رهبر انقلاب اسلامی شامگاه سوم فروردین، با حضور در کنار پیکر مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین ریشهری، بر پیکر این عالم ربانی نماز اقامه کرده و سپس در جمع اعضای خانواده و برخی نزدیکان این مرحوم، طی سخنان کوتاهی، سوابق وزارت و قضاوت و خدمات وی در طول دوران انقلاب را منشأ خیر برای نظام دانستند. ایشان همچنین در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت حجتالاسلاموالمسلمین ریشهری نیز با اشاره به تقوا و سلامت نفس و مجاهدت مستمر این روحانی انقلابی، و همچنین تنوع عرصههای مجاهدت این عالم ربانی کمنظیر، فقدان وی را ضایعهای تلخ و اندوهبار توصیف کرده بودند. از این رو، رسانهی KHAMENEI.IR در گفتاری از حجتالاسلام هادی صادقی، رئیس اسبق دانشگاه علوم حدیث و رئیس مرکز توسعه حل اختلاف قوهی قضائیه نگاهی به سوابق علمی و مبارزاتی آیتالله ریشهری داشته است.
یکی از ویژگیهای برجسته آیتالله ریشهری، تقوا و پرهیزکاری ایشان بود که از این بزرگمرد فردی بسیار برجسته ساخته بود؛ حتی در پیام رهبر انقلاب به تقوا و پرهیزکاری و صفا و صمیمیت ایشان اشارهشده و واقعیت هم همین است. بنده سالها در محضر ایشان بهره بردم و در جهات مدیریتی، اخلاقی، تقوا و پرهیزکاری ایشان را فردی برجسته و نمونه یافتم. همیشه یاد خدا با ایشان همراه بود و در ذکر الهی بود. در تمام ساعات شبانهروز مشغول مطالعه و نگارش بود و درحالیکه طی مسیر میکرد، ذکر خدا بر زبان ایشان جاری بود. از آنجا که حافظ قرآن بود همواره در طی مسیرهای کاری آیات قرآن را زمزمه و مرور میکرد. همنشین قرآن بود و سعی داشت که از قرآن توشه بگیرد و در عمل پیاده کند و بر زبان جاری سازد و آنچه در تفسیر قرآن شایسته بود بنویسد.
ابعاد وجودی ایشان بسیار گسترده است. همانطوری که رهبر انقلاب اشاره کردند ابعاد اخلاقی، علمی و آشنایی ایشان به عرصه حدیث، تفسیر قرآن، اعتقادات، مبانی دینی و نیز تجربههای ارزنده و گرانسنگی که در حوزه مدیریت داشت و همیشه ضمن آنکه مشغول به کارهای علمی بود، در عرصه اجرایی نقشآفرینی کرد و کارهای سنگینی را عهدهدار شد. در مقاطع مهم تاریخی کارهای بزرگی کرد. تأسیس وزارت اطلاعات کار بزرگی بود که بهدست ایشان صورت گرفت و خودشان هم اولین وزیر اطلاعات بود. توانست در همین سنگر گردنههای بزرگی را گذرانده و با موفقیت سپری کند. هم به امام خمینی
رحمةاللهعلیه، هم به مردم و هم به انقلاب خدمت کرد. یکی از ویژگیهای برجسته ایشان، مبارزه دائمی با منافقین و ضدانقلابها بود و در مسندهای مختلفی مثل حوزههای قضایی، حوزههای اجرایی و وزارت اطلاعات و بخشهای دیگر نقش داشت و تا آخر عمر هم از این نقش کوتاه نیامد و آن را بهخوبی ایفا کرد.
آخرین اثر مکتوب زندگی ایشان کتابی است که در افشاگری توطئهها و در بیان بصیرت امام راحل
رحمةاللهعلیه و در برابر تحریفهایی که از راه امام صورت گرفته بود، به رشته تحریر درآورد و همین تازگیها با عنوان
«روشن بینی امام در نامه ۱۳۶۸/۱/۶» منتشر شد. در آخرین سال عمر شریف ایشان و در ماههای آخر، با زحمت تمام این را به پایان رساند؛ چون این کار را ضروری دید. این کار مصداق برجسته «جهاد تبیین» است.، بدون اینکه بخواهد کار سطحی کرده باشد، بلکه یک کار روشنگرانه بصیرتافزایی انجام داد که بهخوبی آنچه حضرت امام و دیگران انجام دادند تبیین کند و مخالفان امام یا کسانی که نتوانستند با امام همراهی کنند، گاه به غلط تحریف کردند. جریان منحرف مهدی هاشمی توانسته بود بیت، دل و ذهن آن فقیه را با خود ببرد و اشغال کند. متأسفانه ابتلائاتی هم بر آن فقیه ایجاد کردند، اما این پایان نیافت و آن جریان انحرافی به تحریف وقایع انقلاب روی آورد و دستی بر قلم برد و به اسم آنچه به زبان آن فقیه جاریشده به غلط در ذهن ایشان آورد و نوشت.
مرحوم آیتاللّه ریشهری، در برابر جریان انحرافی مهدی هاشمی محکم ایستاد و آن را هم خوب افشا، بیان و تبیین کرد و برخورد لازم را در برابرش محکمانجام داد. مسیر قانونی را طی کرد و بساط آنها را جمع کرد، ولی متأسفانه بهدلیل همان اشغالشدن ذهن و ضمیر آن فقیه، متأسفانه خود آن مرحوم بعدها هم دست به تحریف زد و وقایع را به غلط منعکس و نگارش کرد. باید به خدای متعال پناه برد از اینکه کسی بر اثر هواهای نفسانی و لجاجت و ناآگاهیهای دیگری، کارش بهجایی برسد که خدایناکرده به استاد و مراد خود و به امام راحل تهمتهایی بزند.
