فاطمه سرداستان خلقت اهل کساست/ غلامرضا عینی فرد
اشعار از غلامرضا عینی فرد
یک
ای یوسف زهرا تو، غایب ز نظرهایی
در قلب صدف چون دُر، آن هم دل دریایی
در پیش همه هستی، تنهاتر ناگاهی
ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد، وقت است که باز آیی
مولا تو کجا هستی، من دور سرت گردم
زیر قدمت آقا، در کوی وفا گردم
بگذر ز من نادان، زین گونه زدم گر دم
دیشب گله زلفت، با باد صبا کردم
گفتا غلطی، بگذر، زین فکرت سودایی
دو
فاطمه ز اندیشه اندیشمندان اکبر است
فاطمه مافوق حرف و جملههای برتر است
با قلم وصفش نمیگنجد به اوراق کتاب
این همه گفتار هم یک نکتهای زان دفتر است
فاطمه سرداستان خلقت اهل کساست
پنج تن که هر یکی رد جای خود یک لنگر است
فاطمه سرمطلع تعریف عالم در سماست
چون مقام و رتبهاش در پیش رحمان کوثر است
فاطمه در اوج تنهایی صاحبذوالفقار
در کنارش بود او را همسر و همسنگر است
کوکب رخشنده برج حیای فاطمه
یک نمونه در جهان آقای ما این رهبر است