انتظار فرج همواره عاملی مؤثر برای تحرّکآفرینی در جامعهی اسلامی خصوصاً شیعیان بوده است «انتظار، سازنده است، لذا در روایات ما، معارف ما، انتظار فرج جایگاه بسیار مهمّی دارد... اَفضَلُ اَعمالِ اُمّتی انِتِظارُ الفَرَج؛ یعنی برترینِ اعمال امّت من این است که منتظر فرج باشند؛ [یعنی] امید. در یک روایتی از موسیبنجعفر [آمده]: اَفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ اِنتِظارُ الفَرَج. معرفت یعنی توحید و معرفتِ حقایق الهی، [برترین اعمال] بعد از آن، انتظار فرج است... پس در انتظار فرج امید هست، تحرّک هست، اقدام وجود دارد» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱ بنابراین انتظار فرج سبب میشود که جامعه در برابر مشکلات و موانع، خوف و حزنی نداشته باشد «این انتظار دارای ارزش زیادی است. این انتظار به معنای آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمهی امید را از دلهای منتظران نمیزداید و خاموش نمیکند. اگر این نقطهی امید در زندگی جمعیتی نباشد، چارهای ندارد جز اینکه به آیندهی بشریت بدبین باشد.» ۱۳۷۱/۱۱/۳۰، «امید، موجب میشود که انسان به مبارزه بپردازد و راه را باز کند و پیش برود. وقتی به شما میگویند انتظار بکشید، یعنی این وضعیتی که امروز رنج تان میدهد و دلتان را به درد میآورد، ابدی نیست و تمام خواهد شد. ببینید چقدر انسانْ حیات و نشاط پیدا میکند.» ۱۳۷۴/۱۰/۱۷ انتظار فرج همچنین باعث جهتدهی جامعه میشود «حقیقتاً روحیّهی انتظار و روحیّهی ارتباط با ولیعصر و منتظر ظهور بودن و منتظر آن روز بودن، یکی از بزرگترین دریچههای فرج برای جامعهی اسلامی است. منتظر فرج هستیم؛ خود این انتظار، فرج است؛ خود این انتظار، دریچهی فرج است، امیدبخش است، نیروبخش است؛ از احساس بیهودگی، از احساس ضایع شدن، از نومیدی، از گیج و گُمی نسبت به آینده جلوگیری میکند؛ امید میدهد، خط میدهد.» ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
انتظار، تحرّک و پویایی در همه عرصههاست
مفهوم انتظار فرج از دو جزء «انتظار» و «فرج» تشکیل شده است که انتظار به معنای «مترصّد بودن» ۱۳۹۶/۰۲/۲۰، «دل سرشار از امید بودن نسبت به پایان راه زندگی بشر» ۱۳۷۰/۱۱/۳۰ و «اشتیاق انسان برای دسترسی به وضعی برتر و بالاتر» ۱۳۷۵/۱۰/۶ است و فرج به معنی «گشایش در کار است.» ۱۳۶۰/۳/۲۹
اما معانی انحرافی نیز در مورد انتظار فرج وجود دارد «یک معنای انحرافی در باب انتظار بود که خوشبختانه امروز از آن فهم و برداشت غلط، اثر چندانی نیست. کسانی که مغرض و یا نادان بودند، اینطور به مردم یاد داده بودند که انتظار، یعنی اینکه شما از هر عمل مثبت و از هر اقدام و هر مجاهدت و هر اصلاحی دست بکشید و منتظر بمانید تا صاحب عصر و زمان، خودش بیاید و اوضاع را اصلاح کند و مفاسد را برطرف نماید.» ۱۳۶۹/۱۲/۱۱ انتظار فرج امری انفعالی نیست که فرد بدون هیچ فعالیّت و اقدامی، تنها منتظر ظهور حضرت مهدی باشد تا ایشان بیایند و امور جامعه را اصلاح کنند؛ بلکه انتظار فرج به معنای «قبول نکردن و رد کردن آن وضعیّتی [است] که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است.» و «کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن» ۱۳۸۷/۰۵/۲۷ است. بنابراین «انتظار، یک عمل است، بی عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آماده سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینهها.» ۱۳۸۴/۶/۲۹ همچنین «انتظار فرج غیر از بیصبری و مدّت معیّن کردن است که انسان یک زمانی را در نظر بگیرد که در فلان تاریخ مثلاً بایستی این حادثه تمام بشود یا این شدّت به پایان برسد یا حضرت ظهور کنند که انسان بیصبری کند، پا به زمین بکوبد؛ انتظار فرج این نیست. انتظار فرج یعنی آمادهسازی خود... انتظار یعنی باید دائم در حال «آمادهباش» باشید.» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱
انتظار، مقدّمه حاکمیّت جهانیِ عدالت
البتّه انتظار فرج دارای شئون و ابعاد گوناگونی همچون عدالت گستری جهانی و مبارزه با ظلم و ایجاد دنیایی بدون فساد است ««یملأالله بهالارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا». عدل و داد، استقرار عدالت در جامعه، از بین بردن ظلم از سطح زمین، خصوصیت مهدی موعود است... بشر به سمت آن چیزی حرکت میکند که مظهر آن، وجود مقدس مهدیباشد و او کسی است که در احادیث متواتر وارد شده که دنیا را از عدل و داد پر میکند و ظلم را ریشهکن میسازد.» ۱۳۶۸/۱۲/۲۲ «امروز ما انتظار فرج داریم. یعنی منتظریم که دست قدرتمند عدالتگستری بیاید و این غلبهی ظلم و جور را که همهی بشریت را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضای ظلم و جور را دگرگون کند و نسیم عدل را بر زندگی انسانها بوزاند، تا انسانها احساس عدالت کنند.» ۱۳۸۴/۶/۲۹
برپایی نظام جمهوری اسلامی مقدّمه ظهور است
از آنجا که «انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم... ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفهای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معنای گوشهگیری نیست» ۱۳۸۱/۰۷/۳۰ بنابراین انتظار فرج، تکالیفی بر دوش منتظران میگذارد از جمله آمادهسازی زمینهی اقدام ایشان: «شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینهی آماده، اقدام فرماید. از صفر که نمیشود شروع کرد! جامعهای میتواند پذیرای مهدی موعود ارواحنا فداه باشد که در آن آمادگی و قابلیت باشد، و الّا مثل انبیا و اولیای طول تاریخ میشود.» ۱۳۶۸/۱۲/۱۰ و «ما آن وقتی میتوانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم که زمینه را آماده کنیم. برای ظهور مهدی موعود ارواحنا فداه زمینه باید آماده بشود؛ و آن عبارت از عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام است.» ۱۳۷۰/۱۱/۳۰ به بیان دیگر حرکت در همان مسیری که حضرت برای تحقق آنها روزی ظهور خواهند کرد «ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته ما کوچکتر از آن هستیم که بتوانیم آنگونه بنایی را که اولیای الهی ساختند یا خواهند ساخت، بنا کنیم؛ اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیم.» ۱۳۶۸/۱۲/۲۲ بنابراین «تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک قدم به سمت آن هدف والاست.» ۱۳۸۷/۰۵/۲۷
مهمترین وظیفه، خودسازی در راه ایجاد جامعه مهدوی
همچنین مهمترین وظیفهی منتظران در دوران غیبت آمادگی و خودسازی در کنار مبارزه با مستکبران و زورگویان است: «بزرگترین وظیفهی منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.» ۱۳۸۱/۰۷/۳۰ بنابراین «ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةالله را داریم، باید در این راه تلاش کنیم؛ باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعهی مهدوی؛ هم خودسازی کنیم، هم به قدر توانمان، به قدر امکانمان، دگرسازی کنیم و بتوانیم محیط پیرامونی خود را به هر اندازهای که در وسع و قدرت ما است، به جامعهی مهدوی نزدیک کنیم که جامعهی مهدوی، جامعهی قسط است، جامعهی معنویّت است، جامعهی معرفت است، جامعهی برادری و اخوّت است، جامعهی علم است، جامعهی عزّت است.» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