در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای، عدالت دغدغهی طبیعی، همیشگی و تاریخی بشر است بهگونهای که احساس نیاز به عدالت در طول تاریخ تا امروز در مردم عمومیّت داشته و متفکّران، فیلسوفان و حکما را بر آن داشته که در این مقوله وارد شوند و دربارهی عدالت و عدالت اجتماعی نظریه دهند؛
۱۳۹۰/۲/۲۷ امّا نقش ادیان استثنائی است بهطوری که عدالت، از اهداف مهم نظام اجتماعی اسلام و از مفاهیم راهبردی و ارزشی ادیان الهی برشمرده میشود؛ چراکه اگر عدالت تأمین شود، حقوق انسان و کرامت بشرى نیز تأمین مىشود و انسانها به حقوق و آزادى خویش دست مییابند.
۱۳۸۲/۸/۲۳ بر این اساس، یادداشت زیر به جایگاه عدالت اجتماعی در جامعه و نقش مردم در تحقّق عدالت میپردازد.
۱. عدالت؛ مقدّمه رشد و تعالی انسان
«در قلمرو حیات اجتماعی، آنچه بهعنوان هدف بعثت معیّن شده است، عدالت اجتماعی است.»
۱۳۷۱/۱۱/۱ «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.» (۱) به باور آیتالله خامنهای، مفهوم لغوی عدل بهمعنای میانه و در اصطلاح هر چیزی را در جای خود قراردادن، بدون افراط و تفریط و چپروی و راستروی؛
۱۳۸۳/۸/۲۰ امّا قسط، همین عدل در مناسبات اجتماعی است؛ یعنی آن چیزی که امروزه از آن به «عدالت اجتماعی» تعبیر میشود. البتّه قسط، یعنی اینکه عدل خرد شود و به شکل عدالت اجتماعی درآید.
۱۳۷۱/۱/۱ از طرف دیگر، در محیط قسط و عدل است که انسانها میتوانند رشد کنند، به مقامات عالی بشری برسند و کمال انسانی خودشان را بهدست آورند. قسط و عدل، مقدّمهی واجبی برای کمال نهایی انسان است.
۱۳۷۶/۴/۲۵ بنابراین، هدف انبیاء در قلمرو زندگی اجتماعی، مقدّمهای برای رسیدن انسان به همان هدفی است که در قلمرو فردی وجود دارد؛ یعنی تحوّل درونی، درستشدن و انسانِ صحیح شدن.
۱۳۷۱/۱/۱
۲. تشکیل نظام سیاسی، لازمه تحقّق عدالت
در فلسفهی سیاسی آیتالله خامنهای، تشکیل حکومت هدف نیست؛ بلکه تشکیل حکومت وسیلهای است برای رسیدن به هدف متعالی که همانا حاکمیّت دین است و از اهداف مهم دین تحقّق عدالت اجتماعی است. (۲) ایشان معتقدند بدون قدرت امکان ندارد عدالت اجتماعی محقّق شود. عدالت اجتماعی با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش اجرا نمیشود. مگر میشود عدالت اجتماعی، رفع تبعیض و ظلم و ستم در جامعه و جهان را بدون قدرت انجام داد.
۱۳۷۵/۹/۱۹ بر این اساس، خداوند متعال بلافاصله بعد از «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» میفرماید: «وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ»؛ (۳) «یعنی پیغمبران علاوه بر اینکه با زبان دعوت سخن میگویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتی که مجهّز به سلاح هستند و با زورگویان و قدرتطلبان فاسد، معارضه و مبارزه میکنند.»
