یک
ما دل به ولای دوست داریم
بر درگه دوست سر سپاریم
عالم همه مست از حسین است
هر چیز که هست از حسین است
حرّیت از اوست وام دارد
توحید از او دوام دارد
اسلام و مبانی و کتابش
مدیون حسین و انقلابش
ای آن که محبّ آن جنابی
بالله که در ره صوابی
شکرانه عشق او تلافیست
تنها نه براش گریه کافیست
این گریه اگرچه خود ثواب است
سرچشمه فیض انقلاب است
اما هدف حسین اولاست
بنگر که چه در مرام مولاست
در راه خدا ز جان گذشتن
هر چیز که هست از آن گذشتن
هر رنج به جان و دل خریدن
جز او ز تمام، دل بریدن
قربانی دوست کرده جان را
فرزند و عیال و خانمان را
هر کس که به اوست اقتدایش
بشنیده ز جان و دل صدایش
هلمنناصر که بُد خطابش
لبیک بگفته در جوابش
ای کاش به پاسخ ندایت
میبودم و میشدم فدایت
مولای من ای عزیز دادار
گردیده دوباره صحنه تکرار
ماییم و ولایت حسینی
کز اوست ولایت خمینی
ماییم و مسیر عشق دلدار
مولایت یکی، یزید بسیار
اسرائیل دشمنی پلید است
شیطان بزرگ هم یزید است
آن روز غریب بود مولا
بی یار و حبیب بود مولا
امروز ولی ماست سردار
هفتاد و دو نه، هزارها یار
یارانِ همه ز جان گذشته
از خانه و خانمان گذشته
یارانِ نهاده پا به میدان
دلداده و رهرو شهیدان
کانون خمینی است این جا
ایران حسینی است این جا
این کشور عشق، با امید است
آرامگه بسی شهید است
این امت عشق، حقشناس است
امروز یزید در هراس است
تکفیری و این همه جنایت
از سوی یزید شد هدایت
ما پیرو مکتب حسینیم
دلداده مذهب حسینیم
تا خامنهایست رهبر ما
الطاف خداست بر سر ما
ما پیرو این مرام هستیم
ما رهرو این امام هستیم
دستور امام، اتحاد است
ما نرمشمان هم از جهاد است
این جا که دیار کربلاییست
هم شیعه و سنّیاش ولاییست
آن چیز که برترین خلاف است
افشاندن بذر اختلاف است
هر کس که در این دیار عشق است
دلداده و بیقرار عشق است
عشق است حسین و کربلایش
جان همه عاشقان فدایش
دو
دین ما از ولایت آکندهست
مثل خورشید و روشناییها
کربلا را نمیتوان فهمید
مگر از راه کربلاییها
کربلا فصل رشد و رویش بود
که خدا عشق را به دلها کاشت
بعد از آن، دانههای کربوبلا
میوههای چنان شهیدان کاشت
باید امروز چاره اندیشید
فصل رویش چهارفصل شود
پس برای تداوم این راه
بهتر است ازدیاد نسل شود
کربلا حرف شیون و غم نیست
غیر از این حرف دیگری دارد
برسد این صدا به اسرائیل
خون به شمشیر برتری دارد
ای که خواهی ز دشمنان حرمت
ما ز ذکر حسین محترمیم
ما حبیب مدافعان نماز
اکبران مدافع حرمیم
سه
تیری که عدو زد به دل ثارالله
در قلب حسین قبر اصغر را کَند
چهار
دستی که بست بال تو را با پرت چه کرد
پایی که تاخت بر بدنت با سرت چه کرد
ای کشتهای که در دل تاریخ زندهای
دشمن نگفتنیست که با پیکرت چه کرد
برگشت ذوالجناح چو بی راکب ای حسین
حالی که رفت با جگر دخترت چه کرد
پنج
بار دیگر شده، ماه محرم
دل اهل ولا، گشته پر از غم
میرسد به گوش آوای محتشم
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
حسین ای امام و رهبرم
حسین ای پناه محشرم
حسین ای امید آخرم
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین
کاروان میرود، از کربلا
همره کاروان، رنج و بلا
خون شد از غم دل اهل ولا
جن و مَلَک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
حسین ای امام و رهبرم
حسین ای پناه محشرم
حسین ای امید آخرم
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین