در شب ولادت حضرت امام حسن مجتبیعلیهالسلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور حضرت آیتالله خامنهای برگزار شد. آقای احمد بابایی، از شاعران کشورمان در این دیدار شعری را قرائت نمود که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و صوت این شعر را منتشر میکند.
خبر آمیخته با بغض گلوگیرشدهست
سیل دلشوره و آشوب سرازیر شدهست
سر دین طعمۀ سرنیزۀ تکفیر شدهست
هر که در مدح علی شعر جدید آوردهست
گویی از معرکهها نعش شهید آوردهست
بنویسید تب ناخلفیها ممنوع!
هدف آزاد شده، بیهدفیها ممنوع!
در دل عرش ورود سلفیها ممنوع!
عرش یک روضۀ فاش است که داغ و گیراست
عرش... گفتیم که نام دگر سامرّاست
تا «بهار عربی» روی علف باز کند
جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند
وای اگر دست کجی پا به نجف باز کند
عاشق شیر خدا، وارث شمشیر خداست
سینۀ سنی و شیعه سپر شیر خداست
لختهخون جگر ماست به روی لبشان
کورۀ دوزخیان گوشهنشین تبشان
لهجۀ عبری و لحن عربی مکتبشان
«نیل» را تا به «فرات» آنچه که بود آتش زد
شک مکن ما همه را مکر یهود آتش زد
بیجگرها جگر حمزه به دندان گیرند
انتقام احد و بدر ز طفلان گیرند
چه تقاصی ز لب قاری قرآن گیرند
بیشتر زان که از این قوم بدی میجوشد
از زمین غیرت حجر بن عدی میجوشد
سنگ تکفیر به آیینۀ مذهب؟ هیهات!
ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات!
دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات!
ما نمکخوردۀ عشقیم به زینب سوگند
پاسبانان دمشقیم به زینب سوگند
داس تکفیر گل از ریشه بچیند؟ هرگز!
کفر بر سینۀ توحید نشیند؟ هرگز!
مرتضی همسر خود کشته ببیند؟ هرگز!
پایتان گر طرف کرب و بلا باز شود
آخرین جنگ جهانیِ حق آغاز شود