۱۳۸۱/۷/۳۰ ایشان در جایی دیگر مقصود از «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» را زندگی انسانها در یک نظام عادلانه میدانند که انسانها فرصت مییابند در آن به تکامل و تعالی برسند و هدف از ارسال آهن را دفاع از ارزشهای اصیل بهوسیلهی آن برمیشمرند. (۴) امام خمینی
قدسسره پیرامون آیه «وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ» میفرمایند اگر شخصی یا گروهی بخواهند جامعه را تباه کنند، حکومتی را که حکومت عدل است تباه کنند، با بیّنات با آنها صحبت کرد، نشنیدند، با موازین عقلی صحبت کرد، نشنیدند، با حدید با آنها برخورد میشود. (۵) همچنین منظور از «بأس»، شدّت عمل، سختگیری و اِعمال قدرت نیز بیان شده است. (۶)
۳. نقشِ مردم در تحقّق عدالت اجتماعی
بیتردید یکی از اهداف تربیتی انبیاء این است که مردم به رشد و تعالی برسند و آنگاه خود مجری عدالت شوند. ازاینرو، آیتالله خامنهای عدالت را از جمله ویژگیهای جامعهی اسلامی میداند و بر این باور است که اگر در جامعه عدالت وجود ندارد، جامعهی اسلامی باید آن را تأمین کند.
۱۳۷۱/۱۰/۱۰ همچنین آیتالله مصباح یزدی معتقد بود، بهدنبال فعالیّتهای انبیای الهی، مردم میتوانند به مرتبهای از رشد برسند که خودشان برای برپایی عدل اقدام کنند تا دیگر نیازی نباشد که پیامبران عدالت را با اجبار در جامعه اجرا کنند. البتّه این روش برای کسانی است که از طریق بیّنات، کتاب و میزان به اقامهی قسط ترغیب شوند، ولی برخی هم هستند که این امور در آنها تأثیری ندارد و بر اثر پیروی از هواوهوس و برای رسیدن به منافع خودشان همهچیز را زیر پا میگذارند. این افراد را میتوان و باید با الزامات قانونی که بخشی از آن قوانین کیفری اسلام است، وادار به پذیرش عدالت کرد. به همین دلیل در ادامهی آیه آمده است: «وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْس» (۷)
آیتالله مطهری نیز باور داشت که بشر به عدالت نیازمند است و تنها پیامبران هستند که این نیاز را تأمین میکنند. بنابراین، قرآن این مطلب را پذیرفتهشده در نظر گرفته که اگر پیامبران مبعوث نمیشدند، عدالتی در زندگی بشر وجود نداشت، امّا بهسبب اینکه اجبار نیست، وسیله؛ یعنی «الکتاب» و «المیزان» در اختیار بشر گذاشتهشده تا خودش زندگی را اداره و تعدیل کند. (۸) ایشان در جایی دیگر اشاره میکند که آیهی مورد نظر نمیفرماید «لِیقیموا النّاسَ بِالقسطِ»؛ یعنی بهخودیخود به قسط برسد، بلکه میفرماید «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»؛ یعنی با هدایت و راهنمایی انبیاء خودش عامل به قسط باشد. (۹) علامه طباطبایی رحمهاللهعلیه در بحث مبسوطی امر به عدالت را در آیهی «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ» امر به عدالت اجتماعی دانسته و بر این باور بوده که با توجّه به ظاهر سیاق آیه مراد از عدالت، عدالت اجتماعی است، بهنحوی که با هر یک از افراد جامعه چنان رفتار شود و در جایی گماشته شود که مستحق آن است و این ویژگی است که فردْ فردِ مکلفّین مأمور به انجام آن هستند؛ به این معنا که خدای سبحان دستور میدهد هر یک از افراد اجتماع عدالت را بیاورد و لازمهاش این میشود که امر متعلق به مجموع نیز بوده است. پس، هم فردْ فردِ مأمور به اقامهی حکماند و هم جامعه که حکومت عهدهدار زمام آن است. (۱۰)
۴. عدالتِ فردی؛ ریشه و مبنایِ عدالت اجتماعی
به باور آیتالله خامنهای، «در هر انسانى، عدالت شخصى و نفسانى او، پشتوانهی عدالت جمعى و منطقهی تأثیر عدالت در زندگى اجتماعى است. نمىشود کسى در درون خود و در عمل شخصى خود تقوا نداشته باشد، دچار هواى نفس و اسیر شیطان باشد، امّا ادعا کند که مىتواند در جامعه عدالت را اجرا کند.»