مرحوم آیتاللّه ریشهری، در آخرین لحظات عمرش بر خود لازم دید که قلم مجاهدت را بر جریده کاغذ بکشد بهنحوی که تبیینگر و هدایتکننده باشد. ایشان در آخرین کتاب خود، بصیرت امام را خوب تبیین کرد. ایشان بدون اینکه بخواهد از این راه آب و نانی داشته باشد یا بخواهد تبلیغاتی کرده باشد، این وظیفه را بر دوش خود دید و تکلیفمدارانه، در مسیر روشنیبخشی حرکت کرد. واقعاً مجاهدت کرد. البته در این مجاهدتها به ایشان ضرباتی هم وارد میکنند و کردهاند. به ایشان تهمتها زدهاند و میزنند. همچنان هم ادامه دارد. پس از رحلت ایشان هم بوقوکرنای تبلیغات ایادی بیگانه فراوان به راه افتاد، اما «الْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْض»؛ ایشان با اخلاص حرکت و مجاهدت کرد و در راه تبیین حقایق انقلاب گام برداشت.
مرحوم آیتاللّه ریشهری، در تمام جریانات سیاسی چپ و راست هیچگاه صراط مستقیم انقلاب را رها نکرد و همواره تأکید ایشان بر این بود که مردم مسیر را از طریق رهبری بشناسند. هدایتگر بود و انگشت هدایت ایشان بهسمت رهبری بود و دائم میگفت ببینید ایشان چه میگویند؛ تا آنجا که گاهی نامههای عتابآلود به دوستانش و آنهایی که مسئولیتهایی داشتند، مینوشت که چرا در این مسیر و در این زمینه فرمایشات رهبری را بهدرستی پیگیری نکردید یا کوتاه آمدید یا در برابر رهبری موضع گرفتید. ایشان با افراد گوناگون ارتباط داشت. یک وسعت مشربی داشت که همه را دربر میگرفت؛ اما اگر کسی میخواست با رهبری و امام و انقلاب مقابله کند، اینجا خط قرمز ایشان بود. نه خودشان از این خط قرمز عبور میکرد و نه میگذاشت دیگران عبور کنند. تا آنجایی که میتوانست مقابله میکرد.
ایشان در یکی از انتخابات ریاستجمهوری، در مؤسسه دارالحدیث بهگونهای صحبت کرده بود که گویا از یکی از کاندیداها طرفداری میکند. خود ایشان به ما گفت که شما بهگونهای صحبت کن که این را بشکنید و این نحوه بیان درست نیست. بعد ما در حضور ایشان صحبت کردیم و مسئله حلوفصل شد؛ یعنی اگر جایی شائبهای بود که مثلاً ایشان میخواهد از کسی طرفداری کند که گویا با خط رهبری خیلی میانهای ندارد بلافاصله ایشان کناره میگرفت و قبول نداشت. البته خط اعتدالی بسیار عاقلانه و همراه با اخلاق داشت. ایشان در مواضع سیاسی هم نمودار و کاملاً نمایان بود به نحوی که هم اخلاق و هم انقلاب را حفظ میکرد و در عرصه سیاسی فعال و حاضر بود. کارهایشان را کاملاً عاقلانه همراه با تدبیر پیش میبرد.
هنگامی که بنده مسئولیت دانشکده علوم حدیث را داشتم طبیعتاً بهلحاظ کاری با ایشان مراوده بیشتری داشتم. یکی از ویژگیهای ایشان این بود که در مسائل خیلی مراعات و احتیاط میکرد. اول اینکه از بیتالمال هیچ مصرفی نمیکرد و هرچه مصرف میکرد از دسترنج شخصی خودش بود. دوم اینکه وقتی خط اصلی کار را نمایان میکرد به مدیرانی که با ایشان کار میکردند اختیار میداد. وقتی میدید کسی کارش را بلد است، حمایت هم میکرد. ما در آن دوره و در زمان کوتاهی توانستیم با حمایتهای ایشان، دانشکده را تبدیل به سه دانشکده کنیم و مجوز دانشگاه قرآن و حدیث را گرفتیم. حمایتهای ایشان خیلی مؤثر بود و بسیار حمایت کرد و جاهایی که لازم بود به میدان میآمد و هدایت میکرد و کار را خوب پیش میبرد.
در تبدیل دانشکده به دانشگاه هم یکی از تدابیری که رخ داد این بود که ما بهشدت جلوی بریز و بپاش را گرفتیم و اجازه ندادیم یک بدنه وسیع مدیریتی پدید آید. ایشان هم بهشدت از این کار حمایت کرد؛ چون ایشان بسیار اهل زهد و پرهیزکاری بود. در عمل و در عرصه مدیریت هم این زهد و پرهیزکاری را نشان میداد و مراقبت میکرد که بریزوبپاش بیخودی رخ ندهد. از ایشان خاطرات زیادی در طی کار داریم که مرتب در همین مسیر پیش میآمد، ولی یک جهت برجسته همین است که در این تغییر و تحولاتی که رخ میداد، با همه با سعه صدر برخورد میکرد.