پنجمین و آخرین شب عزاداری شهادت دخت گرامی پیامبر اسلام، حضرت صدیقه کبری سلامالله علیها، با حضور حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم و پیش از منبر، آقای مهدی سماواتی مدیحهسرایی کرد که متن اشعار خوانده شده توسط وی به شرح زیر منتشر میشود:
یک
ای شمع جهانافروز بیا
وی شاهد عالمسوز بیا
ای مهر سپهر قلمرو غیب
شد روز ظهور و بروز بیا
ای طائر اسعد فرخرخ
امروز تویی پیروز بیا
ما دیده به راه تو دوختهایم
از ما همه چشم مدوز بیا
عمریست گذشته به نادانی
ای علم و ادبآموز بیا
شد گلشن عمر، خزان از غم
ای باد خوش نوروز بیا
من مفتقر رنجور توام
تا جان به لب است هنوز بیا
دو
شب بود و چشم خفتگان در خواب خوش بود
بیدارمردی اشک چشمش آب خوش بود
در بیکسی تنها کساش را داد از دست
نخل و نهال نارسش را داد از دست
در خاک پنهان کرده خونینلالهاش را
آزرده جسم یار هجده سالهاش را
اشکش به رخ چون انجم از افلاک میریخت
بر پیکر تنها عزیزش خاک میریخت
گویی که مرگ یار را باور نمیداشت
از خاک قبر فاطمه سر برنمیداشت
میرفت کمکم گم شود در آسمان ماه
چون عمر یارش عمر شب را دید کوتاه
بوسید در دریای اشک دیده گِل را
برداشت صورت از زمین، بگذاشت دل را
بگذاشت جانش را در آن صحرا شبانه
با پیکر بیجان روان شد سوی خانه
آن خانهای کز دود آهش بُد سیهپوش
در آن چراغ عمر یارش گشته خاموش
آنجا که خاکش را به خون آغشته بودند
هم آرزو، هم شادیاش را کشته بودند
آنجا که جز غمهای عالم را نمیدید
در هر طرف میگشت زهرا را نمیدید
صبح آمد و شبخفتگان جَستند از جا
آماده بعد از دفن، بر تشییع زهرا
در بین ره مقداد آن پیر جوانمرد
همچون علی در غیرت و مردانگی فرد
فریاد زد کای چشم و دلهاتان همه کور
در ظلمت شب دفن شد آن آیهی نور
او بود از جمع شما بیزار، بیزار
او دیده از خیل شما آزار، آزار
خون بر دل زار امیرالمؤمنین شد
زیرا غلام پیر او نقش زمین شد