در شب خجسته میلاد حضرت امام حسن مجتبی
علیهالسلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشورمان در حضور حضرت آیتالله خامنهای برگزار شد. آقای
ناصر فیض از شاعران کشورمان در این دیدار شعر طنزی را خواند که پایگاه اطلاعرسانی
KHAMENEI.IR متن این شعر را منتشر میکند.
نقیضهای بر یک غزل از حافظ شیرازی
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
من ماندهام اینجا که حلال است! حرام است!
با این که به فتوای دل اشکال ندارد
گر یار پسندید تو را کار تمام است
در مذهب ما باده حلال است، ولی حیف
در مذهب اسلام همین باده حرام است
شد قافیه تکرار ولی مسئلهای نیست
چون شاعر این بیت طرفدار نظام است
با محتسبم عیب مگویید که او نیز
لب دارد و گهگاه لبش بر لب جام است
بعضا که شلوغ است سرش نیز نداند
از آن همه مستیش کدامش ز مدام است
این ماه شب چاردهم در شب مهتاب!
یا این که نه، همسایۀ ما بر لب بام است؟
ابیات به هم ریخت، مضامین همه گم شد
شعرم پس از این بیت غزل نیست، درام است
در مجلس اگر جای خودت را نشناسی
تنها هنرت وصل قعودی به قیام است
مخصوص خواص است اگر صدر مجالس
پُرواضح و پیداست کجا سهم عوام است
از جنس مضمامین نخستین دو سه بیتی
ماندهست، بخوانم بروم، ختم کلام است
پرسید طبیبم که: «پس از رفتن یارت
وضع تو اعم از بد و از خوب کدام است؟»
از این که چه آمد به سرم هیچ نگفتم
گفتم که دلم سوخت، نفهمید کجام است
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
چون شعر مرا دید که دارای پیام است