۱۳۷۹/۱۲/۲۶ در جایی دیگر میفرمایند: «اگرچه تأمین عدالت عام و شامل، متوقف بر وجود زیرساختها از جمله قوانین مناسب و بازدارنده است، امّا اینگونه نیست که وجود این زیرساختها لزوماً بهمعنای استقرار عدالت باشد، بلکه آنچه عدالت را تضمین میکند، انسانِ معتقدِ جازمِ عازمِ باارادهی خداترس است. اگر این شد، آن وقت با این دستگاههای متنوّع و امروزی و خوب، میشود به عدالت بهطور کامل رسید. اگر این اراده نبود، در این اراده سستی و اختلال ایجاد شد، هیچکدام از این دستگاهها بهخودیِخود عدالت را تأمین نخواهد کرد، بلکه گاهی حتّی زمینهای برای بیعدالتی میشود.»
۱۳۸۸/۴/۷
«استقرار عدالت، چه در سطح جهانى – آنطور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد - و چه در همهی بخشهاى دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالتطلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند.»
۱۳۸۱/۷/۳۰ به این دلیل است که اهمیّت خودسازی و تزکیّه و تهذیب درونی افراد در اسلام سبب گشته است تا در اندیشهی متفکّران اسلامی، عدالت فردی مقدّمهی هر تحوّلی از جمله عدالت اجتماعی باشد. انسان عادل به تمام ابعاد و مؤلفهها و شاخصهای عدالت آشناست و تمام آنها را در اعمال و گفتار و رفتار خویش رعایت میکند. در پی احقاق حقوق خویش است و بهخوبی با حقوق خود و سایرین آشناست، به قوانین عمل میکند و سعی در ایجاد توازن و برابری در جامعه دارد تا جامعهای فارغ از تبعیض و امتیازات ناعادلانه ایجاد شود. تمامی کسانی که مناصب رسمی حکومتی در حکومت اسلامی را به عهده میگیرند، باید برخوردار از عدالت باشند. البتّه سطح آن در افراد مختلف فرق میکند. کاملترین نوع آن در ولایت فقیه وجود دارد؛ سازوکارهای تحقق عدالت فردی عبارت از تزکیه، تهذیب، مراقبه و محاسبه است. (۱۱)
نتیجهگیری
عدالت در دیدگاه آیتالله خامنهای از اهمیّت و ویژگی خاص و محوری برخوردار است. ایشان بارها با استناد به آیهی ۲۵ سورهی حدید بیان فرمودهاند که نزول کتابهای الهی و ارسال رسل برای تحقّق قسط و عدالت در میان جوامع بوده است. همچنین ایشان، تزکیّهی انسان را هدف اعلی و والای بعثت انبیاء دانسته و تحقّق عدالت و تشکیل حکومت را مقدّمهی رسیدن به تعالی و رشد انسان میدانند. بنابراین، همه چیز مقدّمهی تزکیّه و طهارت آدمی است. دستیابی به عدالت در اندیشهی ایشان در صورتی تأمین میشود که انسانها چنان رشد کنند که خود مجری عدالت شوند و لازمهی این امر، تربیّت فردی و تهذیب اخلاقی آحاد مردم بهویژه کارگزاران امور کشور است.
۱) سورۀ حدید، بخشی از آیۀ ۲۵
۲) عبدالحسین خسروپناه، منظومه فکری آیتالله خامنهای، ص ۱۲۱۱
۳) سورۀ حدید، بخشی از آیۀ ۲۵
۴) حضرت آیتالله خامنهای، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص ۳۹۳
۵) سیّدروحالله موسوی خمینی، صحیفه امام، ص ۲۰۶
۶) ناصر مکارم شیرازی، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج ۱۸
۷) محمّدتقی مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ص۱۳۶
۸) مرتضی مطهری، نبوّت، ص۵۵
۹) مرتضی مطهری، نقدی بر مارکسیسم، ص۳۲۴
۱۰) سیّدمحمّدحسین طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۷۹-۴۷۸
۱۱) نجمه کیخا، مجموعه مقالات نشست اندیشههای راهبردی با موضوع عدالت