بخش زن و خانواده پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR (ریحانه)، در یادداشتی نقش لالاییهای مادرانه در حفظ زبان فارسی را بررسی کرده است.
همهی انسانها در زندگی خود مدیون ادبیات شفاهیاند؛ از انسانهای اولیه که در غیاب الفبا و خط، طریقهی شکار و بقا را «شفاهی» به نسلهای بعدی خود منتقل کردهاند تا مردمان عام که در غیاب تاریخنگاری و رسانه، قصهها و سرگذشتها و همهی آنچه را که بهمعنای هویت یک قوم است، سینهبهسینه به ما رساندهاند. اینکه گفته شد «همهی آنچه که هویت یک قوم است» در اینجا دقیقاً منظور «ادبیات شفاهی» است.
حال پرسش اینجاست که در عصر رسانه و زندگی مدرن و تاریخنگاریهای دقیق، ادبیات شفاهی به چهکار زندگی انسانها میآید؟ برای پاسخ به پرسش قبل، نخست باید بدانیم که ادبیات شفاهی چیست؟ ادبیات شفاهی مجموعهای است از سرودوارهها، چیستانها، مثلها، افسانهها، تصنیفها، ترانهها، نوحهها، بازیهای شعری، لطیفهها، قصهها، لالاییها و موضوعات دیگری از این دست.
اما ادبیات شفاهی در دنیای مدرن به چهکار انسانها میآید؟ انسانهای امروز و بهخصوص کودکان، تمام عمر خود را در عصر دیجیتال، عصر رسانه زیستهاند؛ عصری که خواسته و ناخواسته شهروندان دهکده جهانیاش را بهسمت یکسانسازی و نابودی هویتهای بومی و قومی و ملی سوق میدهد؛ بنابراین غافلشدن از ادبیات شفاهی به این یکدستسازی انسانها و فراموشی ریشهها سرعتی کنترلنشدنی میبخشد. حال اگر شما از آن دسته افرادی هستید که دلواپس فراموشی هویت و فرهنگ بومی و ملی خود هستید، اگر دغدغهی «حفظ زبان مادری» را دارید، ادامهی این یادداشت را بخوانید!
با شناخت شاخههای ادبیات شفاهی که در مقدمه گفته شد، اظهرمنالشمس است که ادبیات شفاهی تا چه اندازه میتواند به تقویت زبان مادری و بهخصوص غنیشدن روابط انسانی کمک کند. یکی از این روابط که از قضا مهمترین روابط انسانی نوع بشر است، رابطهی مادر و فرزندی است. از میان زیرمجموعههای ادبیات شفاهی، لالایی اولین و اصلیترین گزینهای است که مادر از آن برای ارتباطگیری با نوزادش بهره میگیرد. کودک لالایی را در آغوش مادر و با صدای او که از دوران جنینی به آن اخت دارد، میشنود. لالایی در تمام دنیا مرسوم است و هیچکس نمیتواند بگوید مختص به منطقهای است. هیچکس نمیداند برای اولین بار کدام انسان به این نتیجه رسید که با بهآغوشکشیدن کودک و زمزمهکردن برای او میتواند گریه و بیخوابیهای کودک را تسکین دهد! با این حال ویژگیهای لالایی بسته به خاستگاهش در هرکجای جهان متفاوت است. لالاییها بهویژه در سالهای اخیر صرفاً بهمنظور آرامش کودکان و بسترسازی خوابی عمیق و راحت برای آنان سروده شده است؛ اما در گذشتههای نهچندان دورِ کشور ما، واگویه و درددلهای زنان، معمولاً بهصورت لالایی برای کودکان بیان میشد. احتمالاً همهی ما لالاییهایی را به خاطر داریم که «بابا» در آن به جنگ یا سفری دور رفته است و مادر در آن به فرزند دلداری میدهد که کمتر بیتابی کند تا بابا برگردد!
اما در ادامهی این مطلب قرار است به این بپردازیم که «چرا مادر باید برای کودک لالایی بخواند؟»
لالایی از عمیقترین و در دسترسترین ابزارهای ایجاد رابطه بین مادر و فرزند است. برای لالایی یک صدا لازم است و یک آغوش!
هر زنی بدون داشتن سواد موسیقیایی و شناخت شعر، میتواند لالایی بگوید؛ چون زبان لالایی بسیارساده، بیپیرایه و استفادهشدنی برای عام است. لالایی روایتی است باورپذیر از مردمانی در همین حوالی!
لالایی کمک میکند بچهها آخرین لحظات قبل از خواب را در فضایی غیر از واقعیت سپری کنند و همین در داشتن خوابی عمیق و راحت به آنها کمک میکند.
لالاییخواندن مادر، نیاز به توجه و حمایت را در کودک ارضا میکند؛ حمایتی که با خود امنیت میآورد. این امنیت میتواند میزان اعتمادبهنفس کودک در بزرگسالی را بسیارزیاد کند.
کودک با لالایی بهدلیل آهنگینبودنش و تکرار کلمات، بهآسانی ارتباط میگیرد. این ارتباط به او کمک میکند تا با احساساتش بهتر مواجه شود و به رشد ذهنی و آرامش برسد.
موسیقی درون لالایی بهجز اینکه به کودک آموزش ریتم و ملودی میدهد، باعث رشد عقلیاش نیز میشود.
از آنجا که تنها ابزار لالایی زبان است، تداوم در خواندنش، مهارت زبانی کودک را افزایش میدهد.
کودک در لالایی با عناصر طبیعت مانند ماه، رود، ابر، جنگل، ستاره، آسمان، گندم، گلها، حیوانات و... آشنا میشود؛ ارتباط بین این عناصر را با هم درک میکند و یاد میگیرد که بهعنوان انسان باید دوستدار طبیعت باشد و عضو مفیدی از زنجیرهی حیات باشد.
اشعار لالایی میتواند رسوم و سنتها، لهجههای محلی، سرگذشت اقوام و نیکی و بدی را به کودک بیاموزد.
تمام توضیحاتی که گفته شد، فواید لالایی برای کودک بود؛ اما فایدهی بسیارمهم لالایی برای مادران، تأثیرداشتن در فشار و اضطرابشان است؛ فشار و اضطرابی که با خواب راحت کودک و ارتباط آغوشی و زبانی با او، بهشدت کاهش مییابد.
همچنین کودکی که با لالایی ارتباط بگیرد، در بزرگسالی بهتر میتواند از آثار کلاسیک ادبیات ادبیات لذت ببرد. کم نیستند داستانهای کلاسیکی که ریشه در محتواهای منظوم و منثور ادبیات شفاهی دارند.
خوشبختانه در سالهای اخیر، شاعران و دستاندرکاران تولیدمحتوای متنی برای کودکان، لالاییهای ایرانی را از حالوهوای حزنآور بهسمتوسوی شاد و کودکانه و حتی گاه مذهبی هدایت کردهاند. تلاش این دستاندرکاران منجر به این شده است که اکنون محتواهای فراوانی با موضوع لالایی بهراحتی و بهرایگان در اختیار مادران و کودکان قرار گیرد. امید که همهی مادران با استفاده از این گنجینه، نقش خود را در حفظ زبان مادری و نجات از «بیزبانی» ایفا کنند.