others/content
نسخه قابل چاپ

دیدار شاعران ۹۶ | شعرخوانی آقای علی‌محمد مؤدب

در شام میلاد کریم اهل‌‌بیت حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام)، محفل شعرخوانی جمعی از شاعران در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزار شد. آقای علی‌محمد مؤدب از شعرای کشورمان در این دیدار شعری را قرائت نمود که پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن این شعر را منتشر می‌کند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
مرا مبین که چنین آب رفته لبخندم
هنوز غرقۀ امواج سرد اروندم

در این شبانه که غواصِ درد مواجم
به دستگیری یاران رفته محتاجم

کسی نگفته و مانده‌ست ناشنیده کسی
منم شبیه کسی، آن که خواب دیده کسی

منم شبیه به خوابی که این و آن دیدند
برای این همه مه‌پیکر جوان دیدند

منم که با سند زخم اعتبار خودم
منم که چهرۀ تاریخیِ تبار خودم

شبیه سوختن ایل داغدار خودم
منم که با سند زخم اعتبار خودم

پَری نموده و بر پرده‌ها فریب شده
فریب غرب مخور کاین‌چنین غریب شده

ستاره‌ها و پری‌های سینما منگر
به چشم غارنشینان چنین به ما منگر

دروغ این همه رنگش تو را ز ره نبرد
شلوغ شهر فرنگش دل تو را نخرد!

سخن مگو که چنین و چنان به زاویه‌ها
مرو به خیمۀ تاریک این معاویه‌ها

مبر حکایت خانه به کوی بیگانه
مگو به راز، به دیوان، حکایت خانه

اگرچه درد زیاد است و حرف‌ها تلخ است
بهل که بگذرم از شِکوه، ماجرا تلخ است

اگرچه حرف زیاد است و حرف شیرین است
ببین به چهرۀ من! برد بردشان این است

اگر نبود به کف تیغ من که تیزتر است
کجا ز طفل یمن طفل من عزیزتر است؟

مگر نه طفل من است این گلی که در یمن است
چرا فشردن دستی که بر گلوی من است؟

بهشت مردم شرقم، به غرب کی نگرم؟
دخیل کرب و بلایم، کجا به ری نگرم؟

چرا که مشق کنم، خط تیغ حرمله را؟
چرا به گندم ری بازم این معامله را؟
 
گمان مبر که من سوخته ز مریخم
خلاصۀ همه بغض‌های تاریخم

بگو به دشمن، تا گفت‌وگو به من آرد
پی مفاهمه بگذار رو به من آرد

ببین به من که برای جهان چه می‌خواهند
برای این همه پیر و جوان چه می‌خواهند

برای پیری این کودکان چه می‌خواهند
منم بلاغت تصویر آنچه می‌خواهند

بایست! قوت زانوی دیگران مَطَلب!
به غیر بازوی خویش از کسی امان مَطَلب!

به ضربۀ سم اسبان به روز جنگ قسم
به لحن داغ‌ترین خطبۀ تفنگ قسم

که جز به تابش شمشیر، صبح ایمن نیست
چراغ‌های توهم همیشه روشن نیست

کجا به بره دمی گرگ‌ها امان دادند؟
کجا که راهزنان گل به کاروان دادند؟

مگر نه شیوۀ فرعونشان رجیم‌تر است
در این مناظره، موسای تو کلیم‌تر است؟

مکن هراس ز من، نامۀ امان توام
چراغ شعله‌ور عیش جاودان توام

به دیدگان وصالی در این فراق نگر
به کودکان ستمدیدۀ عراق نگر

نه کدخدا به تو این قریه رایگان داده
به خط خون من این مرز را امان داده

نه چشم مست تو شرط ادامۀ صلح است
دهان سوخته‌ام قطعنامۀ صلح است

کنون که غرقۀ لطفم، مرا سراب ببین
مرا در آینۀ رجعت آفتاب ببین

به ورطه‌ای که سکون جز هلاک چیزی نیست
به غیر از سجده نصیبت ز خاک چیزی نیست

جهان ز موج تو پر شد، خودت جزیره مباش
یمن اویس شد اینک، تو بوهُریره مباش!

چه گویمت که از این بیشتر نباید گفت!
به گوش بتکده غیر از تبر نباید گفت



 
....
نام پرونده : دیدار شاعران ۹۶
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی