدهای دیگر از سر حقد و کینه، دائم بر طبل سقوط انقلاب و نظام برآمده از آن میکوبیدند و وعدهی پایان عمر انقلاب و نظام تا فلان و بهمان روز را میدادند! اما خواست خدای این مردم، چیز دیگری بود و حالا این انقلاب در چهلوچهارمین بهار عمر خود، روزهای تحول و تعالی را میگذراند و نکتهی جالب در این عمر بیش از چهار دههای، انتقال سینهبهسینهی پیام انقلاب از نسلی به نسل دیگر بوده است، تا جایی که امروز دهه هفتادیها و هشتادیها و نودیها -با وجود همهی تهدیدات و عوامل مخرب فکری و فرهنگی- علاقه و اشتیاق چشمگیری نسبت به انقلاب اسلامی و ارزشها و آرمانهای آن نشان میدهند. راز این زندهبودن و بالندگی پیام انقلاب را هم باید در جای دیگر جستوجو کرد: «جوانهای عزیزی که امام را ندیدند، دوران دفاع هشتساله را ندیدند، باکریها را ندیدند، شخصیتهای فداکار آن روز را که شهید شدند، ندیدند، اما با همان قدرت، با همان استقامت و با همان بصیرتی در صحنه حاضر میشوند که آن روز جوان تبریزی در بیستونهم بهمن وارد میدان شد و در طول دوران جنگ تحمیلىِ هشتساله، در جبهههای مختلف از خود دلاوری و فداکاری نشان داد. امروز جوانهای ما همین جورند... قضیه چیست؟ قضیه را در حقانیت این سخن باید جستوجو کرد: سخن انقلاب، سخن حق. این خاصیت حق است. «مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوشنهادی است که در زمین سالم رشد میکند. «اصلها ثابت و فرعها فیالسّماء»؛ ریشهاش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا.» ۱۳۸۸/۱۱/۲۸
رویشهای جدید انقلاب را نباید دستِکم گرفت
زندهبودن انقلاب و انتقالِ پیام آن به نسلهای امروز و فردا، یک شعار سیاسیِ توخالی نیست؛ واقعیتی عینی است که اگر چشمانمان را بر آن ببندیم، از قافلهی تحولات عقب خواهیم ماند. گواه روشن و گویایِ زندهبودن این انقلاب، همان صحنههایی است که در این چهار دهه بارها و بارها خلق شده است؛ از روزهای دفاع مقدس و مظلومیت ملت ایران که جوانانش تمامقد در مقابل دشمن متجاوز و حامیانش ایستادند، تا دهههای هفتاد و هشتاد که در مقابل موج تهاجم فرهنگی دشمن، رویشهای جدیدی از کار فرهنگی و عقیدتیِ دغدغهمند شکل گرفت، تا کوران فتنهی ۸۸ و حماسهی ۹ دی و حالا در سالهای اخیر، دفاع قهرمانانهی مدافعان حرم از حریم مقدسات اسلامی و امنیت ایران.
