رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی ۱۹ دی در پاسخ به یاوهگویی آمریکاییها که ایران را موجب بیثباتی در منطقه معرفی میکنند فرمودند: «ما موجب ثباتیم، ما در مقابل بیثباتسازی آمریکا ایستادهایم. در سال ۸۸ آمریکا میخواست ایران را بیثبات بکند؛ همان بلائی که در سال ۹۹ سر خودشان آمد. همان کاری که در واشنگتن انجام گرفت در این چند وقت، بخصوص پریروز که آدمهایی رفتند در کنگره اعضای کنگره را از داخل دالانهای مخفی فراری دادند و بردند، این کار را میخواستند در ایران بکنند؛ اینجا میخواستند ایجاد آشوب بکنند، میخواستند جنگ داخلی راه بیندازند، خداوند متعال موفّقشان نکرد. آنها سال ۸۸ در فکر [آشوب در] اینجا بودند، حالا در سال ۹۹ خدای متعال به سر خودشان آورد.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این زمینه یادداشتی از آقای رضا سراج، کارشناس مسائل سیاسی منتشر میکند.
ششم ژانویهی ۲۰۲۰، در حالی که بسیاری از چشمهای ناظران بینالمللی منتظر برگزاری نشست سنای آمریکا و تأیید آرای الکترال انتخابات ایالاتمتحده بودند، حادثهای بیسابقه رخ داد که شگفتی جهانیان را در پی داشت. حملهی حامیان ترامپ به کاخ کنگرهی آمریکا و تسخیر آن، بهخوبی، نشان داد که جمعیت قابلتوجهی در این کشور حاضر به پذیرش نتیجهی انتخابات نیستند. نوع مواجههی دولت آمریکا و نهادهای امنیتی آن با این افراد معترض، ناخودآگاه نوع برخورد رژیم آمریکا با حوادث انتخاباتی در کشورهای دیگر دنیا خصوصاً دولت مستقل و مخالف آمریکا را در ذهن متبادر میکرد.
از ابتدای دههی ۱۹۹۰، آمریکاییها در راستای تحمیل نظم نوین جهانی مطلوب خود به جهان پساجنگسرد شروع به اعمال تغییرات گسترده در ژئوپلیتیک مناطق مختلف جهان و توسعهی حوزهی نفوذ خود چه بهصورت مستقیم و چه در قالب گسترش ناتو به شرق نمودند. یکی از مهمترین نشانگاههای هدف واشنگتن در این مقطع، دولتهای اروپای شرقی و جمهوریهای تازه استقلالیافته از اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند و آمریکاییها از ظرفیتهای گوناگونی برای نفوذ در این کشورها و همراهسازی این دولتها با سیاستهای غرب بهره جستند. در این میان درخصوص برخی از این کشورها حتی تا مرحلهی «براندازی» حکومتهای مستقر نیز پیش رفتند که مهمترین الگوی این براندازی در قالب «انقلابهای رنگی (مخملی)» (۱) بود که مبتنی بر رهیافتهای اجتماعی جنگ نرم و با تکیه بر بستر رقابتهای انتخاباتی انجام میگرفت.
در این الگو از شکافها و گسستهای موجود در جامعه بهره جسته و با خطکشی اجتماعی- سیاسی در طی رقابتهای انتخاباتی، از دل گسلهای موجود، زمینلرزههای پساانتخاباتی رقم میخورد. در طی انقلابهای رنگیِ رخداده در چکسلواکی (۱۹۸۹)، صربستان (۱۹۹۷ و ۲۰۰۰)، گرجستان (۲۰۰۳)، اوکراین (۲۰۰۴) و قرقیزستان (۲۰۰۵)، با تشکیک در نتایج انتخابات، جناح شکستخورده (متحدان غرب) لشکرکشی خیابانی راه انداخته و با پیگیری ابطال انتخابات موفق به تصاحب دولت شدند. در این میان علاوه بر حمایتهای مالی سرمایهداران غربی و شبکههای عوامل و منابع وابسته به سرویسهای اطلاعاتی غرب، به کمک غربگرایان برانداز آمده و رسانههای غربی به پوشش گستردهی تجمعات خیابانی و تحریک هرچه بیشتر جمعیت معترض میپرداختند.
در جریان انتخابات دهم ریاستجمهوری ایران (۱۳۸۸)، نظام سلطه بعد از دو دهه تجربهی تهاجم فرهنگی (نیمهی اوّل دههی ۱۳۷۰) و براندازی سیاسی مبتنی بر رهیافتهای هانتینگتونی (نیمهی دوم دههی ۷۰ و نیمهی نخست دههی ۱۳۸۰) و عدم کارایی این الگوها در به زانو درآوردن انقلاب اسلامی، بهدنبال تکرار تجربهی انقلابهای رنگی از بستر این انتخابات برآمدند. در این راستا، با بهرهگیری از ابزارهای گوناگون اطلاعاتی، رسانهای و سیاسی کوشیدند پروژهی شکاف ملی را در بستر تشکیک در نتیجهی انتخابات دنبال کنند خصوصاً از شبکههای ماهوارهای و پیامرسانهای اجتماعی برای بیثباتسازی از طریق ایجاد تشویش در اذهان مردم ایران و تردیدافکنی در افکار عمومی بهره جستند. در این میان حتی تلاش کردند با انتشار ابزارهای فنی دورزدن «فیلترینگ» قدرت تأثیرگذاری رسانههای نوین را در فتنهی ۸۸ افزایش دهند.
حال بعد از گذشت از ۱۱ سال، «مار» ی که در آستین غرب پرورشیافته و از آن برای تهاجم نرم به دولتهای مستقل و کشورهای مخالف خود استفاده کرده، بلای جان واشنگتن شده است. آنچه در این ایام در خیابانهای واشنگتن و برخی شهرهای دیگر آمریکا مشاهده شد، تنها برخاسته از دوقطبیهای انتخاباتی نیست، بلکه تصویری حقیقی از گسلهای فعالشده در زیر پوست این جامعه است که در دورهی ترامپ سر بازکرده و نمایان شده است. شکافهای چپ-راست، سفیدپوست-رنگینپوست، شمال-جنوب و ... مجموعهای از گسستهای متعددی است که آمریکا چند دهه به آن مبتلاست و در سالهای اخیر بهدلیل ماهیت نظام سرمایهداری تشدید یافته است.
نوع برخورد دوگانهی غرب بهویژه آمریکا در مواجهه با معترضان در این کشور و سایر کشورها، نکتهی قابل تأمل دیگری است که باید بدان توجه کرد. در حالی که در کشورهای مستقل و مخالف آمریکا، رسانههای نظام سلطه به تشکیک در سلامت و نتیجهی انتخابات میپردازند و همهی توان غرب برای بیثباتسازی میآید. در انتخابات اخیر آشکارا دیده شد که رسانههای جریان اصلی غرب و نیز شبکههای اجتماعی تحت سلطهی آن هرگونه تردید در سلامت انتخابات را در مرحلهی قبل از انتخابات و احتمال وقوع تقلب پس از برگزاری و اعلام نتایج را شدیداً سانسور کرده و هرگونه نظری که به تردید افکار عمومی بیانجامد را نادرست و غیرواقعی قلمداد میکردند.
جالب اینجاست که همین رسانهها در انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ ایران به کانون اصلی تشکیک در سلامت انتخابات و القای تقلب تبدیل شده بودند و اینک همین رسانهها هرگونه ادعای ترامپ و حامیانش درخصوص تقلب در انتخابات آمریکا را شدیداً سانسور و حذف میکنند. هرچند همین بسترهای رسانههای نوین به محملی از شبکهسازی معترضان تبدیل شد و واقعیتهای سیاسی اجتماعی نشان میدهد که شکافهای داخلی آمریکا سر بازکرده و تیغ سانسور نمیتواند مانع از ادامهی این روند شود. اینجاست که تحقق عینی یکی از «سنتهای الهی» که بازگرداندن «مکر» دشمنان به خودشان است که: «وَمَکروا وَمَکرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الماکرینَ» (۲)
و چه زیبا همین مقایسه در بیان اخیر رهبر معظّم انقلاب اسلامی برجسته گردید که فرمودند: «در سال ۸۸ آمریکا میخواست ایران را بیثبات بکند؛ همان بلائی که در سال ۹۹ سر خودشان آمد. همان کاری که در واشنگتن انجام گرفت در این چند وقت، بهخصوص پریروز که آدمهایی رفتند در کنگره اعضای کنگره را از داخل دالانهای مخفی فراری دادند و [بیرون] بردند، این کار را میخواستند در ایران بکنند؛ اینجا میخواستند ایجاد آشوب بکنند، میخواستند جنگ داخلی راه بیندازند، خداوند متعال موفّقشان نکرد. آنها سال ۸۸ در فکر [آشوب در] اینجا بودند، حالا در سال ۹۹ خدای متعال به سر خودشان آورد.» (۹۹/۱۰/۱۹)
۱) Colour revolution
۲) سوره آلعمران ، آیه شماره ۵۴