حم؛ و الکتاب المبین؛ إنا انزلناه فی لیلة مبارکة إنا کنا منذرین؛ فیها یفرق کل امرٍ حکیم؛ امراً من عندنا إنا کنا مرسلین؛ رحمة من ربک إنه هم السمیع العلیم. حا، میم؛ سوگند به این کتاب روشنگر؛ ما آن را در مبارک شبی نازل کردیم. ما بیم دهنده بودهایم؛ در آن شب هر فرمانی بر حسب حکمت صادر میشود؛ فرمانی از جانب ما و ما همواره فرستنده آن بودهایم؛ رحمتی از جانب پروردگارت و هر آینه او شنوا و داناست».
اینها آیاتی از سورهی دخان هستند؛ این سوره بدان علت که کلمهی «دخان» در آن آمده است، دخان نامیده شده است و از سورههایی است که در شب قدر میخوانند. این آیات ابتدایی، آشکارا نشان میدهد که سوره بهطور مشخص به موضوع «لیلةالقدر» میپردازد. بنابراین بهتر است که ما نیز دربارهی همین موضوع صحبت کنیم؛ هرچند که موضوع پیچیدهای است و در میان مسلمانان جزو اسرار بهشمار میآید.
این سوره مفهوم «لیلةالقدر» را روشن میکند؛ معنایی که با مفهوم شایع و رایج آن متفاوت است. چرا که میفرماید: «ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم» و در سورهی «إنا انزلناه فی لیلةالقدر» بر این تأکید شده که قرآن در شب قدر نازل شده است. بنابراین «شب مبارک» همان شب قدر است که قرآن در آن شب نازل شده است.
این آیهها چنین معنایی برای شب قدر تفسیر میکنند: شب قدر، همان شب نزول قرآن است؛ در قرآن هر چیزی روشن شده و حلال و حرام و صحیح و فاسد و نیز حقایق شرعی توضیح داده شده است. همچنین تعریف همهی ارزشهای غیبی و مفاهیم تعالیم آسمانی آمده است.
«إنا انزلناه فی لیلة مبارکة إنا کنا منذرین»؛ این جمله [از نظر نحوی] حال است برای جملهی پیشین و معنایش این است که ما قرآن را در شب قدر نازل کردهایم، در شبی مبارک، در حالی که ما در آن شب بیمدهنده بودیم؛ یعنی بر آن بودیم که انذار دهیم و در صدد خلق و تکوین نبودیم. این بدان معناست که بر آن بودیم آنچه را جایز نیست و همچنین محرمات را تشریع کنیم.
«فیها یفرق کل أمر حکیم»؛ همهی امور محکم و ثابت را در این شب توضیح میدهند. این امر محکم چیست؟ «أمراً من عندنا إنا کنا مرسلین» همچنین این جمله حال است برای جمله پیشین؛ یعنی در حالی که ما فرستاده بودیم و در صدد فرستادن تعالیم دینی و احکام اسلامی، این امور محکم را میفرستادیم.
خلاصهی معنای آیات این است که: ما در حال انذار و در حال فرستادن رسولان و در حال رحمت از سوی خدا، قرآن کریم را در شب مبارک نازل کردیم. پس شب قدر همان شب مبارک است. در حقیقت شب توضیح ابعاد هر چیزی است. شب نزول قرآن یا به تعبیر امروزی، شب قانون. بنابراین هنگامی که مسلمانان شب قدر را گرامی میدارند، در حقیقت خاطرات عزیزترین شب از شبهای تاریخ خود را گرامی میدارند؛ شبی که قرآن کریم در آن نازل شده و همه چیز برای امت تعریف شده و راه برای او تبیین شده است.
زمانی که این شب را گرامی میداریم در حقیقت با این شب تجدید عهد میکنیم و در برابر خویش، تصویر جدیدی از نزول قرآن قرار میدهیم تا گذشتهی خویش را محاسبه و بررسی کنیم و راه و تصمیم آینده را برگیریم.
در روایاتی که از رسول خدا(ص) نقل شده، آمده است که شب قدر تا روز قیامت در این امت باقی است. معنی احادیث این است که شب قدر معنای دیگری غیر از مفهوم نزول قرآن نیز دارد. قرآن در شب قدر نازل شده اما در این شب مبارک چیز دیگری نیز وجود دارد.
