«اسلام براى سعادت بشریّت، مدیریّتى از نوع مدیریّت امیرالمؤمنین را لازم میداند.» ۱۳۶۸/۱۱/۹ «مشکل امروز بشریّت، فقدان عدالت و اسلام و حکومت علوى و روش و منهاج امیرالمؤمنین(ع)است.» ۱۳۷۱/۳/۳۰ «وظیفهى ما این است، به سمت قلّه حرکت کنیم. همین صفات امیرالمؤمنین را [در نظر] بگیرید، بهقدر وسعمان، بهقدر توانمان در این جهت حرکت کنیم.» ۱۳۹۵/۶/۳۰ چراکه «حکومت علوی بشر را به عدالت، آرامش، ایمان به معنویت، صفا و برادری، صلح و دوستىِ حقیقی میرساند.» ۱۳۸۱/۱/۰۹
از اقامه دین تا محوریت عدالت
الگوی حکومت علوی دارای شاخصهایی است. «پایبندىِ کامل به دین خدا و اصرار بر اقامه دین الهی. این شاخصه اوّل است. هر حکومتی که اساس کارش بر اقامه دین خدا نباشد، علوی نیست.» ۱۳۸۱/۶/۳۰ در مرتبهی بعد «خصوصیت دوم و شاخصه دومِ حکومت امیرالمؤمنین عدالت است؛ عدالتِ مطلق. یعنی هیچ مصلحت شخصی و هیچ سیاست مربوط به شخص خود را بر عدالت مقدّم نمیکند.» ۱۳۸۱/۶/۳۰ «در زندگى جمعى و حکومتى امیرالمؤمنین، نقطهى بارزتر از همه چیز «عدالت» است... ملاحظهى عدالت، اجر نهادن به عدالت و عمل کردن به آنچه مقتضاى عدالت است، وظیفهى ما است و باید شاخصهى نظام اسلامى به حساب آید.» ۱۳۸۲/۸/۲۳ «این آن برجستهترین مسئله در زندگى حکومتى امیرالمؤمنین(ع)بود.» ۱۳۷۱/۳/۳۰ و در این زمینه دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم یک محور مهم محسوب میشود: «حکومت امیرالمؤمنین در زمینهى اقامهى عدل، حمایت از مظلوم، مواجههى با ظالم و طرفدارى از حق در همهى شرایط، الگویى است که باید از آن تبعیّت شود.» ۱۳۸۰/۹/۱۶
یکی دیگر از ابعاد عدالت در نظام حکمرانی علوی مسئلهی قاطعیت در برخورد با فساد است: «امیرالمؤمنین از نزدیکترین نزدیکان خود هم تخلف را، خیانت را، انحراف از راه خدا را تحمل نمیکرد.» ۱۳۸۶/۱۰/۸ «در عمل به حق بىباک بود، ملاحظه نمیکرد؛ در عمل به عدل بىباک بود، ملاحظه نمیکرد؛ رودربایستى در زندگى امیرالمؤمنین نبود.» ۱۳۹۵/۶/۳۰
در سبک حکومت علوی علاوه بر مسئله عدالت، پرهیز از دنیاطلبی کارگزاران نظام و زهد و تقوای آنان نیز یک شاخص کلیدی است: «سیاستمداران دنیا و حکّام عالم چهجورى زندگى کردند؟ امیرالمؤمنین چهجورى زندگى کرد؟ این هم یک سرفصل مهمّى است که دیگر تا امروز نظیرى نداشته است و نخواهد داشت؛ زهد امیرالمؤمنین و سلوک شخصى او و عبادت او در دوران اقتدارش.» ۱۳۹۳/۲/۲۳
سیاستورزیِ معنوی و اخلاقی
نکتهی کلیدی دیگر «توأمان بودن سیاست با معنویت و اخلاق» در این الگو است: «سلوک سیاسى امیرالمؤمنین از سلوک معنوى و اخلاقى او جدا نیست؛ سیاست امیرالمؤمنین هم، آمیختهى با معنویت است، آمیختهى با اخلاق است.» ۱۳۸۸/۶/۲۰ «براى پیروز شدن، به ظلم و دروغ و کارهاى ظالمانه متوسل نمیشد.» ۱۳۸۸/۶/۲۰«یکی از خصوصیات [امیرالمؤمنین در سیاستورزی] این است: از مکر و فریب دور است... به حسب آنچه که نقل شده، فرمود: «واللَّه ما معاویة بأدهی منّی»؛ معاویه از من زرنگتر نیست. منتها علی چه کند؟ وقتی بنای بر رعایت تقوا و رعایت اخلاق دارد.» ۱۳۸۸/۶/۲۰
عدالت و انصاف با مخالفان