یکی از گویاترین این صحنهها، تشییع چند ده میلیونی سیدالشهدای مقاومت در تهران و مشهد و اهواز و قم و کرمان است که جوانها و نوجوانهایی با چهرهها و سلیقههایی متفاوت، با اشک و حسرت، به وداع فرماندهی شهید سپاه قدس آمدند و فریاد «انتقام سخت» سر دادند. به این صحنههای پرشور باید مجاهدت علمی جوانانی را هم اضافه کرد که با وجود دهها مشکل و مانع در داخل، ماندن در خاک وطن و تلاش برای پیشرفت و اعتلای آن را بر چرب و شیرین روزگار در مغربزمین ترجیح دادند و نیز حضور مخلصانه و خاموش جوانان و فرزندان ملت در میدان مقابله با کرونا و رزمایشهای احسان و کمک مؤمنانه را. همهی اینها، یعنی باور به همان آرمانهای اصیل انقلاب و زندهبودن آن شعارها و عزم انقلابی در دل نوجوانان و جوانان امروز: «از ظرفیت و امکان هدایت و رویشِ نسلِ جوانِ مؤمن هم بگوییم؛ امروز در نظام ما اینجوری است. شما ببینید؛ همین شهید عزیز حججی... یک جوان از همین جوانهای امروز است، او هم یک جوانی است در سن ۲۵ سالگی؛ یعنی همین اینترنت و همین کانالهای اجتماعی و همین روزنههای اغواگر صوتی و تصویری و همهجوری، این جوان را هم احاطهکرده، مثل هزاران جوان دیگری که احاطهکرده، اما او اینجوری از آب درمیآید. خدای متعال امروز البته شهید حُجَجی را مثل یک حجتی در مقابل چشم همه گرفت، اما زیادند کسانی که این احساس، این انگیزه، این ایمان در آنها وجود دارد. این رویشهای جدید انقلابی و اسلامی را نباید دستِکم گرفت، اینها خیلی باارزشاند، قدرشان را باید دانست.» ۱۳۹۶/۵/۳۰
گواه روشن کارآمدی
اما راز این ماندگاری و استمرار چیست؟ چرا برخلاف پیشبینیها و تصورات دشمنان و عوامل مرعوب و دلباختهشان در داخل، انقلاب اسلامی نه تنها مثل برخی انقلابهای بزرگ دنیا دچار توقف و ارتجاع و رویگردانی نسلهای جدید نشد، که روز به روز نشاط و طراوت بیشتری یافت و ارزشهایش در میان نسلهای جدید بازتولید شد؟
آنچه ماندگاری این انقلاب را رقمزده، اصالت فطری و ذاتیِ شعارهای انقلاب اسلامی و آرمانهای آن است که بر دل این ملت -که دل در گروی آرمانهای الهی دارند- نشسته است. به تعبیر دقیقتر، به میدان آوردن مردم براساس ارزشهای الهی، آنان را برای پیمودن این راه پرفرازونشیب مصممتر از قبل کرده است: «برای همهچیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همهی عصرها با آن سرشته است.» ۱۳۹۷/۱۱/۲۲ و البته همین رویکرد در نظام اسلامیِ برآمده از انقلاب هم ادامه یافته و عامل ماندگاری آن شده است: «راز پرشکوه و افتخار بخش ماندگاری این نظام این دو کلمه است: جمهوری و اسلامی؛ مردم و اسلام. جمهوری، یعنی مردم و اسلام، یعنی مردمسالاری دینی. کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر و نظریه جمهوری اسلامی را خلق کرد و آن را وارد میدان نظریههای سیاسی گوناگون کرد. بعد به آن تحقق و عینیت بخشید.» ۱۴۰۰/۳/۱۴
همین اصالت پیام و ماندگاری، محکمترین دلیل بر کارآمدی و حقانیت این انقلاب و نظام است و اگر برخی آدمها در این مسیر از قطار انقلاب و آرمانهایش پیاده شوند و ریزش پیدا کنند هرگز به اصل حرکت، خدشهای وارد نخواهد شد؛ آنکه ضرر میکند، کسی است که حسابش را از انقلاب الهی این مردم جدا کرده است: «آن کسانی که گوش خواباندهاند که شاید مردم از اسلام و جمهوری اسلامی برگردند، بدانند که سرنوشت آنها سرنوشت همان کسانی است که اولِ انقلاب خیال میکردند انقلاب تا سه ماه دیگر، تا شش ماه دیگر، تا یک سال دیگر از بین خواهد رفت! یا خیال میکردند که اولِ جنگ میتوانند در ظرف یک هفته، ایران را فتح کنند! همانطور که آنها تودهنی خوردند آن کسانی هم که امروز خیال میکنند و به انتظار آن نشستهاند که این مردم از دینشان، از قرآنشان، از اسلامشان، از روحانیتشان و از امامشان روی برگردانند، تودهنی خواهند خورد.» ۱۳۷۸/۳/۱۴ «این بنای استوار که هندسه آن الهی است، بنای آن هم با دست یک مرد الهی است، بقاء آن هم با اراده و ایمان این ملت عظیم است، استوار خواهد ماند و انشاءالله این درخت روزبهروز ریشهدارتر خواهد شد و خواهید دید که این مخالفان، این کسانی که با این بنا، با این حق و حقیقت مخالفت میکنند، «فیذهب جفاء»؛ اینها در مقابل چشم شما انشاءالله نابود خواهند بود.» ۱۳۸۸/۹/۲۲