دیدار شاعران ۸۹ | شعرخوانی آقای ناصر فیض
با سر آمد علیرضا قزوه
شد سرآمد علیرضا قزوه
همه باید به یک طرف بروند
تا شود رد علیرضا قزوه
شعرهایش در ابتدا بودند
یک مجلّد علیرضا قزوه
چاپ آثار او پس از چندی
شد مجدّد علیرضا قزوه
نیست جایی و نیست ارگانی
که نباشد علیرضا قزوه
شک ندارم که بیشتر از صد
شغل دارد علیرضا قزوه
شکر ایزد که زن گرفت و نماند
یک مجرّد علیرضا قزوه
نمرۀ دیگران اگر شد بیست
شد ولی صد علیرضا قزوه
بیت رهبر علیرضا قزوه
توی مرقد علیرضا قزوه
به یقین رشد کرده از هر حیث
خاصه از قد علیرضا قزوه
یک نفر گفت مخلصیم آقا!
گفت باشد علیرضا قزوه
بوق تکتکْ تمام شاعرها
بوق ممتد علیرضا قزوه
کنگره نیست کنگره وقتی
که ندارد علیرضا قزوه
هیچ کس مصرعی نخواهد خواند
تا نیاید علیرضا قزوه
هر کجا میروی پی کاری
میرسد ادْ علیرضا قزوه
وای بر حال تو اگر با تو
بشود بد علیرضا قزوه
من که میترسم از عواقب آن
به محمّد! علیرضا قزوه
قزوه یک شاعر است امّا کاش!
هیس! آمد علیرضا قزوه