مهدی اخوان ثالث متخلص به «م.امید» در سال ۱۳۰۷ شمسی در توس نو مشهد به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دورهی تحصیلی در هنرستانی در شهر مشهد و در حدود بیست سالگی به تهران آمد و به معلمی در مدارس پرداخت. اخوان که از نوجوانی به سرودن شعر در قالب کلاسیک روی آورده بود، پس از آشنایی با نیما یوشیج به سبک شعر نو فارسی متمایل شد. او در سالهای جوانی چندین بار توسط رژیم پهلوی بازداشت و زندانی شد.
اخوان در سال ۱۳۴۱ با حضرت آیت الله خامنهای آشنا میشود و قطعهی «صبوحی» را به رسم یادگار در دفتر معظمله با خط خود مینویسد. شعر و یادداشتی در توضیح همین قطعه که نشان از توجه و احترام ویژهای است که این شاعر صاحب نام برای آیتالله خامنهای قائل بوده است.
رهبر انقلاب که از سالهای جوانی با ادبیات منظوم و منثور فارسی مأنوس و به مطالعه و تحقیق و بررسی اشعار شاعران علاقمند بودهاند، نظرات خود را درباره آثار اخوان ثالث در ضمن دیدار با اهالی فرهنگ و ادب بیان کردهاند. از جمله در جریان گفت و شنود در دیدار جمعى از جوانان به مناسبت هفتهى جوان در تاریخ ۱۳۷۷/۲/۷ که ایشان فرمودهاند:
«در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلى مىپسندیدم. یکى از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجستهاى بود. [...] شما از انفصال شعر کنونى و نثر کنونى با شعر دورهى قبل از خود صحبت مىکنید. ما در همان دورهاى که آن شاعرِ فرضاً برجسته این شعر را گفته، ممکن است ده نفر شاعر دیگر داشته باشیم که همان برجستگى را، یا بهتر از آن را داشته باشند. حالا آن شاعرى که مورد نظر من بوده - که نمىخواستم اسمش را بیاورم و نمىآورم - شعرش در دانشگاه نیاید، اما شعر «اخوان» بیاید. که فکر نمىکنم از لحاظ نشان دادن رتبهى شعر دورهى قبل، بالاتر از همه باشد. «اخوان» با من دوست بود. هم زمان ریاست جمهورى با من یک نوع ارتباط رقیق داشت و هم بعد از ریاست جمهورى - این آخرى که از یک سفرِ ظاهراً یکساله به اروپا، برگشته بود - نامهاى به من نوشت و شعرى گفت و بعد هم از دنیا رفت. بنابراین، «اخوان» اشکالى ندارد. واقعاً چه لزومى دارد که ما به سراغ اینکه کاملاً مىتواند مورد استفاده قرار گیرد، نرویم؟»
تصویر: دستنوشته مهدی اخوان ثالث در دفتر یادداشت آیتالله خامنهای
حضرت آیتالله خامنهای همچنین در دیدار شاعران در تاریخ ۱۳۸۷/۶/۲۵، اخوان را بهترین شاعر نیمایی زمان خودش دانسته و اظهار داشتهاند:
«در عرصهی شعر نو، مرحوم اخوان که قطعاً بهترین شاعر نیماییِ زمان خودش بود و به نظر من از همهی اقرانش قویتر، مسلطتر و لفظ و معنای شسته رفته و بهتری داشت، در یک گوشهای زندگی میکرد؛ کسی از او خبری نداشت، کسی او را نمیشناخت، جز یک عده خواص؛ در حال عزلت و انزوا. یعنی وضع عرضهی شعر این بود. طبیعی بود که وقتی بزرگان شعر این جور منزوی و در عزلت و در خمول زندگی کنند، جوانها خیلی رشد پیدا نمیکنند؛ این چیز قهری است.»
ارتباط حضرت آیتالله خامنهای با اخوان ثالث در روزهای بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد. اخوان ثالث برای برخی افراد سفارش و توصیههایی مکتوب میفرستاد که شاید آیتالله خامنهای با احترامی که برای او قائل بود به وضعیت آنها رسیدگی ویژهای بکنند. نامهی منظوم اخوان ثالث برای حسین منزوی از جمله این توصیههاست. مرحوم اخوان خود این ماجرا را اینچنین توضیح می دهد: «پس از سقوط رژیم پهلوی بود که حسین منزوی غزلسرای نام آشنای دیارمان از همسرش به خاطر بیکاری جدا شد و دخترش -غزل- را نیز به خاطر بیکاری به مادرش سپرد. مدتی در زنجان و بعد در تهران به دنبال کار میگشت و چون میدانست که من با آقای سید علی خامنهای امام جمعه تهران (هنوز ایشان رئیس جمهور نشده بودند) آشنایی دارم به نزدم آمد تا توصیهای برای کار برایشان بنویسم تا مشکل بیکاریاش حل شود. من قطعهای را برای همشهری خود آقای خامنهای نوشتم و منزوی هم با خط زیبا آنرا نوشت و به خدمتشان برد.»
مهدی اخوان ثالث در ۴ شهریور ۱۳۶۹ در تهران از دنیا رفت و با دستور هماهنگی آیتالله خامنهای در مقبرهالشعرای آرامگاه فردوسی در توس به خاک سپرده شد.