سرمقالهی نشریهی خط حزبالله (شمارهی پنجاهویکم)
رهبر انقلاب اسلامی در سالهای اخیر صحنهی سیاسی اجتماعی کشور را صحنهی تقابل دو جریان فکری ارزیابی کردهاند که یکی راهحل «مشکلات را تکیهی به بیگانگان و تذلّل در مقابل دیگران»
(۱۳۹۲/۰۶/۱۴) میداند و دیگری معتقد است که «مشکلات را با نیروی خودمان، با توان داخلی خودمان باید حل کنیم.»
(۱۳۹۲/۰۶/۱۴) تقابلی که در واقع، امروز محل تلاقی جریان اصیل انقلاب و جریان غربگرا است. سرانجامِ این تقابل و سرنوشت نهایی این مصاف فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز بر اساس آیات محکم الهی برای مؤمنین و مخاطبان کلام الهی روشن است: پیروزی از آن حزباللهیهاست اما واضح است که رسیدن به این نتیجه بههمین سادگی نیست و چنین نیست که صرف اهل جبههی حقبودن موجب پیروزی بر باطل شود. «یک جبههای دارد حق را دنبال میکند؛ جبههی مقابل او به دنبال باطل است. یک وقت هست که این جبههی حق میترسند؛ خب بله، معلوم است که شکست میخورند؛ حقند، اما شکست میخورند. یک وقت هست که بیصبری نشان میدهند، البته شکست میخورند؛ یک وقت حرف حق دارند، اما به لوازمش عمل نمیکنند، دنبال دنیا و مادیت و عشرتند، البته شکست میخورند. خدای متعال چک سفیدی نداده است که شما چون برحقید، حتماً پیروز خواهید شد.»
(۱۳۹۰/۰۷/۲۲) سه شرط مهم برای تحقق پیروزی جریان حق در مقابل باطل وجود دارد:
یک. توکل
یکی از چالشهای اصلی در برابر جبهه حق، تزریق یأس و نامیدی از تداوم مبارزه و کار است. «از نقشههای خیلی روشن و از دستهای روشدهی شیطان یکی این است: زودتر از موعد، شکست جبههی الهی و رحمانی را اعلام بکند که بله، شما شکست خوردید، ... بالاترین بنبستها ... در این بن بستها، یک مؤمن متوکل چه میکند؟ اتکای به خدا... بهنظر من دو بالِ نیرومند برای پرواز انسان در تلاشهای زندگی، یکی صبر است، یکی توکل. هر امتی که این دو بال را داشت، از تیررس دشمنهای خاکی به کل دور خواهد شد.»
(۱۳۵۳/۰۶/۲۹)
دو. عمل متعهدانه
ایمان همان حقیقت زلالی است که میتواند اهالیاش را از گردنههای سخت و چالشهای دشوار عبور دهد. اما کدام ایمان؟ «ایمانی از نظر اسلام ارزش دارد که با عمل، با مسئولیت، با تکلیف، با تعهد همراه است. اگر تعهدی احساس نکردی، در مؤمن بودنِ خودت شک کن.»
(۱۳۵۳/۰۷/۳۱) ایمان اگر «با تعهدهای عملی همراه نبود، منتظر نتیجههایش هم نباش، منتظر نصرت در دنیا نباش... آن ایمانی که تعهد در کنارش نیست...پیروزیِ او را تضمین نمیکند...خلاصه یک کلام، بهشت دنیوی و اخروی را به او نمیدهد.»
(۱۳۵۳/۰۷/۳۱)
سه. اطاعت
«وَ یَقولونَ آمَنّا بِاالله وَ بِالرَسولِ [عدهای] میگویند ایمان آوردهایم به خدا و به پیامبر، «وَ اَطَعنا» و فرمان بردهایم. این ادعاها را میکنند، که ادعا کردنش آسان است، اما «ثُمَّ یَتَوَلّی فَریقٌ مِنهُم مِن بَعدِ ذلِکَ» پس از این ادعا، گروهی از آنان رو برمیگردانند، وقتی که رو برگرداندند، صحبت از کفار نیست، صحبت از مرتدین نیست که یکهو قهر میکنند، از عالم اسلام خارج میشوند، میروند؛ نه، صحبت از همین مؤمنین معمولی داخل جامعههاست. اینجاست که در کنار توکل و عمل صالح، "اطاعت از ولایت" شرط سوم پیروزی برای جریان مومن انقلابی شکل میگیرد. «این کلام مؤمنین است که در قرآن به آن اشاره شده است که میگویند «سَمِعنا وَ اَطَعنا پس از آنکه آگاهانه ایمان آوردیم، آن وقت اطاعت هم ورزیدیم. «وَ اَولئِکَ هُمُ المُفلِحونَ» آنانند آن کسانی که به هدف و مقصود دست یافتند.»
(۱۳۵۳/۰۷/۰۱) آزمون اطاعت از احکام خدا و رسول و امروز آزمون ولایتپذیری پیش روی کسانی است که ادعای ایمان به اسلام ناب و پیروی اصول انقلاب اسلامی را دارند.
و در پایان، تحقق وعدهی پیروزی بسیار نزدیک است. چه آنکه در عرصهی میدان و عمل «جوانهایی... امروز در این کشور برای احیاء اسلام، برای اقامهی دین با جد مشغول کارند، بحمدالله روزبهروز دارند زیاد میشوند. اینها همانهایی هستند که به فضل الهی، به حولوقوّهی الهی، هر دشمنی از جمله آمریکا و صهیونیست را به زانو خواهند فکند.»
(۱۳۹۵/۰۶/۳۰) و این جوان مؤمن انقلابی ثابت خواهد کرد که حزبالله پیروز است.