آن چیز، چیست ای کسانی که این شب را گرامی میدارید و به آن ایمان دارید؟ در این شب مبارک چه چیز نازل شده است؟
به اعتقاد من، معنی شب قدر، بهشدت با مفهوم روزه در ماه رمضان مرتبط است. ملاحظه میکنیم که روزه، آمادهسازی انسان روزهدار است برای اینکه در درجهی اول حجاب را از برابر دیدگان عقل بردارد؛ پس سبب میشود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که زیاد غذا میخورد، بفهمد. از سوی دیگر روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس میکند و اینگونه عاطفهی او را حساستر و فراگیرتر میکند.
سوم اینکه روزه، نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان است؛ چرا که او در برابر خواهشها و وسوسهها و سختیها میایستد و در نتیجه صبر او افزون میشود و صبر با روزه رابطهای ژرف دارد. در آیهی کریمه میفرماید: «و استعیینوا بالصبر و الصلاة»؛ معنای صبر در احادیث همان روزه است.
ملاحظه میکنیم که روزه به انسان روزهدار سه ویژگی میبخشد: فهم بیشتر، احساس بیشتر و صبر بیشتر. این عناصر سهگانه، در حقیقت وسایلی است تا آدمی برای آیندهی خویش و تعیین سرنوشت خود، تصمیم بگیرد. پس انسانی که روزه میگیرد، در نتیجهی روزهی خود، نگرشی واضحتر دارد و دردهای جامعه را بیشتر حس میکند و صبر او برای ادامهی راه، افزون میشود. این انسان، کسی است که میتواند تصمیم بگیرد و راهی برای آیندهی خویش ترسیم کند و سرنوشت خویش را از خلال این تصمیم مشخص کند.
بنابراین، ماه رمضان، دورهی آموزشی است که سرنوشت انسان را مشخص میکند و معنایش این است که سرنوشت او طی سال آینده بر اساس چارچوبی که در ماه رمضان طراحی میشود، در قلب مؤمن و در آن درجهای که مؤمن بدان میرسد، شکل میگیرد. این بدان معنی است که ماه رمضان ماه آموزش است و در نتیجه، ایام قدر آن هنگام که آدمی به این دورهی آموزشی میرسد، به درجهی کاملی رسیده است.
این درجه به طبیعت حال در دههی آخر ماه رمضان قرار دارد و بنابراین بسیاری از روایات تأکید دارد که شب قدر یکی از شبهای دههی آخر ماه رمضان است. در برخی از روایات آمده است که هر انسانی شب قدری دارد که با شب قدر انسان دیگر تفاوت دارد و این معنا کاملاً بر مفهومی که از ارتباط میان شب قدر و روزه برگرفتیم، منطبق است.
معنای دیگری نیز وجود دارد که با مفهوم دعا مرتبط است. هنگامی که آیات روزه را در ماه رمضان ملاحظه میکنیم، درمییابیم که قرآن کریم، آیهی دعا را ضمن آیات روزه قرار داده است: «و إذا سألک عبادی عنی فإنّی قریب اجیب دعوة الداع إذا دعان». این آیه در وسط آیات روزه است؛ بنابراین آشکارا میان دعا، استجابت دعا و روزه، ارتباط وجود دارد.
طبیعی است انسانی که نگرشی واضحتر و شعور و احساس بیشتری دارد و در نتیجه عقل و قلب او به نور ایمان، نورانی است، به خدا نزدیکتر است و دعای او مستجاب. بیشک دعا تأثیری شگرف در سرنوشت انسان و در تصمیم برای این سرنوشت دارد. بنابراین ماه رمضان، زمان استجابت دعاست و دعا در این حالت، حال صفای قلب، حال دوری آدمی از کینهها، حال نگرش انسان و احساس و صبر او است.
در این حالت است که شرایط دعا، مهیا و فراهم است و دعای آدمی مستجاب؛ در نتیجه ماه رمضان ما در سرنوشت ما تأثیر میگذارد. همچنین این معنی بر معنای دوم منطبق است؛ بدین اعتبار که رسیدن آدمی به درجهای عالی از مقام استجابت دعا، عادتاً در دههی آخر است؛ چرا که زمانی طولانیاز روزه گذشته است. بدین ترتیب به معنای جدیدی برای شب قدر میرسیم که در این امت استمرار دارد. شاید که شب قدر، معنای دیگری نیز داشته باشد که خدا از آن مطلع است.
و السلام علیکم و رحمةالله و برکاته