امان از دل، امان از دل بریدن | میثم مطیعی
امان از دل، امان از دل بریدن
امان از لحظهی در خون تپیدن
تمام روضهها را دیدهام من
شنیدن کِی بود مانند دیدن
انا علی ابنُ ذبیح کربلا
انا علی، انا بن مکه و منا
من یادگار غربت خون خدا
امام دوم قیام کربلا
آه از غم غارت خیمهها
از غربت غروب نینوا
از قتلگاه به روی نیزه رفت
سر بریده از قفا
واویلا، غریب فاطمه، حسین
واویلا، غریب فاطمه، حسین