شاخص مهم دیگرحکمرانی علوی، شیوهی رفتار با مخالفان در حکومت علوی است: «یکی از خصوصیات [سیاسی] این بزرگوار [امیرالمؤمنین] هم این است که رفتارش با مخالفان و معارضان یک جور نیست؛ همه را به یک چوب نمیراند. امیرالمؤمنین فرق میگذارد بین افرادی و جریانهائی، با افرادی و جریانهای دیگری.» ۱۳۸۸/۶/۲۰ «امیرالمؤمنین کسی نبود که بدون رعایت مداراهای لازم با مخالفان، اول دست به شمشیر ببرد.» ۱۳۸۸/۶/۲۰ «یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در ممشای سیاسیاش این بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف میزد و استدلال میکرد.» ۱۳۸۸/۶/۲۰ و علاوه بر این موضوع دلسوزی نسبت به آحاد مردم شاخص مهم دیگرِ این الگوی سیاسی است: «منهاجی مثل «انصاف»، مثل «برابر قرار دادن همهى آحاد مردم»، حتّى آنکسانى که در جامعهى شما زندگى میکنند، امّا در دین شما نیستند... شخصیّت او [امیرالمؤمنین] این است، ترحّمش به مردم، دلسوزىاش نسبت به مردم، آن هم همهى مردم.» ۱۳۹۵/۶/۳۰
در کنار اینها «یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین در سلوک سیاسیاش این بود که از مردم جداً - نه به صورت تعارف - درخواست میکند که با او متملقانه حرف نزنند، چاپلوسی نکنند، تصنع در برخورد با او به خرج ندهند.» ۱۳۸۸/۶/۲۰
تبیین و بصیرتبخشی
بخش مهم دیگری از الگوی حکمرانی امیرالمؤمنین به جنبهی هدایتگری این حکومت برمیگردد و اینجاست که مسئلهی «تبیین و بصیرتبخشی» مطرح میشود: «تبیین؛ حقایق را براى مردم بیان میکرد؛ شما خطبههاى نهجالبلاغه را نگاه کنید، بسیارى از آنها تبیین واقعیّاتى است که در جامعهى آن روز وجود داشته؛ چه خطبههاى حضرت، چه نامههاى حضرت... در همهى اینها تبیین میکند، حقایق را بیان میکند براى مردم.» ۱۳۹۵/۶/۳۰ «زندگی امیرالمؤمنین سر تا پا درس است. آن چیزی که در میان رفتارهای امیرالمؤمنین - که شامل همهی خصلتهای نیک یک انسان و یک زمامدار است - انسان مشاهده میکند و برترینِ این خصوصیات برای امروز ماست، مسئلهی بصیرتبخشی و بصیرتدهی به کسانی است که نیاز به بصیرت دارند؛ یعنی روشن کردن فضا. در همهی ادوار، این شجاعت بی پایان، این فداکاری عظیم، در خدمت آگاه کردن مردم، عمق دادن به اندیشهی مردم و ایمان مردم به کار رفته است.» ۱۳۸۹/۴/۵
تدبیر و اقدام بهموقع
از شاخصهای دیگر حکومت علوی «تدبیر» است: «تدبیر؛ براى جامعهى اسلامى تدبیر اندیشیدن؛ دشمن را جدا کردن، دوست را جدا کردن، دشمن را به چند طبقه تقسیم کردن.» ۱۳۹۵/۶/۳۰ و در کنار آن اقدام بهموقع: «سرعت عمل»؛ معطّل نمیکرد، بمجرّد اینکه تشخیص میداد که باید این اقدام را کرد، حرکت میکرد.» ۱۳۹۵/۶/۳۰
کلام آخر اینکه «زمانی نظام اسلامی دچار اختلال واقعی خواهد شد که فراموش کند نماد و سرمشق بزرگی مثل علی بن ابی طالب علیهالسّلام دارد. حکومت علوی باید همیشه در مقابل چشم ما باشد و در آن جهت حرکت کنیم و آن را بخواهیم و برای آن تلاش نماییم.» ۱۳۸۱/۱/۹ و بزرگترین خطر براى نظام اسلامی این است که «ما فراموش کنیم الگوى حکومت ما، امیرالمؤمنین است.» ۱۳۸۰/۱۲/۱۲ پس باید دانست که «ما احتیاج به الگو داریم، احتیاج به اسوه داریم، با این نظر به امیرالمؤمنین (ع) نگاه کنیم.» ۱۳۹۳/۲/۲۳